M O B I N A
سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
- عضویت
- 3/4/21
- ارسال ها
- 24,702
- امتیاز واکنش
- 63,861
- امتیاز
- 508
- سن
- 19
- محل سکونت
- BUSHEHR
- زمان حضور
- 273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
علم و عالمان در هر جامعه و مرکز علمی، تابعیتی از هویت فرهنگی آن جامعه و مرکزند و اصولا مؤسسههای آموزشی و پژوهشی، طبق فرهنگ و ایدئولوژی، اقدام به برنامهریزی و ساماندهی میکنند و این تصور که از طریق نظام آموزشی غربی میتوان به اهداف اسلامی دست یافت، ادعایی فریبکارانه است؛ زیرا نظام مذکور با جهتگیری سکولار تدوین شده است و در نتیجه، با جهتگیری اسلامی در تعارض یا تزاحم خواهد بود.
ادعای نوشتار فوق این است که نه تنها عموم مردم، بلکه عالمان علوم تجربی نیز در تخصص و گرایش علمی خود از دین انتظار دارند و در تحقق فرایند علمی، به آموزههای دینی نیازمندند و اگر در بسـ*ـتر متافیزیک دینی نمو نیابند، اسیر متافیزیک سکولار خواهند شد.
مسئلهی علم دینی، مقولهای نیست که تنها در جهان اسلام مطرح شده باشد؛ در جهان مسیحیت نیز در دو دههی اخیر، این مسئله با قوّت، مورد بحث قرار گرفته و حتّی در خصوص آن کنفرانسهایی برگزار شده است که آخرین آنها، کنفرانس علم در یک زمینهی خداباورانه بود (Science in theistic content) که در تابستان ۱۳۷۷. هـ. ش/ ۱۹۹۸. م در کانادا برگزار شد.
[۱]
علم جدید در دوران شکوفایی پوزیتویستی و روشنگری سکولار مآبانه، پای به سرزمینهای اسلامی نهاد؛ علمی که از متافیزیک خدامحور و دینگرا فاصله گرفت و تفکر بیدینی و گاه ضددینی را با خود یدک میکشید. براین اساس، ایدهی تعارض علم و دین رواج یافت. آیا تاکنون از خود پرسیدهایم که چرا جهان اسلام که قرنها پرچمدار علم و فلسفه بود، در این چند قرن اخیر، دچار انحطاط و عقبماندگی شد؟ مگر مسلمانان برای شش قرن رهبری علمی جهان را در دست نداشتند؟ (۳۵۰ سال رهبری مطلق و ۲۵۰ سال رهبری مشترک با مسیحیان). آیا جوامع اسلامی دانشمندان، ریاضیدانان، طبیعتشناسان پزشکان، شیمیدانان و جغرافیدانان بزرگی چون جابرین حیان، خوارزمی، رازی، مسعودی، بیرونی، ابوالوفا، خیام، ابن سینا، خواجه نصیر الدین طوسی، ابن رشد و ابن طفیل نپرورانده است؟
[۲
هرمان راندال، در اینباره میگوید: «مسلمین در قرون وسطا نمایندهی همان نوع تفکر علمی و زندگی صنعتی بودند که ما امروزه به مردم آلمان نسبت میدهیم. مسلمین بر خلاف یونانیان از آزمایشگاه و آزمایش کردن با صبر و حوصله بیزار نبودند و در رشتههای طب و مکانیک و در حقیقت در همهی فنون، به نظر میرسد که به حکم طبیعت خود، علوم را به خدمت بلا واسطهی زندگی بشر گماشتهاند؛ نه این که علوم را به عنوان غایتی برای خود (بدون ارتباط با زندگی) در نظر بگیرند».
[۳]
پارهای علّت عقبماندگی را فاصله گرفتن از دنیای غرب دانستهاند و راه چاره را در پیروی کامل از باورهای مغرب زمین منحصر ساختهاند؛ عدهای منشاء افول تمدن عظیم اسلامی را فقدان سودای سر بالا و نداشتن جسارت اندیشیدن معرفی کردهاند و برخی به فهم نادرست گزارههای دینی و گروهی نیز به استعمار بیرونی یا استبداد درونی تمسک جستهاند؛ و بیشک تمام عوامل مذکور در پیدایش این پدیدهی نامیمون مؤثر بودهاند؛ ولی نباید از نفوذ علم سکولار در جوامع اسلامی و نقش آن در استمرار عقبماندگی مسلمانان غفلت کرد؛ زیرا هم چنان که در مباحث آینده ثابت خواهیم کرد، علمی که خنثی بوده و فارغ از پارادیم و پیش فرضهای معرفتشناختی، هستیشناختی، متافیزیکی و ایدئولوژیکی باشد، نداریم؛ بنا بر این گاهی فرایند علم در زمینهای دینی و متافیزیک خداباورانه نضج میگیرد و گاهی پیش فرضهای غیر دینی و ضد دینی آن را تحقق میبخشند.
به نظر میرسد بحران هویت و دوگانگی ذهنی و روحی دانشپژوهان مسلمان و تودهی مردم را باید به همین عامل مهم برگرداند، زیرا جامعهای که به لحاظ فرهنگی و اجتماعی، اسلامی است، آن گاه که با اندیشههای سکولار در دوران تحصیلی دانشگاهی آشنا شود، دچار بحران هویتی و دو شخصیتی میشود.
برای توصیف و تبیین دقیق مقولهی علم دینی، باید به توضیح اجمالی محورهایی چون تعریف علم، دین، متافیزیک، انواع رابـ*ـطهی علم و دین، تعریف علم دینی، انگیزه و اهمیّت طرح علم دینی و انواع تاثیرگذاری دین بر علم پرداخت.
ادعای نوشتار فوق این است که نه تنها عموم مردم، بلکه عالمان علوم تجربی نیز در تخصص و گرایش علمی خود از دین انتظار دارند و در تحقق فرایند علمی، به آموزههای دینی نیازمندند و اگر در بسـ*ـتر متافیزیک دینی نمو نیابند، اسیر متافیزیک سکولار خواهند شد.
مسئلهی علم دینی، مقولهای نیست که تنها در جهان اسلام مطرح شده باشد؛ در جهان مسیحیت نیز در دو دههی اخیر، این مسئله با قوّت، مورد بحث قرار گرفته و حتّی در خصوص آن کنفرانسهایی برگزار شده است که آخرین آنها، کنفرانس علم در یک زمینهی خداباورانه بود (Science in theistic content) که در تابستان ۱۳۷۷. هـ. ش/ ۱۹۹۸. م در کانادا برگزار شد.
[۱]
علم جدید در دوران شکوفایی پوزیتویستی و روشنگری سکولار مآبانه، پای به سرزمینهای اسلامی نهاد؛ علمی که از متافیزیک خدامحور و دینگرا فاصله گرفت و تفکر بیدینی و گاه ضددینی را با خود یدک میکشید. براین اساس، ایدهی تعارض علم و دین رواج یافت. آیا تاکنون از خود پرسیدهایم که چرا جهان اسلام که قرنها پرچمدار علم و فلسفه بود، در این چند قرن اخیر، دچار انحطاط و عقبماندگی شد؟ مگر مسلمانان برای شش قرن رهبری علمی جهان را در دست نداشتند؟ (۳۵۰ سال رهبری مطلق و ۲۵۰ سال رهبری مشترک با مسیحیان). آیا جوامع اسلامی دانشمندان، ریاضیدانان، طبیعتشناسان پزشکان، شیمیدانان و جغرافیدانان بزرگی چون جابرین حیان، خوارزمی، رازی، مسعودی، بیرونی، ابوالوفا، خیام، ابن سینا، خواجه نصیر الدین طوسی، ابن رشد و ابن طفیل نپرورانده است؟
[۲
هرمان راندال، در اینباره میگوید: «مسلمین در قرون وسطا نمایندهی همان نوع تفکر علمی و زندگی صنعتی بودند که ما امروزه به مردم آلمان نسبت میدهیم. مسلمین بر خلاف یونانیان از آزمایشگاه و آزمایش کردن با صبر و حوصله بیزار نبودند و در رشتههای طب و مکانیک و در حقیقت در همهی فنون، به نظر میرسد که به حکم طبیعت خود، علوم را به خدمت بلا واسطهی زندگی بشر گماشتهاند؛ نه این که علوم را به عنوان غایتی برای خود (بدون ارتباط با زندگی) در نظر بگیرند».
[۳]
پارهای علّت عقبماندگی را فاصله گرفتن از دنیای غرب دانستهاند و راه چاره را در پیروی کامل از باورهای مغرب زمین منحصر ساختهاند؛ عدهای منشاء افول تمدن عظیم اسلامی را فقدان سودای سر بالا و نداشتن جسارت اندیشیدن معرفی کردهاند و برخی به فهم نادرست گزارههای دینی و گروهی نیز به استعمار بیرونی یا استبداد درونی تمسک جستهاند؛ و بیشک تمام عوامل مذکور در پیدایش این پدیدهی نامیمون مؤثر بودهاند؛ ولی نباید از نفوذ علم سکولار در جوامع اسلامی و نقش آن در استمرار عقبماندگی مسلمانان غفلت کرد؛ زیرا هم چنان که در مباحث آینده ثابت خواهیم کرد، علمی که خنثی بوده و فارغ از پارادیم و پیش فرضهای معرفتشناختی، هستیشناختی، متافیزیکی و ایدئولوژیکی باشد، نداریم؛ بنا بر این گاهی فرایند علم در زمینهای دینی و متافیزیک خداباورانه نضج میگیرد و گاهی پیش فرضهای غیر دینی و ضد دینی آن را تحقق میبخشند.
به نظر میرسد بحران هویت و دوگانگی ذهنی و روحی دانشپژوهان مسلمان و تودهی مردم را باید به همین عامل مهم برگرداند، زیرا جامعهای که به لحاظ فرهنگی و اجتماعی، اسلامی است، آن گاه که با اندیشههای سکولار در دوران تحصیلی دانشگاهی آشنا شود، دچار بحران هویتی و دو شخصیتی میشود.
برای توصیف و تبیین دقیق مقولهی علم دینی، باید به توضیح اجمالی محورهایی چون تعریف علم، دین، متافیزیک، انواع رابـ*ـطهی علم و دین، تعریف علم دینی، انگیزه و اهمیّت طرح علم دینی و انواع تاثیرگذاری دین بر علم پرداخت.
رابـ*ـطه علم و دین
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com