خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

SelmA

گوینده برتر رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
  
عضویت
11/2/22
ارسال ها
2,310
امتیاز واکنش
42,230
امتیاز
418
سن
17
محل سکونت
خب که چی
زمان حضور
111 روز 15 ساعت 37 دقیقه
نویسنده این موضوع
برف کله گنجشکی
مثل پنبه می بارد
روی شاخه‌ها انگار
باز، پنبه می کارد

من نشسته ام تنها
در کنار این نرده
نرده مثل پیراهن
برف را به تن کرده

از حیاط می آید
جیک جیک گنجشکان
روی برف می ریزم
خرده ریزه‌های نان

می خورند گنجشکان
خرده ریز نانها را
گوش میکنم من هم
جیک جیک آنها را.

منبع:کوکا


اشعار کودکانه در مورد زمستان

 
  • تشکر
Reactions: MaRjAn

SelmA

گوینده برتر رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
  
عضویت
11/2/22
ارسال ها
2,310
امتیاز واکنش
42,230
امتیاز
418
سن
17
محل سکونت
خب که چی
زمان حضور
111 روز 15 ساعت 37 دقیقه
نویسنده این موضوع
داره میادیواش یواش
زمستون با سرماهاش
شما بپوش شال و کلاه
آماده باشیم سر راهش
آخرین فصل زمستون کوچولو
سه ماه داره همیشه کوچولو
اولین ماهش دی ماه میشه
بهمن و اسفند ماه های بعد میشه
داره میاد یواش یواش
زمستون با سرماهاش
باد میاد بارون میاد
آب از توی ناودون میاد
یخ میزنه رودخونه ها
سرما میاد تو خونه ها
برف می باره دونه دونه
رو پشت بوم هر خونه
با هم می سازن بچه ها
آدم برفی تو کوچه ها
پرنده‌ها میرن سفر
میرن به جای گرمتر
کوه و کمر سفید میشه
به رنگ مروارید میشه.

منبع : کوکا


اشعار کودکانه در مورد زمستان

 
  • تشکر
Reactions: MaRjAn

SelmA

گوینده برتر رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
  
عضویت
11/2/22
ارسال ها
2,310
امتیاز واکنش
42,230
امتیاز
418
سن
17
محل سکونت
خب که چی
زمان حضور
111 روز 15 ساعت 37 دقیقه
نویسنده این موضوع
از آسمون می‌باره، برف‌های گوله‌ گوله
حیاط ما لیز شده درست مثل سرسره
دلم می‌خواست برم من، سر بخورم تو برف‌ها
یا شاید هم بسازم آدم برفی زیبا
مامان دلش نمی‌خواد، که من برم تو حیاط
به‌خاطر همین هم کلید روی در گذاشت
مامان جونم، عزیزم، آخه منم دل دارم
چرا نباید کمی، برف تو دستم بذارم
قول می‌دهم بپوشم، کاپشن و شال و کلاه
دست نزنم به‌ برف‌ها، بدون دستکش حالا
مامان از من قول گرفت، که حرفش و گوش کنم
بدون شال و کلاه، توی حیاط من نرم
حتی اومد کنارم، تا بشه دستیارم
برای آدم‌برفی، باید چشمم بذارم
می‌رم تو آشپزخونه، تا یه هویج بیارم
باید که اون هویج و جای بینیش بذارم
دونه‌های انارو می‌تونم من بردارم
به‌جای دندون‌های کوچیک اون بذارم
دست‌های آدم‌ برفی، خیلی خالی می‌مونه
یه‌گل می‌دم تو دستش، یادگاری بمونه.

منبع:کوکا


اشعار کودکانه در مورد زمستان

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MaRjAn

SelmA

گوینده برتر رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
  
عضویت
11/2/22
ارسال ها
2,310
امتیاز واکنش
42,230
امتیاز
418
سن
17
محل سکونت
خب که چی
زمان حضور
111 روز 15 ساعت 37 دقیقه
نویسنده این موضوع
سلام سلام زمستون!
خوش اومدی با یلدا
سفره ی ما که پهنه
تو هم می خوای بفرما
یلدای تو قشنگه
به که چه قد بلنده !
گل های یخ وا میشه
وقتی که اون می خنده.

منبع :کوکا


اشعار کودکانه در مورد زمستان

 
  • تشکر
Reactions: MaRjAn
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا