خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

MēLįKąღ

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/4/22
ارسال ها
284
امتیاز واکنش
2,988
امتیاز
228
سن
18
محل سکونت
اردبیل
زمان حضور
25 روز 22 ساعت 5 دقیقه
دلم برا دوستم تنگ شده:sighb:


احساسات روزانه، امروز چه حسی داری؟

 
  • تشکر
  • ناراحت
Reactions: MARIA₊✧ و دختر اقیانوس

(SINA)

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
4/2/23
ارسال ها
457
امتیاز واکنش
4,390
امتیاز
153
سن
19
محل سکونت
یه جای دور...
زمان حضور
53 روز 17 ساعت 22 دقیقه
نویسنده این موضوع
حس خاصی ندارم
دلم ی عروسک خرسی گنده میخواد :big_grin:


احساسات روزانه، امروز چه حسی داری؟

 
  • پوکر
  • عالی
Reactions: دختر اقیانوس و MēLįKąღ

*NiLOOFaR*

مدیر آزمایشی اقلیم جادوگران
مدیر آزمایشی
  
عضویت
25/3/23
ارسال ها
1,183
امتیاز واکنش
3,115
امتیاز
223
محل سکونت
دنیا خیال‌پردازی + Overthink
زمان حضور
59 روز 7 ساعت 48 دقیقه
ناراحت:)
جوری که می‌خوام گریه کنم:g11b:


احساسات روزانه، امروز چه حسی داری؟

 

~NIKA~

مدیر آزمایشی تالار حقوق
مدیر آزمایشی
  
عضویت
12/6/23
ارسال ها
606
امتیاز واکنش
1,210
امتیاز
203
محل سکونت
by the waves of the sea
زمان حضور
16 روز 5 ساعت 4 دقیقه
دلشوره شدید دارم اما دلیلشو نمیدونم


احساسات روزانه، امروز چه حسی داری؟

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,861
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
حتی تایپ مسیج هم برام سخت شده:l1b:
یه حال افتصاح :))


احساسات روزانه، امروز چه حسی داری؟

 

(SINA)

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
4/2/23
ارسال ها
457
امتیاز واکنش
4,390
امتیاز
153
سن
19
محل سکونت
یه جای دور...
زمان حضور
53 روز 17 ساعت 22 دقیقه
نویسنده این موضوع
یه وقتایی با خودم میگم کاش میشد چشامو ببندم و باز کنم ببینم ۲۸ سالمه​
به اون درک و پختگی لازم از زندگی رسیدم :shyb:
شغلم، همسرم، محل زندگیم و ... معلوم بود :day_dreaming:
درگیر مسائل دیگه ای بودم :studying:
اینهمه خودمو اذیت نمیکردم بابت کوچیکترین چیزا​
چیزای کم اهمیت رو برا خودم انقد بزرگ نمیکردم​
نگران قضاوتا و حرف و حدیث و نظر مردم نسبت به خودم نبودم​
کسیو قضاوت نمیکردم :consolingb:
صبور تر بودم​
منطقی تر​
آروم تر...​
خوشبحال آدم بزرگایی که این مسیر پر پیچ و خم و پر از دغدغه و نگرانی رو گذروندن و احساس رضایت دارن از خودشون :dance1b::shyb:
خیلی دنیای عجیبیه...​
کاش میشد فقط ۱٪ از حقیقتش رو بدونم...​
اصن چرا به وجود اومده؟ فلسلفه‌ی بودن ما آدما چیه؟​
ذهنم خستس از هرچی تئوری و احتمال و نظریه‌س​
جواب میخواد :countb:
چرا باید من خودم انتخاب نکرده باشم و یهو زندگیم شروع بشه برای "بهتر" زنده بودن؟ :bookb:
حس میکنم مث یه بازیکنم تو فیفا​
برای من معلوم نیس دسته دست کیه​
کیه که منو انتخاب کرده و تیممو چیده و بازیمو شروع کرده :gaming:
یه وقتایی اون منو کنترل میکنه و یه وقتایی خودم دارم موازی با خواستۀ اون دنبال برنده شدن و گل زدن میدوعم :thinking:
تا وقتی که بازی تموم شه​
که تموم شدنش هم کامل مشخص نیس :shyb:
هرچقدم حساب و کتاب کنی تهش ممکنه کلی وقت اضافی بیاری که بیشتر به ضررتم باشه و یا هرلحظه ممکنه کارت قرمز بگیری و بازیت تموم شه...​
مث اینکه یکی از بازیکنای گیم بخواد با من ارتباط برقرار کنه! :balloonb:
هر چقد بیشتر فک میکنم دارک تر میشه...​
خیلی خستم... :bedb:



احساسات روزانه، امروز چه حسی داری؟

 
آخرین ویرایش:
  • تشویق
  • تشکر
  • گریه‌
Reactions: MARIA₊✧، Zeynab.R، ~ĤaŊaŊeĤ~ و یک کاربر دیگر

*NiLOOFaR*

مدیر آزمایشی اقلیم جادوگران
مدیر آزمایشی
  
عضویت
25/3/23
ارسال ها
1,183
امتیاز واکنش
3,115
امتیاز
223
محل سکونت
دنیا خیال‌پردازی + Overthink
زمان حضور
59 روز 7 ساعت 48 دقیقه
فراتر از خسته:):tobedb:


احساسات روزانه، امروز چه حسی داری؟

 
  • ناراحت
Reactions: MARIA₊✧

(SINA)

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
4/2/23
ارسال ها
457
امتیاز واکنش
4,390
امتیاز
153
سن
19
محل سکونت
یه جای دور...
زمان حضور
53 روز 17 ساعت 22 دقیقه
نویسنده این موضوع
دلم گرفته :sighb:
گاهی دوس دارم به گذشته برگردم تا یه چیزیو درست کنم​
ولی میگم مگه دست خودت بود سینا؟​
مگه تلاشت ندیدی​
مگه جواب زحمتتو ندیدی؟!​
بعد این افکارا دلم می‌گیره...​
+​
می‌ترسم!​
از دایره‌ی تکرار.​
از تکرار حس‌های خوب​
از تکرار گذروندن یکسری روزهای سخت دیگه​
از لحظه هایی که حس می‌کنی کسی صداتو نمی‌شنوه​
از آدما​
از این حسم ناراحتم زیاد​


احساسات روزانه، امروز چه حسی داری؟

 
  • ناراحت
  • تشکر
Reactions: MARIA₊✧، دختر اقیانوس، Zeynab.R و یک کاربر دیگر

(SINA)

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
4/2/23
ارسال ها
457
امتیاز واکنش
4,390
امتیاز
153
سن
19
محل سکونت
یه جای دور...
زمان حضور
53 روز 17 ساعت 22 دقیقه
نویسنده این موضوع
میگن زندگی سریال نیست که تکرار داشته باشه​
اما این روزا حال و روز زندگی من مثل سریالی شده که فقط دو سه تا قسمت داره که هی اون​
چند قسمتم تکرار میشه​
البته با این تفاوت که تکرار های مکرر این سکانس های تکراری زندگی من درحالی اتفاق می‌افته​
که لحظه های جدید میان و میرن؛ در حالیکه دیگه این ثانیه ها تکراری ندارن​
ولی زندگی من همچنان هر روز با یه سکانس تکراری می‌گذره​
دلم تجربه های جدید وتازه رو میخواد...دلم میخواد زودی دانشگاه بیاد برم سرگرم بشم و ببینم همکلاسی های دبیرستانم رو می‌بینم :shyb:
این تکراری ها تموم بشن​
امیدوارم بتونم خودمو از این صحنه های تکراری خلاص کنم​
انقدر همه چی یه مدت طولانیه که هی تکرار میشه که دیگه مطمئنم​
اگر ساعت وتقویم نبودن؛ من هرگز متوجه گذر زمان نمی‌شدم​
چون خیلی وقته که زندگیم داره حول یه نقطه‌ی تکراری می‌چرخه.​
امید؛ چیز خوبیه چون باعث میشه به این فکر بیفتم​
که زندگیمو از این دور تکراری خارج کنم​
که به فکر بهتر شدن باشم​


احساسات روزانه، امروز چه حسی داری؟

 
  • عالی
Reactions: MARIA₊✧ و دختر اقیانوس

دختر اقیانوس

اخراج شده
کاربر اخراج شده
کاربر رمان ۹۸
عضویت
29/8/23
ارسال ها
27
امتیاز واکنش
336
امتیاز
58
سن
24
محل سکونت
اقیانوس
زمان حضور
4 روز 17 ساعت 18 دقیقه
سپری کردن روزی خسته کننده و کلافه و البته تکراری. بی انگیزه و خسته:morningb:
تامام:boredb:


احساسات روزانه، امروز چه حسی داری؟

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: MARIA₊✧ و (SINA)
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا