خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Fatima.masoumi

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
1/8/22
ارسال ها
124
امتیاز واکنش
176
امتیاز
103
سن
17
زمان حضور
1 روز 5 ساعت 37 دقیقه
نویسنده این موضوع
مسواک بی دندون قصه مسواکی است که در خانه ای زندگی می کند و هیچکدام از اهالی منزل برای تمیز کردن دندان
هایشان از آن استفاده نمی کنند تا اینکه مسواک خسته می شود و می خواهد از آن خانه برود شما می توانید این داستان کوتاه
را به عنوان قصه های کودکانه برای خواب بچه ها تعریف کنید .
یک مسواک بود کوچولو و بی دندون! صبح تا شب توی جامسواکی می نشست تا دندون ها بیایند و او تمیزشان کند؛ اما هیچ
دندونی پیش او نمی آمد هر دندونی که می آمد، پیش مسواک خودش می رفت. یک روز مسواک بی دندون از آن همه

تا »! من دیگر از اینجا ماندن خسته شدم. هیچ دندونی من را دوست ندارد، من از اینجا می روم « : نشستن خسته شد. گفت
مسواک بی دندون ». نه! نرو، اگر بری کثیف می شوی، دیگر هیچ دندونی تو را دوست ندارد « : خواست برود، حوله گفت
مگر نمی دانی؟ تو « : حوله گفت » اشکالی ندارد، من که دندون ندارم! چقدر اینجا بیکار بمانم؟ خسته شده ام « : گفت
مسواک نی نی هستی. نی نی الان کوچولو است، دندون ندارد اما چند وقت دیگر چند تا دندون در می آورد. اگر تو نباشی،
مسواک بی دندون خوشحال شد،گفت: من مسواک نی نی هستم؟چرا زودتر بهم »؟ چه کسی دندون های نی نی را مسواک کند
نگفتید! باشد، صبر می کنم تا نی نی دندون در بیاورد، آن وقت می شوم مسواک با دندون


قصه مسواک بی دندون

 
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا