- عضویت
- 15/12/20
- ارسال ها
- 253
- امتیاز واکنش
- 7,222
- امتیاز
- 213
- محل سکونت
- your heart
- زمان حضور
- 24 روز 11 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع
نفود شیوههای اروپایی در نگارگری ایرانی
کناره گیری شاه سلطان حسین از سلطنت، یک دوره بی ثباتی و تجزیه را در پی داشت که تنها با فروپاشی حکومت ایلخانان قابل قیاس است. هر چند افاغنه بخش هایی از ایران را زیر سلطه خود داشتند، ولی دودمان صفوی را به کلی از میان نبردند، بنابراین در سال ۱۱۳۵ ه. ق. یکی از شاهزادگان صفوی با عنوان شاه طهماسب دوم در مازندران ادعای سلطنت کرد.
این ادعا به هیج عنوان سلسلهٔ صفوی را احیا نکرد، ولی موجب ظهور یکی از سرداران سلحشور طوایف قزلباش، به نام نادرقلی افشار شد که به زودی زمام امور را در دست گرفت. نادرقلی تا سال ۱۱۴۳ افاغنه را از ایران بیرون راند و به تهاجماتی دست زد که مهمترین آنها فتح دهلی در سال ۱۱۵۲ ه. ق. بود. فتح دهلی که با چپاول های گسترده ای همراه بود شامل غارت میلیونها پوند جواهرات سلطنتی و تـ*ـخت طاووس مشهور امپراتوران گورکانی هند بود. نادرقلی که در سال ۱۱۴۸ خود را پادشاه خواند تا سال ۱۱۵۲ به لشکرکشی های خود ادامه داد و مشهد را به عنوان پايتخت خود برگزید.
متأسفانه نادرشاه در ادارهٔ امور غیرنظامی فرد نالایقی بود، به صورتی که حتی حامیان و نزدیکانش تاب تحمل مالیات های سنگین و شیوه های استبدادی وی را نداشتند. بنابراین در ۱۱۶۰ ه. ق. موجبات قتل وی را فراهم نموده و دوباره مملکت دستخوش آشوب شد. ده سال پس از مرگ نادر، سردار محلی دیگری به نام کریمخان زند خود را به یکی از امرای وابسته صفوی نزدیک کرد و به مدارج مهم سـ*ـیاسی ارتقا یافت. کریمخان برای تحکیم موقعیت خود دست طوایف دیگر نظیر بختیاری ها و یکی دیگر از تیره های قزلباش یعنی قاجار را از دولت کوتاه کرد. کریمخان برخلاف نادرشاه از مقرش در شیراز، لشکرکشی و کشورگشایی را کنار نهاد و به تقویت دولت در داخل کشور پرداخت. هر چند کریمخان بسیاری از نابسامانی ها و خرابی هایی را که افاغنه و نادرشاه به ایران وارد ساخته بودند، ترمیم کرد ولی با مرگش در سال ۱۱۹۳ ه. ق، ایران دوباره دستخوش آشوب شد.
آقامحمد خان پسر یکی از رقبای کریمخان از ایل قاجاریکی از قوی ترین این مدعیان بود. او که توسط نیروهای زندیه اخته و زندانی شده بود به تلافی قتل پدر، آخرین پادشاه سلسلهٔ زندیان را در جنوب به قتل رساند و آخرین سردار افشاریه را در مشهد از میان برداشت. او نیز در سال ۱۲۱۱ به قتل رسید و پسر برادرش فتحعلی شاه به جای وی صاحب سلطنت شد و این گونه سلسلهٔ قاجار پا گرفت. فتحعلی شاه (۱۲۵۰-۱۲۱۲) در مدت زمامداری اش برخلاف عموی سختگیر و بیمارش، رعایت اعتدال را می کرد. دشمن اصلی در این دوره از سوی ناحیهٔ دیگری یعنی اروپا بود. سـ*ـیاست توسعه طلبانه روسیه نه تنها موجب از دست رفتن گرجستان و بخش هایی از ارمنستان شد، بلکه امتیازات تجاری و مرزی دیگری کسب کرد که موجب تضعیف بیشتر اقتصاد ایران شد.
جانشین فتحعلی شاه، نوه اش محمدشاه بود که در سال ۱۲۵۰ ه. ق. به تـ*ـخت سلطنت نشست و تا سال ۱۲۶۴ ه. ق. زمام امور را در دست داشت. هرچند او در جهت رفاه و امنیت کشور اقداماتی کرد، ولی او نیز از تهدیدات توسعه طلبانه روس ها و انگلیسی ها که تلاش داشتند خليج فارس و هندوستان را زیر سلطهٔ خود داشته باشند، در امان نبود. رقابت میان روسیه و انگلستان در زمان سلطنت ناصرالدین شاه (۱۳۱۴-۱۲۶۴ ه. ق.) شدت یافت و از نظر اقتصادی و فرهنگی کشور تحت نفوذ بیشتر خارجیان قرار گرفت. خود شاه در سال ۱۲۸۹ به اروپا سفر کرد و در دو سفر بعدی به شدت تحت تأثیر پیشرفت های صنعتی و دیگر جاذبه های غربی و نیز اخلاق و منش اروپایی ها قرار گرفت.
با وجودی که ناصرالدین شاه می دانست سپردن امتیازات به روسیه و انگلستان به سود کشور نیست، با این حال از ورود افکار و اجناس اروپایی استقبال می کرد. مسائل ساده اقتصادی و نیز غرب ستیزی و انباشته شدن بازارهای ایرانی از اجناس اروپایی و فراهم آمدن فرصت های بسیار برای خارجیان، موجبات رنجش روحانیت شیعی و بازرگانان شد. مظفرالدین شاه (۱۳1۴-۱۳2۴ ه. ق.) جانشین مسرف ناصرالدین شاه، در طول سلطنتش تنها به تشدید این روند کمک کرد و موجبات ایجاد انقلاب مشروطه را فراهم آورد. در سال ۱۳۲۴ قانون اساسی جدید
تدوين شد که در آن مجلس نمایندگان پیش بینی شده بود. اگرچه دودمان قاجار به مدت هشت سال دیگر در ایران سلطنت کرد، ولی ایران و همراه با آن هنر این کشور از سال ۱۳۲۴ ه. ق. (۱۹۰۶ م) به دنیای نوین پیوست. مسلماً بسیاری از سنت های پایدار به جا ماندند و تعارض میان سنت پرستی و تجدد و ایجاد ارتباط با جامعه بین الملل از یک سو و نیز انزوای سـ*ـیاسی و فرهنگی از سوی دیگر موضوعی است که از همان زمان آغاز و تا به امروز در ایران استمرار داشته است.
در ایران تحقیق در زمینهٔ نگارگری در سدهٔ دوازدهم - و نیز سدهٔ سیزدهم ه.ق - به لحاظ عدم امکان دسترسی به نمونه های درخشانی که در مجموعه های ایرانی قرار دارند، همواره مشکل آفرین بوده است. با این وجود، محققان ایرانی پیوستگی شیوهٔ نگارگری اواخر دوره صفوی را با سبک قاجار محرز دانسته اند. نخست، تأثیرپذیری از شیوه های اروپایی است که از اواخر سدهٔ یازدهم هجری قمری آغاز شده بود و توسط فرزندان و نوادگان همان هنرمندان استمرار یافت، مانند تداوم شیوهٔ نگارگری محمد زمان توسط پسرش محمدعلی همچنین شیوه های دیگر نقاشی نظیر شیوه رنگ و روغن که از اواخر سدهٔ یازدهم آغاز شده بود و همچنین تزئینات لاکی در قالب قلمدان ها و جلدهای منقوش که تا قرن دوازدهم، اما نه به وسعت قرن سیزدهم، ادامه داشت.
کناره گیری شاه سلطان حسین از سلطنت، یک دوره بی ثباتی و تجزیه را در پی داشت که تنها با فروپاشی حکومت ایلخانان قابل قیاس است. هر چند افاغنه بخش هایی از ایران را زیر سلطه خود داشتند، ولی دودمان صفوی را به کلی از میان نبردند، بنابراین در سال ۱۱۳۵ ه. ق. یکی از شاهزادگان صفوی با عنوان شاه طهماسب دوم در مازندران ادعای سلطنت کرد.
این ادعا به هیج عنوان سلسلهٔ صفوی را احیا نکرد، ولی موجب ظهور یکی از سرداران سلحشور طوایف قزلباش، به نام نادرقلی افشار شد که به زودی زمام امور را در دست گرفت. نادرقلی تا سال ۱۱۴۳ افاغنه را از ایران بیرون راند و به تهاجماتی دست زد که مهمترین آنها فتح دهلی در سال ۱۱۵۲ ه. ق. بود. فتح دهلی که با چپاول های گسترده ای همراه بود شامل غارت میلیونها پوند جواهرات سلطنتی و تـ*ـخت طاووس مشهور امپراتوران گورکانی هند بود. نادرقلی که در سال ۱۱۴۸ خود را پادشاه خواند تا سال ۱۱۵۲ به لشکرکشی های خود ادامه داد و مشهد را به عنوان پايتخت خود برگزید.
متأسفانه نادرشاه در ادارهٔ امور غیرنظامی فرد نالایقی بود، به صورتی که حتی حامیان و نزدیکانش تاب تحمل مالیات های سنگین و شیوه های استبدادی وی را نداشتند. بنابراین در ۱۱۶۰ ه. ق. موجبات قتل وی را فراهم نموده و دوباره مملکت دستخوش آشوب شد. ده سال پس از مرگ نادر، سردار محلی دیگری به نام کریمخان زند خود را به یکی از امرای وابسته صفوی نزدیک کرد و به مدارج مهم سـ*ـیاسی ارتقا یافت. کریمخان برای تحکیم موقعیت خود دست طوایف دیگر نظیر بختیاری ها و یکی دیگر از تیره های قزلباش یعنی قاجار را از دولت کوتاه کرد. کریمخان برخلاف نادرشاه از مقرش در شیراز، لشکرکشی و کشورگشایی را کنار نهاد و به تقویت دولت در داخل کشور پرداخت. هر چند کریمخان بسیاری از نابسامانی ها و خرابی هایی را که افاغنه و نادرشاه به ایران وارد ساخته بودند، ترمیم کرد ولی با مرگش در سال ۱۱۹۳ ه. ق، ایران دوباره دستخوش آشوب شد.
آقامحمد خان پسر یکی از رقبای کریمخان از ایل قاجاریکی از قوی ترین این مدعیان بود. او که توسط نیروهای زندیه اخته و زندانی شده بود به تلافی قتل پدر، آخرین پادشاه سلسلهٔ زندیان را در جنوب به قتل رساند و آخرین سردار افشاریه را در مشهد از میان برداشت. او نیز در سال ۱۲۱۱ به قتل رسید و پسر برادرش فتحعلی شاه به جای وی صاحب سلطنت شد و این گونه سلسلهٔ قاجار پا گرفت. فتحعلی شاه (۱۲۵۰-۱۲۱۲) در مدت زمامداری اش برخلاف عموی سختگیر و بیمارش، رعایت اعتدال را می کرد. دشمن اصلی در این دوره از سوی ناحیهٔ دیگری یعنی اروپا بود. سـ*ـیاست توسعه طلبانه روسیه نه تنها موجب از دست رفتن گرجستان و بخش هایی از ارمنستان شد، بلکه امتیازات تجاری و مرزی دیگری کسب کرد که موجب تضعیف بیشتر اقتصاد ایران شد.
جانشین فتحعلی شاه، نوه اش محمدشاه بود که در سال ۱۲۵۰ ه. ق. به تـ*ـخت سلطنت نشست و تا سال ۱۲۶۴ ه. ق. زمام امور را در دست داشت. هرچند او در جهت رفاه و امنیت کشور اقداماتی کرد، ولی او نیز از تهدیدات توسعه طلبانه روس ها و انگلیسی ها که تلاش داشتند خليج فارس و هندوستان را زیر سلطهٔ خود داشته باشند، در امان نبود. رقابت میان روسیه و انگلستان در زمان سلطنت ناصرالدین شاه (۱۳۱۴-۱۲۶۴ ه. ق.) شدت یافت و از نظر اقتصادی و فرهنگی کشور تحت نفوذ بیشتر خارجیان قرار گرفت. خود شاه در سال ۱۲۸۹ به اروپا سفر کرد و در دو سفر بعدی به شدت تحت تأثیر پیشرفت های صنعتی و دیگر جاذبه های غربی و نیز اخلاق و منش اروپایی ها قرار گرفت.
با وجودی که ناصرالدین شاه می دانست سپردن امتیازات به روسیه و انگلستان به سود کشور نیست، با این حال از ورود افکار و اجناس اروپایی استقبال می کرد. مسائل ساده اقتصادی و نیز غرب ستیزی و انباشته شدن بازارهای ایرانی از اجناس اروپایی و فراهم آمدن فرصت های بسیار برای خارجیان، موجبات رنجش روحانیت شیعی و بازرگانان شد. مظفرالدین شاه (۱۳1۴-۱۳2۴ ه. ق.) جانشین مسرف ناصرالدین شاه، در طول سلطنتش تنها به تشدید این روند کمک کرد و موجبات ایجاد انقلاب مشروطه را فراهم آورد. در سال ۱۳۲۴ قانون اساسی جدید
تدوين شد که در آن مجلس نمایندگان پیش بینی شده بود. اگرچه دودمان قاجار به مدت هشت سال دیگر در ایران سلطنت کرد، ولی ایران و همراه با آن هنر این کشور از سال ۱۳۲۴ ه. ق. (۱۹۰۶ م) به دنیای نوین پیوست. مسلماً بسیاری از سنت های پایدار به جا ماندند و تعارض میان سنت پرستی و تجدد و ایجاد ارتباط با جامعه بین الملل از یک سو و نیز انزوای سـ*ـیاسی و فرهنگی از سوی دیگر موضوعی است که از همان زمان آغاز و تا به امروز در ایران استمرار داشته است.
در ایران تحقیق در زمینهٔ نگارگری در سدهٔ دوازدهم - و نیز سدهٔ سیزدهم ه.ق - به لحاظ عدم امکان دسترسی به نمونه های درخشانی که در مجموعه های ایرانی قرار دارند، همواره مشکل آفرین بوده است. با این وجود، محققان ایرانی پیوستگی شیوهٔ نگارگری اواخر دوره صفوی را با سبک قاجار محرز دانسته اند. نخست، تأثیرپذیری از شیوه های اروپایی است که از اواخر سدهٔ یازدهم هجری قمری آغاز شده بود و توسط فرزندان و نوادگان همان هنرمندان استمرار یافت، مانند تداوم شیوهٔ نگارگری محمد زمان توسط پسرش محمدعلی همچنین شیوه های دیگر نقاشی نظیر شیوه رنگ و روغن که از اواخر سدهٔ یازدهم آغاز شده بود و همچنین تزئینات لاکی در قالب قلمدان ها و جلدهای منقوش که تا قرن دوازدهم، اما نه به وسعت قرن سیزدهم، ادامه داشت.
نفود شیوههای اروپایی در نگارگری ایرانی
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com