خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Elisa

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/2/22
ارسال ها
15
امتیاز واکنش
185
امتیاز
73
سن
22
زمان حضور
11 ساعت 56 دقیقه
نویسنده این موضوع
کسی نیست؛ کسی نیست دردم را بفهمد
کسی نیست درد بی درمانم را بفهمد
کسی نیست بفهمد دیگر درمانی برای این درد عمیق نیست
هیچکس! تمامشان رهگذر هستند؛ تمامشان !...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



دل نوشته قشاع | Elisabet Pendelton کاربر رمان ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: Z.A.H.Ř.Ą༻، SelmA، SAEEDEH.T و 9 نفر دیگر

Elisa

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/2/22
ارسال ها
15
امتیاز واکنش
185
امتیاز
73
سن
22
زمان حضور
11 ساعت 56 دقیقه
نویسنده این موضوع
می‌دانی چیست ؟
نه تنها رفتنت بلکه خودت هم تلخ بودی
تلخی ، تلخ تر از قهوه !


دل نوشته قشاع | Elisabet Pendelton کاربر رمان ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: Z.A.H.Ř.Ą༻، SelmA، SAEEDEH.T و 9 نفر دیگر

Elisa

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/2/22
ارسال ها
15
امتیاز واکنش
185
امتیاز
73
سن
22
زمان حضور
11 ساعت 56 دقیقه
نویسنده این موضوع
می‌روم از کنارت آرام
از کنارت آرام خواهم گذشت طوری که آزرده نشوی
آری، از کنار تویی خواهم گذشت که برایت گذر رهگذران مهم نیست
پس نیازی به گفتن غم انها هم نیست


دل نوشته قشاع | Elisabet Pendelton کاربر رمان ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: Z.A.H.Ř.Ą༻، SelmA، SAEEDEH.T و 8 نفر دیگر

Elisa

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/2/22
ارسال ها
15
امتیاز واکنش
185
امتیاز
73
سن
22
زمان حضور
11 ساعت 56 دقیقه
نویسنده این موضوع
رفتی از پیشم، این روز ها که به تو نیاز دارم؛
محتاج تو هستم؛ اما تو نیستی !
فردا که بازگشتی دیگر نفسی ندارم


دل نوشته قشاع | Elisabet Pendelton کاربر رمان ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: Z.A.H.Ř.Ą༻، SelmA، SAEEDEH.T و 6 نفر دیگر

Elisa

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/2/22
ارسال ها
15
امتیاز واکنش
185
امتیاز
73
سن
22
زمان حضور
11 ساعت 56 دقیقه
نویسنده این موضوع
نشستم و با عکس هایت در و دل می‌کنم؛
تو را فقط در خواب و خیال می‌بینم
ویران شده‌ام ؛ چندسالی می‌شود برای تو ویران شده‌ام


دل نوشته قشاع | Elisabet Pendelton کاربر رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Z.A.H.Ř.Ą༻، SelmA، SAEEDEH.T و 6 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا