خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
25,247
امتیاز واکنش
64,014
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
بنابراین اگر تاجری دفاتر تجاری خود را بدرستی تنظیم کرده باشد هم میتواند به نفع خود از آن استفاده کند و هم ممکن است به ضررش مورد استفاده قرار گیرد ولی اگر دفاتر بدرستی تنظیم نشده باشد به ضرر تاجر قابل استفاده است ، ولی به نفع وی نمیتوان به آن استناد نمود .

ب - به نفع تاجر : در صورت تنظیم صحیح دفاتر در دادگاه به نفع تاجر قابل استناد میباشند و سندیت دارند برای ارزش و اعتبار دفاتر شرایط زیر لازم است .

الف : دفاتر بر اساس قانون تجارت تنظیم شده باشد .

ب : دعوا بین تُجار باشد .

ج : دفاتر طرف مقابل مندرجات دفتر تاجر را انکار ننماید .

د : دعوی مربوط به امور تجاری باشد .

درمورد امتناء از ارائه دفاتر تاجر بدادگاه دادگاه این امتناء را مورد توجه قرار میدهد و آنرا نوعی اقرار ضمنی به ادعای طرف مقابل بشمار می آورد .

امّا گاهی ممکن است موانعی در ارائه دفاتر بدادگاه وجود داشته باشد ، این موانع عبارتند از :

1 – ارائه دفاتر به دادگاه برخلاف نظم عمومی یا عفت عمومی یا مصالح جامعه باشد .

2 – در موردیکه با ارائه دفاتر حیثیت اصحاب دعوا به خطر می افتد البته ممکن است گاهی با ارائه دفاتر حیثیت اشخاص ثالث نیز به خطر بیافتد در این صورتها دادگاه اگر لازم بداند آنچه را که از دفاتر برای رسیدگی به دعوا احتیاج دارد را خارج نویسی مینماید .

حقوق تجارت تعریف حقوق تجارت مجموعه مقررّاتیکه تنظیم کننده روابط تجاری باشد . در حقوق تجارت مباحث دیگری مانند شرکتهای تجاری ، اسناد تجاری ، مشاغل تجاری ، ورشکستگی و غیره.....مورد بررسی قرار میگیرد . این شاخه از حقوق در زیر مجموعه حقوق خصوصی قرار دارد ((حقوق خصوصی به تنظیم روابط بین افراد میپردازد)) منبع اصلی حقوق تجارت ، قانون تجارت میباشد که در سال 1311 به تصویب رسید . منابع حقوق تجارت منابع حقوق تجارت به ترتیب ارزش عبارتند : 1 : قانون توضیح : اصلی ترین قانونیکه مرجع تمام شاخه های حقوق است قانون اسلامی است ، که در حقوق تجارت نیز اصلی ترین منبع است . پس از قانون اساسی قانون تجارت است که در برگیرنده مباحث تجاری بصورت خاص است . در کنار قانون تجارت سایر قوانین و مقرّرات مرتبط مانند قانون چک ، قانون اداره تصفیه امور ورشکستگی وغیره....نیز از منابع حقوق تجارت میباشد . 2 : رأی وحدت رویه قضائی رویه قضائی همان عرف بین قضات میباشد یعنی قُضات در هنگام صدور رأی در موضوعاتیکه قبلاً به آن در نزد قضات دیگر رسیدگی شده و نتیجه مثبتی داشته است سعی میکنند که از رأی صادر شده تبعیت نمایند ، و بدین صورت رویه قضائی شکل میگیرد . امّا اگر اختلاف نظر در زمینه آراء شدت پیدا کند و در مورد موضوعات مشابه ، آراء متفاوتی صادر شود مجمع عمومی دیوان عالی کشور تشکیل جلسه داده و اقدام به صدور رأی وحدت رویه قضائی مینماید که این رأی برای دادگاه ها الزام آور میباشد و اصطلاحاً گفته میشود در حکم قانون است . 3 : عرف و عادت قواعدیکه در طول زمان و به تدریج رایج میگردد و احساس میشود که باید از آن تبعیت شود عرف میباشد . قواعد عرفی از لحاظ قانونی الزام آور نیستند بلکه دروناً از سوی افراد حِس میشود که باید از آن تبعیت نمایند . منابع حقوق تجارت 4 : دکترین نظر علمای حقوق = به مفهوم نظرات عُلمای حقوق در زمینه مسائل حقوقی دکترین گفته میشود . مفهوم تاجر بر طبق قانون تجارت تاجر به کسی گفته میشود که شغل وی معاملات تجاری باشد ، برای اینکه مفهوم تاجر را دریابیم این تعریف را جزء به جزء مورد بررسی قرار میدهیم ، بر طبق این تعریف ، اولاً تجارت باید شغل معمولی تاجر باشد ، منظور از شغل معمولی شغلی است که شخص بصورت مستقیم و همه روزه و روزمره انجام میدهد . بنابراین انجام اَعمال تجاری تنها برای چند بار شخص را تاجر نمینماید بلکه معاملات تجاری باید تکرار و استمرار داشته باشد


~ حقوق تجارت ~

 
  • تشکر
Reactions: *NiLOOFaR*

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
25,247
امتیاز واکنش
64,014
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
قوه مقّننه = 1 : مجلس = وضع وایجاد قانون 2 : شورای نگهبان قوه مجریه = 1 : رئیس جمهور 2 : وزراء = ایجاد قانون قوه قضائیه = 1 : قوه قضائیه 2 : قُضات = نظارت بر حُسن اجرای قانون و رسیدگی به دعاوی . ثانیاً : مقصود از شخص تاجر هم فرد حقیقی و هم حقوقی است . فرد حقیقی به مفهوم ، افراد انسانی جامعه میباشد امّا شخص حقوقی به مفهوم جمعّیتی از افراد انسانی میباشد که تحت عنوان خاصی به فعالیت میپردازند ، مانند : شرکت های تجاری . بنابراین منظور قانونگذار از تاجر هم شخص حقیقی و هم شخص حقوقی میباشد . ثالثاً : قانونگذار تاجر را زمانی تاجر میشناسد که به معاملات تجاری بپردازد ، مجموع معاملات تجاری در دو دسته اصلی و تبعی در ماده 2 قانون تجارت مورد بررسی قرار گرفته است که بذکر آنها میپردازیم . الف : معاملات یا عملیات تجاری ذاتی 1 : خرید وفروش هرگونه مال منقول بقصد خرید یا تحصیل مال بقصد فروش یا اجاره چه در آن تصرفاتی شده باشد و چه نشده باشد . برای بررسی این بند از معاملات تجاری باید هر قسمت از آن را جزء به جزء مورد بررسی قرار دهیم . الف : خرید یا تحصیل منظور از خرید همان ((عقد بیع)) میباشد به مفهوم عقدی که در آن مالی در عوض یک مبلغی به دیگری واگذار میشود و به تَمَلُک وی در می آید . یعنی مال به مالکیت شخصی در می آید . امّا منظور از تحصیل بدست آوردن و کسب مال میباشد ، در ظاهر بنظر میرسد که تحصیل در مواردی مانند ((ارث یا بخشش (هِبِه) )) ، امّا تحصیل در این مفهوم با بحث تجارت که احتیاج به اراده در امر تجاری و فعالیت دارد چندان متناسب نیست . بنابراین باید اجباراً تحصیل را نیز در همان معنی فروش تعبیر نمائیم ب : مال منقول منظور از مال چیزی است که قابلیت تَمَلُک ((به ملکیت در آوردن)) و خرید و فروش را داشته باشد . از دیدگاه قانون اموال به دو دسته منقول و غیر منقول تقسیم میشوند . 1 : مال منقول مالی است که قابل نقل و انتقال از مکانی به مکان دیگر میباشد بدون آنکه انتقال آن همراه با خرابی یا نقص در خود مال یا محل آن باشد . مانند ((ماشین)) ج : مال غیر منقول مالی است که قابلیت نقل وانتقال از مکانی به مکان دیگر را ندارد ، مانند ؛ ((خانه ، زمین و...)) مال منقول یعنی مالیکه بتوان آن را جابجا کرد . سوال : چهار مورد از معاملات اصلی را نام ببرید . د : تفاوت بیع با اجاره در این است که در بیع عین مال به مالکیت شخص در می آید ولی در اجاره منافع مال به مالکیت مستأجر در می آید . یعنی مثلاً در اجاره یک واحد آپارتمان مستأجر برای مدت یکسال منفعت آپارتمان را که همان استفاده از آن میباشد به مالکیت خود در می آورد . از دیدگاه قانونگذار خرید و فروش مال غیر منقول بدلایلی نمیتواند تجاری باشد . نقل و انتقال مال غیر منقول تشریفاتی را دارد که باعث میشود سرعت انتقال کُند شود و به همین دلیل با ذات تجارت که سرعت در معاملات است تضّاد دارد . 1 : خرید و فروش اموال غیر منقول اصولاً برای تجارت نیست بلکه برای استفاده میباشد . 2 : تصّدی به حمل و نقل از راه هوا یا دریا یا به هر نحوی که باشد . توضیح : بحث تصدی به حمل و نقل سابقه ای قدیمی دارد ، امروزه حمل و نقل چه از لحاظ هوائی چه زمینی و چه دریائی گسترش چشمگیری یافته است امّا در هر حال باید توجه داشت که تصّدی به حمل و نقل زمانی تجاری محسوب میشود که بصورت مکرّر و مستمر و به قصد انتفاع انجام میشود . مانند ؛ آژانس های مسافربری و شرکت های حمل و نقل بین المللی . 3 : هر قِسم عملیات دلالی و حقُ العمل کاری و یا تصّدی به هر نوع تأسیساتی که برای انجام بعضی از امور انجام میشود .تسهیل معاملات ملکی و پیدا کردن خدمه . توضیح : دلال و حق العمل کاری از مشاغل تجاری هستند که قانونگذار در مورد آنها بحث نموده است به بررسی هر یک از آنها میپردازیم . ۴ : تامین و به راه انداختن هر قسم کارخانه مشروط بر اینکه برای رفع حوائج شخص نباشد . کارخانه به مفهوم مجموعه ای از ابزار و آلات است که به منظور تولید یا تبدیل محصولات یا کالاها بصورت فنی ترکیب شده است . مانند : کارخانه اتومبیل سازی . قانونگذار هم از تاسیس کارخانه و هم به راه انداختن آن صحبت نموده است


~ حقوق تجارت ~

 
  • تشکر
Reactions: *NiLOOFaR*

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
25,247
امتیاز واکنش
64,014
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
الف : دلالی دلال کسی است که واسطه انجام معاملات میشود و در مقابل مُزد دریافت میکُند ، از نظر کلّی مقررّات دلالی تابع وکالت میباشد . بنابراین دلالی طرف معامله نیست بلکه واسطه انجام معاملات است و یَد وی یَد امانی میباشد . قانونگذار برای دلال یکسری وظایف و حقوق تعئین نموده است . 1 : وظایف دلال · دلال باید حتماً پروانه دلالی داشته باشد . · دلال ضامن صِحَت امضاء طرفین معامله میباشد در صورتیکه اسناد معامله توسط وی مُبادله شده باشد . · در صورتیکه موضوع دلالی از روی نمونه باشد دلال باید نمونه را تا پایان معامله نگه دارد . · دلال نمیتواند هیچ یک از حقوق و تَعهدات طرفین را بر عُهده بگیرد مگر اینکه از آنها اِذن گرفته باشد . 2 : حقوق دلال · دلال نمیتواند حق دلالی خود را مطالبه کُند مگر اینکه معامله با وساطت و راهنمایی وِی صورت گرفته باشد . · اگر شرط شده باشد که مخارجیکه دلال در جهت انجام معامله نموده است به وی پرداخت شود ، حتی در صورتیکه معامله بر هم بخورد نیز باید این مخارج به وی پرداخت گردد . · حق دلالی با طرفی است که شخص را مأمور نموده است مگر اینکه عُرف یا قرارداد به گونه ی دیگری باشد . · دلال میتواند در رشته های مختلف به دلالی اشتغال ورزد و در عین حال خود نیز به تجارت بپردازد . تعریف حق العمل کاری حق العمل کار ، کسی است که بنام خودش و به حساب دیگری به معامله میپردازد . نام دیگر حق العمل کاری کمیسیون است . سوأل : دلالی و حق العمل کاری را توضیح دهید . حق العمل کار در واقع به نمایندگی از طرف شخص صاحب معامله عمل مینماید و دارای یکسری وظایف و حقوق میباشد که به بررسی آنها میپردازیم . الف : حقوق حق العمل کار حق العمل کار دارای حقوقی بدین شرح میباشد . 1 : علاوه بر مبلغ حق العمل کار مستحق دریافت کلیه هزینه های انجام شده از سوی وی مانند هزینه انبارداری ، باربری و غیره ...میباشد . 2 : حق العمل کار در صورتی مستحق حق العمل کاری میشود که معامله انجام شده باشد ، یا عدم اجرای آن مُستند به عمل حق العمل کار نباشد ، یعنی وی تلاش خود را برای انجام معامله نموده و بعلت عمل آمر ((کسی که حق العمل کار بدستور وی اقدام به حق العمل کاری مینماید )) یا حوادث غیر مترقبه معامله انجام نشده است . 3 : حق العمل کار نسبت به حقوق خود حق حبس اموال آمر را ندارد . 4 : حق العمل کار در صورت عدم فروش مال یا رجوع کردن آمر از فروش مال یا ماندن بیش از حد ماندن مال در نزد وی میتواند آنرا با جلب نظر دادستان از طریق مزایده بفروش برساند . اموری که حق العمل کار باید از انجام آنها خودداری نماید . 1 : حق العمل کار حق ندارد مال را به قیمتی کمتر از دستور آمر بفروشد مگر اینکه ثابت کند این کار برای جلوگیری از ضرر بیشتر بوده است . 2 : اگر مال بقیمتی بیشتر از آنچه آمر تعئین کرده بفروش برسد یا حق العمل کار مالی را با قیمتی کمتر از آنچه آمر تعئین کرده است برای وی بخرد این مابه التفاوت از آن آمر میباشد . 3 : حق العمل کار حق فروش مال به نسیه یا شرایط بر خلاف نظر آمر یا عرف محل را ندارد . وظایف حق العمل کار منظور از وظایف حق العمل کار ، کارهائی است که حق العمل کار باید برای حفظ حق آمر به موجب قرارداد یا بر اساس عرف انجام دهد . این وظایف عبارتنداز : 1 : در صورت دستور آمر حق العمل کار باید مال را بیمه نماید . 2 : در صورت وجود عیب مشخص در کالا حق العمل کار باید برای حفظ کالا اقدام و آمر را نیز مطلع کند . 3 : در صورتیکه حق العمل کار این امکان را بدهد که مال فاسد شود میتواند آنر شخصاً بفروش برساند . 4 : حق العمل کار جز در صورت دستور آمر میتواند هم به صورت فروشنده و هم بصورت خریدار وارد عمل شود و مال را برای خود بخرد در این صورت مستحق حق العمل کاری نیز میگردد . عامل : از نظر مفهومی به حق العمل کار نزدیک میباشد امّا تفاوت عمده آن با حق العمل کار در این است که عامل اصولاً از سود معامله درصدی را دریافت میکند . در یک تعریف کلی میتوان گفت عامل کسی است که معامله تجاری را بدستور و شرایطی که صاحب کالا تعئین میکند انجام میدهد و در مقابل درصدی از سود معامله را دریافت مینماید . قانونگذار این دو واژه را مترادف با هم بکاربرده است در حالیکه ذاتاً این دو واژه با هم متفاوت میباشند ، یعنی در ایجاد یک کارخانه ابتدا تأسیس و سپس به راه انداختن کارخانه اتفاق می افتد . در حقیقت به راه انداختن کارخانه عملیات تجاری میباشد . 5 - تصدی به عملیات حراجی : حراج بمفهوم عرضه یک کالا به مشتریان متعدد و فروش آن به بالاترین قیمت پیشنهادی میباشد ، در کشور ما چندان رواج ندارد امّا بهرحال حراجی زمانی عملیات تجاری محسوب میشود که اولاً جنبه انتفاعی باشد ، ثانیاً در انجام آن تکرار وجود داشته باشد و نه اینکه تصادفاً و برای یکبار انجام شود . 6 – تصدی به هرگونه نمایشگاه عمومی : نمایشگاه به مفهوم اماکنی است که آثار هنری ، محصولات صنعتی ، کالاهای تجاری برای عرضه ، تبلیغ ، فروش و سرگرمی مردم در معرض نمایش قرار میگیرد اکثر نمایشگاه ها انتفاعی هستند ، یعنی بازدید کنندگان در قبال بازدید از آنها حق الزحمه میپردازند . 7 – هر نوع عملیات صرافی و بانکی : صرافان به افرادی گفته میشودکه به معاملات پولی و اعتباری میپردازند به صورتیکه پول یک کشور را به پول کشور دیگر تبدیل میکنند و یا اعتبارات ارزی کشوری به کشور دیگر را انجام میدهند . صرافی سابقه طولانی دارد و از دیدگاه قانونگذار در بحث قانون تجارت صراف و بانکدار زمانی تاجر محسوب میشوند که تصدی به این کار داشته باشند


~ حقوق تجارت ~

 
  • تشکر
Reactions: *NiLOOFaR*

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
25,247
امتیاز واکنش
64,014
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
8 – معاملات براواتی : معاملات براواتی اعم از اینکه بین تاجر یا غیر تاجر باشد . معامله برات ذاتاً تجاری است یعنی حتی اگر غیر تاجر به آن اقدام کند باز هم تجاری است امّا این معاملات شامل چک و سفته نمیشود . برات بمفهوم سند تجاری است که در آن یکنفر ((برات کش)) به یکنفر دیگر ((برات گیر)) دستور میدهد وجه معینی را به محض روئیت برات یا در مدت مشخصی پس از روئیت و یا در تاریخ معین به دارنده برات بپردازد . 9 – عملیات بیمه دریائی و غیر دریائی : بیمه بمفهوم عقدی است که درآن یکطرف ((بیمه گذار)) تعهد میکند مبالغ معینی را بصورت یکجا یا درمواعد معین به بیمه گر بپردازد و در مقابل ، بیمه گر تعهد میکند خسارت های احتمالی وارده بشخص بیمه گذار یا کسانیکه از طرف وی تعئین میشوند را طبق شرایط قرارداد جبران نماید . قانونگذار به این خاطر بحث بیمه دریائی را مطرح نموده است که این بیمه از اهمیت خاصی برخوردار میباشد و تجاری بشمار می آید . ولی برخی بیمه های دیگر مانند بیمه های تعاونی که اصولاً به شکل قراردادهائی است که بین افراد یک فامیل با دارندگان حرفه مشابه یا ساکنان یک منطقه بمنظور جبران خسارات احتمالی اعضاء منعقد میشود ، و قصد انتفاع ندارد تجاری محسوب نمیشود . کشتی سازی و خرید و فروش کشتی و کشتیرانی داخلی و خارجی : قانون تجارت با توجه به عدم گسترش کشتیرانی به اندازه ی امروز این بحث مطرح گردیده است ، امّا امروزه میتوان گفت کشتیرانی داخلی و خارجی بصورت خاص و بمعنای واقعی در دست دولت میباشد . علاوه بر این نکته ای که در اینجا نباید فراموش کرد این است که برخی از حقوقدانان کشتی را مال غیر منقول تلقی نموده اند و نتیجتاً با توجه اینکه معاملات غیر منقول معامله تجاری بشمار نمیرود ، قانونگذار با عدم حذف این بند به نوعی این دیدگاه را رَد نموده است . معاملات تجاری تبعی : معاملات تجاری تبعی به این مفهوم است که برخی از معاملات به اعتبار شخص معامله کننده ی آن تجاری بشمار میروند یعنی به تبع تاجر بودن شخص معامله کننده این اعمال نیز تجاری میباشند ، در حالیکه در معاملات تجاری اصلی نوع معامله دارای اهمیت بود و هرکسی آن معاملات را انجام میداد ((بصورت مثتمر)) تاجر بشمار میرفت . این معاملات از این قرار میباشد : 1 – کلیه معاملات بین تُجّار ، کسبه ، صرافان و بانکها : توضیح : قانونگذار در این قسمت کسبه ، تُجّار ، صرافان و بانکها راهم عرض قرار داده است ولی در واقع میتوانست با ذکر کلمه تاجر به تنهائی مقصود خود را برساند . 2 – کلیه معاملاتی که تاجر و یا غیر تاجر برای رفع حوائج تجارتی خود مینماید : توضیح : در این بند نیز قانونگذار تأکید نموده است که معامله باید برای رفع حوائج تجاری باشد نه شخصی . پس خرید لوازم برای محیط کار از سوی تاجر تجاری بشمار می آید و قراردادهائیکه برای این امور منعقد میشوند نیز قرارداد تجاری است . 3 – کلیه معاملاتیکه خدمه ی تاجر یا شاگرد وی برای امور تجاری ارباب خود مینماید : منظور از خدمه و شاگرد همه ی کسانی هستند که در نزد تاجر مشغول بکارند و حتی شامل کارمندان یا کارکنان تاجر هم میشود . این نوع معاملات از سوی خدمه در واقع نوعی وکالت بشمار میروند . 4 – کلیه معاملات شرکت های جاری : منظور از شرکتهای تجاری در این قانون شرکتهای هفت گانه ای است که در قانون تجارت به آنها اشاره شده است که عبارتنداز : · شرکت سهامی 1 : خاص 2 : عام · با مسئولیت محدود · شرکت تضامنی · شرکت نسبی · شرکت مختلط سهامی · شرکت مختلط غیر سهامی · شرکت تعاونی براساس قانون معاملات شرکتهای ذکر شده تجاری محسوب میشوند ، البته توجه داشته باشید که منظور کلیه معاملات منقول است . به استثناء شرکت سهامی عام که اگر معامله ی غیر منقول هم انجام دهد باز هم تجاری بشمار می آید . الزامات تاجر : قانونگذار تاجر را ملزم نموده است که یکسری شرایط کلّی داشته باشد و در کنار این شرایط کلّی باید یکسری مسائل را در امر تجارت رعایت نماید ، در زمینه شرایط کلّی باید گفت که هر شخصی تاجر بشمار نمیرود بلکه براساس قواعد کلی تاجر باید اهلیت داشته باشد . اهلیت بمفهوم توانائی داراشدن حق ((اهلیت تمتع))و اجرای حق ((اهلیت استیفاء))میباشد . چهار مورد از شرکتهای تجاری را نام ببرید . تفاوت معاملات اصلی و تبعی را با ذکر مثال توضیح دهید . الف – دفاتر تجاری :از دیدگاه قانون تجارت هر تاجر بجز کسبه ملزم به داشتن یک سری دفاتر میباشد که عبارتند از : 1 – دفتر روزنامه 2 – دفتر کل 3 – دفتر دارائی 4 – کپیه .


~ حقوق تجارت ~

 
  • تشکر
Reactions: *NiLOOFaR*

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
25,247
امتیاز واکنش
64,014
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
دفتر روزنامه : دفتری است که تاجر باید همه روزه مطالبات و دیون و داد و ستد تجاری خود را در آن یاد داشت نماید و همچنین وجوهی که بابت حوائج شخصی خود برداشت مینماید را نیز در این دفاتر یاد داشت کند . در واقع دفتر روزنامه مهمترین دفتر تاجر بشمار میرود چرا که کلیه ی امور روزمره تاجر در این دفتر درج میگردد .

دفتر کل : در این دفتر تاجر باید کلیه ی معاملات هر هفته خود را یاد داشت نماید به این صورت که از دفتر روزنامه استخراج میکند به انواع مختلف دسته بندی مینماید و در صفحات جداگانه بصورت خلاصه درج مینماید .

دفتر دارائی : امروزه کمتر از این دفتر استفاده میشود این دفتر تاجر باید همه ساله در این دفتر صورت کامل از دارائی منقول و غیر منقول خود را ثبت نماید و مطالبات سال گذشته خود را بترتیب ثبت و امضاء کند . امروزه بجای این دفتر از ترازنامه استفاده میشود ویژگی خاص دفتر دارائی این است که تاجر باید حتماً آن را امضاء نماید چرا که این امضاء در واقع بمفهوم اقرار تاجر به مندرجات این دفتر میباشد . دفتر دارائی حداکثر باید تا پانزدهم فروردین هر سال تکمیل گردد .

دفتر کپیه : این دفتری است که تاجر مراسلات و مخابرات خود را و صورت حسابهای صادره خود را به ترتیب تاریخ در آن ثبت مینماید . امروزه بجای این دفتر از دفتر اندیکاتور استفاده میشود .

ویژگیهای دفاتر تجاری : با توجه به اهمیت دفاتر تجاری قانونگذار مقرر نموده که این دفاتر

1 : توسط نماینده ی اداره ثبت امضاء شود ((بجز دفتر کپیه)) .

2 : دفاتر باید شمرده و شماره گذاری شود و شماره های دفاتر معلوم باشد .

3 : دفاتر باید پلمپ شود .

4 : تاجر ملزم است دفاتر را یکی پس از پایان آن بمدت 10 سال نگهداری نماید .

آثار حقوقی دفاتر تجاری :

1 - این دفاتر اقرار کتبی به ضرر تاجر محسوب میشوند . هرچند که بدرستی تنظیم نشده باشند .

2 – در صورتیکه دفاتر شکل صحیحی تنظیم شده باشد تاجر میتواند از آنها به نفع خود و به ضرر طرف مقابل استفاده نماید .

3 – دفاتر ممکن است منجر به ورشکسته به تقصیر و یا ورشکسته به تقلب شناخته شدن تاجر شود .

4 – مندرجات دفتر مبنای محاسبه ی درآمد تاجر و در نتیجه مالیات قرار میگیرد .

اعتبار دفاتر تجاری :

الف – بر علیه تاجر همانگونه که ذکر شد دفاتر تجاری اقرار کتبی تاجر هستند به این معنا که تاجر با نوشتن مطلب در این دفاتر در واقع صریحاً اقرار میکند که مدیون میباشد .اقرار بمفهوم خبردادن به حقی به نفع دیگری و به ضرر خود میباشد .


~ حقوق تجارت ~

 
  • تشکر
Reactions: *NiLOOFaR*
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا