نویسنده این موضوع
#پارت۹
با طلوع خورشید، دخترک با دامن صورتی کوتاهش و با آن موهای خرگوشیش، بار دیگر چشمان مشتاقش را به در دوخت و بیشتر عروسک در دستانش را فشرد. حتی اگر چندین روز هم میگذشت او همچنان بر روی دو پای ظریف و کوچکش، میایستاد به امید آنکه مردی که برای هر دختری تمام زندگیش بود را به چشم ببیند! با دیدن فردی از فاصله دور،...
با طلوع خورشید، دخترک با دامن صورتی کوتاهش و با آن موهای خرگوشیش، بار دیگر چشمان مشتاقش را به در دوخت و بیشتر عروسک در دستانش را فشرد. حتی اگر چندین روز هم میگذشت او همچنان بر روی دو پای ظریف و کوچکش، میایستاد به امید آنکه مردی که برای هر دختری تمام زندگیش بود را به چشم ببیند! با دیدن فردی از فاصله دور،...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
در حال تایپ رمان ایزد آبها | delraw کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: