خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

paria.m

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
15/12/20
ارسال ها
253
امتیاز واکنش
7,231
امتیاز
213
محل سکونت
your heart
زمان حضور
24 روز 11 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع
خط نسخ در آغاز خطی بود همپایه‌ی خط کوفی ولی به صورت نسخ ناقص که به خط «نسخی قدیم» یا «نسخ حجازی» معروف بود. پس از رونق یافتن خط کوفی، این خط بیشتر در تحریر نامه و مکاتبات فوری مورد استفاده قرار می‌گرفت. خط نسخ در ابتدا به قلم نُسَخ معروف بود و برای نوشتن نُسَخ مختلف به کار می‌رفت.
رقاع خطی است که بر اثر نیاز به تندنویسی و مختصر نوشتن در مکاتبات (رقعه‌ها) به کار می‌رفته است. خط رقاع از توقیع به وجود آمده و به همین سبب از آسانی و روانی برخوردار است. میرعلی هروی در رساله‌اش می‌گوید: «... باریکِ توقیع را رقاع نامید از برای آنکه در آن وقت رقعه‌ها را به آن خط می‌نوشته‌اند.»

ور از فقر درمانم به مکتبنویسم خط ثلث و نسخ و رقاعی
آنچه مسلم است این است که خط کوفی از صدر اسلام تا پنج قرن در ایران رایج بوده و ایرانیان برای کتابت قرآن مجید و کتیبه نگاری و تزئین مساجد و بناهای تاریخی آن را به کار می‌برده‌اند. اما خط معمول ایرانیان برای سایر حوائج نوعی نسخ بوده که با قلم نسخ قدیم عربی (نسخی) و نسخ جدید اختلاف داشته است، و همین نوع خط بعدها اساس خط تعلیق و نستعلیق قرار گرفت.
از نیمه‌ی دوم قرن هشتم هجری قمری (حدود یک قرن پس از انتشار خط تعلیق) به برکت ذوق و طبع ایرانیان خط دیگری به نام نستعلیق به ظهور رسید. چون پیچیدگی و بی‌نظمی و دوایر ناقص خط تعلیق به سلیقه ایرانی چندان خوشایند نبود، از این رو از ترکیب دو خط «نسخ» که خطی منظم و معتدل و زیبا بود، با خط «تعلیق»، خطی به نام «نسخ تعلیق» که از کندی نسخ و نواقص تعلیق به دور است، به وجود آمد که بعدها خط «نسخ تعلیق» را «نستعلیق» نام نهادند. این خط از نظم و اعتدال و متانت وافر و دایره‌های ظریف و موزون و به غایت دلپذیر برخوردار است بدین جهت آن را «عروس خطوط اسلامی» نام نهاده‌اند. در نمونه‌هایی از خط تعلیق که از قرن هفتم هجری قمری به جای مانده نوعی گرایش به نستعلیق مشهود است. از طرفی از آغاز قرن هشتم هجری قمری، نسخ قدیم ایرانی که خط تحریری آن دوره بود، بر اثر سرعت قلم کم کم به شیوۂ تعليق نزدیک شد و بعد به نستعلیق شباهت یافت. خط نستعلیق از ابداعات خالص ایرانیان است، که در آن ذوق و سلیقه و قریحه ایرانی کاملا مشهود است. درباره‌ی واضع خط نستعلیق اغلب مورخین در کتاب‌ها و رساله‌های خود آورده‌اند که میرعلی سلطانی فرزند حسن تبریزی، در زمان امیر تیمور گورکانی (۸۰۸-۷۷۲ ه ق.) آن را ابداع کرده است.


انواع خط در هنر خوشنویسی ایرانی

 

paria.m

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
15/12/20
ارسال ها
253
امتیاز واکنش
7,231
امتیاز
213
محل سکونت
your heart
زمان حضور
24 روز 11 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع
هنر خوشنویسی هنری شیرین است و به گفته روان شناسان نیازمند استعداد ذاتی در وجود هر کس می باشد. به همین دلیل افراد و هنرمندانی که در این زمینه درخشان و بسیار خبره هستند، دارای استعدادی ذاتی بوده اند که با تکرار و تمرین در آن هنر توانسته اند به این مقام دست یابند.
خط شکسته نستعلیق
خط شکسته نستعلیق از اوایل قرن یازدهم هجری قمری (اواخر دوره صفویه) پا به عرصه ظهور نهاد که نخست چندان تفاوتی با خط نستعلیق نداشت، فقط برخی از حروفش، بر اثر سرعت قلم روان و پیوسته نوشته می‌شد و بعضی حروف و کلمات منفصل، به صورت متصل درمی‌آمد. در نوشته‌های این عصر نمونه‌هایی از خط تعليق را می‌توان دید؛ یعنی در خط شکسته نستعلیق اولیه، نمونه‌هایی از حروف و کلمات تعليق مشاهده می‌گردد و حاصل این آمیختگی عنوان مستقل «شکسته» را یافت که چون از حيث ترکیب، ساده‌تر از خط تعلیق بود کم کم در نوشتن نامه‌ها و احکام جای تعلیق را گرفت و بعدها در کتاب‌نویسی، اشعار و قطعات هم از آن استفاده شد. خط شکسته هم مانند سایر خطوط ناگهان پیدا نشد و یک نفر به تنهایی واضع آن نبوده است. درباره واضع خط شکسته آمده است که ابتدا دو روش متفاوت ساده‌نویسی و پیچیده و در هم نویسی متداول بوده است. روش پیچیده آن که متمایل به تعلیق است را «خط ترسل» نیز گفته‌اند که به سختی خوانده می‌شود این نوع خط را مرتضی قلی خان شاملو از ترکیبات تعلیق و نستعلیق و شکسته، اتخاذ کرد و این خود دلیل واضحی است بر این که خط شکسته در آن زمان در مرحله ابتدایی بوده است.
محمد شفیع حسینی هروی معروف به «شفيعا» خط شکسته را ابداع نمود و به این خط نظام بخشید. وی اصلاحات عمده‌ای در آن به وجود آورد و از آن پس خط شکسته معمول شد. نمونه‌های موجود این خط گواه آن است که «مرتضی قلی خان شاملو» و «شفيعا» هر دو از پیشگامان خط شکسته بوده‌اند.
خط شکسته که به «زلف عروس» تشبیه شده است، با ظهور درویش عبدالمجيد طالقانی به کمال قانونمندی و اصول و قاعده و زیبایی رسید، و او به این خط صورت خاصی بخشید. شاگردان و پیروان درویش و خوشنویسان دیگری همچون سید علی اکبر گلستانه که در خط شکسته درخشیدند موجب انتشار و رونق این خط شدند.
چلیپا
چلیپا در لغت به معنی «صلیب» و در فرهنگ آنندراج، نوشتن مشق با خط‌های اُریب آمده است. همچنین در فرهنگ معین به عنوان خط منحنی و کج تعریف شده و در برهان قاطع کنایه از زلف پیچیده معشوق است.
صائب تبریزی زلف چلیپا را این گونه تشبیه کرده است:

این سطرهای آه که هر جا نوشته‌ایماز روی آن دو زلف چلپا نوشته‌ایم
در چلیپا نویسی خطوط کرسی به صورت مایل نوشته می‌شوند و در پایان هر مصراع حروف و کلمات تمایل شوق‌آمیزی را برای بالا نشینی از خود نشان می‌دهند.
غلامحسین امیرخانی درباره چلیپا نویسی می‌گوید: «چلیپا در اصطلاح خوشنویسی به نوشتن مورب دو بیت، یعنی چهار مصراع از شعری با مضمون و پیام واحد که در یک صفحه مستطیل و در چهارچوب و قواعد کلاسیک نگاشته می‌شود، اطلاق می‌گردد که اوج هنرنمایی و ذوق و ابتکار و توانایی‌های اجرایی خوشنویس در آن تجلی می‌یابد. هنرجوی خوشنویس پس از رسیدن به مرحله عالی، ضمن رعایت نکات اصولی در مورد حسن تشکیل و حسن وضع که درباره سطر و دو سطر فرا گرفته، باید چهار سطر شعر را که امکان دارد از نظر شاکله و هندسه حروف و کلمات ناهمگون و ناموزون باشد در مجموعه‌ای به نام چلیپا بنویسد بدون آن که از ترکیب نسبت‌های طلایی هر سطر رنگ ببازد. ضمن آنکه در مجموع و در هر چهار سطر نیز نسبت‌های مشترک چون زنجیرهای به هم پیوسته، اتحاد و پیوستگی خود را حفظ کنند. در عين حال باید همواره اصول زیبایی اعم از: تقارن، تناسب، توازن، تعادل و نواخت، بدون تکلف و تصنع در ریتم و آهنگ مناسب مشهود باشد.»


انواع خط در هنر خوشنویسی ایرانی

 

paria.m

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
15/12/20
ارسال ها
253
امتیاز واکنش
7,231
امتیاز
213
محل سکونت
your heart
زمان حضور
24 روز 11 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع
فاصله دو سطر از چلیپا که طول بحر شعر آن معمولی یا متوسط (نه کوتاه و نه بلند) باشد، باید بین ده تا دوازده نقطه باشد و اشعاری که دارای بحر بلند است می‌توان این فاصله را تا پانزده نقطه افزایش داد. برای مصراع‌های کوتاه در هر سطر، یک کلمه کشیده و برای مصراع‌های بلند، دو کشیده مناسب‌تر است. بهترین حالت قرار گرفتن کشیده‌ها زیر هم بودن آنهاست و یا اینکه کشیده مصراع دوم نسبت به مصراع اول اندکی به سمت راست میل کند. چلیپا بیشتر با خط نستعلیق نوشته می‌شود اما برخی استادان چلیپا را با خطوط شکسته، نسخ و حتى ثلث هم نوشته‌اند.
قصارنویسی (مقطع‌نویسی)
قصارنویسی یا مقطع‌نویسی از جمله ابتکارات و ترکیب‌بندی خوشنویسان چیره‌دستی است که خط ثلث (ام الخطوط)، خط نستعلیق (عروس خطوط) و خط شکسته نستعلیق (خط عشق) را با چنان نبوغ و خلاقیت خود قلم می‌زنند که بینندگان از تماشای آن حظى وافر می‌برند. این قطعات می‌تواند مشتمل بر مضامینی از آیات روح‌بخش کلام الله مجید، احادیث گهربار پیامبر عظیم‌الشان اسلام (ص) و ائمه اطهار عليهم‌السلام، جملات نغز، اشعار آموزنده بزرگان علم و ادب و فرهنگ، باشد و به صورت کتیبه در قطعات خوشنویسی نقش‌آفرینی کند.
زیبایی و محکم نوشتن در خط نستعلیق، بررسی عمیق در ترکیب‌بندی متوازن و متعادل، تنوع و در ترکیب، رعایت حسن تشکیل، حس وضع، حس همجواری و داشتن تجربه کافی در این شیوه از خوشنویسی میسر است.
خط شکسته که تجلی روح معنوی در قامت كلام و اوج هنر خوشنویسی است، با
پنجه‌ی هنرآفرین شکسته‌نویسان توانا آنچنان رقص موزونی را در نقش بستن کلمات پدید می‌آورند، که هر صاحبدلی را به سرچشمه حقیقت فرا می‌خواند.
خط ثلث که خطی است روحانی و معنوی و از خانواده‌ی اصيل خطوط مستدير و قوسی است، جذاب‌ترین و شیرین‌ترین ترکیبات را به دست توانمند ثلث‌نویسانی که درک بصری عمیقی از زیبایی‌شناسی دارند، در قالب کتیبه، مثنی، خطوط مصور و دیگر فرم‌های تزئینی رقم زده می‌شود.
قصارنویسی که از خانواده‌ی کتیبه‌نویسی است، اغلب با قلم شش دانگ مشقی به بالا نوشته می‌شود و می‌تواند به صورت سرلوحه یک قطعه، پیشانی صفحه، گلوی زیر سرستون بنا، پوستر، عنوان روی جلد کتاب و تابلو به کار گرفته شود. در برخی موارد هدف از این گونه خوشنویسی، خوانده شدن آن نیست، بلکه تنها ترکیب و فرم هنری آن حائز اهمیت است. برخی خوشنویسان، از خطوط دیگر نیز در قصارنویسی استفاده می‌کنند. نمونه‌هایی از قصارنویسی، با خط نستعلیق استادان معاصر در اینجا آورده شده است و نمونه‌های قصارنویسی با خط ثلث استادان برجسته، در بخش ثلث آمده است.
سیاه مشق
سیاه مشق نوعی از خط است که خوشنویسان برای تمرین خطوط نستعلیق و شکسته نستعلیق، مفردات و ترکیبات مختلف را مکرر و پیاپی می‌نویسند و با تکرار حروف و کلمات با یک قلم یا قلم‌های مختلف در یک صفحه آثار بسیار زیبایی را پدید می‌آورند. در سیاه مشق خواندن مطلب اهمیت چندانی ندارد، اما از لحاظ ترکیب‌بندی، و رعایت توازن در سیاهی و سفیدی حائز اهمیت است، و می‌توان در برخی از آثار خلق شده، آن را اوج هنر خوشنویسی دانست چرا که تنها خلاقیت و زیبایی سیاه مشق مورد توجه است، نه مضمون و محتوای ادبی آن.
سابقه تاریخی سیاه مشق به قرن دهم هجری بازمی‌گردد، و ابتدا برای تمرین و مشق نوشته می‌شد، و بعدها به صورت اثر هنری و قطعه نویسی درآمد و آثار برجسته‌ای به وجود آمد. سیاه مشق در عین حال که نمودار تسلط، ممارست، پشتکار، شور و شوق استادان خوشنويس است غالبا دلپذیر، جذاب و چشم‌نواز است و لطفی خاص دارد از این رو سیاه مشق استادان را در ضمن کتاب‌ها و رسالات خوشنویسی درج و چاپ می‌کنند. از سیاه مشق در هنرهای تزئینی نیز استفاده می‌شود. خطوط ثلث و نسخ را نیز می‌توان به صورت سیاه مشق نوشت. سیاه مشق را می‌توان به صورت چلیپا (مورب)، یک سویه افقی، دو سویه، سه سویه (افقی، عمودی و مایل)، قصارنویسی یا در هم نوشت. اکثر استادان متقدم، آثار ارزشمندی در سیاه مشق نویسی دارند. میرحسین ترک، میرزا کاظم، میرزا غلامرضا اصفهانی و عمادالکتاب سیفی بیشترین آثارشان را در سیاه مشق پدید آورده‌اند. دیگر استادان بزرگ نستعلیق نیز قطعات مختلفی از سیاه مشق را نوشته‌اند. صائب تبریزی درباره سیاه مشق و چلیپا گفته است:

صفحه دل سیه از مشق تمنا کردیمکعبه را بتکده زین خط چلیپا کردیم


انواع خط در هنر خوشنویسی ایرانی

 

paria.m

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
15/12/20
ارسال ها
253
امتیاز واکنش
7,231
امتیاز
213
محل سکونت
your heart
زمان حضور
24 روز 11 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع
خط دیوانی
منشیان دولت عثمانی در ترکیه، از خط تعلیق، خطی را ابداع کردند که چون مخصوص امور دیوانی و مکاتبات رسمی بود، آن را خط دیوانی نام نهادند. مؤلفان کتب تاریخ خط درباره وضع و تطور خط دیوانی چنین گفته‌اند:
- خطوط دیوانی و چپ و سیاقت و طغرایی، به تبع خط تعلیق مقرر گردیده است.
- خط دیوانی و خط رقعه از اختراعات خطاطان عثمانی است.
- محمدطاهر الكردي المکی در کتاب خود گوید: «بدین واسطه دیوانی نامیده شد که از دیوان همایونی سلطانی صادر گردیده و کلیه اوامر شاهی و انعامات فقط با این خط نوشته می‌شد، و این خط سّری از اسرار قصرهای سلطانی بوده که جز کاتب آن و به ندرت، دانش پژوهی از زیرکان، آن را نمی‌شناخته است. ابراهيم منیف اول کسی بود که چند سال بعد از فتح قسطنطنیه قواعد خط دیوانی را وضع کرد و پس از آن خط دیوانی رواج پیدا کرد و حوالی سال ۱۲۸۰ ه.ق. توسط ممتاز بک بر زیبایی و استواری آن افزوده شد، همچنین محمد عزت و برادرش حافظ تحسین که استاد در خطوط دیوانی و رقعه هستند، در به کمال رسیدن و زیباتر شدن خط دیوانی تأثیر گذار بوده‌اند. پس از انقراض سلسله آل عثمان به دست آتاتورک، همه این صناعات خطی را باطل کردند و خط لاتین را جایگزین نمودند.»
- ناجی زین‌الدين المصرف می‌گوید: «بعد از فتح قسطنطنیه به دست سلطان محمد فاتح (۱۴۸۱- ۱۴۲۹م.)، این قلم (دیوانی به صفت رسمی شناخته شده و گویند، ابراهيم منیف اولین کسی بود که قواعد آن را وضع کرد.»
خط دیوانی هم‌اکنون در کشورهای عربی رواج داشته، و خوشنویسان عرب ترکیبات زیبایی از این خط را در مرقعات و قطعات خوشنویسی خود به کار می‌برند. خط دیوانی بر سه نوع است: دیوانی خفی، دیوانی جلی و دیوانی جلی زورقی.
خط دیوانی خفی
نوع ساده دیوانی را دیوانی خفی نام نهاده‌اند. این خط معمولا بدون حرکات و تزئینات نوشته می‌شود. نقطه‌ها در دیوانی خفی مانند نقطه‌های خط رقعه گذاشته می‌شود؛ یک نقطه، دو نقطه و سه نقطه نشان داده می شوند.
خط دیوانی جلی
اواخر قرن دهم و اوائل قرن یازدهم هجری قمری از خط دیوانی، خط تزئینی و زیبایی به نام «دیوانی جلی» پدیدار گشت. تزئینات خط دیوانی جلی از خط چینی اقتباس شد و اختراع و ابتکار آن توسط شهلا احمد پاشا که از رجال دولت عثمانی است، صورت گرفته است. خط دیوانی و دیوانی جلی را «خط همایونی و مقدس» نیز گفته‌اند و سبب تسمیه آن به مقدس (از لحاظ كتابات سلطانی)، همان سلطانی که ظل‌الله في‌الارض و مورد تقدیس بوده است، می‌باشد. در برخی موارد خوشنویسان دولت عثمانی از خط دیوانی جلی برای تزئین صفحات نیز استفاده می‌کردند.
از خصوصیات بارز خط دیوانی جلی، آرایش و پر کردن فضاهای خالی به وسیله اعراب، عناصر تزئینی گوناگون و گذاشتن نقطه‌های ریز است. تمام مجموعه خط به صورت توده ساختاری مستطیل‌شکل با حروف عمودی کمی مایل، نشان داده می‌شود. از ویژگی‌های دیگر این خط، تزئین انتهای حروف عمودی «ا، ط، ک، ل» با نقش اسلیمی زیبایی، که تمایز آن را با خط دیوانی خفی نشان می‌دهد. این نوع دیوانی جز بدین ترتیب، حسن زیبایی‌اش ظاهر نمی‌شود و نوشتن آن مستلزم دقت و صرف وقت بسیار است. خط دیوانی تا سال ۱۳۴۲ ه ق. رواج داشت، و پس از آنکه خط ترکیه به لاتین تبدیل شد، مانند سایر خطوط اسلامی از رونق افتاد ولی امروزه در تمامی کشورهای عربی متداول است. خط دیوانی در ایران هیچ‌گاه معمول نبوده است و فقط از باب تفنن آن را می‌نویسند.
خط دیوانی جلی زورقی
نوعی از خط دیوانی جلی، که خوشنویسان آن را با الهام از شکل قایق و کشتی می‌نویسند را خط دیوانی جلی زورقی می‌نامند.
خط واوی (قلم واوها)
خط واوی خطی است که با تأکید بر حرف «و» نوشته می‌شود. در این خط با کنار هم قرار دادن و تکرار واوها، ترکیب زیبایی در قطعه نویسی به وجود می‌آید. برای نگارش این خط، آیاتی از کلام‌الله مجید که دارای واو‌های مکرر است انتخاب و با استفاده از خط ثلث - که ترکیب‌های متنوع و جذابی را پدید می‌آورد - نوشته می‌شود. خط واوی یکی از انواع خطوط تزیینی بوده که در «نقاشی خط»، «خط و نقش» و «خطوط گرافیکی» می‌تواند کاربرد داشته باشد. قطعات واوی را می‌توان با سایر خطوط از جمله محقق و دیوانی نیز کتابت نمود. استادان خط ثلث در ترکیب‌بندی خط واوی مهارت و استعداد ویژه‌ای دارند و آثار زیبا و ارزشمندی را خلق کرده‌اند.


انواع خط در هنر خوشنویسی ایرانی

 

paria.m

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
15/12/20
ارسال ها
253
امتیاز واکنش
7,231
امتیاز
213
محل سکونت
your heart
زمان حضور
24 روز 11 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع
هنر خوشنویسی یکی از مهم ترین و زیباترین هنرهای ایرانیان است که تمامی آثار به جا مانده آن، نمایانگر هنر و تبحر هنرمند می باشد. بیشتر هنرمندان این رشته ها علاوه بر نوشتن متن به شیوه درست، سعی بر پیدا کردن متونی دارند که در روح و جان خواننده نفوذ کند و تمام روزنه های وجود او را بشکافد. در مطالب قبل ما در مورد انواع خط در هنر خوشنویسی پرداختیم. در این مطلب نیز به ادامه آن مبحث می پردازیم.
قلم طُغرا
طغرا خطی است قوس‌دار (به هیئت کمانچه)، همراه با خطوط پیچیده و متوازی که به اشکال مختلف از جمله: طغرای مطيّر و طغرای مشجر نوشته می‌شود.
این خط که در قدیم بر سر فرمان‌های پادشاهان می‌نوشته‌اند، نام و لقب پادشاه وقت را در بر داشته است. در دیوان پادشاهان طغرای سلطان به جای مهر متداول بوده، و آن را بر سر نامه‌ها، منشورها و فرمان‌های ایشان رسم می‌کردند. این مهر به منزله امضای فرمان به شمار می‌آمده است. رسم طغرا در ایران از زمان سلجوقیان متداول بوده است. قلم طغرا که نخست بر صدر احکام فرمانروایان و نیز مسکوکات و مهر و عقیق قرار داشته به تدریج تا امروز موارد استعمال دیگر نیز یافته است. برای طغرا ابتدا شكل خاص و معینی قائل نبودند اما بعدها خوشنویسان عثمانی آن را به صورت خاصی درآوردند که با آنچه بر فرمان‌های پادشاهان صفوی و نادرشاه افشار دیده می‌شود، متفاوت است. طغرا را اغلب به خطوط ثلث، رقاع و یا دیوانی می‌نویسند، و از جمله خطوطی است که در کشورهای اسلامی مانند: ترکیه، سوریه، مصر، لبنان، عراق، ایران و افغانستان نگاشته می‌شود.
طغرا در ترکیه پس از تغییر خط عربی به خط جدید رواج پیشین را ندارد. هر عنوان و سرلوحه‌ای را که حالت نقاشی و تزیین داشته و به خط کوفی، ثلث، نسخ، شکسته و دیوانی نگاشته شده باشد، «طغرا» یا «شبه طغرا» می‌نامند. درباره‌ی ابداع خط طغرا در تذکره‌ی خط و خطاطان آمده است: خواجه عتیق اردوبادی که در دارالانشاء شاه اسماعیل صفوی (۹۳۱ - ۹۰۸ ه. ق.) به کتابت اشتغال داشت، طغرای فرامین را اختراع کرد. همچنین ناجی زین‌الدين المصرف در مصور‌الخط العربی آورده است که: خوشنویس عثمانی، مصطفی راقم (متوفی در ۱۲۴۱ ه.ق.) خط طغرا را مهندسی کرد. حافظ غزل‌سرای بزرگ شیراز درباره‌ی خط طغرا چنین سروده است:

مطبوع‌تر ز نقش تو صورت نبست بازطغرا نویس ابروی مشکین مثال تو
و در جای دیگر می‌گوید:
زهی خیال که منشور عشق بازی مناز آن کمانچه‌ی ابرو رسد به طغرایی
خط شبه طغرا
شبه طغرا خطی است تزئینی و تفننی که خوشنویسان، انواع خطوط: کوفی، محقق، ثلث، نسخ، نستعلیق، شکسته، دیوانی و دیوانی جلی را به هیئت و صُوُر مختلف می‌نویسند. خط شبه طغرا در برخی موارد شبیه به خط طغرا می‌باشد.
خط مثنی
خط مثنی به نام‌های گوناگون: خط متعاكس، خط آینه‌ای، خط دوتایی، خط جفتی، خط برگردان و خط توأمان آمده است و خوشنویسان عثمانی آن را «آینه لی» گفته‌اند. این خط نخست برای مهرسازی کاربرد داشت اما در قطعه نویسی بیشتر مورد استفاده قرار می‌گیرد. انواع خطوط: کوفی، محقق، نسخ، نستعلیق و خصوصا ثلث را می‌توان با اَشکال مختلف به صورت مثنی نوشت. در نگارش خط مثنی، به خاطر زیباتر شدن در ترکیب و قرینه‌سازی بیشتر از خط ثلث استفاده می‌شود. خط مثنی را از بالا و پایین و یا از راست و چپ می‌توان قرینه‌سازی کرد.


انواع خط در هنر خوشنویسی ایرانی

 

paria.m

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
15/12/20
ارسال ها
253
امتیاز واکنش
7,231
امتیاز
213
محل سکونت
your heart
زمان حضور
24 روز 11 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع
خط و نقش (خط شکلی)
در طول تاریخ خطوط اسلامی- ایرانی، خوشنویسان ایران تلاش‌های فراوانی برای ابداع فرم‌های نوین و کشف ظرفیت‌های بصری نوشتار انجام داده‌اند، و در این زمینه «خط» و «نقش» به گونه‌ای همساز در هم آمیخته و گاهی خط تبدیل به تصویر (نقش) گشته است. استادان خوشنویسی، با افزودن نقش و نگاری اندک بر حروف و کلمات و درهم پیچاندن آنها، فرم‌های جدیدی از خط را به وجود آورده‌اند. این ترکیب و فرم‌ها که حاصل تلاش خوشنویسان مبتکر و خلاق است، و معمولا در قالب‌های تصویری مانند: شکل و شمایل انسان، پیکرنمای جانوران، گیاهان، اشیاء و فرم‌های انتزاعی نوشته می‌شوند و آن را «خط و نقش» یا «خط شکلی» می‌نامند. خط و نقش را می‌توان به صورت قطعات خوشنویسی از انواع خطوط کوفی، ثلث، نسخ، دیوانی، دیوانی جلی، نستعلیق و شکسته نستعلیق استفاده نمود، اما به کارگیری خط ثلث در این امر جلوه خاصی دارد. ابداع این شیوه از خط و نقش (خط و صور) به قرن نهم هجری قمری باز می‌گردد. مجنون رفیقی هروی از خوشنویسان دوره‌ی سلطان حسین بایقرا ( ۸۷۳ - ۹۱۲ ه.ق.) را مخترع این خط دانسته‌اند.
خوشنویسان ترکیه نیز با استفاده از اوراد زاهدانه و عبارت‌های مقدس، تصاویر هنرمندانه‌ای از موجودات زنده و اشیاء را خلق کرده و آثار خارق‌العاده‌ای در خطوط شکلی پدید آورده‌اند به گونه‌ای که استادان خوشنویسی معاصر نیز این نوع خط را نقش می‌زنند.
خط تزئینی
خط تزئینی خطی است که خوشنویس ابتدا خط را با قلم جلی می‌نویسد، سپس اطراف حروف و خطوط را با نیش قلم (به طرز مخصوص) مزین می‌سازد و بدین ترتیب خط به نقاشی تبدیل می‌گردد. مخترع این خط «ملک محمد قزوینی» از خوشنویسان قرن سیزدهم هجری قمری است.
مرغ بسمله (خط طاووسی)
به نوعی از خط که خوشنویس با استفاده از طرح‌های مختلف پرندگان، در داخل آن «بسم الله الرحمن الرحیم» را بنویسد، «مرغ بسم الله» یا «مرغ بسمله» گفته می‌شود. این خط را «قلم طاووس» و «خط طاووسی» نیز نام نهاده‌اند.
خط مُعَلّی
حقیقت معلی برگرفته از ساحت مقدس امیرالمؤمنین حضرت علی بن ابی طالب (ع)، اولين خوشنویس در صدر اسلام و اولین کاتب حقیقی قرآن کریم می‌باشد که با تمسک به وجود پر برکت آن بزرگوار تجلی و پا به عرصه ظهور گذاشت. خط معلی بر اساس دو اصل: ۱- انطباق با خاطرات و تداعيات ذهنی قوم ایرانی، برگرفته از حروف و خوشنویسی ادوار گذشته و ۲- قلمرانی و تقسیم ضخامت در شاکله خوشنویسی سنتی ایران ابداع گردید تا بتواند وجه دیگری از حقیقت و رسالت خوشنویسی سنتی را تجلی بخشد.
در پیدایش خط معلی، به دلیل نبود شباهت صوری با قالب‌های دیگر خطوط، نمی‌توان گفت که از تلفیق خط‌های مختلف ایجاد گشته است، چرا که هر خطی از عالم مستقل خویش تنزل گشت، رجوعش به حقیقت و ذات خود منتهی می‌شود، بنابراین نمی‌توان از اختلاط خطوط، خطی مستقل را استخراج کرد. با این اوصاف می‌توان خصوصیات کلی خط معلی را بدین گونه برشمرد:
١. نگارش و تجلی آن با شش‌دانگ قلم. ۲. صراحت دفعی سیر قوت به سوی ضعف در حروف. ۳. وجه حماسی غالب، به دلیل پرتاب‌های قلم و ترکیب‌بندی‌های خاص.
۴- قابلیت انطباق در معماری سنتی و مدرن و قلمروهای نوین معماری. ۵. تصرف كاتب در تغییر کلی حروف «ع»، «ل» و «ی» با توجه به خلاقیت و ابتکار خوشنویس.
ابداع کننده خط معلی حمید عجمی است. وی لوح تایید از فرهنگستان هنر دریافت نموده است.


انواع خط در هنر خوشنویسی ایرانی

 

paria.m

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
15/12/20
ارسال ها
253
امتیاز واکنش
7,231
امتیاز
213
محل سکونت
your heart
زمان حضور
24 روز 11 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع
نقاشی خط
نقاشی خط به نوعی خط گفته می‌شود که خوشنویسان با به کار گرفتن رنگ در خط یا برعکس آثار بدیعی را پدید می‌آورند، به عبارت دیگر: ترکیب خطوط با به کارگیری عناصر خوشنویسی، برای بیان‌های تصویری را نقاشی خط گویند. این نوع کار بیشتر روی بوم نقاشی با رنگ و روغن انجام می‌گیرد اما برخی خوشنویسان نیز با استفاده از رنگ‌های گواش، آبرنگ، اکرلیک، مرکب‌های رنگین و ایربراش، آثار ارزشمند نقاشی خط را به وجود آورده‌اند.
نقاشی خط ابتدا در دوره قاجار رواج داشت، بدین صورت که ابتدا خط را نوشته و کپی می‌کردند، سپس داخل خط و زمینه آن را رنگ‌آمیزی نموده و گل و بوته می‌انداختند.
قلم نی
محمدبن معوية الانماطی گوید که از پیغمبر اکرم (ص) شنیدم که می‌فرمود: «اِنّ اوّل ما خلق الله خلق القلم فقال له اكتب قال يا رب و ما اكتَب قال اكتَب القَدر قال فجرى القلم في تلكَ السّاعةَ بما كان و بما كائن الى الابد.» یعنی اول چیزی که خداوند خلق فرمود، قلم بود. آن گاه بدو امر داد که بنویس، عرض کرد خداوندا چه بنویسم! خداوند او را امر داد که بنویس احکام و علم مرا از مخلوقات من تا روز قیامت. پس قلم بدانچه مأمور شد اطاعت کرد. و اول کسی که در روی زمین قلم برداشت آدم ابوالبشر بود «وَ عَلَّمَ ادَم الأسماء كُلَّها»، و نیز «عَلَّم بالْقلم» اشاره به اوست.
قلم‌نی از مهم‌ترین ابزار خوشنویسی است. در انتخاب یک قلم‌نی خوب باید خصوصیات زیر را در نظر گرفت:
١. سخت و سنگین باشد (سختی آن متوسط)، ۲. کاملا مدور باشد (صاف و بدون تاب)، ۳. رنگ آن قرمز پخته (سرخ و سفید) یا قهوه‌ای باشد، نه سیاه و زرد، ۴. پر گوشت و سفید مغز باشد، ۵. یک بند و بدون گره در میان خود باشد، ۶. ضخامت یا قطر آن متناسب باشد، مثلا برای نوشتن قلم كتابت، سرفصلی، مشقی باید قلمی انتخاب کرد که ضخامت آن از یک خودکار معمولی (حدود هفت میلی‌متر) بیش‌تر نباشد، و برای قلم جلی و درشت‌تر می‌توان، از قلم‌نی ضخیم‌تر مانند خیزران و قلم پارویی استفاده کرد، ۷- طول قلم حدود ۲۰ سانتی‌متر باشد.
اما درباره‌ی ارزش و اهمیت قلم باید گفت که پروردگار متعال در قرآن مجید به قلم و آنچه بنگارد سوگند یاد کرده است. خاقانی شروانی در این رابـ*ـطه تحلیل زیبایی بر آیه‌ی شریفه‌ی «ن وَالقلمِ و ما يسطرون» دارد:

ماه و سر انگشت خلق، این چو قلم آن چو نونخلق چو طفلان نو، شاد به «ن والقلم»
مولانا جلال الدین محمد بلخی نیز آیه شریفه «ن و القلم وما يسطرون» را در این شعر حل کرده:
گر چو نونی در رکوع و چون قلم اندر سجودپس تو چون «نون و قلم»، پیوند با «مایسطرون»
و حافظ شیرین سخن گفته است:
قلم را آن زبان نبود که سر عشق گوید بازورای حد تقریر است شرح آرزومندی
دوات (مِحبَره)
ظرفی است فلزی از جنس نقره یا برنز که لیقه و مرکب را در آن جای دهند، و در قدیم به آن محبره می‌گفتند. اکنون از شیشه‌های کوچک دهانه گشاد و کم‌عمق برای دوات استفاده می‌کنند. کم‌عمق بودن دوات از این روست که هنگام مرکب‌برداری بتوان سر قلم را دید و به اندازه مرکب برداشت. باید در دوات ليقه قرار داد و بهتر است پس از فراغت از کتابت درِ دوات را ببندند تا از خشک شدن و ورود گرد و غبار و فاسد شدن مرکب جلوگیری به عمل آید.
مرکب
مواد تشکیل دهنده‌ی مرکب خوشنویسی عبارت‌اند از: دوده، صمغ، زاج، مازو، صبر، نیل، زعفران، افتیمون و پوست گردكان سبز که نوع خشک آن را با آب محلول می‌کنند و پس از ساخته شدن با آن می‌نویسند. بهترین مرکب آن است که سیاه و کم برق بوده و کاملا جریان داشته، و ناخالصی در آن وجود نداشته باشد، تا یکنواخت و روان بر کاغد بنشیند. همچنین کشش مرکب باید خوب و راحت باشد، و در مدات و جاهایی که قلم نیاز به حرکت مداوم دارد به همراه قلم بیاید. مرکب باید طبیعی باشد و به تفصیلی که گفته خواهد شد، ساخته شود و از مرکب‌های رسم و مرکب‌های شیمیایی نباید استفاده کرد، و از مرکب‌های رنگی (مانند جوهر گردو، مرکب‌های تهیه شده از رنگ‌های گیاهی و ...) چنانچه طبیعی و روان باشد، می‌توان استفاده نمود.
طریقه‌ی ساخت مرکب
«مواد لازم برای ساختن مرکب عبارت‌اند از: ۵۰ گرم دوده‌ی چربی گرفته، ۲۰۰ گرم صمغ عربی، ۲۰۰ گرم زاج سیاه، ۶۰۰ گرم مازو، دو و نیم گرم زعفران، دو دانگ صبر، ده گرم افتیمون، ۵۰ گرم پوست گردکان سبز و ده گرم نیل.
۲۰۰ گرم صمغ در آب حل نموده تا چون عسل شهد شود، آن‌گاه دوده را در ظرفی ریخته و چهار دانگ از صمغ را به ظرف دوده اضافه کرده آن مقدار کف بمالند که آن دوده کشته شود؛ سپس دو دانگ دیگر صمغ را یک برابر آب اضافه کرده تا روان‌تر شود، و آن را در ظرف ریزند و با آن دوده ترکیب کنند چنان که بتوان آن را در شیشه ریخت (مقداری از شیشه باید خالی باشد)، سر آن را محکم بسته و آن قدر آن را تکان دهند تا کاملا آمیخته شود، هر چه بیشتر تکان داده شود، صلایه بیشتر خواهد یافت (حداقل ده روز باید آن را تکان داد). سپس ۲۰۰ گرم زاج سیاه را در آب حل کرده تا گداخته شود و صاف کنند، و بعد ۴۰۰ گرم مازو را خرد کرده و با دو و نیم گرم زعفران و دو دانگ صبر و ده گرم افتیمون و ۵۰ گرم پوست گردكان سبز و ده گرم نیل در یک و نیم لیتر آب جوشانده تا نصف شود، و آن را صاف کنند و از آن آب زاج اندک اندک بر او بیفزایند و به قلم تجربه کنند تا به اعتدال درآید و رنگ آن مناسب شود، و این را نیز اگر مقداری صمغ بر آن اضافه کنند، مرکبی فریسه خواهد بود، و باید دانست که زاج زیاد نباشد که مرکب را می‌سوزاند، و نيز صمغ و دوده خیلی غلیظ نباشد که اگر این چنین باشد قبول لَت نکند، و هر چه تکان دهند صلایه نخواهد یافت. این نوع مرکب ساختن نسبت به مرکب‌هایی که در هاون ساییده می‌‌شوند، فواید زیادی دارد، یکی آنکه از گرد و خاک محفوظ است (چون درون شیشه است)، دیگر آنکه همه مرکب به یک نوع صلایه می‌یابد، بر خلاف هاون که بعضی صلایه می‌یابد.»
پایان
منبع:هنریاب


انواع خط در هنر خوشنویسی ایرانی

 
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا