خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

paria.m

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
15/12/20
ارسال ها
253
امتیاز واکنش
7,222
امتیاز
213
محل سکونت
your heart
زمان حضور
24 روز 11 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع
کلیات گرایش‌های فرهنگی و هنری
با روی کار آمدن امیر مبارزالدين محمد و در اختیار گرفتن قدرت در منطقه فارس و کرمان و یزد و اصفهان و سواحل ایران سـ*ـیاست ایرانگرایی اینجویان از این مناطق رخت بر بست و به جای آن نوعی سـ*ـیاست مذهبی اسلامی - ایرانی پیگیری شد.
البته گفتنی است که اینجویان هم سـ*ـیاست مذهبی را فراموش نکرده بودند و به هر حال همبسته اعتقادات اسلامی منطقه بودند ولی چیزی که بیشتر نمود و جلوه داشت، بزرگنمایی شوکت و عظمت پیش از اسلام ایران و نوعی سـ*ـیاست باستانگرایی بود که پیش از آنها در زمان آل بویه دوره عضدالدوله و حتی در روزگار ایلخانان زمان ابوسعید با وزارت غیاث الدین محمد فرزند خواجه رشیدالدین فضل‌الله چهره نموده بود.
گفتنی است که پس از ورود اسلام به ایران، مشروعیت حکومت‌ها همواره از مهمترین مسائل نظری حاکمان به شمار می‌رفت. این مسأله به ویژه از زمانی شروع شد که حکومت‌های مستقل ایرانی در مقابل خلافت عباسی سر برآوردند و دم از استقلال زدند. سامانیان برای حل معضل مشروعیت حکومتشان به تبارگرایی متوسل شدند و خود را از بازماندگان بهرام چوبین، جنگاور قهرمان دوران ساسانی، اعلام کردند و البته ارتباط با خلافت عباسی را هم مغفول نگذاشتند.
آل بویه خود را از نظر نسبت به شاهان پیش از اسلام وصل نکردند، ولی همت خود را بر احیای سلطنت پیش از اسلام ایران به کار انداختند و در این قلمرو به موفقیت‌هایی هم دست یافتند. غزنویان با رگ و ریشه ترکانه به خلافت عباسی روی آوردند و مشروعیت حکومت خود را از آن دریافت کردند. تا اینکه سلجوقیان وارد صحنه سـ*ـیاست ایران و جهان اسلام شدند. آنها نیز با معضل مشروعیت حکومت خود مواجه بودند.
از همان اوان ورود آنها به جهان ایرانی شماری از خاندان‌های دیوانی ایران در کنار آنان قرار گرفتند و امور دیوانی و تشکیلات و وزارت آنها را عهده‌دار شدند. این خاندان‌ها، به طور نظری، دلبسته نظریه پیش از اسلام ایران بودند و اعتقاد داشتند که سلطان دارای فره ایزدی است و یکی از خصوصیاتش ایجاد عدالت در بین رعایاست. در حقیقت سـ*ـیاست‌نامه خواجه نظام‌الملک مبتنی بر این نظریه با امعان نظر به فرهنگ موجود اسلامی جامعه است. نصيحة الملوک غزالی هم تا حدودی حامل چنین پیامی است، منتها نظریه اسلامی خلافت آن سنگینی بیشتری دارد.
به هر تقدیر، در دوره سلجوقیان دو نظریه سـ*ـیاسی - مذهبی خلافت و سلطنت مطرح بود و بعضی از اندیشه‌وران همچون غزالی و ماوردی و نظام الملک و دیگران در پی سازش این دو نظریه برآمدند تا از اختلاف و تشنج بین خلیفه و سلطان بکاهند. طبق نظریه آنها، خلیفه می‌بایست سلطان را که قدرت دنیایی را در دست داشت، تأیید می‌کرد و با فرستادن خلعت و منشور شاهانه قدرت او را مشروع می‌ساخت.
در عوض سلطان هم خليفه را که قدرت روحانی در اختیارش بود، تأیید و از بی احترامی به حیطه قدرت او پرهیز می‌کرد. بدین ترتیب، خلافت مشروعیت سلطنت را تأمین می‌کرد و سلطنت هم پاسدار قلمرو خلافت می‌شد. اما تنش و ناسازگاری همچنان موجود بود و عملاً به درگیری‌هایی ختم می‌شد. سلطان اگر قوی می‌شد تلاش می‌کرد قدرت خلافت و تصمیم گیری‌های او را محدود کند و بالعکس در صورت ضعف سلطان، خلیفه چنین هدفی را دنبال می‌کرد.
هنگامی که قدرت سلجوقیان پس از سالیانی حکومت در ایران به تحلیل رفت و قدرت دیگری از ماوراءالنهر - خوارزمشاهیان - سر برآورد و پا جای پای سلجوقیان گذاشت، باز مسأله سلطنت و خلافت مطرح شد. خلیفه مقتدری چون الناصر لدين الله بر سر کار بود و سلطان توانمندی چون سلطان محمد خوارزمشاه. درگیری بین خلافت و سلطنت بر سر قدرت دنیوی، پای قدرت ثالثی را به میان کشید که نه به خلافت اعتقاد داشت و نه سلطنت: مغولان، یکی از عوامل (البته در بین عوامل دیگر) پیروزی مغولان در ایران و سرزمین‌های اسلامی اختلاف بین این دو نهاد قدرت بود.
به هر تقدیر، مغولان وارد سرزمین‌های اسلامی شدند و در خلال زمان، هر دو قدرت را ساقط کردند. با از بین رفتن خلافت عباسی در سال ۶۵۶ ه. ق خلاء قدرتی به لحاظ دینی در سرزمین‌های اسلامی پدیدار شد. شیعیان امامی به فعالیت خود افزودند تا بلکه جای این خلاء را دست کم در ایران پر کنند و به موفقیت‌هایی هم دست یافتند.


کلیات گرایش‌های فرهنگی و هنری

 

paria.m

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
15/12/20
ارسال ها
253
امتیاز واکنش
7,222
امتیاز
213
محل سکونت
your heart
زمان حضور
24 روز 11 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع
اهل سنت نیز بیکار ننشستند و برای حفظ نظریه خلافت کوشیدند. گفتنی است که ایلخانان از اواخر سده هفتم هجری قمری به ناگزیر به تعالیم و شریعت اسلامی روی آوردند و این مسأله به خصوص از دوره غازان خان شدت بیشتری گرفت.
اما اسلامی که آنها پذیرفتند فاصله زیادی با اسلام دوره خلافت عباسی داشت و اسلام اهل سنت با گرایش و احترام به باورها و اعتقادات اهل تشیع بود و این به ویژه در سرزمین ایران بیشتر تحقق یافت. نکته دیگر اینکه شماری از دیوانیان ایرانی که به خدمت مغولان درآمده بودند و تشکیلات وزارت و مالیات و امور کشوری آنها را در اختیار داشتند برای تقابل با گرایش‌های مغولی مغولان به احیای سنن و آداب ایران پیش از اسلام مبادرت ورزیدند، به ویژه نباید فراموش کرد که با از بین رفتن خلافت عباسی، نیروهای معتقد به افکار و اندیشه‌های پیش از اسلام ایران، قوتی در خور گرفته بودند و در کسوت اسلامی به تبلیغ تعالیم زردشتی و مزدکی و مانوی و غیره مشغول بودند. تجلی این نوع افکار و اندیشه‌ها را می‌توان در رونق اندیشه مزدکی در دوره ایلخانان به رهبری پیر يعقوب باغبانی و جنبش حروفیه در دوره تیموریان بازیافت.
پس از برافتادن ایلخانان، اندیشه‌های سـ*ـیاسی - مذهبی موجود در جامعه به نوعی در بین سلسله‌های محلی جلوه یافت. سربداران و مرعشیان و آل کيا مدافع اندیشه سـ*ـیاسی - مذهبی تشیع شدند؛ آل کرت هوادار خلافت و سلطنت هر دو بودند، آل اینجو در پی تبلیغ تعالیم اندیشه‌های سـ*ـیاسی پیش از اسلام ایران برآمدند؛ آل جلایر در بین دو نظریه سـ*ـیاسی امامت و خلافت در نوسان بودند و به امامت از نوع سلطنت ایرانی گرایش کلی داشتند؛ آل مظفر هم با احیای تعالیم اسلامی از نوع سنت در پی احیای خلافت عباسی برآمدند تا بر حکومت خود مشروعیت ببخشند.
اشاره کردیم که امیر مبارزالدين محمد پس از پیروزی در منطقه پیکی نزد یکی از بازماندگان مستعصم بالله، آخرین خلیفه عباسی، در مصر فرستاد و با او بیعت کرد و فرزند او، شاه شجاع، هم با همة آزاداندیشی در قلمرو اندیشه‌های مذهبی، سرانجام همچون پدر با بازمانده خلافت عباسی در مصر بیعت کرد تا حکومت خود را از نظر سـ*ـیاسی - مذهبی مشروع سازد. از اینها گذشته، تعلیمات دوران کودکی او طوری بود که بیشتر به جنبه‌های عربی گرایش داشت تا ایرانی.
به گفته معین الدین یزدی که سمت معلمی او را داشت از همان دوران کودکی کلام الله مجید را حفظ کرد و به «اکتساب لطايف عربی و تعليم فواید تحریر» پرداخت و به درجه‌ای رسید که «هشت بیت عربی به یک نوبت یاد می‌گرفت و نظم و نثر تازی و فارسی و مکتوبات و رسائل او در طرف عراق» شهرتی یافت. او همواره علمای عصر و فضلای دهر را مورد ملاطفت قرار می‌داد. شعر به عربی و فارسی می‌سرود و در علوم و معارف به درجه‌ای رسید که فضلا و علما در مجلس او ظاهر می‌شدند و از لطایف او لـ*ـذت می‌بردند.
طبیعی است که رویکردهای فرهنگی شخصی شاه شجاع در کتاب‌آرایی و تصویرگری و تذهیب دوره آل مظفر تأثیری درخور داشت. در این دوره بیشتر نسخه‌هایی کتاب‌آرایی شد که از نظر محتوا بر امور اخلاقی و مذهبی مبتنی بودند. یکی از زیباترین نسخه‌های مصور کلیله و دمنه از این دوره باقیمانده است. گفتنی است کتاب‌آرایی شاهنامه در این دوره سنتی پیدا کرده بود که حکمرانان بدان سنت گردن می‌نهادند و کتاب‌آرایی آن را در زمره برنامه‌های هنری خود قرار می‌دادند. شاهنامه سال ۷۷۱ ه. ق از جمله این موارد بوده که از دوره شاه شجاع به دست ما رسیده است.
برنامه‌های بناسازی آل مظفر هم در جهت تقویت اندیشه‌های مذهبی‌شان بود. مسجد جامع کرمان از یادگارهای این دوره است که امیر مبارزالدین محمد دستور ساخت آن را صادر کرد. تاریخ بنا سال ۷۵۰ ه. ق است. عمادالدین احمد برادر شاه شجاع هم مسجد پامنار را در سال ۷۹۳ ه. ق ساخت. در کرمان و یزد و شیراز هم به دستور سلاطين آل مظفر دارالسیاده‌ها و مدارسی ساخته شد. بیشتر علمای این دوره در فنون مختلف از جمله قرائت و تفسیر قرآن، علم و حدیث، فقه و اصول و کلام دست داشتند و مقام و قضاوت از آن آنها بود و شماری از آنها در مدارس تدریس می‌کردند. به تعبير حمدالله مستوفی مجموع خانقاه‌ها و مدارس و مساجد و ابواب الخیری که ارباب ثروت و قدرت در شیراز ساخته بودند از پانصد بیشتر بود.
دوره آل مظفر، روی هم رفته، دوره اعتلای شعر و ادب فارسی است. شاعرانی چون خواجه حافظ، عبید زاکانی، خواجوی کرمانی، عماد فقیه و حتی سلمان ساوجی در کنف حمایت سلاطین این سلسله، به خصوص شاه شجاع، بودند و غزل عرفانی و غنایی را به اوج کمال خود رساندند.

پایان
منبع:هنریاب


کلیات گرایش‌های فرهنگی و هنری

 
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا