خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
25,243
امتیاز واکنش
64,123
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
به نام او
بسم رب القلم
دورد خدمت شما عزیزان:rose:
این تاپیک مصاحبه اختصاصی با نویسنده انجمن ~Kimia Varesi~ هست.
پس از هرگونه ارسال اسپم، پرهیز کنید و تنها تماشاچی مصاحبه باشید.

کادر مدیریت انجمن۹۸


مصاحبه اختصاصی با کیمیا وارثی نویسنده‌ی انجمن۹۸

 
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، ~Kimia Varesi~ و SelmA

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
25,243
امتیاز واکنش
64,123
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
خب خانوم کیمیا خانوم، سلام! احوالات شما؟ لطف کن یه بیو اول از خودت بده.
سلام و درود به تموم خوشگلای انجمن و مبینا جون :love_struck:
خدا رو شکر، عمری می‌گذره.
خب؛ به‌نام خدایی که منو با کلی چاشنی درد آفرید :morningb:
کیمیا وارثی هستم، از استان سمنان. متولد ۱۳۸۴ و محصل و درگیر! :morningb:
از کجا نویسندگی رو شروع کردی؟
خب بخوام از اولِ اولش بگم، حدوداً از ۱۳_۱۲ سالگی فکر کنم :thinking:
اوایل برای خودم کتابچه درست می‌کردم و داستان‌های کوتاهِ بچگونه می‌نوشتم. بعد کم‌کم شروع کردم به نوشتن‌ رمان توی سررسید. به نوشتن رمان و انواع ژانرها و موضوع‌ها ادامه می‌دادم و در کنارش کلی کتاب و رمان آنلاین می‌خوندم.
تا این‌که بعد از خوندن رمان‌ها، با خودم گفتم: مگه من چه فرقی با این نویسنده‌ها دارم؟! اونا نویسنده‌ان، منم می‌نویسم! چرا الکی الکی زحمت بکشم و بنویسم و هیچ استفاده‌ای نکنم؟!
بعد تصمیم گرفتم رمان‌هام رو تو گوگل مثل بقیه آپ کنم؛ اما خب نمی‌دونستم چه‌جوری، حتی نمی‌دونستم انجمن‌های نویسندگی وجود داره! اما بالاخره موفق شدم و بعد از کلی گشتن، عضو انجمن‌رمان۹۸ شدم و اولین رمانم رو آپ کردم و از اون موقع تا الان دارم ادامه میدم.

اصلا چی‌شد که به فکر نوشتن افتادی؟
اوم... نمی‌دونم :i_dont_know:زیاد یادم نیست؛ چون از بچگی شروع کرده بودم. فقط می‌دونم که دوست داشتم تجربه‌ش کنم.
من کتاب‌های داستان رو از بچگی دوست داشتم و می‌خوندم. با بیشتر شدنِ سنم، شروع کردم به خوندن رمان و کتاب‌های نوجوان. از زندگی کردن تو اون دنیا واقعاً لـذت می‌بردم؛ عاشقش شده بودم.
نویسنده‌ها رو تحسین می‌کردم که چنین دنیاهای قشنگی، با هر موضوعی، خلق کرده بودن. و منم دوست داشتم تجربه‌ش کنم، دوست داشتم منم یکی از دنیاها رو خلق کنم و کردم! و بعد دیگه فقط به خوندن اکتفا نکردم، کنارش شروع کردم به نوشتن و هربار دنیاهای جدید خلق کردم!
هدفت از این‌که الان داری می‌نویسی چیه؟
اهدافم زیادن. خالی کردنِ مغزم از ایده‌هایی که به ذهنم می‌رسن. :give_up:
خلق دنیاهایی که خودم ندارمشون اما دوست داشتم داشته باشمشون، و هربار که دنیایی با کاراکترهای جدید خلق می‌کنم، خودم رو جاشون می‌ذارم و باهاشون زندگی می‌کنم تا اون دنیا رو تجربه‌ کنم، زندگیش کنم.
دوست دارم نوشته‌هام رو بقیه بخونن. خوشحال می‌شم وقتی می‌بینم نوشته‌هام باعث لـذت بقیه شده.
دلم می‌خواد یه نویسنده‌ی موفق بشم. مشهور بشم و همه نوشته‌هام رو دوست داشته باشن.
و...

دوست داری بعدها به عنوان یک نویسنده، آوازه‌ی نام داشته باشی؟

کدوم نویسنده‌ای دوست نداره؟!
البته! آرزوی هر نویسنده‌ایه؛ حتی من. این‌که ببینی زحماتت برای بقیه ارزشمنده و با هرباری که می‌نویسی، یه پله ساختی و به اوج رسیدی و هربار بیشتر از قبل تو و نوشته‌هات رو دوست دارن، واقعاً شیرینه!



هدفت از نوشتن، مشهور شدنه یا... نه این‌که از سر عشقت به نویسندگی، دست به قلم می‌شی؟

شاید بشه گفت هر دوش :bookreadb:

از اول، آدم به‌خاطر عشقِ به نوشتن و بیرون ریختنِ ایده‌های ذهنش شروع می‌کنه. و بعد کم‌کم هربار که بیشتر می‌شن، دلش می‌خواد زحماتش دیده و محبوب بشن و کم‌کم شهرت پیدا کنن.

من از زندگی کردن جای کراکترهام تو اون دنیاها لـذت می‌برم، عشق می‌کنم. از طرفی دوست دارم کارها و زحمت‌هام دیده بشن. بیشتر و بیشتر و انقدر محبوب بشن که بقیه هم مثل من لـذت ببرن ازشون. دوست داشته باشن بازم بنویسم.



چند تا از اسم آثارت رو برامون می‌گی؟
حتماً :happy:
انقراض نسل جاودانان. اَبَر خون‌آشام. حربه‌ی احساس. نطفه‌ی انتقام (جلد دوم حربه‌ی احساس). الهه‌ی خونین. اصیل و خونخوار. داناوان. کُنام گرگ.

کدوم اثر از نظر خودت، ارزش بالایی داره و کدومشون رو بیشتر دوست داری و چرا؟
نمی‌دونم واقعاً؛ چون به‌نظرم این چیزیه که خواننده‌ها باید بگن، نه نویسنده. نویسنده می‌نویسه، و خواننده باید نظرش رو درمورد اون اثر بگه.
ولی خب به‌نظر خودم، الهه‌ی خونین ارزش داشت. با این‌که هـیــچی از ژانر تراژدی نمی‌دونستم؛ اما دوست داشتم بنویسمش.
این رمان معنی واقعی عشق رو نشون می‌داد. نشون می‌داد که عشق، هم تلخه و هم شیرین. زخم می‌زنه ولی انقدر شیرینه که اصلاً به چشم نمیاد. (الهه‌ی خونین، عبرتی‌ست برای مجروحین عاشقی که زخم عشق برداشته‌اند!) این درسیه که الهه‌ی خونین یادمون داد!
ولی رمان اصیل و خونخوار رو خودم یه‌کم بیشتر دوست دارم. چون سر اون یه‌کم حساسیت بیشتر نشون دادم و ایده‌هام رو تحلیل کردم و بعد نوشتم. قبل از اون یه‌کم سرسری می‌گرفتم. هرچی می‌اومد تو ذهنم رو سریع می‌ریختم بیرون و بررسیش نمی‌کردم! :silly:
ولی باید بگم کلی رمان و ایده‌های خفنِ جدید دیگه تو مخم جاساز کردما :smug: منتظر رمان‌های جدیدم حتماً باشین که می‌خوام بترکونم :lollipop1b:

توی به عنوان نویسنده، خودت فکر می‌کنی چقدر دیگه باید تلاش کنی تا به جایگاه یک نویسنده بزرگ برسی؟
خیلی! واقعاً خیلیِ دیگه جا داره. منی که تا الان کلی اثر داشتم و دارم رو چندتا جدید هم کار می‌کنم؛ اما می‌گم که هنوز واقعاً جای کار دارم. رو همه چی باید کار کنم. ایده‌هام، داستان‌هام، موضوع‌هام، و عجله‌م رو نوشتن :straight_face: و خیلی چیزای دیگه!
یه نویسنده‌ی موفق و بزرگ؛ کار می‌خواد، تلاش می‌خواد. کشکی‌کشکی نیست. باید زور بزنی، باید تلاش کنی!

به‌نظرت بیشتر کاربرها و خواننده‌ها، بیشتر طرف چه اثری جذب می‌شن؟

به‌نظرم فانتزی و ترسناک :thinking: سبک‌های تخیلی و وحشت بیشتر جذب می‌کنه؛ البته جنایی هم قشنگه، هیجان داره و من مطمئنم یه خواننده فقط دنبال یه اثری میره که با خوندنش آدرنالین خونش بزنه بالا و باعث بشه سراسر وجودش پر از هیجان بشه. من خودم کنار نویسنده، یه خواننده‌م؛ می‌دونم که همینه :coolym:

شده از دست به قلم شدن، پشیمون شده باشی؟
پشیمون نه؛ اما بعضی وقت‌ها خسته می‌شم! شایدم ناامید!
گاهی با خودم می‌گم: می‌نویسی که چی بشه؟ چرا الکی به مغزت فشار میاری؟ چرا همه‌ش به‌جای کارای دیگه، می‌شینی کتاب می‌خونی، فیلم می‌بینی، فکر می‌کنی، تحقیق می‌کنی؛ تا بتونی ایده‌پردازی کنی و بنویسی؟ بی‌خیالش بابا! راحت باش؛ مگه حوصله‌ی اضافی داری؟!
گاهی وقت‌ها هم واقعاً می‌گم بذارش کنار بابا؛ اما بعد به خودم نهیب می‌زنم: من می‌نویسم چون دوست دارم که بنویسم. می‌خوام از استعدادم استفاده کنم. می‌خوام دنیاهایی همراه زندگی‌هایی خلق کنم که بتونم جاشون زندگی کنم. دوست دارم باعث بشم بقیه خوشحال بشن. دوست دارم خودم و بقیه رو سرگرم کنم.
می‌دونین، زیاد به مغزتون گوش ندین، همه‌ش ضدحال می‌زنه :sigh: علایق و استعدادهاتون رو دنبال کنین. اگه نکنین، می‌خواین چی‌کار کنین؟ اگرم کاری نکنین، بی‌حال می‌شین، بی‌حوصله و تنبل می‌شین و کم‌کم خدایی‌نکرده افسرده می‌شین!
بی‌خیال دنیا بابا! به‌قول معروف دنیا دو روزه. پس فقط حال کنین و علایقتون رو دنبال کنین :peace:
پیشنهادت برای نویسنده‌های مبتدی یا کلیشه‌نویس چیه؟
کتاب بخونن. مطالعه کنن. رمان بخونن. هر سبکی دوست دارن بخونن، هر موضوعی بهشون حال میده بخونن؛ فقط بخونن.
اگرم علاقه به کتاب ندارین، حدأقل فیلم ببینین. هر سبک اثری که می‌خواین بنویسین، قبلش تو همون سبک فیلم ببینین؛ ولی بازم این جای کتاب رو نمی‌گیره‌ها! کتاب که بخونین، نوشته و اثر یه نویسنده‌ی دیگه رو خوندین و بهتر با دنیای نویسندگی آشنا می‌شین. بعد می‌تونین ازشون استفاده کنین و هم قلم خوبی داشته باشین، هم ایده‌های بهتر و قشنگ‌تری.
دوستان، بیشتر کتاب بخونین. واقعاً اگه می‌خواین نویسنده‌ی موفقی باشین، این رو خیلی توصیه می‌کنم.
چه کتابی رو دوست داری؟ از چه نویسنده‌ای؟
کتاب که من خیلی کتابا دوست دارم :bookreadb: از هر نویسنده‌ای هم می‌خونم :bookb: اصلاً برام فرقی نداره نویسنده ‌و کتابش؛ چون دلم می‌خواد با قلم و ذهن همه‌ی نویسنده‌ها آشنا بشم.
و اما نویسنده‌ی موردت علاقه‌ت؟
اوم...
آر.اِل.استاین، کاترین آردن، کریس پریستلی، جاناتان آکسیپر، پونه سعیدی. (همه هم نویسنده‌های ژانر تخیلی :straight_face:)

و در آخر از سوالات جامع، نظرت درباره انجمن‌۹۸؟

یه کانون گرم و صمیمی. کلی آدم مختلف با روحیه‌ی شاد و شنگول و بازیگوش. یه فضای بزرگ و با یه خانواده‌ی صمیمی :talkb:
البته بماند که خانواده‌مون یه‌کم کوچیک شده! خیلی‌ها رفتن و واقعاً از این بابت ناراحتم. بعضی‌ها هم معلوم نیست برمی‌گردن یا نه :confusedym:
اما این‌جا برای من باارزشه. اولین رمانم این‌جا منتشر شد. اولین نظرهای مثبت درباره‌ی زحماتم این‌جا خوندم. اولین خوشحالیم از زحماتم این‌جا نصیبم شد. دوست‌های عالی‌ای این‌جا پیدا کردم و خیلی چیزای دیگه که این‌جا رو برام ارزشمند کرده :blushing:
البته از یه چیزی که خیلی گله‌مندم، بعضی از قوانین نویسندگی این‌جاست! یه‌سری فیلترینگ‌هایی که خیلی جزئی و ساده‌ هستنا؛ اما همونا باعث ناقصی رمان یا اون ژانر به‌خصوص می‌شن. اگه این قوانین فیلترینگ کم‌تر بشن خیلی عالی می‌شه، خیلی! من خیلی سر این موضوع حرص می‌خورم :frustrated:
اما درکل، انجمن‌رمان۹۸ صمیمی‌ترین مکانیه تابه‌حال دیدم. آدم‌های فوق‌العاده که روحیه‌شون منو کشته :big_hug:
امیدوارم این چیز ارزشمند باقی بمونه، تا ابد! بزرگ‌تر بشه، موفق‌تر بشه و خلاصه بترکونه :smug:
به امید موفقیت‌های چشم‌درادِ انجمن‌رمان۹۸ :peace:

و این هم مصاحبه ی دلچسب ما با کیمیای عزیز:g11b:


مصاحبه اختصاصی با کیمیا وارثی نویسنده‌ی انجمن۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • جذاب
Reactions: ~Kimia Varesi~ و SaNia♡

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
25,243
امتیاز واکنش
64,123
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
مصاحبه ی دلچسب و جذاب ما به اتمام رسید؛ امیدوارم لـ*ـذت برده باشید!:tongueym:

تیم مدیریت انجمن۹۸


مصاحبه اختصاصی با کیمیا وارثی نویسنده‌ی انجمن۹۸

 
  • تشکر
Reactions: ~Kimia Varesi~ و SaNia♡
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا