M O B I N A
سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
- عضویت
- 3/4/21
- ارسال ها
- 24,702
- امتیاز واکنش
- 63,864
- امتیاز
- 508
- سن
- 19
- محل سکونت
- BUSHEHR
- زمان حضور
- 273 روز 8 ساعت 32 دقیقه
نویسنده این موضوع
در جريان سفر سردار سپه به جنوب براي سرکوب شيخ خزعل، ميان وي و نرمان وزير مختار انگليس در ايران ملاقات مهمي صورت گرفت. در اين ديدار رضاخان براي سلطنت خود از نرمان قول مساعد مي گيرد و با اميد بيشتر براي اجراي نقشه هايش به تهران مي آيد. رفتار او در تهران گوياي اطميناني ژرف به تحقق آرزوهايش بود در جلسه اي با حضور مشاوران اظهار مي دارد که ديگر حاضر به تحمل حضور شاه و وليعهد نيست. مشيرالدوله در پاسخ اين سخن که گوياي عمق نيات سردار سپه بود مي گويد: «محظور قانوني دارد، بايد در اطراف آن مطالعه کرد.» رئيس الوزرا آنان را مأمور کرد که موضوع را مورد بحث قرار داده و در جلسه اي ديگر جواب وي را بدهند. پس از اين جلسه، مشاوران جلسه اي بدون حضور رضاخان تشکيل داده و در خصوص موضوع مذکور بحث مي کنند. اکثريت جلسه رأي مخالف به موضوع مي دهند و قرار مي شود مشيرالدوله در جلسه بعد حاصل مباحث را به سردار سپه منتقل نمايد و به او بگويد که اين عمل مخالف قانون اساسي بوده و شدني نيست.
ميرزا يحيي دولت آبادي که خود يکي از مشاوران رضاخان بود توضيحات مشيرالدوله را چنين تشريح مي کند:
«سردار سپه مذاکرات طولاني مشيرالدوله کسل و افسرده مي شود ولي بردباري خود را از دست نداده گاهي لبخندهاي غيظ آميز هم از او ديده مي شود و مطلب به اينجا منتهي مي شود که سردار سپه اظهار مي نمايد حالا که اين کار را مخالف قانون مي دانيد و تصور مي کنيد صورت گرفتني نيست ناچار هستم به شما بگويم من مقام خود را محکم نمي بينم که با يک دستخط شاه که ازاروپا بکند، ممکن است همه زحمت هاي من در امنيت و شروع به اصلاحات اساسي باطل گردد و هدر برود در اين صورت شما که خيرخواه من و مملکت هستيد چه فکري داريد که مقام من ثابت بماند. دراين باب فکر کنيد و جواب بدهيد... در راه رسيدن به اين مقصود با در نظر گرفتن مواد قانون اساسي از حقوق مجلس، انديشه بسيار مي شود و بالاخره از يکي از مواد قانون استنباط مي کنند که مجلس شوراي ملي مي تواند به کسي در مقام ضرورت، فرماندهي کل قوا را مستقيماً بدهد و اين استنباط را دکتر محمد خان مصدق السلطنه مي کند که عالم علم حقوق است»(1)
روز 25 بهمن 1303 استنباط مصدق السلطنه در قالب يک ماده واحده به شرح ذيل در مجلس مطرح شد و با اکثريت آراء به تصويب رسيد:
«ماده واحده - مجلس شوراي ملي رياست عاليه کل قواي دفاعيه و تأمينيه (امنيه) مملکتي را مخصوص آقاي رضاخان سردار سپه دانسته که با اختيارات تامه در حدود قانون اساسي و قوانين مملکتي انجام وظيفه نمايند و سمت مزبور بدون تصويب مجلس شوراي ملي ازايشان سلب نتواند شد»(2)
پيامدهاي اعطاي فرماندهي کل قوا
اعطاي فرماندهي کل قوا و تأثير آن در تثبيت قدرت سردار سپه و شتاب بخشيدن به حرکت جاه طلبانه او گوياي نقش مصدق السلطنه دربه قدرت رساندن رضاخان و ديکتاتوري شانزده ساله و سلسله خانمان برانداز پهلوي است. اعطاي فرماندهي کل قوا آن قدر رضاخان را به جايگاه خود مطمئن ساخت که ديگر نيازي به وجود گروه مشاوران نيز نديد و بلافاصله آن را منحل نمود.
رئيس الوزرا کسب منصب «فرماندهي کل قوا» را به منزله «نيم سلطنت» دانسته و دايره قدرت خود را بسيار وسيع و آزادي عمل خود را بيشتر مي بيند و به وليعهد که در غياب شاه رئيس کشور محسوب مي شد بيش از پيش بي اعتنا شده و حتي پاسبان هاي کاخ هاي سلطنتي را نيز برمي دارد و دربار را بي پاسبان رها مي کند.
مجلس تنها دستاويز محمد حسن ميرزا (وليعهد) و يگانه جايگاهي است که مي تواند بدان متوسل شود، لذا تقاضا مي کند جمعي از نمايندگان با او ديدار نمايند. يکي از اعضاي اين جمع منتخب در شرح ديدار مي گويد:
ميرزا يحيي دولت آبادي که خود يکي از مشاوران رضاخان بود توضيحات مشيرالدوله را چنين تشريح مي کند:
«سردار سپه مذاکرات طولاني مشيرالدوله کسل و افسرده مي شود ولي بردباري خود را از دست نداده گاهي لبخندهاي غيظ آميز هم از او ديده مي شود و مطلب به اينجا منتهي مي شود که سردار سپه اظهار مي نمايد حالا که اين کار را مخالف قانون مي دانيد و تصور مي کنيد صورت گرفتني نيست ناچار هستم به شما بگويم من مقام خود را محکم نمي بينم که با يک دستخط شاه که ازاروپا بکند، ممکن است همه زحمت هاي من در امنيت و شروع به اصلاحات اساسي باطل گردد و هدر برود در اين صورت شما که خيرخواه من و مملکت هستيد چه فکري داريد که مقام من ثابت بماند. دراين باب فکر کنيد و جواب بدهيد... در راه رسيدن به اين مقصود با در نظر گرفتن مواد قانون اساسي از حقوق مجلس، انديشه بسيار مي شود و بالاخره از يکي از مواد قانون استنباط مي کنند که مجلس شوراي ملي مي تواند به کسي در مقام ضرورت، فرماندهي کل قوا را مستقيماً بدهد و اين استنباط را دکتر محمد خان مصدق السلطنه مي کند که عالم علم حقوق است»(1)
روز 25 بهمن 1303 استنباط مصدق السلطنه در قالب يک ماده واحده به شرح ذيل در مجلس مطرح شد و با اکثريت آراء به تصويب رسيد:
«ماده واحده - مجلس شوراي ملي رياست عاليه کل قواي دفاعيه و تأمينيه (امنيه) مملکتي را مخصوص آقاي رضاخان سردار سپه دانسته که با اختيارات تامه در حدود قانون اساسي و قوانين مملکتي انجام وظيفه نمايند و سمت مزبور بدون تصويب مجلس شوراي ملي ازايشان سلب نتواند شد»(2)
پيامدهاي اعطاي فرماندهي کل قوا
اعطاي فرماندهي کل قوا و تأثير آن در تثبيت قدرت سردار سپه و شتاب بخشيدن به حرکت جاه طلبانه او گوياي نقش مصدق السلطنه دربه قدرت رساندن رضاخان و ديکتاتوري شانزده ساله و سلسله خانمان برانداز پهلوي است. اعطاي فرماندهي کل قوا آن قدر رضاخان را به جايگاه خود مطمئن ساخت که ديگر نيازي به وجود گروه مشاوران نيز نديد و بلافاصله آن را منحل نمود.
رئيس الوزرا کسب منصب «فرماندهي کل قوا» را به منزله «نيم سلطنت» دانسته و دايره قدرت خود را بسيار وسيع و آزادي عمل خود را بيشتر مي بيند و به وليعهد که در غياب شاه رئيس کشور محسوب مي شد بيش از پيش بي اعتنا شده و حتي پاسبان هاي کاخ هاي سلطنتي را نيز برمي دارد و دربار را بي پاسبان رها مي کند.
مجلس تنها دستاويز محمد حسن ميرزا (وليعهد) و يگانه جايگاهي است که مي تواند بدان متوسل شود، لذا تقاضا مي کند جمعي از نمايندگان با او ديدار نمايند. يکي از اعضاي اين جمع منتخب در شرح ديدار مي گويد:
مصدق و اعطاي فرماندهي کل قوا به رضاخان
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com