خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

MaRjAn

سرپرست بخش کتاب
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
ناظر کتاب
  
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,560
امتیاز واکنش
30,930
امتیاز
473
سن
16
زمان حضور
206 روز 13 ساعت 54 دقیقه
نویسنده این موضوع
الینا: چرا نمی‌ذاری آدما چهره‌ی خوب تو رو هم ببینن؟

دیمن: چون وقتی آدما خوبی ببینن، انتظار خوبی دارن
و من نمی‌خوام زندگیم رو براساس انتظارات آدمای دیگه بنا کنم!


دیالوگ‌های ماندگار | سریال خاطرات یک خوناشام

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • تشویق
Reactions: HARIR | •، ~Kimia Varesi~ و Elaheh_A

MaRjAn

سرپرست بخش کتاب
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
ناظر کتاب
  
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,560
امتیاز واکنش
30,930
امتیاز
473
سن
16
زمان حضور
206 روز 13 ساعت 54 دقیقه
نویسنده این موضوع
الینا: فکر می‌کردم یه اتفاق خیلی وحشتناک واست افتاده

استفن: یه اتفاق خیلی وحشتناک واسم افتاده؛ تو عاشق برادرم شدی!


دیالوگ‌های ماندگار | سریال خاطرات یک خوناشام

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: HARIR | • و ~Kimia Varesi~

MaRjAn

سرپرست بخش کتاب
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
ناظر کتاب
  
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,560
امتیاز واکنش
30,930
امتیاز
473
سن
16
زمان حضور
206 روز 13 ساعت 54 دقیقه
نویسنده این موضوع
دیمن (درحال مرگ تو قسمت آخر فصل 5):
تو بهترین چیزی هستی که تو این 173 سال برام پیش اومدی!
این واقعیت که می‌تونم در حالی که کسی عاشقم بود بمیرم، اونم نه هرکسی... تو... الینا گیلبرت، برای من تجلیِ یه زندگی کامله...
هیچوقت نمی‌تونستم به چیزی بهتر از این دست پیدا کنم؛
من به اوج رسیدم...


دیالوگ‌های ماندگار | سریال خاطرات یک خوناشام

 
  • تشکر
Reactions: HARIR | • و ~Kimia Varesi~

MaRjAn

سرپرست بخش کتاب
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
ناظر کتاب
  
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,560
امتیاز واکنش
30,930
امتیاز
473
سن
16
زمان حضور
206 روز 13 ساعت 54 دقیقه
نویسنده این موضوع
دیمن:
من انسان نیستم؛ ولی دلم برای انسان بودن تنگ شده.
بیشتر از هرچیزی دلم واسش تنگ شده.
این راز منه؛ اما این درد بیشتر از اون چیزیه که یه مرد بتونه تحملش کنه.


دیالوگ‌های ماندگار | سریال خاطرات یک خوناشام

 
  • تشکر
Reactions: HARIR | • و ~Kimia Varesi~

MaRjAn

سرپرست بخش کتاب
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
ناظر کتاب
  
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,560
امتیاز واکنش
30,930
امتیاز
473
سن
16
زمان حضور
206 روز 13 ساعت 54 دقیقه
نویسنده این موضوع
دیمن: میشه یکم تقلب نکنی؟
استفن: من برای شیطان کار می‌کنم؛ پس لازم نیست عادلانه بازی کنم!


دیالوگ‌های ماندگار | سریال خاطرات یک خوناشام

 
  • تشکر
Reactions: HARIR | • و ~Kimia Varesi~

Elaheh_A

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
25/10/20
ارسال ها
1,202
امتیاز واکنش
17,906
امتیاز
323
محل سکونت
رمان ۹۸
زمان حضور
59 روز 6 ساعت 34 دقیقه
الینا:
قبلا فکر می‌کردم بدترین حس دنیا، از دست دادن کسیه که دوستش داری، ولی اشتباه می‌کردم!
بدترین حس لحظه‌ایه که، میفهمی خودتو از دست دادی!


دیالوگ‌های ماندگار | سریال خاطرات یک خوناشام

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: HARIR | •، ~Kimia Varesi~ و MaRjAn

MaRjAn

سرپرست بخش کتاب
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
ناظر کتاب
  
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,560
امتیاز واکنش
30,930
امتیاز
473
سن
16
زمان حضور
206 روز 13 ساعت 54 دقیقه
نویسنده این موضوع
کلاوس:
من فقط یه خانواده می‌خواستم؛ ولی اونا من و نمی‌خواستن!


دیالوگ‌های ماندگار | سریال خاطرات یک خوناشام

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: HARIR | • و ~Kimia Varesi~

Elaheh_A

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
25/10/20
ارسال ها
1,202
امتیاز واکنش
17,906
امتیاز
323
محل سکونت
رمان ۹۸
زمان حضور
59 روز 6 ساعت 34 دقیقه
Damon
:tongueym:Hello Brother


دیالوگ‌های ماندگار | سریال خاطرات یک خوناشام

 
  • خنده
  • جذاب
Reactions: ~Kimia Varesi~ و MaRjAn

MaRjAn

سرپرست بخش کتاب
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
ناظر کتاب
  
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,560
امتیاز واکنش
30,930
امتیاز
473
سن
16
زمان حضور
206 روز 13 ساعت 54 دقیقه
نویسنده این موضوع
always and forever


دیالوگ‌های ماندگار | سریال خاطرات یک خوناشام

 
  • گریه‌
Reactions: Elaheh_A
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا