خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

paria.m

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
15/12/20
ارسال ها
253
امتیاز واکنش
7,222
امتیاز
213
محل سکونت
your heart
زمان حضور
24 روز 11 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع
کاشی سازی و سفالگری اصفهان در دوره صفوی
شیشه گری استان اصفهان از مغول تا صفویه
با حمله مغول به ایران و ویران شدن اکثر مراکز علمی و صنعتی همچون نیشابور، گرگان و ری برای مدت طولانی شیشه گری در ایران دچار رکود شد. پس از ایلخانان نیز بیشتر به سفالگری توجه شد و بالطبع تولید شیشه و مجسمه شیشه ای بسیار کم و نایاب شد و آنچه که به دست آمده نیز منحصر به قطعات کوچکی شیشه ای است که در کارگاههای کوچکی ساخته شده اند و بیشتر جنبه کاربردی دارند تا زیبایی و تزیینی. البته در بین امرا و درباریان تیموری افرادی وجود داشتند که برخی از استادان شیشه گر را در شهرهای مختلفی از جمله سمرقند به دور خود گرد می آوردند (موسوی خامنه، ۵۳:۱۳۸۶). در دوره مظفریان نیز در اصفهان برخی از هنرمندان آثاری تزیینی و کاربردی که بیشتر در دربار سلاطین و حکام به کار می رفت از خود به یادگار گذاشتند. نمونه آن آینه ای است که در سال ۷۷۷ ه. ق در اصفهان برای شاه شجاع مظفری ساخته شده است (سود آور، ۱۳۸۰: ۴۶) در کارگاه‌های کوچک شیشه سازی در اصفهان طی قرون ۹ و ۱۰ ه.ق بیشتر شیشه ‌ها دارای کیفیت پایین و پر از لکه و آبدانه و دارای رنگ خاکستری بودند. در این قرون شیشه سازی شیراز از همه جا بهتر و شیشه سازی اصفهان از همه جا بدتر بود؛ زیرا در این شهر خرده شیشه ‌ها را دوباره آب کرده و با آنها ابزارها و وسایل شیشه ای می ساختند. در دوره صفویه هم
تلاش‌های شاه عباس اول در احیای این صنعت به کمک هنرمندان ونیزی ثمر بخش نبود. (وولف)
کاشی سازی استان اصفهان در دوره صفوی
در دوره صفوی سه نوع کاشی معرق، کاشی هفت رنگ و کاشی‌های خشت رایج بود. معرق کاری به طور کلی روشی است که در آن قطعات کوچک کاشی با رنگ‌های گوناگون طوری در کنار هم قرار می گیرند که یک طرح کلی ایجاد می کنند و از این نظر شباهت زیادی به هنر موزاییک دارد. اوج هنر کاشی (معرق و هفت رنگ) در دوره صفوی بود. شاردن، کاشی را بهترین محصول سفالی ایران می داند: «فی الحقیقه محال است که آبدارتر و درخشنده تر از این آثار و یا ظریف تر و روشن تر از نقش و نگاره‌های آن چیزی در جهان پیدا شود» (شاردن)
اصفهان، کاشان و شهرضا مراکز اصلی تولید انواع کاشی در این دوره بودند. از کاشی سازان مشهور اصفهان می توان به آقا اسماعیل اصفهانی شاعر متخلص به کاشی اشاره کرد که پدر و جدش از معماران شاه عباس اول بودند و خودش هم در فن کاشی تراشی مهارت زیادی داشت (نصرآبادی)
ظروف سفالی استان اصفهان در دوره صفوی
در دوره‌ی صفوی نیز شهرهای اصفهان و کاشان در کنار شهرهای کرمان و مشهد در صنعت سفال جایگاه قابل توجهی داشتند. اصفهان در این دوره شاهد یکی رنسانس بود. سفال گران فقط به تقلید از سبک‌های سابق نمی پرداختند، بلکه سبک‌های جدیدی نیز ابداع کردند (سیوری). سفال‌های این دوره را می توان از لحاظ اصالت سبک به دو دسته تقسیم کرد: دسته اول سفال‌هایی هستند که اسلوب تزیینی خالص صفوی دارند و تصاویر آنها در کتابها، مینیاتورها و نقوش منسوجات این دوره قابل مشاهده است. دسته دیگر سفالهایی هستند که از ظروف چینی دوره مینگ تقلید شده اند (دیماند). دسته اول ظروف، دارای طرحهای تزیینی جلادار هستند. این سبک که در قرن نهم رو به انحطاط رفته بود، در زمان شاه عباس اول بـ*ـو*سیله سفال سازان اصفهان و سایر نقاط ایران احیاء شد. بطریهای گلابی شکل با گردن باریک، جام، گلدان و فنجان‌های کوچک جلادار به رنگهای مختلف از قبیل طلائی، قهوه ای و مسی روی زمینه سفید و آبی تیره و آبی روشن و زرد تزیین می شدند. این تزیینات کاملاً ایرانی هستند سبک آنها مخصوص دوره صفوی و ظروف آن دارای تصاویر حیوانات، پرندگان و گیاهان است (دیماند).
از لحاظ فنی هم سفال‌های این دوره به شش دسته تقسیم میشوند:
۱- ظروف کوباچی (ناحیه ای در داغستان) و ایزنیک (شهری در آناتولی):
۲- ظروف رنگ آمیزی شده چند رنگ و تک رنگ (ساخت کرمان)،
۳- ظروف سفالی سفید رنگ معروف به گامبرون؛
4- انواع مختلف ظروف محلى؛
۵- ظروف سفالی براق نقاشی شده (طرح گل و مرغ)؛
۶- ظروف معروف به سفید و آبی.


کاشی سازی و سفالگری اصفهان در دوره صفوی

 

paria.m

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
15/12/20
ارسال ها
253
امتیاز واکنش
7,222
امتیاز
213
محل سکونت
your heart
زمان حضور
24 روز 11 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع
دسته پنجم ظروف که در نیمه قرن یازدهم و اوایل قرن دوازدهم ساخته شده اند، دارای بدنه ضخیم و زردرنگ مایل به سبز هستند، نقوش آنها تصاویر انسان و حیوان است. هرچند محل ساخت این دسته از ظروف به درستی مشخص نیست، ولی احتمالا شهر کاشان یکی از مراکز ساختن آنها بود (توحیدی)
دسته ششم ظروف به تقلید از محصولات چین ساخته شدند. محصولات چینی در ایران و سراسر جهان خواهان زیادی داشتند و در ایران عصر صفوی از همان ابتدا به میزان زیادی از آن استفاده می شد.
شاه طهماسب دستور داد برای پذیرایی از همایون از ظروف چینی فغفوری استفاده شود. (عالم آرای شاه طهماسب). منظور از فغفوری، ظروف چینی اصلی است. شاه عباس اول تصمیم گرفت به جای واردات ظروف چینی، کارگاه‌هایی در خود اصفهان برای تولید آنها ایجاد کند، برای این منظور سیصد کوزه گر چینی با خانواده هایشان به ایران آورده شدند. بیشتر آنها در اصفهان ساکن و به ساخت ظروف چینی مشغول شدند. این سفال گران چینی و سفال گران ایرانی که در کنار آنها مشغول به کار بودند، انواع مختلف ظروف چینی سفید و آبی را تولید می کردند. آنها در این کار چنان ماهر بودند که محصولات آنها با اصل چینی آن به خوبی رقابت میکردند و قابل تشخیص نبودند (دیماند و کونل).
تعداد زیادی از کارگران چینی تا زمان شاه سلیمان در اصفهان و در خدمت شاه صفوی بودند (سانسون). کار به جایی رسید که هلندی ها، چینی‌های ایران را با چینی‌های اصلی مخلوط و به اروپا صادر می کردند. خود هلندیها هم بعضی از فنون چینی سازی را از ایرانی ‌ها یاد گرفتند. هند یکی از وارد کنندگان چینی ایران بود (شاردن) در کنار اصفهان، شهرضا هم یکی از مراکز اصلی تولید سفال در این دوره بود. شاه عباس اول ساخت نوعی از کاشی ‌ها و ظروف دارای سبک رنگی که نقوش آنها از نقاشی‌های رضا عباسی الهام میگرفت را به کارگاه‌های شهرضا واگذار کرد. یک نمونه از آثار به جای مانده از این محصولات، بطری سفید رنگی است که شاه وقف مسجد جامع عباسی کرد. سفال گران ایرانی حتی مارکهای ظروف چینی را هم به خوبی تقلید می کردند. سبک این نوع از ظروف که به ظروف آبی و سفید معروف هستند، تا دوره قاجار هم ادامه یافت. البته این ظروف به تدریج ایرانی شدند و رنگ آبی جای خود را به لاجوردی داد (توحیدی).
بهترین قطعات این ظروف نیمه چینی صفوی از لحاظ اسلوب و جنس متعلق به قرن دهم و یازدهم بودند. در قرن دوازدهم این سفال ‌ها رو به انحطاط نهادند. از این ظروف سه بطری در موزه متروپولیتن وجود دارد که با تصویر لک لک و طرح ترنجی به رنگ آبی و قهوه ای زینت یافته اند. تزیین معمولی این ظروف با مناظر طبیعت و تصاویر حیوانات و پرندگان و علائم چینی و شکل ابر است که در ظروف دوره مینگ در چین دیده میشد (دیماند). دسته ای از سفالینه ‌ها موسوم به سبلادن که تقلیدی از سفالینه‌های سلادن چین است را منسوب به اصفهان می دانند. لعاب این سفالها هموار و سبز خاکستری، در مواردی مایل به آبی فام، اما غالباً زیتونی است. این سفالها شباهت زیادی به سفالهای اصل سلادن دارند. به نظر میرسد، سبک این سفال توسط سفال گرانی رواج یافت که شاه عباس اول به ایران آورد. تعدادی از این سفالها فعلا موجود است که عبارتند از: بشقاب‌های بسیار بزرگ، بطری گلدان و کوزه قلیان (پوپ و اکرمن). خاک مورد نیاز برای تولید ظروف چینی از اطراف کرمان آورده میشد (تاورنیه). در دوره صفوی سفال سازان اصفهان و یزد با همدیگر رقابت می کردند. گفته می شد، سفال سازان یزد یک ظرف چینی نزد سفال سازان اصفهانی فرستادند که با دو من ظرفیت فقط یک مثقال وزن داشت. در مقابلی، اصفهانی ها، ظرفی برای یزدی ‌ها ساختند و فرستادند که دو من وزن و یک مثقال ظرفیت آن بود (شاردن). استفاده از ظروف چینی در دوره صفوی رواج زیادی داشت. بیشتر ظروف دربار، چینی بود. (کمپفر) مکانی در دربار وجود داشت که به آن چین خانه میگفتند. در آنجا ظروف چینی و سفالی نگهداری می شدند. (شاردن). یکی از مراکز تولید سفال دراصفهان، کوی کوزه گران بود (شاردن). ظروف چینی یکی از کالاهای صادراتی ایران بود (هربرت). پادشاهان صفوی، ظروف چینی ایران را به عنوان هدیه برای سایر پادشاهان ارسال می کردند. شاه سلیمان در سال ۱۱۰۳ ه.ق برای تبریک جلوس سلطان احمد دوم عثمانی، هیأتی با مقداری هدایا از جمله چند پارچه ظرف چینی بسیار ممتاز، یک دست آفتابه لگن چینی به دربار عثمانی اعزام کرد (نوایی).
از لحاظ ارتباط با هنر نقاشی، نفوذ و تأثیر دو نقاش در سفال گری این دوره کاملا مشهود است. یکی از آنها استاد محمدی بود. بشقاب‌های دارای تصاویر بلند و پیچ و تاب خورده مشخصه اصلی مکتب او هستند. دومین نقاش، رضا عباسی بود. سبک او بر سفال گری مناطقی مانند شهرضا تأثیر زیادی داشت (پوپ و اکرمن).
سنگ تراشی استان اصفهان در دوره صفوی، ساخت ابزارها و وسایل سنگی نظیر سنگاب ‌ها و وجود اماکنی با نام سنگ تراشها در اصفهان در این دوره شاهدی بر وجود حرفه سنگ تراشی در این شهر است. به احتمال زیاد صنف سنگ تراش ‌ها در نزدیکی مسجد جامع اصفهان مستقر بودند؛ زیرا حمامی به نام سنگتراش ‌ها در این محله وجود داشت (میر عظیمی). در کاشان هم آثاری زیبا از این حرفه وجود دارد که مربوط به قرن ۹ ه. ق است. از جمله می توان به استاد خواجه جان از سنگ تراشان و نقاران این دوره اشاره کرد که شش قطعه سنگ از آثار او در کاشان موجود است. یکی از آنها سنگ مزار خواجه عماد الدین محمد شیروانی (بانی مسجد میرعماد کاشان) به تاریخ ۸۸۲ ه. ق است (خانی آرانی).
پایان
منبع:هنریاب


کاشی سازی و سفالگری اصفهان در دوره صفوی

 
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا