خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
25,247
امتیاز واکنش
64,014
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
مقدمه

باهنر را هنر سپاه بس است بی هنر با هزار کس تنهاست. رودکی
اززمانی که انسان زندگی جمعی خودراآغازکرد به رشته های مختلف هنری گرایش پیدا کرد.نگاهی به نقاشی ها وآثار هنری اقوام قدیم درغارها ،قبورومنازل خود به خوبی میزان علاقه مردمان آن زمان به نقاشی ومعماری را نشان می دهد.اهرام فراعنه مصردرقاهره نمونه کاملی از هنرنمایی مردم آن دیار درحوزه معماری است.
هنردرکنارفراز وفرود های فراوانی که داشته،هیچ وقت اززندگی بشر کنار گذاشته نشده است.چرا که بدون هنرزندگی مردم خشک و بی روح ورمق می شود .این درحالی است که هنردرکناراخلاق ومعنویت ،طراوت ،شادابی ونشاط زیادی به زندگی بشرمی دهد.ویل دورانت می گوید:
آن‌جاکه طبیعت توقف می‌کند، هنر آغاز می‌شود وناصر خسرو می گوید:هنر زیور بشر است و بشر زیور کیهان.

چیستی هنر

درمورد واژه هنر درلغتنامه دهخدا آمده است:هنر: علم و معرفت و دانش و فضل و فضیلت و کمال . (از ناظم الاطباء) (یادداشت مؤلف ). کیاست . فراست . زیرکی . (یادداشت مؤلف ).این کلمه در واقع به معنی آن درجه از کمال آدمی است که هشیاری و فراست و فضل و دانش را دربردارد و نمود آن صاحب هنر را برتر از دیگران مینماید.
با توجه به تعاریف فوق برای واژه هنر معانی زیر مترتب است:
1.هنر، مطلق دانش ،فضل ،زیرکی وکمال است.درادبیات فارسی واژه هنر عمدتا به این معنا بکار رفته است. سعدی می گوید:
خردمند مردم هنرپرورند که تن پروران از هنر لاغرند
زبان در دهان ای خردمند چیست کلید در گنج صاحب هنر
2.هنر،با گوهر وفطرت آدمی ارتباط دارد.استعدادی ذاتی است که به هنرمند قدرت خلاقیت وهنر آفرینی می بخشد.
هنر کی بود تا نباشد گهر نژاده کسی دیده ای بی هنر. فردوسی
از مردم بداصل نخیزد هنر نیک کافور نخیزد ز درختان سپیدار .منوچهری دامغانی
3.هنرهمانند سایر فنون ومهارت هاست که با مطالعه وتحقیق وتجربه حاصل می شود.اگر کسی می تواند مهندس شود،می تواند ازطریق ممارت وتمرین هنرمند نیز باشد.
امروزه رشته های مختلف هنر دردانشگاه ها وسایر مراکز علمی آموزش داده می شود.نقش استعداد ،گرایش درونی وذوقی افراد نیز درسرعت یادگیری واستاد شدن بی تاثیر نیست اما به هر حال،باید پذیرفت که آموزش نقش اساسی دریادگیری رشته های گوناگون هنر دارد.

غایت هنر

ظرفت وزیبایی همیشه مورد توجه بشر است.جمال وقشنگی اشیا ،گیاهان وموجودات زنده دیگرمایه حیرت بشر می شود.انسان ازدیدن گل زیبا خوشحال می شود وازبو وعطر آن بهره مند می شود.چرا انسان از زیبایی خوشش می آید آیا جز این است که اودرسرشت خود زیبایی را دوست دارد؛عشق به هرآنچه زیباست،درنهاد وفطرت انسان نهفته است.

حال سوال این است که غایت هنر چیست وچه هدفهایی را دنبال می کند .درپاسخ به سوال فوق می توان گفت :

غایت اصلی هنر، پاسخ بشربه نیاز فطری خویش است.آیا جز این است که انسان فطرتا جمال وزیبایی را دوست دارد؟بنابراین،غایت اصلی او ازهنر ، نمایش خلاقیت واستعداد فطری خود درمیان مردم جامعه است؛ استعدادی که با زیبایی وظرافت وقشنگی قرین وهمراه است.انسان استعداد های مختلفی دارد،اما به آن استعدادی که تولید زیبایی وظرافت می کند،هنر می گویند.به مهندس راه والکترونیک نمی گویند که هنرمند است اما به یک موسیقی دان خلاق هنرمندهم می گویند.

زیبایی با احساس انسان ارتباط دارد وآن را تحت تاثیر قرار می دهد.هنر نیز این احساس را زنده می کند.بنابراین هنری که به مسئولیت خود یعنی آفرینش زیبایی عمل نکند،هنر نیست.

چون غرض آمد هنر پوشیده شد صد حجاب از دل به سوی دیده شد.مولانا

وانگهی،درزندگی امروزی بشر، هنر نه تنها احساس نیازبشربه تولیدات هنری را علاقه‌مند می کند بلکه به عنوان یک ضرورت اجتماعی،فرهنگی واقتصادی ،درجوامع مختلف نقش آفرینی می کند.

درزندگی امروزی،رشته های گوناگون هنر،به طراوت ،نشاط ،آرامش وخوشنودی جامعه کمک می کنند.جامعه بدون هنر ،جامعه سست،بی رغبت وخشن می شود.ضمن اینکه ،امروزه ، نقش آفرینی رشته های مختلف هنر درایجاد مشاغل مختلف محرز شده است به طوریکه بخشی از نیاز های شغلی جامعه به کمک هنر تامین می شود.هزاران فرد ازشهروندان هرجامعه درمشاغل هنری مشغولند وتعطیلی وبی توجهی به آنها بیکاری را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد. ویکتور هوگو می گوید:هدف هنر امروز، زندگی است نه زیبائی.

اهمیت هنر

درهنر کوش که زر چیزی نیست گنج زر پیش هنر چیزی نیست.عبدالرحمان جامی

هنر باتوجه به گستره ای که پیدا کرده است ،اهمیت دوچندانی پیدا کرده است.امروزه،با توسعه هنرنقاشی استعداد مهندسی جامعه نیز شکوفا می شود.درکشورهایی که به هنر نقاشی کودکان دردوره طفولیت اهمیت بیشتر می دهند، خلاقیت مهندسان آن دردوره های تخصصی رشته های فنی ازجمله معماری وطراحی بیشتر می شود.

هنر هرکجا افکند سایه‌ای چو ظل همایش دهد پایه‌ای.فردوسی

هنر نه تنها تولید شغل می کند ودررفع نیاز شغلی جامعه نقش فوق العاده ای را ایفا می کند،بلکه بخش عمده ای ازنیاز های تفننی واوقات فراغت خانواده ها را برطرف می سازند.درنظر بگیرید که با حذف هنرهایی چون موسیقی،سینما،تاتر،گرافیک،طراحی های هنری چه اتفاقی درجامعه خواهد افتاد!

خوشبختانه ،همه جوامع بشری به اهمیت رشته های مختلف هنر کم وبیش پی برده اند.اما دربعضی از جوامع به برخی از امور هنری بهای بیشتری قائل می شوند.مثلا درایران ،موسیقی اقبال چندانی ندارد وجامعه دینی ما با ساز و ابزار موسیقی میانه خوبی ندارد.اما درسایربخش ها نسبتا رشد خوبی کرده است.

درزندگی امروزی، اهمیت هنر تجسم بسیار زیاد شده است.شاید زمانی نسبت به آن به دیده بت پرستی نگریسته می شد، اما اکنون به عنوان یک هنر خلاق ومتعهد به راه خود ادامه می دهد.

زبان هنر

زبان هنر زبان ظریفی است.این زبان با زبان سایرعلوم فرق دارد.ترمینولوژی آن پرازظرافت وزیبایی است.کلام هنر با رمز وایما همراه است ؛ با رنگ وسیم وخط وتصویر وبازی با دستان وانگشتان حرف می زند.زبان هنر بسیار رساتر وگویاتراست.با استفاده ازآن بهتر می توان حرف زد.

گاهی ،با یک فیلم چند دقیقه ای بهتر ازموعظه یک ماهه می توان تاثیر گذار شد.زبان هنر فقط برای تفنن نیست بلکه برای رسایی وانتقال سریع وراحت تر مفاهیم است.زبان هنر برای همه مردم گویاست.افراد کرولال ونابینا نیز می توانند ازاین زبان بهره مند شوند.

علاقه مندان زبان هنر بسیار بیشتر از سایر زبان هاست.کافی است به میزان وابستگی مردم به رسانه های تصویری دقت کرد واهمیت آن را با سایر زبان ها مقایسه کرد.با زبان هنر می توان مشکلات جامعه را به راحتی بیان وراه حل مناسب عرضه کرد.

امروزه،با استفاده اززبان هنر میلیون ها نفر را به پای تلویزیون می کشانند وشرکت های تجاری با استفاده ازظرفیت های آن بهتر می توانند،به اهداف خود برسند.


هنر برتر از گوهر آمد پدید

 
  • تشکر
Reactions: *NiLOOFaR* و Tabassoum

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
25,247
امتیاز واکنش
64,014
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
اسکار وایلد می گوید:"هنر کلید فهم زندگی است". زندگی بدون هنر، فاقد آرامش،تنوع،زیبایی ومعنویت است.اما هنری که حائز معنویت،فهم ،طراوت وگره گشایی است،هنر متعهد ومسئول است.هنر متعهد زندگی فردی و اجتماعی را معنا می بخشد؛رخوت،سستی وپوچی را ازبین می برد؛به جامعه تهعد ومسئولیت می دهدوعهده دار آموزش وانتقال مفاهیم مورد نیاز جامعه می شود
هنر مسئول به مردم فکر می دهد وسرافرازی وفخر آفرینی می کند.به قول نظامی ،شاعر بزرگ
غافل منشین نه وقت بازی است وقت هنر است وسرفرازی است
هنر متعهد است که می تواند برای جامعه عزت وسرافرازی بیافریند.آری،آفرینش هنر متعهد ،افتخار،آبرو وعلو درجه است.
هنر متعهد همان هنر فاخر است.این هنر است که فخر می آفریند؛ به فکر حل معضلات جامعه است وانگشت روی مسائل ومشکلات جامعه می گذارد.با گسترش هنر متعهد ،هزینه های فردی واجتماعی کاهش محسوسی می یابد.هنر متعهد عهده دارگسترش زمینه های عدالت خواهی،حریت وحاکمیت معرفت واخلاق است.
هنر متعهد بدون سـ*ـیاست گذاری وبرنامه ریزی به دست نمی آید.باید با استفاده ازانواع شیوه های هنری ازآلام ومشکلات جامعه کاست.با این هنر،می توان تبعیض را اززندگی عمومی دورساخت؛به فقر وبی توجهی به افراد آسیب پذیر پایان داد.
اگر درجامعه ای تبیعض ،بی عدالتی ،زورگویی و زروزوروتزویر حاکم است،با اطمینان می توان گفت که هنر آن جامعه از نوع هنر مسئول ومتعهد نیست.هنر مسئول،قبح بی عدالتی ودروغ گویی وفریب را به حدی خوب نشان می دهد،که هر کسی جرائت نکند با تبعیض زندگی خودرا تدام ببخشد.
هنر مسئول،حلال بسیاری از مشکلات جامعه است.تربیت جامعه با گسترش هنرمسئول آسانتر می شود ودرواقع، با این هنر می توان عنصر تربیت را وارد زندگی مردم کرد.با هنر مسئول،اسراف وتبذیرواتلاف منابع عمومی کاهش چشمگیری می یابد.
هنر مسئول به زندگی خانواده ها هم معنا می بخشد.تشریفات وتجملات وچشم هم چشمی کاهش محسوسی می یابد.

هنر مبتذل

هنرمبتذل درست برخلاف هنر مسئول است.هنر مبتذل هنری است که هیچ مسئولیتی در رفع رنج ها ،نارسایی ها ومشکلات جامعه ندارد.این هنر درجامعه نقش تخدیری وتخریبی دارد،به جای بیداری مردم آنها را به خواب عمیق فرومی برد،به جای درک درست اززندگی ابتذال وسستی وبی معنایی را وارد عمق زندگی مردم می کند.
هنرمبتذل مسئول خواب آلودگی وجهالت وبی هویتی جامعه است.این هنر ،به انسان وجامعه هیچ معرفتی نمی دهد،به جای کاهش هزینه ها به اسراف وتبذیر،تجملات وتشریفات کاذب دامن می زند.
هنرمبتذل سـ*ـیاست دولت هایی است که می خواهند جامعه را به خواب مغناطیسی ببرند تا نقد واعتراض ازقاموس مردم حذف شود؛امر به معروف ونهی ازمنکر جای خود را به نهی از معروف وامر به منکر بدهد.
هنرمبتذل مشکلات ونابسامانی های جامعه را افزایش می دهد ومرفهان بی درد را برگرده فقرا وافراد اسیب پذیر جامعه می نشاند.درواقع،مسئولت هنر مبتذل،آسیب پذیر کردن جامعه است.اگر جامعه با آسیب های مختلفی مواجه است،به واسطه هنر مبتذل است.
هنرمبتذل مفاهیم استقلال،آزادی ،عدالت ووحدت ملی را معکوس معرفی می کند.درجوامعی که این هنر،حاکم است،مردم آنها نداری ،تبعیض وحقوق ناعدلانه را امری عادی می داند.
هنر مبتذل،آزادی بیان واندیشه را به عنوان امری زاید معرفی می کند.درجامعه ای که هنر مبتذل حاکم باشد،ازادی بیان وادیشه حرمتی ندارد؛اندیشمندان ازدیار خود فرار می کنند.فراراندیشه ازمحصولات هنر مبتذل است.با حاکمیت هنر مبتذل،دولتمردان به راحتی به اهداف ومقاصد باطل خود می رسند.
بنابراین،آنچه هنر مبتذل را ازهنر مسئول جدا می کند، نوع هنر نیست بلکه درپیام هریک ازآن دو است.پیام این دوهنر بسیار متفاوت است.بنابراین،انواع هنر ازقبیل موسیقی،نقاشی،سینما و...ممکن است درخدمت ابتذال یا تعهد باشند.

هنر ودین

دین همانند سایر حوزه ها، درمورد هنر نیز اعمال نظرکرده است.ازنظرمعرفت های فقهی اسلامی هنر به طور مطلق پذیرفته نشده است.برخی ازانواع هنر با محدویتهای شدید فقهی مواجهند.با مطالعه نظرات فقهی ،جایگاه هنرهایی؛ چون موسیقی،نقاشی ،مجسمه سازی درمیان فقیهان به خوبی روشن می شود.ازدیگاه اکثر فقها،استفاده از ابزارموسیقی وغنا حرام است.


هنر برتر از گوهر آمد پدید

 
  • تشکر
Reactions: *NiLOOFaR* و Tabassoum

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
25,247
امتیاز واکنش
64,014
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
ازدیدگاه برخی ازفقهای شیعی ،اگر موسیقی همراه با طرب ولهو نباشد،اشکالی ندارد.ابتدا به بررسی برخی ازنظرات فقهای متاخر می پردازیم.

سؤال 1: لطفاً پیرامون موسیقی, غنا و راه شناخت آن توضیح بدهید؟

جواب: در پاسخ به این سؤال، ابتدا به تعریف غنا و موسیقی و سپس به حكم آن از نظر شرعی می پردازیم. غنا آوازی است كه در آن صدا را در گلو می گردانند كه به زبان عرفی چهچهه می گویند و طرب انگیز و مناسب مجالس لهو و لعب هم می باشد. (جامع المسائل آیت الله فاضل, ج1, ص252)

موسیقی: صداهایی است كه توسط آلات خاصی ایجاد می شود كه اگر مطرب و مناسب مجالس لهو باشد حرام است و نیز استفاده از آلات مخصوص موسیقی حرام, جایز نیست. پس ملاك, تند و كند بودن آهنگ یا داخلی و خارجی بودن و پخش از صدا و سیما یا مجوز وزارت ارشاد نیست. بلكه ملاك حرمت مطرب بودن و مناسب مجالس لهو و لعب بودن است كه اگر در عرف متدینین آهنگی را مطرب تشخیص دهند نواختن و گوش دادن به آن حرام است هر چند برای فرد خاصی اثر نداشته باشد. خداوند متعال همه را از شرور و فتن آخرالزمان محفوظ دارد. (ر.ك جامع المسائل آیت الله فاضل, ج1, ص254 و 255 )

سؤال 2: خواندن با آواز اشعار حماسی در جنگ ، مراثی و عزا و غزل در اعیاد و جشن ها به زبان عربی یا فارسی و ... از نظر شرع مقدس چه حكمی دارد؟

جواب: اگر به نحو غنا خوانده نشود و همراه آلات موسیقی نباشد اشكالی ندارد. (ر.ك استفتائات امام (ره), ج3, ص603, س107)

سؤال 3: آیا شنیدن نوارها و دیدن فیلمهایی كه مجوز اداره ارشاد ندارد تنها به علت اینكه مجوز ندارد حرام است؟

جواب: گوش دادن به موسیقی مطرب و دیدن فیلمهایی كه شخص را در معرض فساد اخلاق و عقیده قرار می دهد و موجب تحریك شهوات می گردد حرام است چه مجوز ارشاد داشته باشد یا نداشته باشد. (ر.ك استفتائات امام (ره), ج3, ص605, س115) (برای اطلاعات بیشتررجوع کنید به سایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم - صفحه اصلی)

همچنین،نظرفقهی آیت ا...صانعی را دردرزمینه موسیقی وغنا درزیر مطالعه می کنیم.

به نظر حضرت عالى، استماع غنا چه حكمى دارد و چه غنايى حرام است؟

به نظر اين جانب تبعاً لبعض الأعلام من الفقهاء(قدس سره) حرمت موسيقى و غنا، حرمت محتوايى است و هر صوت و غنا و موسيقى اى كه در آن ترويج بى بند و بارى و بى عفتى باشد و يا براى عياشى و هوسرانى عياشان و هوسرانانِ خودخواه و غير متعهد و يا ترويج باطل و تخدير افكار و به انحراف فكرى كشاندن انسانها باشد و يا از اسلام، چهره اى ناخوشايند و خلاف سهولت و عدالت نشان دادن و... باشد امثال موارد، در همه و همه، غنا و موسيقى اش هم حرام است، و عامل و خواننده و مستمع، مرتكب دو حرام شده اند و حتى اگر آيه اى از قرآن هم براى ترغيب به كار حرام و باطل با غنا خوانده شود، غناى آن هم حرام است، چه رسد به غنا و موسيقى نسبت به سنت و مسائل ديگر اسلامى.(پایگاه اطلاع رسانی آیت ا...صانعی ،یوسف)

حرمت موسیقی ازنظر برخی، شکلی ومحتوایی است این درحالی است ازنظرگروه دیگری از فقها حرمت آن نه شکلی بلکه محتوایی است.

به هرحال،هنرموسیقی ،ترانه وخوانندگی با اقبال فقها مواجه نشده است وموسیقی دانان همیشه با مشکلاتی روبر هستند.به نظر می رسد تعامل درستی بین عالمان موسیقی وفقه صورت نگرفته است.به طوری که آنچه ازنظر فقیهان غناست،ازنظر موسیقی دانان به عنوان ضرورت اجتماعی تلقی می شود. بخشی ازاین تشتت ها واختلاف نظرات،قطعا به عدم مطالعه کافی علم موسیقی ازسوی عالمان دینی مربوط می شود.این درحالی است که فلاسفه اسلامی توجه خاصی به علم موسیقی واهمیت آن داشته اند.فارابی علم موسیقی را به نحو علمی شرح داده است.ابن سینا نیزدرکتاب شفای خود به بررسی مفصل آن پرداخته است.درمیان فقهای معاصر،ایت ا...ابراهیم جناتی درمجموعه استفتائات خود بحث وافی درمورد موسیقی ومسائل روز جامعه دارد که مطالعه آن توصیه می شود.

درمورد مجسمه سازی نیز فقها به حرمت آن نظرداده اند.این درحالی است که درزندگی امروزی استفاده ازتندیس اندیشمندان وبزرگان به عنوان ضرورت غیر قابل انکارجامعه ارزیابی می شود.دردنیای دیروز،مجسمه سازی بیشتر،با هدف بت پرستی انجام می شد وبت پرستان به ساخت وعبادت آن می پرداختند.اما امروزه،کدام مسلمان ومعتقد به خداست که به تندیس انسان های بزرگ که درکوچه وبرزن نصب می شود،به دید بت پرستی نگاه کند؟

درمورد نقاشی ، فقها قائل به تبعیض شده اند بانقاشی طبیعت وگل وگیاه مشکلی نداشته اند اما ازنقاشی صورت انسان استقبال نکرده اند.نتیجه آن ،سبب انصراف ازنقاشی چهره بزرگان واندیشمندان شده است وامروز،شناخت کافی ازسیمای آنان وجود ندارد.کاش ،فقها دراین خصوص نیز مطالعه کافی می کردند وجامعه با خلاء عدم شناخت بزرگان عالم محروم نمی شد!

"فقهاي اماميه مجسمه و نقاشي را به چهار دسته تقسيم نموده اند: الف) مجمسه جان داران(انسان و حيوانات) ب)مجسمه اشيا بي جان (درخت و گياه و غيره ) ج) نقاشي جانداران د) نقاشي اشيا بي جان از نظر همه فقهاي اماميه ساخت مجسمه جانداران حرام بوده و از نظر بعضي از فقها رسم نمودن تصوير آنها نيز حرام مي باشد. اما ساخت مجسمه و رسم نمودن تصوير اشيا بي جان جايز است. ساخت مجسمه و رسم نمودن تصوير قسمتي از بدن حيوانات يا انسان جايز مي باشد. عكاسي با دوربين جايز بوده و رسم نمودن تصوير و ساخت مجسمه حيوانات يا انسان بـ*ـو*سيله دستگاه نيز جايز مي باشد. گرفتن اجرت ساخت و همچنين پرداخت اجرت نقاشي و مجسمه ساز حرام مي باشد. ولي خريد و فروش مجسمه و نقاشي براي ديگران جايز بوده و مي توانند آنها را نگهداري كنند. قرار دادن آنها در منزل و مقابل شخص نمازگزار مكروه بوده و بايد هنگام نماز روي آن را با پارچه اي پوشاند. آيا اكنون ساخت مجسمه و نقاسي انسان و حيوانات جايز است؟ بعضي از فقها با مطرح نمودن بحث ؛تاثير زمان و مكان بر اجتهاد؛ ساخت مجسمه و نقاشي را جايز دانسته و مي گويند كه كاركرد اجتماعي مجسمه و نقاشي در زمان حاضر با گذشته تغيير پيدا كرده است، چرا كه در گذشته آنها زمينه بت پرستي را فراهم مي كرده اند و اگر امروز نيز آنها در موقعيتي قرار گيرند كه زمينه بت پرستي را فراهم كنند، ساخت آنها حرام خواهد بود. بنابراين تا هنگامي كه مجسمه و تصوير در جهت خدمت به دين و ساير اغراض عقلايي قرار داشته باشد ساخت آنها جايز خواهد بود".(چکیده پایان نامه دهقانی فیروزآبادی،دانشگاه امام صادق)


هنر برتر از گوهر آمد پدید

 
  • تشکر
Reactions: *NiLOOFaR* و Tabassoum

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
25,247
امتیاز واکنش
64,014
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
صنعت و هنر از هم جدا نیستند. وقتی گفته می شود صنعت سینما ؛منظور ازآن تعامل هنر وصنعت است.چرا که درسینما هم فن وتخصص کاربرد دارد وهم ازهنر بهره کافی گرفته می شود.فرشی که بر روی آن می نشینیم، کاسه ای که از آن آب می نوشیم و پرده قلمکاری که از دیوار می آویزیم بدست صنعتگری هنرمند ساخته می شود.

یک نفر مینیاتور ساز ، تذهیب کار و یا خطاط هم از هنر بهره دارد هم از صنعت. در آنجا که پای نوآوری و خلاقیت در کار باشد کار او از هر جهت هنر است و آنجا که کوشش در راه اجرای دقیق فنی بکار رفته باشد و به ریز کاریها و سلامت رنگها و طرحها توجه شده باشد صنعت است و بدین گونه است کار یک قلمزن ، یک خاتم ساز، یک منبت کار و دیگر هنرمندان و صنعتکاران. بویژه تا زمانیکه ماشین در ساختن و پرداختن این آثار دستی دخالت نکرده باشد این پدیده ها همیشه یک جنبة هنری دارند.

صنایع دستی به دست هنرمندان ساخته می شود.درساخت یک سفال ظریف کارهنری صورت گرفته است.فرش ابریشمی کاشان وتبریز که حاصل یک کار صنعتی است به دست هنرمند ان فرش باف بافته می شود.

بنابراین ،هنر وصنعت ازیکدیگر جدایی ناپذیرند.باید به توسعه صنایع دستی پرداخت که با اهتمام به آنها ،جایگاه هنری کشور نیز حفظ می شود.اما متاسفانه،هنر های دستی روز به روز با ماشینی شدن زندگی مردم اهمیت خودرا ازدست می دهند.!با این اتفاق ناگوار،مشاغل مختلف هنری دچار آسیب ورکود می شوند.

هنر وخلاقیت:

هنرازرشته هایی است که با خلاقیت ارتباط مستقیمی دارد.خلاقیت وهنر ازیکدیگر جداناپذیرند وبدون خلاقیت ،اثر هنری نیز جالب توجه نخواهد بود.خلاقیت هم منشا استعداد درونی وهم با آموزش ومطالعه ارتباط وثیقی دارد.آموزش وتربیت خلاقیت انسان را نظام می بخشد وقدرت سازندگی وتفکر وابتکاررا ارتقا می بخشد.

هنر به ارتقا خلاقیت جامعه کمک می کند.دربرخی ارکشورها، هنرنقاشی وطراحی دردوره های ابتدایی مدارس آموزش داده می شود.این آموزش به رشد فکرمهندسی جامعه درمشاغل فنی وتخصصی کمک می کند.

جامعه هنرمند، به نوعی جامعه مبتکر وخلاق هم است.برای رشد خلاقیت جامعه باید به آموزش شاخه های مختلف هنری که درمهندسی وطراحی جامعه موثرباشند،اهمیت داد.

هنر وتفنن

انسان ها درمنطقه الفراغ زندگی به استفاده ازتولیدات هنری رومی آورند.آنان همیشه کار نمی کنند ودوست دارند بخشی اززندگی خودرا به تفرج بگذرانند.تفریحات سالم جزئی ازضرورت های گذران زندگی محسوب می شود.

هنر نقش بی بدیلی درگسترش تفریحات سالم دارد.بدون بهره گیری درست وکافی از هنر خلاق ومسئول ،عمر انسان به تباهی وبطالت می گذرد.

امروزه،زندگی مردم بدون هنرهای نمایشی مثل فیلم وسینما وموسیقی بسیار دشوار است.

دولت بایدبا برنامه ریزی های مناسب نظام هنری جامعه را طراحی کند واسباب تفریحات وتفرجات سالم جامعه را فراهم نماید.با تحریم بخشی از تولیدات هنری،مدیریت تربیتی دولت به اختلال می انجامد،چرا که اگر حاکمیت به این امر اهمیت ندهد،بدون شک،عده ای ازمردم تفریحات خود راازکانالهای دیگر تامین می کنند.این درحالی است که برنامه های تربیتی وتفریحی جوامع دیگرممکن است با نرم ها و ارزشهای اجتماعی ما مطابقت کامل نداشته باشد.

هنروزندگی:

برای حفظ موقعیت وجایگاه انواع هنر درجامعه باید با آن زیست.مرگ هنر، به مثابه مرگ حیات است.زندگی بدون هنر تلخ ،بی معنا و آفت زده است.تلخ است برای اینکه عذوبت زندگی، درسایه زندگی هنری حاصل می شود.بی معناست برای اینکه زندگی هنری به انسان وجامعه روح،نشاط وابتکار می بخشد.بخش زیادی از ابتکارات زندگی حاصل فعالیت های هنری است.آفت زده است برای اینکه بدون هنر جامعه با آفت ها وآسیب های مختلف اجتماعی وروانی واقتصادی مواجه می شود.

جامعه ای که به هنر اهمیت نمی دهد ودرواقع با آن زندگی نمی کند،به لحاظ مدنیت با بحران مواجه می شود.متاسفانه،درآمد حاصل از فعالیت های هنری روزبه روز کمتر می شود واین امر،زندگی هنری را تهدید می کند.دردناک تر از آن ،بسته شدن هزاران کارگاه های فرش بافی،کوزه گری،نقاشی ،موسیقی و...است.با بسته شدن کارگاه های فرش بافی ،فرش های ماشینی جای آنها را می گیرد ونه تنها به مرگ مشاغل هنری بلکه به بیکارشدن بسیاری ازهنرمندان منجر می شود.


هنر برتر از گوهر آمد پدید

 
  • تشکر
Reactions: *NiLOOFaR* و Tabassoum

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
25,247
امتیاز واکنش
64,014
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
کوبیسم ( حجم گرایی)

مکتبی است که در آن ، نمایش توام زوایای دید مختلف (فضا سازی همزمانی) برای بیان کلیت مضامین وجود دارد. در صورت چنین عملکردی ، ساختار واقعی شکل شکسته شده و اشکالی انتزاعی به وجود می آیند.پیروان این مکتب با استفاده از قوانین فیزیک کوانتومیک ، سعی در القای عامل زمان دارند. پابلوپیکاسو و ژرژ براک ، سردمداران این مکتب هستند.

هنرمندان برجسته : ژرژ براک ،پابلو پیکاسو ، فرنان لژه ،خوان گری ، روبرت دلونه ، ژاک لیپ شیتس ، کنستانتین برانکوزی ، زادکین ، آرکی پنکو ، دوش ویلون.

کوبیسم به سه مرحله سزانی ، تحلیلی و تر کیبی تقسیم می گردد.

کنستراکتیویسم ( ساخت گرایی )

این جنبش در روسیه توسط ولادیمیر تاتلین، بر مبنای هنر پیکاسو و کولاژهای کوبیسمی ایجاد گردید. هنرمندان این سبک با تأکید بر ساختار شکل و فرم ، بیان مکانیت و زمانیت فضا ، تداوم و استمرار فضای درونی با پیرامون ، درصدد ایجاد آثار هنری ، بر مبنای اصول و فنون مدرن مهندسی هستند.

هنرمندان برجسته: ولادیمیر تاتلین ، نائوم گابو ، آنتوان پوسنر ، الکساندر رودچنکو.

امپرسیونیسم

این جنبش، اولّین جنبش فراگیر در هنر نوین بشمار می آید و در فرانسه توسط ادواردمانه و کلودمونه ایجاد گردید ، نام این جنبش از تابلوی «امپرسیون ، طلوع آفتاب» کلود مونه اقتباس شده است. بررسی نور و رنگ وکیفیات طبیعی آن و ایجاد یک دیدگاه علمی در هنر، از مسایل مطرح در این مکتب هستند. هنرمندان امپرسیونیست از ارائه اشکال با خطوط واضح محیطی سرباز زدند، آنها به نور با نگاهی علمی می نگریسته به مثلاً بجای قراردادن رنگ سبز ، رنگ های زرد و آبی را در کنار یکدیگر قرار می دادند. استفاده از تضاد رنگ های مکمل و حذف رنگ های سیاه و خاکستری از پرده ، از اصولی است که دراین مکتب مورد توجه قرار می گیرند.

از هنرمندان برجسته : دوارد مانه ، کلودمونه ، آنود سیسیلی ، آگوست رنوار،کامی پیسارو ، ژرژ سورا ، ادگاردگا ، پل سینیاک و اگوست رودن.

پست امپرسیونیسم

جنبشی منشعب شده از امپرسیونیسم توسط پل سزان. مضامین و موضوعات در این مکتب به صورت صور ناب هندسی و احجام افلاطونی نمایش داده می شوند. هنرمندان پست امپرسیونیست، در آثار خود از ذرات بنیادین شکل و فرم استفاده می کردند ، با چنین عملکردی آثار ایجاد شده فاقد عمق و ژرف نمایی بودند، به همین جهت سزان برای نمایش عمق ، از تضاد رنگ های سرد و گرم (مدولاسیون رنگی) استفاده می کرد. استحکام در ساختار ترکیب بندی، صراحت شکل و فرم ، تأکید بر بیان درونی به مدد رنگ و شکل از ویژگیهای این جنبش هنری است.

هنرمندان برجسته : پل سزان ، ونسان ونگوگ ، پل گوگن.

سمبولیسم

سمبولیسم جنبشی است در ادبیات و هنرهای بصری ، که ریشه در رمانتیسم داشته و به نفی تجسم عینی پرداخته و مفاهیم را با نمادها ، القا می کند. این جنبش در پاریس توسط ونسان ونگوگ و پل گوگن مطرح شد. هنرمندان این جنبش واقعیت مطلق را مبتذل و ناچیز شمرده و تحت تأثیر نمادگرایی مشرق زمین و با عدم باز نمایی عینی وتاکید بر ذهنیات و تفاسیر شخصی و با استفاده از رنگ های کانستراکتیو و با یک دیدگاه افراطی در رمانتیسیسم ، درصد بیان واقعیت غایی بوده اند. گوستاومورو نیز به این مکتب تعلق دارد.

فتوریسم ( آینده نگری )

این جنبش در تقابل با رکود هنری ، در جریان جنگ جهانی اول ، در ایتالیا،توسط نوشیدنی ، با شعار مرگ هنر گذشته مطرح گردید. هنرمندان این سبک با تأیید و تأکید بر تکنولوژی و ماشینیسم و با استفاده از قوانین فیزیک دینامیک و ریتم و تکرار سطوح و فرم ها ، درصدد تأکید بر مفاهیمی چون حرکت ، سرعت و شتاب می باشند.

از هنرمندان برجسته این مکتب ، می توان به مارسل دوشان ، جینو سورینی ، روسولو ، جاکوموبالا ، امبرتوبوتچیونی و کارلو کارا اشاره کرد.

اکسپرسیونیسم

این جنبش تحت تأثیر تفکر ونسان ونگوک در فرانسه و آلمان ایجاد گردید. هنرمندان این جنبش با تحریف و کژنمایی و اغراق آمیز نمودن مضامین و موضوعات با رنگ های تند و زننده و کاربری کیفیت تضاد در صدد بیان اوج و هیجانات و احساسات ذهنی خود هستند.هنرمندان این جنبش قصد نمایش واپس گرایی و به بن بست رسیدن انسان مدرن را دارند.

هنرمندان برجسته: امیل نولده ، ادوارد مونش ، ماکس بکمان ، فرانسیس بیکن ، کته کل ویتس ، ژرژ روئو ، اگون شیله ، اسکارکوکوشکا ، لودویک کریشنر ، جیمز آنسور ، ریورا ، اگوست ماک ، فرانتس ماک ، واسیلی کاندینسکی.

فرمالیسم

در تقابل با ذهنیت گرایی شاعرانه کنسراکتیویسم جنبشی توسط هنرمندان مطرح گردید(هنرناب) که با تأکید بر جلوه صوری و ساختار صور هندسی بیان تفاسیر و تعابیر شخصی را داشت.

هنرمندان : رونالد بلادن ، دیوید اسمیت.

سورئالیسم ( وهم گری)

مهمترین جنبش ادبی و فلسفی قرن بیستم که هنرمندان سرخورده سه جنبش فتوریسم ، کوبیسم و دادائیسم ، در کافه ولترزوریخ آلمان به کوشش آندره برتون ، بیانیه آن را صادر نمودند. هنرمندان این جنبش با تایید نظریه فروید، درصدد بیان نا امیدی انسان غربی ، در بحران اجتماعی و حل تناقض رویا و واقعیت در یک ابر واقعیت هستند.

هنرمندان برجسته: سالوادوردالی ، خوان میرو ، مارک شاگال ، رنه مارگریت ،آندره ماسون ، ماکس ارنست ، خاورز ، آلبرتو جاکومتی.

رئالیسم ( واقع گرایی)

رئالیسم به معنای واقعیت عینی ، بدون خوشایند گری و احساساتی گری است.این جنبش در تقابل با آرمان گرایی نئوکلاسیک ها و در جریان انقلاب صنعتی فرانسه ایجاد شد، هدف هنرمندان این جنبش ، بیان واقعیت مطلق است. از مراکز مهم رئالیسم ، می توان از روسیه نام برد.

هنرمندان برجسته : گوستاو کوربه ، فرانسوا میله ، ادوارد مانه ، فرانسیسکو گویا ، ایلیار پین و انوره دومیه .

رمانتیسیسم ( تخیل گرایی)

رمانتیسیسم ، مهمترین جنبش هنری و ادبی قرن ۱۹ م است ، که در تقابل با خرد گرایی نئوکلاسیک ، در انگلستان و آلمان مطرح شد. هنرمندان این جنبش با استفاده از رنگ ها و خطوط درون نما و با هویتی خرد گریز، سعی در بیان احساسات و هیجانات خود را دارند. مهمترین مرکز تولید آثار تجسمی رمانتی سیسم ، انگلستان است.شعار هنر برای هنر، اولین بار توسط پیروان این مکتب ( و پس از آنها توسط پیروان مکتب سمبولیسم) مطرح می شود.
#حیکم_پور


هنر برتر از گوهر آمد پدید

 
  • تشکر
Reactions: *NiLOOFaR* و Tabassoum
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا