خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,858
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 22 دقیقه
نویسنده این موضوع
واژه آرتیست (Artist)که در زبان فارسی با هنرمند یکی است، به واقع به چه معناست؟ این واژه برای چه کسانی و با چه خصوصیاتی بکار می رود؟ و بالواقع واژه هنرمند از چه زمانی برابر با معنای امروزی کاربرد یافته است؟
در این نوشتار کوتاه تلاش خواهد شد به صورت کاملا موجز سیر تحول این واژه را بررسی کرد.
به سبب تفاوت مفهوم هنرمند در موقعیت های گوناگون اجتماعی و دوره های مختلف تاریخ بشری، ارائه تعریف جامع از لفظ هنرمند دشوار است.
چرا که برخی از دوران های تاریخی چنان در هاله ای از اسطوره، حدس و گمان و .... پیچیده شده که حتی شناخت صحیح آن جوامع و چگونگی تفکرات مردمانش بر ما کاملا معلوم نیست . مثلا اینکه در جوامع دوران سنگ (عصر حجر یا ماقبل تاریخ) ، هنرمندان را چگونه می انگاشته اند بر ما روشن نیست. ولی آن چه مسلم است، با تحقیقاتی که در قبایل بدوی به عمل آمده، هنر قبیله ای کارکری اقتصادی شبیه صناعت داشته است و آنجا که دستاوردها را در آیینها بکار می بردند هنر، با جادو و مذهب آمیخته بوده است.
در بعضی موارد نیز هنرمند همچون صنعتگر متخصص به شمار می رفت و تحت حمایت یک صنف پیشه ور قرار می گرفت و یا اعتباری در حد کاهن داشت.
در یونان باستان، شاعر را برخوردار از مهارت تخصصی و در عین حال ، بهره مند از الهام آسمانی می دانستند. اما نقاش یا پیکره تراش نه هنرمند که در جرگه صنعتگران قرار می گرفت.
در جامعه مبتنی بر اصول اشرافیت، که کار جسمانی را خوار می شمرد، هنرمدنان جز در موارد نادر ، از موقعیت اجتماعی و اقتصادی مطلوب برخوردار نبودند. این وضع در سراسر دوران باستان ادامه یافت و در قرون وسطی نیز همین تلقی درباره هنرمند پابرجا ماند.
افلاطون هنرمندان یونانی را با کفاشان و آهنگران همردیف می دانست و در قرون وسطی هم هنرمندان عضو اصناف پیشه ور بودند.
تغییر در موقعیت اجتماعی هنرمندان ، در دوران رنسانس و به هنگامی تحقق یافت که مفهوم هنرمند در مقام دانش پژوه و یا دانشمند مطرح شد.
از این زمان بود محتوای فلسفی هنرهای بصری و خصلت عقلانی درک زیبایی اهمیت پیدا کرد
در جوامع دوران سنگ (عصر حجر یا ماقبل تاریخ) ، هنرمندان را چگونه می انگاشته اند بر ما روشن نیست. ولی آن چه مسلم است، با تحقیقاتی که در قبایل بدوی به عمل آمده، هنر قبیله ای کارکری اقتصادی شبیه صناعت داشته است و آنجا که دستاوردها را در آیینها بکار می بردند هنر، با جادو و مذهب آمیخته بوده است.


مرز هنرمند و صنعتگر

 
  • تشکر
Reactions: *NiLOOFaR* و Tabassoum

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,858
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 22 دقیقه
نویسنده این موضوع
تنها در فرهنگ چینی ، از دیرباز هنرمند خویشکار (آماتور) به رسمیت شتاخته می شد. و پرداختن به هنر از فعالیتهای معمول یک فرد فرهیخته بود.
در باختر زمین پیش از طرح مفهوم "هنرمند نابغه" در نوشته های رمانتیک هی سده هجدهم، ایده هنرمند خویشکار (آماتور)و متفوت از صنعتگر تحقق کامل نیافت.
در این دوره چنین انگاشته می شد که هنرمند- نابغه با " روح مطلق" همسازی دارد. و با آفرینش آثار هنری ، که بیانگر شخصیت اویند، می تواند "حقیقت مطلق" را مجسم کند. این دو نظریه مرتبط با هم ، یعنی هنر به مثابه وجه بیان شخصیت هنرمند و هنر به مثابه تجسم حقیقت مابعد الطبیعی، در سراسر سده نوزدهم و حتی تا اوایل سده بیستم مطرح بوده اند.
یکی از نتایج جدایی هنر رسمی از هنر پیشرو در فرانسه سده نوزدهم، پیدایی مفهومی جدید از هنرمندبود: نابغه ای خلاق که علیه میثاقهای جامعه می شورد و در عین حال قربانی ابتذال بورژوایی است.
طی دهه های سوم و چهارم سده بیستم ، باز هم مفهوم تازه ای از هنرمند در ذهن صاحبنظران تعلیم و تربیت و فیلسوفان اجتماعی پدید آمد: هنرمند کسی است که قابلیتهای ادراکی و حسی را پرورش می دهد و یا کسی است که امکان بازیِ با قاعده و بی ضرر برای وجه عاطفی سرشت بشر فراهم می کند و بدین سان وسیله ای ارزشمند برای مقابله با تمایل عقلی و عملی ، که گویا موجب کژروی نظامهای آموزشی در جامعه صنعتی شده است، عرضه می دارد.
به هر ترتیب شاید نتوان معنای هنرمند را تنها در یک جمله خلاصه کرد ولی به هر ترتیب آنچه مسلم است هنرمند انسانی است که خلاقیت خود را بیش از سایر انسانها بکاربرده و پرورش داده است. و توانایی آن را دارد که به دلیل روح حساس خود ، مسائل بیشتری را از سایر انسانهای جامعه درک کرده و با استعدادهای خدادادی ، بکارگیری خلاقیت و بهره گیری از قابلیت های اجرا ی اثر آن مصادیق را با ظرافت خاصی در اثر هنریخود بازتاب دهد.
واین عملی منحصر به فرد است و دقیقا نقطه اختلاف هنر و صنعت در همین مورد کوچک ، ظریف ام حیاتی نهفته است.

#تبیان


مرز هنرمند و صنعتگر

 
  • تشکر
Reactions: *NiLOOFaR* و Tabassoum
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا