نویسنده این موضوع
میرزا ابوالْحسن خان غفاری کاشانی (حدود ۱۲۲۹ ه.ق / ۱۸۱۳ میلادی – ۱۲۸۳ ه.ق / ۱۸۶۶ میلادی) ملقب به صَنیعُالْمُلک، از نقاشان ایرانی است. او را ابوالحسن ثانی نیز میگویند. وی فرزند میرزا محمد غفاری و از خانواده قاضی عبدالمطلب غفاری کاشانی و عموی محمد غفاری معروف به کمالالملک است. صنیعالملک بنیانگذار نخستین مدرسهٔ نقاشی در ایران است.
او شاگرد مهرعلی بود. در حدود ۱۲۶۲ یا ۱۲۶۳ ه.ق، جهت آشنایی با نقاشی اروپا به ایتالیا فرستاده شد. او نخستین هنرمند ایرانیِ آموزشدیده در اروپاست. پس از بازگشت به ایران بهعنوان «نقاشباشی» منصوب شد. در سال ۱۲۷۷ ه.ق و از سوی ناصرالدینشاه، مدیر چاپ و سردبیر رسمی روزنامهٔ دولت شد. در ۱۲۷۸ ه.ق، از سوی ناصرالدینشاه لقب «صنیعالملک» به او اعطا، و ساختمانی جهت تأسیس مدرسهٔ نقاشی به وی داده شد. او نخستین هنرستان نقاشی ایران با روش جدید را تأسیس کرد. با آنکه دورهٔ فعالیت این هنرستان کوتاه بود، اما نقشی اثرگذار در جنبشی تازه در نقاشی ایران داشت. صنیعالملک در سال ۱۲۸۳ ه.ق به سمت نیابت وزارت علوم منصوب، و نیز مأمور انتشار سه روزنامهٔ دیگر شد. اما نبودن نامی از او در روزنامهها و نوشتههای آن روزگار پس از آن تاریخ و تغییر کیفیت نامطلوب یکبارهٔ روزنامه، نشاندهندهٔ آن است که وی در اوایل سال ۱۲۸۳ ه.ق در اثر سکتهٔ ناگهانی درگذشتهاست. طبق وصیتش در یکی از هشتیهای مقبرهٔ میرزا ابوالقاسم امام جمعهٔ تهران بهخاک سپرده شد.
آثار ابوالحسن تا پیش از سفر اروپا، تأثیر استادان ایرانی او و سبک نگارگران اصفهان را نشان میدهد. با وجود درک بالایی از مبانی علمی طبیعتنگاری، اما همیشه بر پایداری روح سنت ایرانی در نقاشی اهتمام میورزید. بهکارنبردن دقیق پرسپکتیو، نشاندهندهٔ توجه او به سنتهای نقاشی ایرانی است. او افزون بر شبیهسازی ویژگیهای ظاهری، مهارت فراوانی نیز در نمایش حالت و شخصیت اشخاص داشت. با آنکه او بیشتر بنا به جایگاهش، چهرهنگاری درباری بود، اما به موضوعات اجتماعی نیز توجه داشت. بیشتر آثار او دربردارندهٔ گونهای هزل و طنز هستند که در نگارگری ایران کمیاب است. انتخاب موضوع، طراحی، رنگآمیزی و ترکیببندی آثار او نشان میدهد که با وجود استفاده از هنر غربی، در برابر آن احساس خودباختگی نداشته و شخصیت هنری خویش را حفظ کردهاست؛ و همین نکته است که او را دارای جایگاهی ویژه در هنر سدههای اخیر ایران قرار میدهد. او از هنر دریْ گریزان بود. در دورهای کوتاه پس از درگذشتش، اثرگذاریاش بر از بین رفت. حتی روشن نیست مدرسهٔ هنریاش باقی ماند یا از میان رفت. جز شمارِ اندکی از شاگردانش، دربارهٔ کارآموزانش در مجمعالصنایع یا کسانی که در روزنامه یا مدرسه هنریاش آموزش دیدند، اطلاعات بسیار اندکی وجود دارد. شاید نزدیکترین شخص به او در سبک کاری، سلیقه و علاقهمندی به جدایی از پشتیبانی درباری، برادرزادهاش محمد غفاری، ملقب به کمالالملک بوده باشد.
او شاگرد مهرعلی بود. در حدود ۱۲۶۲ یا ۱۲۶۳ ه.ق، جهت آشنایی با نقاشی اروپا به ایتالیا فرستاده شد. او نخستین هنرمند ایرانیِ آموزشدیده در اروپاست. پس از بازگشت به ایران بهعنوان «نقاشباشی» منصوب شد. در سال ۱۲۷۷ ه.ق و از سوی ناصرالدینشاه، مدیر چاپ و سردبیر رسمی روزنامهٔ دولت شد. در ۱۲۷۸ ه.ق، از سوی ناصرالدینشاه لقب «صنیعالملک» به او اعطا، و ساختمانی جهت تأسیس مدرسهٔ نقاشی به وی داده شد. او نخستین هنرستان نقاشی ایران با روش جدید را تأسیس کرد. با آنکه دورهٔ فعالیت این هنرستان کوتاه بود، اما نقشی اثرگذار در جنبشی تازه در نقاشی ایران داشت. صنیعالملک در سال ۱۲۸۳ ه.ق به سمت نیابت وزارت علوم منصوب، و نیز مأمور انتشار سه روزنامهٔ دیگر شد. اما نبودن نامی از او در روزنامهها و نوشتههای آن روزگار پس از آن تاریخ و تغییر کیفیت نامطلوب یکبارهٔ روزنامه، نشاندهندهٔ آن است که وی در اوایل سال ۱۲۸۳ ه.ق در اثر سکتهٔ ناگهانی درگذشتهاست. طبق وصیتش در یکی از هشتیهای مقبرهٔ میرزا ابوالقاسم امام جمعهٔ تهران بهخاک سپرده شد.
آثار ابوالحسن تا پیش از سفر اروپا، تأثیر استادان ایرانی او و سبک نگارگران اصفهان را نشان میدهد. با وجود درک بالایی از مبانی علمی طبیعتنگاری، اما همیشه بر پایداری روح سنت ایرانی در نقاشی اهتمام میورزید. بهکارنبردن دقیق پرسپکتیو، نشاندهندهٔ توجه او به سنتهای نقاشی ایرانی است. او افزون بر شبیهسازی ویژگیهای ظاهری، مهارت فراوانی نیز در نمایش حالت و شخصیت اشخاص داشت. با آنکه او بیشتر بنا به جایگاهش، چهرهنگاری درباری بود، اما به موضوعات اجتماعی نیز توجه داشت. بیشتر آثار او دربردارندهٔ گونهای هزل و طنز هستند که در نگارگری ایران کمیاب است. انتخاب موضوع، طراحی، رنگآمیزی و ترکیببندی آثار او نشان میدهد که با وجود استفاده از هنر غربی، در برابر آن احساس خودباختگی نداشته و شخصیت هنری خویش را حفظ کردهاست؛ و همین نکته است که او را دارای جایگاهی ویژه در هنر سدههای اخیر ایران قرار میدهد. او از هنر دریْ گریزان بود. در دورهای کوتاه پس از درگذشتش، اثرگذاریاش بر از بین رفت. حتی روشن نیست مدرسهٔ هنریاش باقی ماند یا از میان رفت. جز شمارِ اندکی از شاگردانش، دربارهٔ کارآموزانش در مجمعالصنایع یا کسانی که در روزنامه یا مدرسه هنریاش آموزش دیدند، اطلاعات بسیار اندکی وجود دارد. شاید نزدیکترین شخص به او در سبک کاری، سلیقه و علاقهمندی به جدایی از پشتیبانی درباری، برادرزادهاش محمد غفاری، ملقب به کمالالملک بوده باشد.
بیوگرافی صنیعالملک | نقاش
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: