خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

paria.m

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
15/12/20
ارسال ها
253
امتیاز واکنش
7,222
امتیاز
213
محل سکونت
your heart
زمان حضور
24 روز 11 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع
نفود شیوه‌های اروپایی در نگارگری ایرانی
کناره گیری شاه سلطان حسین از سلطنت، یک دوره بی ثباتی و تجزیه را در پی داشت که تنها با فروپاشی حکومت ایلخانان قابل قیاس است. هر چند افاغنه بخش هایی از ایران را زیر سلطه خود داشتند، ولی دودمان صفوی را به کلی از میان نبردند، بنابراین در سال ۱۱۳۵ ه. ق. یکی از شاهزادگان صفوی با عنوان شاه طهماسب دوم در مازندران ادعای سلطنت کرد.
این ادعا به هیج عنوان سلسلهٔ صفوی را احیا نکرد، ولی موجب ظهور یکی از سرداران سلحشور طوایف قزلباش، به نام نادرقلی افشار شد که به زودی زمام امور را در دست گرفت. نادرقلی تا سال ۱۱۴۳ افاغنه را از ایران بیرون راند و به تهاجماتی دست زد که مهمترین آنها فتح دهلی در سال ۱۱۵۲ ه. ق. بود. فتح دهلی که با چپاول های گسترده ای همراه بود شامل غارت میلیونها پوند جواهرات سلطنتی و تـ*ـخت طاووس مشهور امپراتوران گورکانی هند بود. نادرقلی که در سال ۱۱۴۸ خود را پادشاه خواند تا سال ۱۱۵۲ به لشکرکشی های خود ادامه داد و مشهد را به عنوان پايتخت خود برگزید.
متأسفانه نادرشاه در ادارهٔ امور غیرنظامی فرد نالایقی بود، به صورتی که حتی حامیان و نزدیکانش تاب تحمل مالیات های سنگین و شیوه های استبدادی وی را نداشتند. بنابراین در ۱۱۶۰ ه. ق. موجبات قتل وی را فراهم نموده و دوباره مملکت دستخوش آشوب شد. ده سال پس از مرگ نادر، سردار محلی دیگری به نام کریمخان زند خود را به یکی از امرای وابسته صفوی نزدیک کرد و به مدارج مهم سـ*ـیاسی ارتقا یافت. کریمخان برای تحکیم موقعیت خود دست طوایف دیگر نظیر بختیاری ها و یکی دیگر از تیره های قزلباش یعنی قاجار را از دولت کوتاه کرد. کریمخان برخلاف نادرشاه از مقرش در شیراز، لشکرکشی و کشورگشایی را کنار نهاد و به تقویت دولت در داخل کشور پرداخت. هر چند کریمخان بسیاری از نابسامانی ها و خرابی هایی را که افاغنه و نادرشاه به ایران وارد ساخته بودند، ترمیم کرد ولی با مرگش در سال ۱۱۹۳ ه. ق، ایران دوباره دستخوش آشوب شد.
آقامحمد خان پسر یکی از رقبای کریمخان از ایل قاجاریکی از قوی ترین این مدعیان بود. او که توسط نیروهای زندیه اخته و زندانی شده بود به تلافی قتل پدر، آخرین پادشاه سلسلهٔ زندیان را در جنوب به قتل رساند و آخرین سردار افشاریه را در مشهد از میان برداشت. او نیز در سال ۱۲۱۱ به قتل رسید و پسر برادرش فتحعلی شاه به جای وی صاحب سلطنت شد و این گونه سلسلهٔ قاجار پا گرفت. فتحعلی شاه (۱۲۵۰-۱۲۱۲) در مدت زمامداری اش برخلاف عموی سختگیر و بیمارش، رعایت اعتدال را می کرد. دشمن اصلی در این دوره از سوی ناحیهٔ دیگری یعنی اروپا بود. سـ*ـیاست توسعه طلبانه روسیه نه تنها موجب از دست رفتن گرجستان و بخش هایی از ارمنستان شد، بلکه امتیازات تجاری و مرزی دیگری کسب کرد که موجب تضعیف بیشتر اقتصاد ایران شد.
جانشین فتحعلی شاه، نوه اش محمدشاه بود که در سال ۱۲۵۰ ه. ق. به تـ*ـخت سلطنت نشست و تا سال ۱۲۶۴ ه. ق. زمام امور را در دست داشت. هرچند او در جهت رفاه و امنیت کشور اقداماتی کرد، ولی او نیز از تهدیدات توسعه طلبانه روس ها و انگلیسی ها که تلاش داشتند خليج فارس و هندوستان را زیر سلطهٔ خود داشته باشند، در امان نبود. رقابت میان روسیه و انگلستان در زمان سلطنت ناصرالدین شاه (۱۳۱۴-۱۲۶۴ ه. ق.) شدت یافت و از نظر اقتصادی و فرهنگی کشور تحت نفوذ بیشتر خارجیان قرار گرفت. خود شاه در سال ۱۲۸۹ به اروپا سفر کرد و در دو سفر بعدی به شدت تحت تأثیر پیشرفت های صنعتی و دیگر جاذبه های غربی و نیز اخلاق و منش اروپایی ها قرار گرفت.
با وجودی که ناصرالدین شاه می دانست سپردن امتیازات به روسیه و انگلستان به سود کشور نیست، با این حال از ورود افکار و اجناس اروپایی استقبال می کرد. مسائل ساده اقتصادی و نیز غرب ستیزی و انباشته شدن بازارهای ایرانی از اجناس اروپایی و فراهم آمدن فرصت های بسیار برای خارجیان، موجبات رنجش روحانیت شیعی و بازرگانان شد. مظفرالدین شاه (۱۳1۴-۱۳2۴ ه. ق.) جانشین مسرف ناصرالدین شاه، در طول سلطنتش تنها به تشدید این روند کمک کرد و موجبات ایجاد انقلاب مشروطه را فراهم آورد. در سال ۱۳۲۴ قانون اساسی جدید
تدوين شد که در آن مجلس نمایندگان پیش بینی شده بود. اگرچه دودمان قاجار به مدت هشت سال دیگر در ایران سلطنت کرد، ولی ایران و همراه با آن هنر این کشور از سال ۱۳۲۴ ه. ق. (۱۹۰۶ م) به دنیای نوین پیوست. مسلماً بسیاری از سنت های پایدار به جا ماندند و تعارض میان سنت پرستی و تجدد و ایجاد ارتباط با جامعه بین الملل از یک سو و نیز انزوای سـ*ـیاسی و فرهنگی از سوی دیگر موضوعی است که از همان زمان آغاز و تا به امروز در ایران استمرار داشته است.
در ایران تحقیق در زمینهٔ نگارگری در سدهٔ دوازدهم - و نیز سدهٔ سیزدهم ه.ق - به لحاظ عدم امکان دسترسی به نمونه های درخشانی که در مجموعه های ایرانی قرار دارند، همواره مشکل آفرین بوده است. با این وجود، محققان ایرانی پیوستگی شیوهٔ نگارگری اواخر دوره صفوی را با سبک قاجار محرز دانسته اند. نخست، تأثیرپذیری از شیوه های اروپایی است که از اواخر سدهٔ یازدهم هجری قمری آغاز شده بود و توسط فرزندان و نوادگان همان هنرمندان استمرار یافت، مانند تداوم شیوهٔ نگارگری محمد زمان توسط پسرش محمدعلی همچنین شیوه های دیگر نقاشی نظیر شیوه رنگ و روغن که از اواخر سدهٔ یازدهم آغاز شده بود و همچنین تزئینات لاکی در قالب قلمدان ها و جلدهای منقوش که تا قرن دوازدهم، اما نه به وسعت قرن سیزدهم، ادامه داشت.


نفود شیوه‌های اروپایی در نگارگری ایرانی

 

paria.m

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
15/12/20
ارسال ها
253
امتیاز واکنش
7,222
امتیاز
213
محل سکونت
your heart
زمان حضور
24 روز 11 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع
دیوان های مصور تاریخی و نیز تک چهره نگاری به شیوهٔ محمدعلی و معاصرانش، برای برخی از حامیان آن ادامه یافت. هرچند سایه - روشن کاری افراطی در برخی از این آثار، کیفیتی خفه به آنها بخشیده است، ولی به هر تقدیر شناخت و بهره برداری آنان را از نور (از یک منبع مستقل و منفرد) برای بیان فضای سه بعدی محرفی می کند. در طول سدهٔ دوازدهم موضوع ها و ترکیب بندی های اروپایی بسیار مورد توجه بود و شاید دیوان ها و مرقعاتی که نادرشاه با خود از هند آورده بود - او چهارصد تا از این دیوان ها را به آستان قدس رضوی اهدا کرد - در این امر بی تأثیر نبوده است. در مجموع بذر نقاشی دورهٔ قاجار در سدهٔ دوازدهم ه. ق. هم فراهم بود، ولی ثبات سه دورهٔ طولانی فتحعلی شاه، محمدشاه و ناصرالدین شاه، لازم بود تا این بذر به برنشیند. بسیاری از نقاشی های رنگ و روغن دوره فتحعلی شاه و بعد از آن در دسترس اند.
اغلب این نگاره ها در قسمت فوقانی به صورت جناقی شکل گرفته اند تا برای تاقچه ها و دیوارهایی با همان شکل مناسب باشند. بسیاری از این نگاره ها با موضوع هایی نظیر آواز خوان ها و مجالس بزم و رزم برای قهوه خانه ها و مجموعه های شخصی ساخته می شدند. و چهره های شاهزادگان و موضوع های تاریخی برای کاخ های شخصی، نگارگر پرده «شاهزاده قجری و خدمه» تمام ویژگی های نقاشی های اوایل سدهٔ سیزدهم هجری را در خود جای داده است. بیان آزاد کوه ها و حالت های برگ درختان در دور دست و فضای تعریف نشدهٔ دشت پشت سر شاهزاده معرّف عمق در تصویر است. سایه روشن کاری روی چهره و دست ها نشان از آگاهی هنرمند نسبت به حجم پردازی است. با این وجود، نگاره مرکب از سطوحی است که از رنگ های درخشان، نوارهای تزئینی الماس، مروارید، زمرد و کمربند یاقوت نشان، بازوبند و حاشیه های زینتی تشکیل شده است.
اگرچه این پرده ها دارای جذابیت خاص هستند، حالت رو به رو نمای انـ*ـدام ها چیزی را فراتر از صورت ظاهر آنها نمایان نمی سازد. همان گونه که انتظار می رفت، طراحی در این دوره امکانات فزونتری از لحاظ بداهه سازی و ابتکار عمل برای هنرمندان فراهم می آورد. طراحی لعابی «حملهٔ سگ به گرگی که گوسفند گله را ربوده است» ممکن است که به اتفاق شناخته شده ای اشاره داشته باشد، اما بهانه ای است برای نشان دادن حرکت حیوانات و حالات متفاوتشان. نوع دیگری از طبیعت سازی در دورهٔ قاجار رایج بود که گل و بلبل نامیده می شد.
دنباله روهای آثار گل و مرغ شفیع عباسی و نیز آثار محمدباقر در سدهٔ دوازدهم، منبع این دسته از آثارند. این قسم ترکیب بندی ها برای مزین کردن دیوان ها و نیز جلدها، آینه ها و قلمدان های لاکی به کار گرفته می شد. با شروع نقاشی در ابعاد بزرگ و نیز ورود چاپ سنگی به ایران برخی از معتبرترین نگارگران سدهٔ سیزدهم به جلدهای لاکی و قلمدان سازی رو آوردند. یکی از این قلمدان ها با امضای «یا شاه نجف» و به تاریخ ۱۲۶۱، تلفیقی است از شیوه های قجری با مضمون های مسیحی، نگارگر نجف نه تنها یکی از سرآمدان قلمدان سازی لاکی در زمان خود بود بلکه از نسل هنرمندانی است که در نیمهٔ دوم سدهٔ سیزدهم بخش عمده ای از این حرفه را در زیر سلطهٔ خود داشتند.
ناصرالدین شاه از هر پدیدهٔ اروپایی، به ویژه هنرهای تجسمی و عکاسی، لـ*ـذت فراوان می برد. او در تهران مدرسهٔ دارالفنون را تأسیس کرد و مربیانی برای آموزش جوانان کشور از جمله عکاسی، از اروپا دعوت کرد. خود او عکاس توانایی بود و نه تنها از افراد خانواده سلطنتی عکس می گرفت بلکه چهره های بسیاری نیز از خود به جا گذاشته است. تأثیر عکاسی بر نگارگری دورهٔ قاجار امری بلامنازع است. در نگاره ای که خانزاد اسماعیل از ناصرالدین شاه ترسیم کرده است، شاه با همان کتی نشان داده است که در عکسی از همان دوره دیده می شود. در این نگاره نقوش زینتی لباس به همان ظرافت نقوش قالی به تصویر درآمده اند. اینگونه واقع نمایی، با نگاه مستقیم خالی از فروتنی شاه که تا قبل از دوره قاجار، در نگارگری امری غیرقابل تصور بود همسو شده است.
اگرچه چهره شاه چیزی بیش از صورت ظاهر وی را آشکار نمی سازد، اما چهره اش انسانی است نه یک چهرهٔ آرمانی، همچنین جزییات انـ*ـدام نظیر پا روی پا قرار دادن یا چسباندن انگشتان میانی به یکدیگر از ویژگی های فردی وی بوده است. کاناپهٔ قرمز رنگ مخملی، دیوار زرد روشن و پنجره های مات نشان از تمایلات اروپایی شاه در اواسط سدهٔ سیزدهم دارد. علاوه بر آن معرف دنیای بسته و بدون منفذی است که از سوی نیروهای مختلف، کشور و رهبر مورد تهاجم قرار می گیرد. نقاشی دوره قاجار، به نظر غربی های اواخر سدهٔ بیستم، عجیب و تا حدودی مضحک به نظر می آید. طبیعت بیجان، چهره پردازی، موضوع های تاریخی و مضمون های انجیلی در روی قلمدان ها و قاب آینه ها دیده می شود. سایه روشن کاری و تلاش در جهت به کار گرفتن پرسپکتیو به طور همزمان در فضایی که صرفاً دو بعدی است قابل تأمل است. ولی از دیدگاه هنرمندانی که این آثار را آفریدند، این طرز از بیان نشان از ابتکار عمل آنها را دارد که در عین حال به ذائقهٔ حامیانشان نیز خوش می آمد. بسیار عجیب می نماید که معیارهای زیبایی شناسی که حتی پیش از نخستین دیوان های مصوّر پدیدار شده بود به طور کلی در طول یک قرن از میان می رود. بنابراین، همچنان که در دوره های قبل تجربه شده بود، ایرانیان مواردی از شیوهٔ خارجی را که به مذاقشان خوش می آمد انتخاب و آن را در سنت خود ادغام کردند. تلفیق شیوه های کهنه و نو در دستان هنرمندان صاحب ذوق معاصر، منجر به شیوهٔ نقاشی متمایزی شد که کاملاً ایرانی بود.
پایان
منبع:هنریاب


نفود شیوه‌های اروپایی در نگارگری ایرانی

 
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا