خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

YeGaNeH

معاونت کل سایت رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
معاونت سایت
کاربر ویژه انجمن
  
عضویت
9/1/22
ارسال ها
6,888
امتیاز واکنش
33,830
امتیاز
473
زمان حضور
256 روز 4 ساعت 31 دقیقه
نویسنده این موضوع
تاریخ ایران باستان: جنگ افزارهای ایرانیان در عصر ساسانی
اردشیر اول، بنیانگذار شاهنشاهی ساسانی، پس از آنکه حکومت ملوک‌ الطوایف اشکانی را برانداخت به تشکیل ارتشی منظم و نیرومند روی آورد؛ ارتشی که سال‌های بعد توانست به کمک ابزار و آلات تعرضی و دفاعی در جدال با دشمنان ایران به موفقیت‌های درخور توجهی دست پیدا کند. جانشینان اردشیر، چه در جنگ‌های تهاجمی و چه در جنگ‌های دفاعی قادر بودند به کمک سلاح‌های متنوع جنگی خود، بسته به شرایط رزمی، در رویارویی با دشمنان فنونی کارآمد را به‌کار گیرند و به پیروزی‌های قابل قبولی دست یابند. این پیروزی‌ها ناشی از داشتن نیروی انسانی مؤثر، استفاده از ابزار‌آلات جنگی دیگر ملل یا حکومت‌های پیشین ایران، ابداعات جدید در زمینه اسلحه‌سازی، راه‌اندازی کارگاه‌های مناسب جهت اسلحه‌سازی، توان رزمایشی بالای نظامی، جنگ‌افزارهای بومی و سواره‌نظام نیرومند و قوی بود. نویسنده در این مقاله می‌کوشد اطلاعاتی در مورد انواع جنگ‌افزارهای این دوره و نحوه به‌کارگیری آن‌ها در عصر ساسانیان در میادین جنگ، در اختیار خواننده قرار دهد. در ضمن سعی شده است از منابع معتبر مربوط به این دوره استفاده گردد.
تیر و کمان
تیر و کمان از سلاح‌های تعرضی دور‌برد بود که نه‌تنها در شکار حیوانات، بلکه در صحنه کارزار نیز مورد استفاده قرار می‌گرفت. در ایران باستان شکل‌های مختلفی از کمان ساخته می‌شد که در شکل ظاهری و کاربرد با کمان‌های سایر ملل متفاوت بود. زه این کمان‌ها را از پوست یا موی اسب و یا روده حیوانات درست می‌کردند.
(راوندی، 1387:ج1، 472) در هنگام صلح زه کمان را باز می‌کردند تا قابلیت ارتجاعی خود را از دست ندهد و برای مراقبت آن از روغن مخصوصی به نام سندروس، که صمغی زرد بود استفاده می‌کردند (نژاد‌اکبری، 1387: 258). در آن عصر از یک کمان خوب انتظار می‌رفت که ویژگی‌هایی همچون قدرت پرتاب زیاد، تاب نداشتن، مناسب بودن زه و جنس آن، ساییدگی و خوردگی نداشتن، اندازه بودن از نظر طول و مناسب بودن جای دست در وسط کمان داشته باشد.


جنگ افزارهای ایرانیان در عصر ساسانی

 
  • تشکر
Reactions: ~Kimia Varesi~

YeGaNeH

معاونت کل سایت رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
معاونت سایت
کاربر ویژه انجمن
  
عضویت
9/1/22
ارسال ها
6,888
امتیاز واکنش
33,830
امتیاز
473
زمان حضور
256 روز 4 ساعت 31 دقیقه
نویسنده این موضوع
ساسانیان از چند نوع کمان چوبی، فلزی و شاخی در جنگ‌ها استفاده می‌کردند. تفاوت بارز کمان‌های ایرانیان در این دوره با کمان‌های اقوامی همچون آشوریان و اشکانیان در انحنای نهایی و میزان خمشی آن‌ها بود تا به این طریق انرژی بیشتری در خود ذخیره سازد
(فرشاد، 107:1355). افزون بر این‌ با کشیدن کمان زاویه مرکزی آن‌طوری کوچک می‌شد که سبب افزایش هر چه بیشتر نیروی کشش کمان می‌شد که در افزایش پرتاب تیر نقش داشت (همان: 108). این امر به تیرانداز اختیار می‌داد تا بتواند از مسافت دورتری اقدام به تیراندازی کند. تیرهای این دوره نیز، مانند خود کمان، از چوب ساخته می‌شد و آن در فارسی«... تیگر و در اوستا تیغر....» (پورداود، 1346: 32) آمده است.

تیر را ابتدا با نی و سپس با چوب گز و پیکان آن را با مفرغ و آهن که گاهی آن را با زهر نیز آب می‌دادند، می‌ساختند. در صورت نیاز اخگر یا آتش هم به یک طرف تیر می‌بستند تا وسایل و اسباب طرف مقابل را آتش بزنند. چنین می‌نماید که هدف از بستن فلز به تیر زهر آلودکردن آن بوده که اگر تیر در درون عضوی از بدن دشمن فرو رفت هنگام خارج کردن آن منجر به زخم‌های عمیق و حتی مرگ شود. معمولاً به قسمت انتهایی تیر نیز به خاطر آنکه سرعت و تعادل لازم را داشته باشد، و در جهت پرش بهتر به هدف اصابت کند، پر انواع پرندگان را نصب می‌کردند. هر سرباز ساسانی موظف بود «سی شاخه خدنگ» که تیر را با آن می‌ساختند با خود داشته باشند. طول این تیرها به 85 سانتی‌متر نیز می‌رسید. کمان‌های دوره‌ ساسانی علاوه بر تیرهای عادی که به شکل پیکان بود، تیرهای مخصوصی نیز به نام «پنجگان» داشت، که بسیار خطرناک بود. شکل این تیرها مانند پنجه دست بود، بعضی بلند و بعضی کوتاه، و سلاحی معروف در بین سپاهیان ساسانی به‌شمار می‌رفت. (مشکور، 1348ج2: 329) می‌توان حدس زد به کارگیری این تیرها زخم‌های عمیق‌تر و وسیع‌تری ایجاد می‌کرده است.

علاوه بر این ایرانیان دستگاهی ابداع کرده بودند که اولین بار سپاهیان «وهرز دیلمی» از سرداران ایرانی خسرو اول، در فتح و تسخیر یمن از آن استفاده کردند. طبری آن را با نام پنجگان (طبری، 1368. ج2: 697) و مقدسی «فنرجان» (مقدسی،1381 ج1: 535) ذکر کرده است. مردانی بودند که می‌توانستند کمان را با هر دو دست خود نگه دارند و تیراندازی کنند. به کسانی که این توانایی را داشتند، ارج می‌نهادند و به آن‌ها پاداش می‌دادند. از هر فرد تیرانداز انتظار می‌رفت که به چهار معیار مشخص شامل قدرت رخنه و نفوذ، سرعتِ پرتاب، تعداد تیرهای پرتاب کرده و درستی پرتاب‌ها توجه کند. (فرخ، 25:1387). برد نهایی تیر و کمان‌‌های این دوره 175 متر و بُرد مؤثر برای اصابت به هدف، 50 تا 60 متر ذکر شده است (همان:‌24). آمین مارسلن در مورد کمان‌های دوره ساسانی می‌نویسد: «.... سر این کمان‌‌ها از دو طرف خیلی برگشته، و کشیدن زه آن‌ها خیلی‌ سخت و مشکل بود. ولی همین‌ که تیرهای آهنین آن‌ها از شست رها می‌شد، به هر کجای بدن شخص که فرو می‌رفت او را به دار دیگر می‌فرستاد... » (مارسلن،1310: 64)


جنگ افزارهای ایرانیان در عصر ساسانی

 
  • تشکر
Reactions: ~Kimia Varesi~

YeGaNeH

معاونت کل سایت رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
معاونت سایت
کاربر ویژه انجمن
  
عضویت
9/1/22
ارسال ها
6,888
امتیاز واکنش
33,830
امتیاز
473
زمان حضور
256 روز 4 ساعت 31 دقیقه
نویسنده این موضوع
تیردان

تیردان ابزاری بود که جهت نگهداری تعداد معینی تیر همواره همراه تیرانداز بود. واژه تیردان در اوستا «اکن» و در پهلوی «کنتیر» و در فارسی «ترکش» آمده است (پور داوود، 1346: 41). ابعاد تیردان‌ها بسته به دوره‌های مختلف متغیر بوده است. مثلاً در تمامی سنگ‌نگاره‌های به جا مانده از عصر هخامنشیان تنها شکل تیردان را، بدون تیر، می‌توان مشاهده کرد، که این خود جای پرسش است که چرا در تیردان‌های آن دوره انتهای تیرها نمایان و قابل مشاهده نیست؟ به‌نظر می‌رسد می‌توان نبودن تیر در تیردان را به مفهوم صلح دانست. یا شاید به دلایل سـ*ـیاسی یا فرهنگی تیردان را می‌بایست در کاخ‌ها خالی نشان می‌داده‌اند. به هر حال در دوره ساسانی نیز مانند دوره‌های قبل شکل تیردان‌ها درحال تغییر بوده است.

تیرانداز وظیفه‌ داشت تیردان خود را بر دوش چپ افکنده و به وسیله زبانه چرمی تیردان آن را بر دوش خود گره زند. (حکمت، 1350: 8-187) این کار باعث می‌شد تا تیرانداز نه‌تنها بتواند از هر دو دست خود برای دفع دشمن و یا شکار استفاده نماید، بلکه این فرصت را هم به‌دست می‌آورد تا ضمن اینکه دشمن را زیر‌نظر می‌گیرد تیر را از تیردان پشت سرخود بردارد. هر تیرانداز وظیفه داشت تا سی‌ عدد تیر در تیردان خود داشته باشد و آن‌ها را حمل کند. اردشیر و شاپور اول، دو تن از نخستین شاهان این سلسله، در نقش برجسته فیروزآباد تیردان با خود دارند (شیپمان،115:1384). نقش برجسته مذکور در حقیقت گویای سه صحنه است. که در صحنه اول، که مبارزه اردشیر اول با اردوان اشکانی را نشان می‌دهد، تیردانی مشاهده نمی‌شود اما در دو صحنه دیگر، که مربوط به شاپور اول است تیردان‌ها به خوبی قابل مشاهده‌اند.

- در دو صحنه آخر، تیردان در پهلوی راست اسب شاپور دیده می‌شود که در آن سر تیرها از تیردان بیرون آمده و شکل تیردان نیز، مانند تیردان‌های عصر اشکانی، استوانه‌ای است. در همین نقش برجسته، سر تیرهایی که از تیردان بیرون آمده، در مقایسه با تیردان‌های دوره اشکانی، بیشتر است؛ یعنی تیرها بلند و کشیده‌تر نیز هستند. همچنین نمونه‌ای از این نوع تیردان که مربوط به عصر هرمز دوم است، وجود دارد. این تیردان نیز در پهلوی راست اسب هرمز دوم بسته شده است. در این صحنه، طول تیردان مشخص می‌کند که بلندی‌ تیرهای این عصر تا چه اندازه بوده است.


جنگ افزارهای ایرانیان در عصر ساسانی

 
  • تشکر
Reactions: ~Kimia Varesi~

YeGaNeH

معاونت کل سایت رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
معاونت سایت
کاربر ویژه انجمن
  
عضویت
9/1/22
ارسال ها
6,888
امتیاز واکنش
33,830
امتیاز
473
زمان حضور
256 روز 4 ساعت 31 دقیقه
نویسنده این موضوع
نیزه

شاید بتوان گفت که نیزه شکل تکامل‌یافته‌ای از به کارگیری چوب در شکار و جنگ و در نتیجه نخستین جنگ‌‌افزار دست ساخت بشر بوده است. و محتملاً به همین دلیل هم کهن‌ترین جنگ‌افزار در تاریخ است. هر چند گفته شده که نیزه را، بعد از تیر و کمان، باید در ردیف دومین سلاح نام برد (نژاد‌‌اکبری، 1387، 87). ایرانیان روزگار باستان از این جنگ‌افزار بسیار استفاده می‌کردند. نیزه در اوستا و پارسی باستان به ‌صورت «ارشتی» و در پهلوی «نیچک» ذکر شده که معرب آن «نیزک» است (پور‌داود، 1382: 4-71). ایرانیان کسانی را که می‌توانستند نیزه‌پرانی کنند ارج می‌نهادند. داریوش اول هخامنشی در بند 9 کتبیه بیستون به نیزه‌زنی خود تفاخر می‌کند و در اینکه می‌تواند هم سواره و هم پیاده نیزه بزند خوشحال و خرسند است (شارپ، 1384: 91). بر طبق روایت حمزه اصفهانی شاپور اول ساسانی به هنگام جلوس بر تـ*ـخت در دستش نیزه افراشته داشته است (اصفهانی، 1367 : 47). در این دوره نظامیان می‌توانستند نیزه را به دو دست حمل کنند و همین امر باعث معلق بودن نیزه در دست جنگجو می‌شد که هم به حفظ و نگهداری نیزه و هم به تعادل سوارکار کمک می‌کرد (فرخ، 1387: 23). گروهی که جناح چپ را در جنگ اداره می‌کردند، معمولاً از افراد چپ‌دست انتخاب می‌شدند. سوار چپ‌دست قادر بود از هر دو دست چپ و راست به یک میزان نیزه‌ها را از هر دو طرف، یعنی چپ و راست پرتاب کند (همان: 46). نیزه‌های این دوره‌ بلند و از هر دو سر تیز و برنده بود این امر باعث می‌شد تا سرباز بتواند با چرخاندن آن‌که گاه به‌صورت شمشیر و یا خنجر بود به دشمن ضربه وارد نماید. آن‌ چنان که از منابع دیگر برمی‌آید «یولیانوس» (ژولیانوس یا ژولین) امپراتور روم که خود را تالی اسکندر، سزار و پمپئوس (بمبئی) می‌دانست، در جنگ با ایرانیان به وسیله نیزه‌ای زخم برداشت و در پی آن درگذشت. (مارسلن،1310: 103). همچنین هنگامی که ثعالبی از جنگ بهرام چوبین و خسرو پرویز یاد می‌کند، می‌گوید: «در کشاکشی که بین آن دو بر سر تـ*ـخت و تاج رفت، با شکستن نیزه بهرام چوبین، خسرو فاتح شد و بهرام به خاقان ترک پیوست.» (ثعالبی، 1368: 428). بی‌شک پیروزی خسرو مدیون نیزه فولادی او بوده است. این تنها بار نیست که درجنگ‌های داخلی نامی از نیزه در دوره ساسانی ذکر شده است. در واپسین سال‌های این حکومت نیز نیزه نقش خود را برای خاندان ساسانی به خوبی ایفا نمود. از جمله در آنجا که‌‌ سرداری به نام شهربراز «اردشیر» شاه خردسال را کشت و خودش به‌عنوان شاهنشاه چند روزی بر تـ*ـخت شاهنشاهی خاندان اردشیر جلوس کرد، اما در میان لشکریان او سه برادر که اهل اسطخر فارس بودند، به فکر قتل غاصب تاج و تـ*ـخت برآمدند، و «شهر براز» را در حین سواری از پشت به وسیله نیزه‌ای از پای درآوردند (میرخواند، 1380. ج 2: 9-948). دیگر اینکه در یکی از تصاویر برجا مانده در نقش رستم، سواری از ساسانیان دیده می‌شود که با نیزه‌ای در دست چهار نعل به جانب دشمنی می‌تازد؛ دشمن که نیزه‌اش در اثر ضربت خرد شده است (کریستن‌سن، 1384: 155) و این خود نشان از قدرت، دوام و محکمی این ابزار جنگی، یعنی نیزه، دارد.


جنگ افزارهای ایرانیان در عصر ساسانی

 
  • تشکر
Reactions: ~Kimia Varesi~

YeGaNeH

معاونت کل سایت رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
معاونت سایت
کاربر ویژه انجمن
  
عضویت
9/1/22
ارسال ها
6,888
امتیاز واکنش
33,830
امتیاز
473
زمان حضور
256 روز 4 ساعت 31 دقیقه
نویسنده این موضوع
تبر و تبرزین

تبر ابزاری فلزی و نوعی از سلاح با دسته چوبی بود که برای قطع درختان و یا در جنگ‌ها از آن‌ استفاده می‌شد. این جنگ‌افزار در همه ادوار کاربرد داشت و سواره‌نظام از آن به‌عنوان یک جنگ‌افزار یدک استفاده می‌کرد (حکمت، 1350: 186). در دوره ساسانیان، تبر جزء سلاح‌های سازمانی سواره‌نظام به حساب می‌آمد (ذکاء 1350: 137) و سواران این سلاح را بر پهلوی زین اسب خود می‌بستند تا در صورت نیاز در میدان کارزار از آن استفاده نمایند. افزون بر نظامیان، شاهان ساسانی نیز خود تبرزین را به‌کار می‌گرفتند. حمزه اصفهانی که خصوصیات فردی و نوع پوشش و سلاح شاهان ساسانی را در کتابش ذکر کرده است، از سه تن از شاهان این دوره یعنی شاپور دوم، پوران‌دخت و آذرمی دخت به هنگام نشستن بر تـ*ـخت یاد می‌کند که تبرزین به دست داشته‌اند (حمزه اصفهانی، 1367: 9-50). ابن بلخی حتی ابداع این سلاح را به انوشیروان نسبت می‌دهد، اگرچه در صحت آن تا حدی شک و تردید است. (ابن‌بلخی، 1385: 90)



زوبین

نیزه کوتاه را در فارسی «زوبین» می‌نامند. این وسیله یکی از ابزار‌های جنگی بود که در نبرد‌ها به‌کار گرفته می‌شد. زوبین را در آغاز از چوب می‌ساختند ولی رفته‌رفته به نوک آن فلز تیز و بُرنده اضافه شد. تا اینکه به مرور شکل تمام فلزی آن به‌وجود آمد. طول زوبین در حدود یک متر بود و شخص زوبین‌انداز باید آن‌چنان ماهر می‌بود تا بتوانند به یک ضربت آن را به‌سوی هدف پرتاب نماید (سامی، 1389 ج1: 370) در واقع زوبین افکندن از فنون مهم جنگی به‌شمار می‌رفت و لذا نیازمند تسلط و مهارت کافی بوده. جنگاوران در این زمینه آموزش بسیار دیده و تمرین‌های فراوان می‌کردند (حکمت، 1350: 191). نوعی از آن هم که دو شاخک داشت در جنگ‌های تن‌به‌تن مورد استفاده قرار می‌گرفت (فرخ، 1387: 40). انداختن و به کار بردن این ابزار، هم کار پیادگان بود و هم‌کارسواران (سامی، 1389ج1 :370). به‌نظر می‌رسد که نوع چوبی زوبین که هم سبک وزن و هم به وفور در دسترس بوده باعث استفاده هر دو گروه پیاده و سواره‌ از زوبین می‌شده است. اگرچه‌ در بحث نیزه اشاره کردیم که ژولین امپراتور روم از ضربت نیزه کشته شد، اما برخی از تحقیقات جدید برآنند که در حدود تیسفون و به ضربت زوبین یک سرباز ایرانی کشته شده است
(زرین‌کوب، 1374: 197). بنابراین محتمل می‌نماید که گروه زوبین‌اندازان در این دوره به حد کافی در سپاه ایران وجود داشته و خود صنف یا رسته‌ای در ارتش بوده‌اند. آن‌ها با پرتاب‌های پیاپی خود دشمن را آزار می‌دادند به‌طوری که براساس گزارش پروکوپ گروهی از زوبین‌اندازان در دوره خسرو انوشیروان و در محاصره شهر «دارا» شرکت داشتند و به وسیله پرتاب زوبین‌های پیاپی خود مدافعان بی‌شمار آن را مغلوب ساخته‌اند (پروکوپیوس، 1382: 163). روی هم رفته این سلاح از جنگ‌افزارهای تعرضی و مفید نظامیان دوره ساسانی بوده است.


جنگ افزارهای ایرانیان در عصر ساسانی

 
  • تشکر
Reactions: ~Kimia Varesi~

YeGaNeH

معاونت کل سایت رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
معاونت سایت
کاربر ویژه انجمن
  
عضویت
9/1/22
ارسال ها
6,888
امتیاز واکنش
33,830
امتیاز
473
زمان حضور
256 روز 4 ساعت 31 دقیقه
نویسنده این موضوع
گرز

یکی دیگر از آثار به دست آمده در لرستان و دیگر نقاط ایران گرزهای سنگی و برنزی است و این خود قدمت استفاده از گرز را در ایران نشان می‌دهد؛ به‌ویژه که در دوره اساطیری ایران از «گرز گاوسر» نام برده شد که آهنگران- به یادگار گاوی که فریدون را شیر داده بود- ساخته بودند و معروف به گرز گاوسر شد و استفاده از این سلاح، با توجه به وزن و سنگینی آن، به قدرت و شجاعت افراد بستگی داشت (حکمت، 1350: 186). به گفته یکی از تاریخ‌نویسان، همین گرز ساده که نخست از چوب بود در طی زمان با آهن و پولاد پوشش داده شد و تیغ‌ها و میخ‌های پرچ‌دار در آن به کار رفت و در میادین جنگ، ابزاری کارساز و سهمگین گشت (پور داود، 1382: 82) و در پهنه کارزار از ساز و برگ یلان و نامداران گردید (پورداود، 1347: 54). بیشتر کاربرد و استفاده از گرز توسط سربازان در جنگ‌ها به این خاطر بود، تا زره دشمن را تکه‌تکه کنند (فرخ، 1387: 23) و یا برای کوبیدن بر سر سربازان دشمن از آن در آوردگاه استفاده نمایند. طول، ارتفاع و وزن گرز بسته به شرایط متغیر بوده و نمی‌توان اندازه آن را به‌طور مشخص تعیین نمود. تنها می‌توان حدس زد که در حد یک متر طول داشته است. داستان پادشاهی بهرام‌ گور و استفاده از گرز برای ربودن تاج از بین دو شیر در این ارتباط شهرت دارد.



فلاخن

فلاخن از سلاح‌های تعرضی پرتاب‌کننده به شمار می‌‌رفت. شکل ساده فلاخن عبارت است از طنابی بافته شده از نخ یا مو یا پشم به طول حداکثر سه متر که درست در وسط آن قسمتی را به اندازه کف دست، برای قرار دادن سنگ در آن، بافته‌اند. در جنگ‌ها سربازان با فلاخن به سوی دشمن سنگ پرتاب می‌کردند. ابداع آن نیز به انسان‌های نخستین باز می‌گردد. ایرانیان نیز از قدیم با آن آشنا بوده‌اند و در متون ایرانی خاصه اوستا نام آن «فراد‌خشنا» ذکر شده است (تاج‌بخش،275:1381). کاربرد این ابزار برای درگیری و زد و خوردهای نزدیک بود (پور‌داود، 1347: 54) و در دوره ساسانیان به پیادگان سبک اسلحه اختصاص داشت. این گروه سنگ‌انداز، دشمن را با گلوله‌های سنگی که از فلاخن پرتاب می‌کردند به ستوه در می‌آوردند. هدف و ضربه‌پذیر بودن گلوله (گروهه‌ـ‌خلوله) رها شده در فلاخن، بستگی به نیرو و توان بازوی سنگ‌انداز و ورزیدگی و چالاکی وی داشت (پور داود، 1382: 125). اگر چه این سلاح نسبت به جنگ‌افزارهای فلزی ساسانیان کمتر استفاده می‌شد، اما گهگاه که سربازان توسط دشمنان در قلعه حصاری می‌شدند، موادی مشتعل را در فلاخن کرده و به سوی مهاجمان پرتاب می‌کردند. نوشته‌اند هنگامی که سپاه یولیانوس قلعه «پیروز شاپور» را به محاصره درآورد، مدافعان ایرانی از بالای قلعه مزبور با استفاده از فلاخن و پرتاب سنگ و کلوخ، موفق به پراکنده ساختن نیروهای رومی شده‌اند. (مارسلن، 1310: 65). در جنگ نهاوند هم، که به گفته اکثر مورخان در سال 21 ه.ق رخ داده است ایرانیان به وسیله تیر و کمان و فلاخن محل عملیات اعراب مسلمان را هدف قرار داده مانع کار آن‌ها می‌شدند. (قوزانلو، 1315: 328/1)


جنگ افزارهای ایرانیان در عصر ساسانی

 
  • تشکر
Reactions: ~Kimia Varesi~

YeGaNeH

معاونت کل سایت رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
معاونت سایت
کاربر ویژه انجمن
  
عضویت
9/1/22
ارسال ها
6,888
امتیاز واکنش
33,830
امتیاز
473
زمان حضور
256 روز 4 ساعت 31 دقیقه
نویسنده این موضوع
شمشیر

شمشیر در جنگ‌های ایران باستان بسیار کاربرد داشته است. به دیگر سخن از هخامنشیان تا ساسانیان شمشیر «... نبرد افزار اصلی رزمگاه...» (حکمت، 1350: 191) بوده است. در دوره مورد بحث نیز شمشیر به سواره‌نظام اختصاص داشت. شمشیرهای این عصر بلند، راست، پهن و دو دمه بود و به وسیله تسمه‌ای چرمی که از غلاف آن عبور می‌کرد به دو طرف کمر بسته می‌شد (ضیاء‌پور، 1343: 5-294). هر یک از تسمه‌ها از داخل یک اتصال P شکل که بر روی غلاف قرار داشت گذر می‌کرد و تغییر انحنای آن به سرباز این اجازه را می‌داد، تا شمشیر را با سرعت از غلاف بیرون کشد (فرخ، 1387: 21). تیزی شمشیرهای عصر ساسانی نسبت به دوره قبل (اشکانیان) دو برابر بوده است (پوربهمن، 1386: 171). شکل این سلاح را می‌توان در سنگ‌نگاره‌ها و نقوش برجسته ساسانی، از جمله در چوگان بیشابورکازرون، نقش رجب شیراز، سراب بهرام ممسنی و طاق بستان کرمانشاه مشاهده کرد.

شمشیرهای این دوره در مقایسه با شمشیرهای اشکانیان بلندتر و نازک‌تر بود، ساسانیان طول آن را به حدود 110 سانتی‌متر و عرض آن را به 5 تا 8 سانتی‌متر افزایش دادند (فرخ، 1387: 20). اما بیشتر تغییرات آن مربوط به دسته شمشیر بود که نقش آن را در سنگ‌نگاره‌های بیشابور و نقش رجب می‌توان مشاهده کرد (همان). با اینکه سرزمین ایران خود از معادن آهن برخوردار بود گاهی نیز آن را از هند یا چین وارد می‌کردند تا در کارگاه‌های ساخت شمشیر از آن استفاده شود. در اعصار قدیم شمشیر در دست داشتن به هنگام بر تـ*ـخت نشستن برای تمامی شاهان معمول و آن‌چنان حائز اهمیت بود که هنگامی که شاهی را از تـ*ـخت به زیر می‌کشیدند، شمشیر شاهی را از او بازپس می‌گرفتند. (دینوری، 1384: 113)

در اواخر دوره ساسانی در شکل شمشیر تغییراتی به‌وجود آمد به این ترتیب که «غلاف‌ها و دسته‌های شمشیر با ورقه‌های نازکی از نقره و طلا تزیین شده بود، ورقه‌ای در اطراف و در پشت غلاف پیچیده شده بود و در آنجا لبه‌ها به هم می‌رسیدند و تکه‌ای باریک و صاف اضافه می‌شد تا محل اتصال را محکم‌تر کند. پشت غلاف نیز معمولاً با شیوه حرکات مارپیچی تزئین می‌شد. قسمت جلوی غلاف همانند کلاه‌خود اسپانگن هلم [چند تکه] با طرح پرهای پرنده و رنگارنگ تزئین می‌شد...» (فرخ، 1387: 22) با این همه در دوره فتوحات اعراب مسلمان و فروپاشی این حکومت دیرینه سال و تصرف اموال ایرانیان علاوه بر جامه‌ها، گوهرها، ادویه و عطریات از جمله غنایم به دست آمده شمشیرهای معروف خسرو دوم و نعمان‌بن منذر بود که به نزد خلیفه عمر، به مدینه فرستاده شد (کریستن‌سن، 1384: 362).


جنگ افزارهای ایرانیان در عصر ساسانی

 

YeGaNeH

معاونت کل سایت رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
معاونت سایت
کاربر ویژه انجمن
  
عضویت
9/1/22
ارسال ها
6,888
امتیاز واکنش
33,830
امتیاز
473
زمان حضور
256 روز 4 ساعت 31 دقیقه
نویسنده این موضوع
زره

زره عبارت بود از لباس جنگی از جنس چرم و یا بافته شده از حلقه‌های فلزی که سربازان در هنگام جنگ به تن می‌کردند. نظامیان ایرانی از دیرباز بخش‌هایی از بدن خود را به وسیله زره می‌پوشاندند. سپاهیان ساسانی انواعی از زره‌های چند‌لایه، زره ورقه‌ورقه، زره پولکی یا فلسی و جوشن استفاده می‌کردند. در یکی از کتاب‌های پهلوی که در دست داریم، از زره حلقه‌حلقه و زره چهار پاره یا چهار تکه یاد شده است (یادگار زریران، 1374: 52). در مقایسه با دوره پارتیان که زره‌های پولکدار می‌پوشیدند، سواران ساسانی بیشتر از زره‌های زنجیری استفاده می‌کردند. (شیپمان، 1384: 114)

آمیئن مارسلن، افسر رومی و مورخ قرن چهارم میلادی، که خود در جنگ‌های رومیان با شاپور دوم شرکت داشته است در وصف زره ایرانیان می‌گوید: «.... سراپای این گروه [ایرانیان] غرق آهن و فولاد بود و طوری قطعات آهن را به اندازه اعضا بدن درست کرده بودند که محل اتصال آن‌ها با یکدیگر مطابق بود با سربند اعضای بدن، و بدین جهت هیچ مانعی از برای حرکت آن اعضا تصور نمی‌رفت...» (مارسلن، 1310: 97). وی در جایی دیگر در مورد مقاومت زره این دوره باز می‌نویسد: «.... هیچ یک از تیرهای ما هم به بدن آن‌ها [ایرانیان] کارگر نمی‌گشت و تماماً به زره فولادین خورده و می‌افتاد...» (همان: 74) سواره‌نظام سنگین اسلحه را گویا به‌ خاطر داشتن همین زره سنگین بود که «تنوریک» می‌خواندند (نولدکه، 1378 : ‌194). ولی این به آن منظور نبود که تنها سواره‌نظام سنگین اسلحه که از نجبا تشکیل می‌یافت حق داشتن زره را دارا بود بلکه سربازان پیاده‌نظام این دوره نیز از زره‌های چرمی و پوستی استفاده می‌کردند.

به هر حال زره در دوره ساسانی اغلب در حال تغییر و تحول بود و این نوع زره‌ها را می‌توانیم در نقش برجسته‌های این دوره مثل نقش برجسته‌ای که شاپور اول را در حال اسیر کردن والریانوس امپراتور روم نشان می‌دهد مشاهده کنیم. با این همه در این دوره زره به گونه‌ای طراحی شده بود که آزادی حرکت و قدرت مانور و عملکرد لازم را در فرد فراهم می‌کرد (فرخ، 1387: 28). جوشن نیز برای محافظت از قسمت‌های شکننده بدن مثل مفاصل دست و زانو مورد استفاده بود تا با این شیوه اعضای بدن در امان باشند. نوشته‌اند که به روز قادسیه پارسیان زره استوار و جوشن دوگانه بر تن داشتند (البلاذری، 1364: 22). همچنین نه‌تنها سواره‌نظام زره بر تن داشت، بلکه اسبان این صنف را نیز به وسیله پوشش ویژه‌ای به نام «برگستوان» که زره مخصوص اسبان بود حفظ می‌کردند (نیرنوری، 1345: 174) تا آنجا که رفته‌رفته برگستوان آن‌ها از چرم به فلز تغییر یافت و تمام پیکر اسب را که در جنگ می‌توانست آسیب‌ ببیند پوشاند.


جنگ افزارهای ایرانیان در عصر ساسانی

 
  • تشکر
Reactions: ~Kimia Varesi~

YeGaNeH

معاونت کل سایت رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
معاونت سایت
کاربر ویژه انجمن
  
عضویت
9/1/22
ارسال ها
6,888
امتیاز واکنش
33,830
امتیاز
473
زمان حضور
256 روز 4 ساعت 31 دقیقه
نویسنده این موضوع
سپر

سپر از جنگ‌افزارهای دفاعی همراه سربازان بود که آن را به هنگام زد و خورد، روی سر یا جلوی سـ*ـینه‌شان می‌گرفتند تا از شمشیر و نیزه دشمن در امان بمانند (فرهنگ عمید، 1381ج2 :1166). سپرها مختلف و دارای اشکال دایره، لوزی و مستطیل بودند. البته بیشتر سپرهای عهد ساسانی مدور بود (حکمت، 1350: 194). طول سپر گاهی به یک متر نیز می‌رسید. در ادوار مختلف تاریخی ایران وزن، قطر و شکل سپرها هیچ‌گاه یکسان نبوده، بلکه با توجه به شرایط گاهی آن را از چوب سبک و نازکی می‌ساختند و بر روی آن چرم می‌کشیدند و با فلزاتی نظیر مس و یا طلا، که بسیار نرم بود، تزیین می‌کردند. سطح آن را نیز محدب می‌ساختند تا تیر خصم را منحرف کند (همان: 3-192). در این دوره از سپر بلند و ضخیمی به نام «کیلیکیا» نیز یاد شده است. این سپر که بیشتر توسط پیادگان- پایگان- و نگهبانان قلعه‌ها استفاده می‌شد دو خاصیت نیکو داشت، نخست اینکه برای دفاع مناسب بود و دیگر آنکه برای ایجاد استتار در عملیات‌هایی که به منظور نقب‌زنی صورت می‌گرفت به کار می‌آمد (فرخ، 1387: 26). نوع دیگر سپرهایی که در اواخر دوره ساسانیان از آن استفاده می‌شد، سپر حصیری بود. این سپر نیز به مانند سپر کیلیکیا دو خاصیت داشت، نخست زمانی که پیاده‌نظام تیرهای خود را پرتاب می‌‌کرد، بلافاصله از سپر به‌عنوان محافظ خود استفاده می‌‌کرد و دوم آنکه از سر و گردن سر باز در جنگ‌های تن‌به‌تن محافظت می‌نمود. (همان: 27)



کلاه‌ خود

کلاه‌خود از جنس فلز و وسیله پوشش سر و صورت جنگاور بود. یک کلاه‌خود عبارت بود از یک پر، یک گنبد و یک گوی. این کلاه در آغاز از پوست‌های ضخیم ساخته می‌شد و به مرور از برنز و آهن (حکمت، 1350: 196).

این جنگ‌افزار در ادوار مختلف ایران باستان و در نقش‌های برجای مانده به اشکال مختلف دیده می‌شود. در نقوش برجسته و به جامانده از ساسانیان انواعی از کلاه‌خود دو تکه یا کله‌قندی، چند تکه و کاسه‌ای (نمدی) دیده می‌شود.

کلاه‌خودهای این دوره به اندازه‌ای بزرگ بودند که نه‌تنها سر و صورت را می‌پوشانیدند، بلکه پشت سر و گردن را هم به ‌وسیله دو لبه از چرم یا زنجیر به کلاه‌خود وصل می‌کردند، تا به این شکل سربازان را از هر‌گونه ضربه دشمن حفظ کنند (مقتدر، 167:1362). همگی این کلاه‌خودها براساس یک مدل ساخته می‌شدند و آن عبارت بود از یک عرقچین (گنبد) فلزی که بالای آن با یک پر تزیین یافته بود و نوع پر درجه اجتماعی صاحب آن را نشان می‌داد (پوربهمن، 1386: 165). به‌کارگیری این ابزار بیشتر مربوط به سواره‌نظام سنگین اسلحه بود که هسته اصلی ارتش ساسانی را تشکیل می‌داد. این سربازان برای حفظ خود از ضربات دشمن از کلاه‌خود استفاده می‌کردند. کلاه‌خود دو تکه یا کله‌قندی هم بود که عمدتاً توسط پیاده‌نظام استفاده می‌شد (فرخ، 1387: 16). آنچه از سنگ‌نگاره‌ها و تصاویر ساسانی برمی‌آید، حاکی از آن است که با گذشت زمان نه‌تنها در طول، عرض و قطر کلاه‌خود‌ها بلکه در وزن آن‌ها نیز تغییراتی داده شده است به‌طوری که وزن برخی از آن‌ها در طی زمان به چهار کیلوگرم نیز رسیده است. (مقتدر، 1362: 174)


جنگ افزارهای ایرانیان در عصر ساسانی

 
  • تشکر
Reactions: ~Kimia Varesi~

YeGaNeH

معاونت کل سایت رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
معاونت سایت
کاربر ویژه انجمن
  
عضویت
9/1/22
ارسال ها
6,888
امتیاز واکنش
33,830
امتیاز
473
زمان حضور
256 روز 4 ساعت 31 دقیقه
نویسنده این موضوع
تغییرات ایجاد شده در طی سالیان در کلاه‌خودها باعث شد تا شکاف‌های کوچکی در مقابل چشم و بینی برای دیدن و نفس کشیدن به‌وجود آید تا به این طریق دشمن نتواند به راحتی در قسمت سر و گردن به سواران آسیب وارد سازد، در این خصوص آمیئن مارسلن که خود در جنگ سال 363 میلادی لشکریان ایران را از نزدیک مشاهده کرده است، شرح می‌دهد: «... [ایرانیان] نقاب صورت را طوری به سر محکم کرده بودند که از تمام بدن جز یک پارچه آهن چیز دیگر پیدا نبود و تیر نمی‌توانست به بدن آن‌ها نفوذ نماید مگر اینکه به دو سوراخ کوچک جلو چشم یا سوراخی که محاذی بینی برای تنفس تعبیه شده بود اصابت نماید...». (مارسلن،1310: 97)

با این وصف از زبان یک مورخ بیگانه، به خوبی متوجه می‌شویم که کلاه‌خودهای این دوره تا چه اندازه محکم و نفوذ‌ناپذیر بوده‌اند. از مدارک و منابع موجود چنین برمی‌آید که جنس کلاه‌خودهای متأخر ساسانی از نسل اول به مراتب سخت‌تر بوده است، به‌گونه‌ای که در مقدمات جنگ قادسیه طلیحه‌بن خویلد اسدی از غازیان اسلام به وسیله شمشیرش ضربه‌ای نیرومند به «جالینوس» از سرداران ایران وارد کرد، لیکن مقاومت کلاه‌خودش باعث نجات جانش گردید؛ به عبارت دیگر جالینوس به‌وسیله کلاه‌خودش از شمشیر آن مرد عرب زخمی نگشت و در آن جنگ زنده بماند. (البلاذری، 1364 :‌21)



ارابه‌های جنگی

ساسانیان نیز مانند هخامنشیان در تشکیلات ارتش خود از ارابه‌های جنگی استفاده می‌کردند. از خصوصیات این ارابه‌ها و چگونگی کاربرد آن‌ها اطلاع زیادی در دست نیست. همین‌قدر می‌دانیم که در بعضی از موارد از این ارابه‌ها استفاده می‌شده است، از جمله در جنگ ایران و روم در دوره خسرو‌پرویز. در این مورد آمده: «... رازاتس و سربازان ایرانی با کمال شجاعت و دلیری با رومیان جنگ می‌کردند. این جنگ در دوازدهم سپتامبر سال 627 میلادی روی داد و از آغاز روز تا یک ساعت به ظهر مانده به طول انجامید. برحسب اتفاق رازاتس و برخی از سرداران ایرانی در این جنگ کشته شدند، در نتیجه ایرانیان دلسرد شده و ارابه‌های جنگی و بیست‌وهفت درفش را از دست دادند...» (مشکور، 1367ج1 :1140) معمولاً هر ارابه را یک یا دو اسب می‌کشید و یک ارابه‌ران و دو خدمه نیز داشت که یکی تیراندازی و یکی زوبین‌‌اندازی می‌کرد. گاهی هم هر دو زوبین‌انداز یا تیرانداز بودند.
منبع: مجلات رشد


جنگ افزارهای ایرانیان در عصر ساسانی

 
  • تشکر
Reactions: ~Kimia Varesi~
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا