M O B I N A
سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
- عضویت
- 3/4/21
- ارسال ها
- 24,702
- امتیاز واکنش
- 63,861
- امتیاز
- 508
- سن
- 19
- محل سکونت
- BUSHEHR
- زمان حضور
- 273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
خاتون» از همان قسمت اولش مخاطب را به تماشا، ترغیب میکند. سریال در فضایی آغاز میشود که میتوان به آن اصطلاح آرامش قبل از توفان را اطلاق کرد. در حالیکه زوج به ظاهر خوشبخت و عاشق داستان با شادی و سرخوشی از میهمانی بازمیگردند به ناگاه همه چیز تغییر میکند و فضای آرام درام با آغاز جنگ و اشغال به فضایی ملتهب و پرآشوب بدل میشود و درواقع این خود آغاز ماجراست.
ایدهی جالب اولیهی کار قابلیتی بهاندازه و کافی برای گسترش داستان دارد و در هر قسمت پیچیدگیها و پتانسیل کار بیشتر و شکل و محتوایش شسته رفتهتر میشوند. از نکات قابل اعتنای «خاتون» اجرای درست آن است که اندکی جلوتر از متن اثر قرار میگیرد. درواقع کارگردانی جاهطلبانهی سریال که بیتردید دشواریهای متعددی را نیز به تینا پاکروان تحمیل کرده است اصلیترین امتیاز آن به شمار میرود و سریال در اجرا مسیر درستی را طی میکند. میزانسنها کماشکال هستند و ریتم مناسب از محاسن سریال «خاتون» است. بیشک در این اجرای درست و هوشمندانه عواملی چون فیلمبرداری خوب هومن بهمنش نقشی مهم و اساسی ایفا میکند. اندازهی قابها، حرکات درست و کنترلشدهی دوربین و تقطیع درست نماها از ویژگیهای مهم بصری و تصویری سریال هستند که به منسجم بودن ساختار آن منتهی شدهاند و ضمنا به تقویت سوژهی ملتهب آن کمکی بهسزا کردهاند.
تم تصنیف ماندگار استاد غلامحسین بنان که در تیتراژ پایانی سریال به طور کامل و با صدای خود خواننده میشنویم، موتیفوار در متن سریال قرار گرفته و انتخابی شایسته و بهسزا برای سریال با توجه به محتوای تاریخی و مقطع زمانی به تصویر کشیده شده در آن است. البته نکتهای که نباید آن را نادیده گرفت و از هوش سرشار کیهان کلهر سرچشمه میگیرد همپایی موسیقی با کار است به این معنا که موسیقی متن هرگز از خودِ اثر جلو نمیزند. درواقع موسیقی علیرغم تاثیرگذاری فراوان، مخاطب را در بند خود نمیکشد و به مخاطب اجازه نمیدهد جایی جلوتر از آنجا که کارگردان مایل است برود. موسیقی شاید حرف تازهای برای گفتن نداشته باشد اما درست و بهجاست و در لحظههای تعلیق، هیجان و اندوه کاراکترها خوب عمل میکند و باز هم از فضای کلی اثر خارج نمیشود.
در هفتمین قسمت از این مجموعه تعلیق دلهرهآمیز قسمت ششم به تدریج به اوج خود میرسد و موفق میشود در مقاطع درستی از نقطهعطف داستان غافلگیریهایی بهجا خلق کند. علاوه بر وجه سمبلیک و رویکرد تشبیهآمیز موقعیت «خاتون» با موقعیت آوارگان جنگزده، ثانیه به ثانیهی روند فرار خاتون از چنگ روسها و مواجههاش با نظامیان میکوشد تا نفس را در سـ*ـینهی مخاطب حبس کرده و او را در موقعیتی تزلزلآمیز و ملتهب قرار دهد. در واقع در چنین موقعیت کشنده و بغرنجی مخاطب میتواند به واسطهی تطابق تعلیق بیرونی درام با وجههی درونی آن با شخصیت خاتون (نگار جواهریان) همذات پنداری بیشتری برقرار کند و در همین راستا احساسی متفاوت و شاید زاویهدار نسبت به شیرزاد (اشکان خطیبی) پیدا کند.
ورود یک شخصیت مهم و تأثیرگذار دیگر به قصه یعنی کاراکتر «قدرت» اتفاقی خوشایند در قسمت هفتم «خاتون» است. عاطفه رضوی با آن چهرهپردازی بینقص و بازی درونی/بیرونی درخشان لحظاتی کوتاه اما موثر و تعیینکننده را در بسـ*ـتر داستان خلق میکند و شباهتهای واضح اما تلطیف شدهی شخصیتی او با شخصیت خاتون برگ برندهی این قسمت از سریال است.
در قسمت هفتم از سریال خاتون حضور و همیاری زنان لهستانی خصوصا باربارا (آیدا ماهیانی) با خاتون فضای عاطفی انسان دوستانه و جذابی را خلق میکند و همین ترسیم درست یک موقعیت انسانی، از میزان خشونت و تلخکامیهای قسمت های پیشین تا حدودی میکاهد. همچنین در این قسمت تقابل پینگپنگی و مداوم میان عشق و نفرت که در سراسر سریال شاهدش بودیم به اوج خود میرسد و مخاطب را نیز دچار احساسی دوگانه میکند. انتخاب بازیگران سریال درست و بهجاست. درواقع «خاتون» مجموعهی درستی از بازیگران را در اختیار دارد که البته مثل هر فیلم یا سریال دیگری برخی از بازیگران بازیهایی بهتر از بقیه ارائه میدهند. نگار جواهریان و اشکان خطیبی از درستترین و متقاعدکنندهترین بازیگران سریال هستند. خطیبی به کاراکتر شیرزاد آنطور که انتظار میرفت جان بخشیده است. شبنم مقدمی بازی متفاوتی دارد. بابک حمیدیان شایستگیهای خود را در نقش خاصی که به او محول شده است به شکل درست به منصهی ظهور میرساند و بازیگران دیگر سریال نیز بازیهایی خوب و حسابشده دارند.
در نهایت باید اذعان کنم که «خاتون» سنجیدهترین اثر تصویری تینا پاکروان و قدمی جلوتر از تمامی کارهای قبلی اوست. این سریال به مخاطبان همیشگی سینمای این کارگردان نشان میدهد که متنی درست و فیلمنامهای منسجم میتوانند پتانسیل او را در اجرا و کارگردانی آشکار کنند. پاکروان کارگردان کاربلدیست که در صورت تداوم بخشیدن به جاهطلبیهایش میتواند آثاری به یادماندنی خلق کند.
#ویرگول
ایدهی جالب اولیهی کار قابلیتی بهاندازه و کافی برای گسترش داستان دارد و در هر قسمت پیچیدگیها و پتانسیل کار بیشتر و شکل و محتوایش شسته رفتهتر میشوند. از نکات قابل اعتنای «خاتون» اجرای درست آن است که اندکی جلوتر از متن اثر قرار میگیرد. درواقع کارگردانی جاهطلبانهی سریال که بیتردید دشواریهای متعددی را نیز به تینا پاکروان تحمیل کرده است اصلیترین امتیاز آن به شمار میرود و سریال در اجرا مسیر درستی را طی میکند. میزانسنها کماشکال هستند و ریتم مناسب از محاسن سریال «خاتون» است. بیشک در این اجرای درست و هوشمندانه عواملی چون فیلمبرداری خوب هومن بهمنش نقشی مهم و اساسی ایفا میکند. اندازهی قابها، حرکات درست و کنترلشدهی دوربین و تقطیع درست نماها از ویژگیهای مهم بصری و تصویری سریال هستند که به منسجم بودن ساختار آن منتهی شدهاند و ضمنا به تقویت سوژهی ملتهب آن کمکی بهسزا کردهاند.
تم تصنیف ماندگار استاد غلامحسین بنان که در تیتراژ پایانی سریال به طور کامل و با صدای خود خواننده میشنویم، موتیفوار در متن سریال قرار گرفته و انتخابی شایسته و بهسزا برای سریال با توجه به محتوای تاریخی و مقطع زمانی به تصویر کشیده شده در آن است. البته نکتهای که نباید آن را نادیده گرفت و از هوش سرشار کیهان کلهر سرچشمه میگیرد همپایی موسیقی با کار است به این معنا که موسیقی متن هرگز از خودِ اثر جلو نمیزند. درواقع موسیقی علیرغم تاثیرگذاری فراوان، مخاطب را در بند خود نمیکشد و به مخاطب اجازه نمیدهد جایی جلوتر از آنجا که کارگردان مایل است برود. موسیقی شاید حرف تازهای برای گفتن نداشته باشد اما درست و بهجاست و در لحظههای تعلیق، هیجان و اندوه کاراکترها خوب عمل میکند و باز هم از فضای کلی اثر خارج نمیشود.
در هفتمین قسمت از این مجموعه تعلیق دلهرهآمیز قسمت ششم به تدریج به اوج خود میرسد و موفق میشود در مقاطع درستی از نقطهعطف داستان غافلگیریهایی بهجا خلق کند. علاوه بر وجه سمبلیک و رویکرد تشبیهآمیز موقعیت «خاتون» با موقعیت آوارگان جنگزده، ثانیه به ثانیهی روند فرار خاتون از چنگ روسها و مواجههاش با نظامیان میکوشد تا نفس را در سـ*ـینهی مخاطب حبس کرده و او را در موقعیتی تزلزلآمیز و ملتهب قرار دهد. در واقع در چنین موقعیت کشنده و بغرنجی مخاطب میتواند به واسطهی تطابق تعلیق بیرونی درام با وجههی درونی آن با شخصیت خاتون (نگار جواهریان) همذات پنداری بیشتری برقرار کند و در همین راستا احساسی متفاوت و شاید زاویهدار نسبت به شیرزاد (اشکان خطیبی) پیدا کند.
ورود یک شخصیت مهم و تأثیرگذار دیگر به قصه یعنی کاراکتر «قدرت» اتفاقی خوشایند در قسمت هفتم «خاتون» است. عاطفه رضوی با آن چهرهپردازی بینقص و بازی درونی/بیرونی درخشان لحظاتی کوتاه اما موثر و تعیینکننده را در بسـ*ـتر داستان خلق میکند و شباهتهای واضح اما تلطیف شدهی شخصیتی او با شخصیت خاتون برگ برندهی این قسمت از سریال است.
در قسمت هفتم از سریال خاتون حضور و همیاری زنان لهستانی خصوصا باربارا (آیدا ماهیانی) با خاتون فضای عاطفی انسان دوستانه و جذابی را خلق میکند و همین ترسیم درست یک موقعیت انسانی، از میزان خشونت و تلخکامیهای قسمت های پیشین تا حدودی میکاهد. همچنین در این قسمت تقابل پینگپنگی و مداوم میان عشق و نفرت که در سراسر سریال شاهدش بودیم به اوج خود میرسد و مخاطب را نیز دچار احساسی دوگانه میکند. انتخاب بازیگران سریال درست و بهجاست. درواقع «خاتون» مجموعهی درستی از بازیگران را در اختیار دارد که البته مثل هر فیلم یا سریال دیگری برخی از بازیگران بازیهایی بهتر از بقیه ارائه میدهند. نگار جواهریان و اشکان خطیبی از درستترین و متقاعدکنندهترین بازیگران سریال هستند. خطیبی به کاراکتر شیرزاد آنطور که انتظار میرفت جان بخشیده است. شبنم مقدمی بازی متفاوتی دارد. بابک حمیدیان شایستگیهای خود را در نقش خاصی که به او محول شده است به شکل درست به منصهی ظهور میرساند و بازیگران دیگر سریال نیز بازیهایی خوب و حسابشده دارند.
در نهایت باید اذعان کنم که «خاتون» سنجیدهترین اثر تصویری تینا پاکروان و قدمی جلوتر از تمامی کارهای قبلی اوست. این سریال به مخاطبان همیشگی سینمای این کارگردان نشان میدهد که متنی درست و فیلمنامهای منسجم میتوانند پتانسیل او را در اجرا و کارگردانی آشکار کنند. پاکروان کارگردان کاربلدیست که در صورت تداوم بخشیدن به جاهطلبیهایش میتواند آثاری به یادماندنی خلق کند.
#ویرگول
نقد و بررسی سریال خاتون
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com