- عضویت
- 15/12/20
- ارسال ها
- 253
- امتیاز واکنش
- 7,222
- امتیاز
- 213
- محل سکونت
- your heart
- زمان حضور
- 24 روز 11 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع
نگارگری ایران در دوره ترکامانان
پس از مرگ شاهرخ در سال ۸۵۰، میان بازماندگانش جنگ خانمان براندازی بر سر تصاحب قدرت آغاز شد. الغبیگ، حاکم خود مختار سمرقند بر هرات مسلط شد و هنرمندان آنجا را به سوی سمرقند گسیل داشت. هنوز دو سال از استیلای پر تشنج وی بر سرزمینهای تحت سلطه تیمور نگذشته بود که الغبیگ توسط پسرش عبداللطیف خلع ید شد. در سال ۸۵۲ الغبیگ اعدام و دوران آشفتهٔ دیگری آغاز گردید.
در سال ۸۵۴ عبداللطیف نیز کشته شد و کیان تیموریان، به مدت کوتاهی، به یکی از نوادههای شاهرخ، به نام ابوسعید و سپس به یکی دیگر از نوادههای تیمور، مهران شاه، سپرده شد. بیشتر اوقات سلطنت هجده سالهٔ ابوسعید صرف حفظ انسجام سرزمینهای آباء و اجدادی شد. مدت هشت سال تلاش کرد تا استیلای خود را بر هرات حفظ کند. بر ترکستان و خراسان تسلط داشت، ولی نفوذش بر مازندران و سیستان چندان مسجل نبود. اقوام قراقویونلو بر جنوب و غرب ایران تسلط داشتند و رهبرشان جهان شاه را در نبردی از پا درآورد. ابوسعید به تصور اینکه زمان برای استیلای مجدد تیموریان بر سرزمینهای شمال غربی مناسب است، به آذربایجان حمله کرد ولی برآورد وی از وضع موجود، اشتباه و موجب مرگ وی و از هم پاشیدگی بیشتر امپراتوری تیموری شد.
نواحی مختلف ایران مدتی در دست تیموریان و زمانی دیگر در اختیار ترکمانان بود و هنرمندان با توجه به حمایتی که از آنان میشد، هر زمان در درباری مشغول فعالیت میشدند. در نتیجه از زمان مرگ شاهرخ در سال ۸۵۰ تا به قدرت رسیدن آخرین فرمانروای تیموری، سلطان حسین بایقرا، سال ۷۸۴ هیچ مرقعی را نمیتوان منتسب به دربار سلطان تیموری دانست. ظاهراً دربار حکمرانان ترکمن در تبریز، شیراز و بغداد میان سالهای ۸۵۳ تا ۸۶۳ به نسبت فضای مناسبتری برای فعالیت هنرمندان بود، تا دربار متشنج تیموریان در هرات. افزون بر این، در سال ۸۵۴ جهانشاه دامنهٔ فرمانروایی خود را وسعت بخشید و علاوه بر استیلا بر آذربایجان، بخشهایی از غرب کشور، هنرمندان شهرهایی نظیر شیراز، تبریز، اصفهان و یزد زیر نفوذ اقتدار حاکمان ترکمن قرار گرفتند. شاید به لحاظ اینکه جهانشاه، اغلب درگیر مسایل سـ*ـیاسی- نظامی بود، وحدتی از نظر شیوه و بیان حاصل نیامد. مواردی نظیر خمسه نظامی، به شیوهٔ نگارگران دورهٔ ابراهیم سلطان در شیراز و برخی نگارهها به شیوهٔ مکتب هرات (دوره بایسنغر میرزا) در این دوره، قابل تأمل است.
پسر متمرد جهانشاه - پیربداغ - فضا و شرایط لازم را برای همبسته و یکپارچه کردن نگارههای متعلق به سالهای ۸۵۳ فراهم آورد. زمان حکومتش در شیراز از اوامر پدر سرپیچی کرد و در سال ۸۶۴ حکومت بغداد را به دست آورد. نگارههای متعلق به زمان حکومتش در بغداد حد فاصلی است میان هرات در دورهٔ بایسنغر میرزا و محمد جوکی (شاهنامه بایسنغری و شاهنامه محمد جوکی) و شیوهٔ متأخر هنرمندان سلطان حسین بایقرا.متأسفانه جاه طلبی های پیربداغ موجب مرگ زودرس وی شد
در سال ۸۶۹ مجدداً علیه پدر - جهانشاه - طغیان کرد و این بار نیروهای پدر بغداد را اشغال کرده و او را از پای درآوردند. دو سال پس از این واقعه جهانشاه نیز به دست رقیبش اوزن حسن به هلاکت رسید و ترکمانان آق قویونلو، جایگزین ترکمانان قراقریونلو شدند. اگر چه اسناد مکتوب، حکایت از نقاشیهای دیواری در کاخ اوزن حسن در پایتخت تبریز دارد ولی تنها دیوان مصور موجود کتابی است که پسرش خلیل، فرمان انجام آن را صادر و به وی اهدا کرده است. با این وجود دیوانهای معتبر دیگری در زمان سلطنت اوزن حسن، ۸۸۲-۸۷۱ توسط حامیان غیر درباری کتابت شده است. نمونهٔ آن؛ دیوان اشعار کاتب شریف الدین حسین به سال ۸۷۲ در شیروان است. فاروق یاسر، حاکم شیروان، که سلطنت ترکمانان را به رسمیت شناخت واحتمالاً دیوان را سفارش داده بود، گذشته از این شیروان که خود مرکز تجاری معتبری نزدیک دریای خزر بوده، کانونی برای تجمع دیگر هنرمندان ترکمن به شمار میآمده است.
پس از مرگ شاهرخ در سال ۸۵۰، میان بازماندگانش جنگ خانمان براندازی بر سر تصاحب قدرت آغاز شد. الغبیگ، حاکم خود مختار سمرقند بر هرات مسلط شد و هنرمندان آنجا را به سوی سمرقند گسیل داشت. هنوز دو سال از استیلای پر تشنج وی بر سرزمینهای تحت سلطه تیمور نگذشته بود که الغبیگ توسط پسرش عبداللطیف خلع ید شد. در سال ۸۵۲ الغبیگ اعدام و دوران آشفتهٔ دیگری آغاز گردید.
در سال ۸۵۴ عبداللطیف نیز کشته شد و کیان تیموریان، به مدت کوتاهی، به یکی از نوادههای شاهرخ، به نام ابوسعید و سپس به یکی دیگر از نوادههای تیمور، مهران شاه، سپرده شد. بیشتر اوقات سلطنت هجده سالهٔ ابوسعید صرف حفظ انسجام سرزمینهای آباء و اجدادی شد. مدت هشت سال تلاش کرد تا استیلای خود را بر هرات حفظ کند. بر ترکستان و خراسان تسلط داشت، ولی نفوذش بر مازندران و سیستان چندان مسجل نبود. اقوام قراقویونلو بر جنوب و غرب ایران تسلط داشتند و رهبرشان جهان شاه را در نبردی از پا درآورد. ابوسعید به تصور اینکه زمان برای استیلای مجدد تیموریان بر سرزمینهای شمال غربی مناسب است، به آذربایجان حمله کرد ولی برآورد وی از وضع موجود، اشتباه و موجب مرگ وی و از هم پاشیدگی بیشتر امپراتوری تیموری شد.
نواحی مختلف ایران مدتی در دست تیموریان و زمانی دیگر در اختیار ترکمانان بود و هنرمندان با توجه به حمایتی که از آنان میشد، هر زمان در درباری مشغول فعالیت میشدند. در نتیجه از زمان مرگ شاهرخ در سال ۸۵۰ تا به قدرت رسیدن آخرین فرمانروای تیموری، سلطان حسین بایقرا، سال ۷۸۴ هیچ مرقعی را نمیتوان منتسب به دربار سلطان تیموری دانست. ظاهراً دربار حکمرانان ترکمن در تبریز، شیراز و بغداد میان سالهای ۸۵۳ تا ۸۶۳ به نسبت فضای مناسبتری برای فعالیت هنرمندان بود، تا دربار متشنج تیموریان در هرات. افزون بر این، در سال ۸۵۴ جهانشاه دامنهٔ فرمانروایی خود را وسعت بخشید و علاوه بر استیلا بر آذربایجان، بخشهایی از غرب کشور، هنرمندان شهرهایی نظیر شیراز، تبریز، اصفهان و یزد زیر نفوذ اقتدار حاکمان ترکمن قرار گرفتند. شاید به لحاظ اینکه جهانشاه، اغلب درگیر مسایل سـ*ـیاسی- نظامی بود، وحدتی از نظر شیوه و بیان حاصل نیامد. مواردی نظیر خمسه نظامی، به شیوهٔ نگارگران دورهٔ ابراهیم سلطان در شیراز و برخی نگارهها به شیوهٔ مکتب هرات (دوره بایسنغر میرزا) در این دوره، قابل تأمل است.
پسر متمرد جهانشاه - پیربداغ - فضا و شرایط لازم را برای همبسته و یکپارچه کردن نگارههای متعلق به سالهای ۸۵۳ فراهم آورد. زمان حکومتش در شیراز از اوامر پدر سرپیچی کرد و در سال ۸۶۴ حکومت بغداد را به دست آورد. نگارههای متعلق به زمان حکومتش در بغداد حد فاصلی است میان هرات در دورهٔ بایسنغر میرزا و محمد جوکی (شاهنامه بایسنغری و شاهنامه محمد جوکی) و شیوهٔ متأخر هنرمندان سلطان حسین بایقرا.متأسفانه جاه طلبی های پیربداغ موجب مرگ زودرس وی شد
در سال ۸۶۹ مجدداً علیه پدر - جهانشاه - طغیان کرد و این بار نیروهای پدر بغداد را اشغال کرده و او را از پای درآوردند. دو سال پس از این واقعه جهانشاه نیز به دست رقیبش اوزن حسن به هلاکت رسید و ترکمانان آق قویونلو، جایگزین ترکمانان قراقریونلو شدند. اگر چه اسناد مکتوب، حکایت از نقاشیهای دیواری در کاخ اوزن حسن در پایتخت تبریز دارد ولی تنها دیوان مصور موجود کتابی است که پسرش خلیل، فرمان انجام آن را صادر و به وی اهدا کرده است. با این وجود دیوانهای معتبر دیگری در زمان سلطنت اوزن حسن، ۸۸۲-۸۷۱ توسط حامیان غیر درباری کتابت شده است. نمونهٔ آن؛ دیوان اشعار کاتب شریف الدین حسین به سال ۸۷۲ در شیروان است. فاروق یاسر، حاکم شیروان، که سلطنت ترکمانان را به رسمیت شناخت واحتمالاً دیوان را سفارش داده بود، گذشته از این شیروان که خود مرکز تجاری معتبری نزدیک دریای خزر بوده، کانونی برای تجمع دیگر هنرمندان ترکمن به شمار میآمده است.
نگارگری ایران در دوره ترکامانان
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com