M O B I N A
سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
- عضویت
- 3/4/21
- ارسال ها
- 24,702
- امتیاز واکنش
- 63,861
- امتیاز
- 508
- سن
- 19
- محل سکونت
- BUSHEHR
- زمان حضور
- 273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
ارتباط بین طراحی گرافیک و نقاشی ، اگر نگاهی به تاریخ هنر بیاندازید متوجه میشوید که اکثر آثار اولیه گرافیکی همگی توسط نقاشان انجام شدند
برای مثال «آنری دو تولوز لوترک» -نقاش و طراح برجسته فرانسوی در قرن۱۹ و ۲۰- طرحهایی به منظور تبلیغات
برای بارها و کافه ها اجرا کرد که امروزه آن را طراحی پوستر مینامیم. چنین ارتباطی را به کرات در طول تاریخ هنر
میتوان مشاهده کرد. حتی زمانی که هنرمندان ایرانی در کمتر از سه دهه قبل با طرحهای گرافیکی زیبا و ناب
خود به معرفی رشته گرافیک به جامعه هنری ایران پرداختند، همگی نقاش بودند.
اما گرافیک و نقاشی یک تفاوت عمده نیز دارند و آن وظیفه برقراری ارتباط با مخاطب برای رشته طراحی گرافیک است.
یک تابلوی نقاشی اثری کاملا مخصوص به خود آفریننده آن است و احساسات و عواطف نقاش را نشان میدهد. اما
در یک اثر گرافیکی مخاطب باید از هر لحاظ در نظر گرفته شود چرا که طراحی گرافیکی اصولا با هدف القای پیامی
خاص به تماشاگر و ایجاد تاثیر در او انجام میگیرد.
پیوند میان گرافیک و عکاسی
عکاسی شاخهای از هنر است که با دنیای تکنولوژی ارتباط دارد و جایگاه ویژهای در حوزه تبلیغات، طراحی برای مجلات
و بنرها و … پیدا کرده است. از اینرو گرافیک دیزاین و عکاسی پیوند بسیار زیادی میتوانند باهم داشته باشند. برای
مثال در تبلیغات یک محصول، شاید اثر عکاسی یا پوستر گرافیکی به تنهایی نتواند تاثیر مورد نظر را ایجاد کند، ولی
چنانچه بعد از عکاسی، تغییراتی چون تنظیمات نور، کاربست فیلترهای مخصوص و یا خلق فضاها و صحنههای غیر واقعی
و انتزاعی برای ارائه محصول توسط یک گرافیست اعمال شود، قطعا نتیجه کار متفاوت و منحصر به فرد خواهد بود و هدف
اصلی یک کار گرافیکی که همان جذب مخاطب و تاثیرگذاری بر اوست به درستی برآورده خواهد شد.
خطکشی بین نقاشی و گرافیک در روزگاری که با آلیاژی از پسامدرنیسم و دیجیتالیسم ساخته شده، چندان
درست به نظر نمیرسد. اما بهر حال درباره چهار تفاوت مهمشان میتوانیم حرف بزنیم و بحث کنیم.
ارتباط بین طراحی گرافیک و نقاشی ، تفاوت اول
هنر و رسانه است. نقاشی عموما زیرمجموعه هنر است که این هنر شدت و ضعف دارد اما گرافیک
همیشه هنر نیست. گاهی هم تبدیل به رسانه میشود ؛ مثل وقتی که در خدمت تبلیغات (تجاری، فرهنگی
و سـ*ـیاسی) قرار میگیرد. البته گاهی هم تلفیقی از هنر و رسانه است. درست مثل زمانی که در خدمت رسانهها
(چاپی، الکترونیکی، دیجیتالی و سایبر) قرار میگیرد. بطور کلی آنگاه که هنر مطلق است garphic art و وقتی
که رسانه و یا تلفیقی از رسانه و هنر است graphic design نامیده میشود. در پستهای بعدی راجع به این موضوع بیشتر خواهم گفت.
تفاوت دوم
برقراری ارتباط را شامل میشود. در مواجهه با نقاشی، وظیفه برقراری ارتباط به عهده مخاطب است
و اوست که باید تلاش کند تا با اثر هنرمند نقاش ارتباط برقرار کند. اما در گرافیک برعکس است و وظیفه برقراری
ارتباط بر دوش خود اثر گرافیک نهاده شده یعنی اثر گرافیکی، بایستی تلاش کند تا مخاطب را به طرف خودش جذب
کند نه اینکه مخاطب زور بزند تا محتوای اثر گرافیک را درک کند. علت ناتوانی بسیاری از آثار گرافیک ناشی از ندانستن
همین تفاوت دوم است. البته برای نکته سنجها ممکن است سوال مطرح شود که پس مینیمالیسم در گرافیک یعنی
چه ؟ که چون این مبحث طولانی است اجازه دهید در پستهای بعدی در این باره با شما بحث کنم. یک نکته دیگر را هم
میتوان گفت؛ برای دیدن آثار یک هنرمند نقاش، این مخاطب است که به گالری و موزه میرود تا آثارش را ببیند. یعنی
مخاطب به طرف “اثر” میرود در حالی که در گرافیک، معکوس این اتفاق رخ میدهد و این “اثر” گرافیک است که به
طرف مخاطب میرود. شهروندان در حال عبور و مرور از کوچه و خیابان هستند که بیلبردها و پوسترها و . . . به
طرفشان میآیند و میخواهند به زور پیامشان را به آنها منتقل کنند.
تفاوت سوم
را به شخصی و غیرشخصی بودن این دو اختصاص میدهم. “اثر” نقاشی کاملا شخصی است و گویای
حرف و فکر هنرمند نقاش استبدون در نظر گرفتن مخاطب. از این رواست که میگوییم او میتواند چنین تصور کند :
خورشید؛ مثلث سبز ، زمین و صحرا ؛ آبی و آسمان ؛ قرمز چهارخانه با گلهای درشت صورتی (!!) . ولی در “اثر”
گرافیک تقریبا چنین تصوراتی شدنی نیست (بحث تصویرسازی در گرافیک، چیز دیگری است). چرا که گرافیک “
شخصی” نیست و میخواهد ارتباط برقرار کند یعنی بایستی مخاطب را در نظر بگیرد. اثری که در طراحی و تولید
آن، مخاطب نقشی نداشته باشد نمیتواند “اثر” گرافیکی موفقی باشد.
تفاوت چهارم
را تقریبا همه میدانند. نقاشی تکثیر نمیشود حداقل با هدف تکثیر، ارائه نمیشود. اما گرافیک بر
اساس تکثیر، طراحی و تولید میشود. واضح است که منظور از تکثیر، تمام گونههای آن است (چاپ، فیلمهای اپتیک،
فیلمهای مگنت، امواج الکترونیکی و . . . ) .آثار تک نسخهای در گرافیک جایگاهی ندارند چرا که هدف برقراری ارتباط را،
عملیاتی نمیکنند. متاسفانه بیتوجهی به این مسئله هم باعث شده که این روزها، گرافیک به سمت نمایشگاهی و
جشنوارهای شدن پیش برود. پوسترها و جلدهایی که فقط در یک نسخه تکثیر میشوند و به قصد رتبه و جایزه رهسپار
جشنوارههای خارجی، یا بر دیوار نگارخانهها و گالریها مینشینند و میخواهند بیان هنرمندانه آن گرافیست ـ نقاش را رخنمایی کنند
منبع : ایران_فتوشاپ
برای مثال «آنری دو تولوز لوترک» -نقاش و طراح برجسته فرانسوی در قرن۱۹ و ۲۰- طرحهایی به منظور تبلیغات
برای بارها و کافه ها اجرا کرد که امروزه آن را طراحی پوستر مینامیم. چنین ارتباطی را به کرات در طول تاریخ هنر
میتوان مشاهده کرد. حتی زمانی که هنرمندان ایرانی در کمتر از سه دهه قبل با طرحهای گرافیکی زیبا و ناب
خود به معرفی رشته گرافیک به جامعه هنری ایران پرداختند، همگی نقاش بودند.
اما گرافیک و نقاشی یک تفاوت عمده نیز دارند و آن وظیفه برقراری ارتباط با مخاطب برای رشته طراحی گرافیک است.
یک تابلوی نقاشی اثری کاملا مخصوص به خود آفریننده آن است و احساسات و عواطف نقاش را نشان میدهد. اما
در یک اثر گرافیکی مخاطب باید از هر لحاظ در نظر گرفته شود چرا که طراحی گرافیکی اصولا با هدف القای پیامی
خاص به تماشاگر و ایجاد تاثیر در او انجام میگیرد.
پیوند میان گرافیک و عکاسی
عکاسی شاخهای از هنر است که با دنیای تکنولوژی ارتباط دارد و جایگاه ویژهای در حوزه تبلیغات، طراحی برای مجلات
و بنرها و … پیدا کرده است. از اینرو گرافیک دیزاین و عکاسی پیوند بسیار زیادی میتوانند باهم داشته باشند. برای
مثال در تبلیغات یک محصول، شاید اثر عکاسی یا پوستر گرافیکی به تنهایی نتواند تاثیر مورد نظر را ایجاد کند، ولی
چنانچه بعد از عکاسی، تغییراتی چون تنظیمات نور، کاربست فیلترهای مخصوص و یا خلق فضاها و صحنههای غیر واقعی
و انتزاعی برای ارائه محصول توسط یک گرافیست اعمال شود، قطعا نتیجه کار متفاوت و منحصر به فرد خواهد بود و هدف
اصلی یک کار گرافیکی که همان جذب مخاطب و تاثیرگذاری بر اوست به درستی برآورده خواهد شد.
خطکشی بین نقاشی و گرافیک در روزگاری که با آلیاژی از پسامدرنیسم و دیجیتالیسم ساخته شده، چندان
درست به نظر نمیرسد. اما بهر حال درباره چهار تفاوت مهمشان میتوانیم حرف بزنیم و بحث کنیم.
ارتباط بین طراحی گرافیک و نقاشی ، تفاوت اول
هنر و رسانه است. نقاشی عموما زیرمجموعه هنر است که این هنر شدت و ضعف دارد اما گرافیک
همیشه هنر نیست. گاهی هم تبدیل به رسانه میشود ؛ مثل وقتی که در خدمت تبلیغات (تجاری، فرهنگی
و سـ*ـیاسی) قرار میگیرد. البته گاهی هم تلفیقی از هنر و رسانه است. درست مثل زمانی که در خدمت رسانهها
(چاپی، الکترونیکی، دیجیتالی و سایبر) قرار میگیرد. بطور کلی آنگاه که هنر مطلق است garphic art و وقتی
که رسانه و یا تلفیقی از رسانه و هنر است graphic design نامیده میشود. در پستهای بعدی راجع به این موضوع بیشتر خواهم گفت.
تفاوت دوم
برقراری ارتباط را شامل میشود. در مواجهه با نقاشی، وظیفه برقراری ارتباط به عهده مخاطب است
و اوست که باید تلاش کند تا با اثر هنرمند نقاش ارتباط برقرار کند. اما در گرافیک برعکس است و وظیفه برقراری
ارتباط بر دوش خود اثر گرافیک نهاده شده یعنی اثر گرافیکی، بایستی تلاش کند تا مخاطب را به طرف خودش جذب
کند نه اینکه مخاطب زور بزند تا محتوای اثر گرافیک را درک کند. علت ناتوانی بسیاری از آثار گرافیک ناشی از ندانستن
همین تفاوت دوم است. البته برای نکته سنجها ممکن است سوال مطرح شود که پس مینیمالیسم در گرافیک یعنی
چه ؟ که چون این مبحث طولانی است اجازه دهید در پستهای بعدی در این باره با شما بحث کنم. یک نکته دیگر را هم
میتوان گفت؛ برای دیدن آثار یک هنرمند نقاش، این مخاطب است که به گالری و موزه میرود تا آثارش را ببیند. یعنی
مخاطب به طرف “اثر” میرود در حالی که در گرافیک، معکوس این اتفاق رخ میدهد و این “اثر” گرافیک است که به
طرف مخاطب میرود. شهروندان در حال عبور و مرور از کوچه و خیابان هستند که بیلبردها و پوسترها و . . . به
طرفشان میآیند و میخواهند به زور پیامشان را به آنها منتقل کنند.
تفاوت سوم
را به شخصی و غیرشخصی بودن این دو اختصاص میدهم. “اثر” نقاشی کاملا شخصی است و گویای
حرف و فکر هنرمند نقاش استبدون در نظر گرفتن مخاطب. از این رواست که میگوییم او میتواند چنین تصور کند :
خورشید؛ مثلث سبز ، زمین و صحرا ؛ آبی و آسمان ؛ قرمز چهارخانه با گلهای درشت صورتی (!!) . ولی در “اثر”
گرافیک تقریبا چنین تصوراتی شدنی نیست (بحث تصویرسازی در گرافیک، چیز دیگری است). چرا که گرافیک “
شخصی” نیست و میخواهد ارتباط برقرار کند یعنی بایستی مخاطب را در نظر بگیرد. اثری که در طراحی و تولید
آن، مخاطب نقشی نداشته باشد نمیتواند “اثر” گرافیکی موفقی باشد.
تفاوت چهارم
را تقریبا همه میدانند. نقاشی تکثیر نمیشود حداقل با هدف تکثیر، ارائه نمیشود. اما گرافیک بر
اساس تکثیر، طراحی و تولید میشود. واضح است که منظور از تکثیر، تمام گونههای آن است (چاپ، فیلمهای اپتیک،
فیلمهای مگنت، امواج الکترونیکی و . . . ) .آثار تک نسخهای در گرافیک جایگاهی ندارند چرا که هدف برقراری ارتباط را،
عملیاتی نمیکنند. متاسفانه بیتوجهی به این مسئله هم باعث شده که این روزها، گرافیک به سمت نمایشگاهی و
جشنوارهای شدن پیش برود. پوسترها و جلدهایی که فقط در یک نسخه تکثیر میشوند و به قصد رتبه و جایزه رهسپار
جشنوارههای خارجی، یا بر دیوار نگارخانهها و گالریها مینشینند و میخواهند بیان هنرمندانه آن گرافیست ـ نقاش را رخنمایی کنند
منبع : ایران_فتوشاپ
ارتباط بین طراحی گرافیک و نقاشی
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: