خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

paria.m

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
15/12/20
ارسال ها
253
امتیاز واکنش
7,222
امتیاز
213
محل سکونت
your heart
زمان حضور
24 روز 11 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع
کاشی سازی و کاشی کاری اصفهان از مغول تا صفویه
حمله مغول و پیامدهای ویرانگر آن برای مدتی رکودی عمیق در سازندگی و هنرها و صناعات مربوط بدان پدید آورد. به گونه ای که از حدود سالهای (۱۲۵۵-۱۲۴۳م/ ۶۵۴- ۶۴۲ ه. ق) بیش از یک دهه از دوران فترت پس از تهاجم اولیه مغول تا تشکیل حکومت ایلخانان در ایران هیچ نوع کاشی برجای نمانده است. در اواسط حکومت ایلخانان، سلاطین مسلمان روی به ساخت بناهای مذهبی و عام المنفعه آوردند. از این روی، کاشیکاری به عنوان یکی از عوامل مکمل معماری مورد توجه خاصی قرار گرفت؛ به گونه ای که حتی از این دوره به عنوان یکی از دوره‌های رونق تولید کاشی در ایران نام میبرند (یاوری، ۳۷:۱۳۸۰ و کاربونی و ماسویا، ۱۳۸۱: ۹). این تولیدات بدان حد بوده است که "زکی محمد حسن" عقیده دارد، این صنعت در دوره سلجوقیان و مغول (بین قرنهای ششم تا هشتم هجری)، به منتها درجه خوبی و زیبایی رسیده است (زکی محمدحسن) کاشان در این دوره نیز چون گذشته در کاشی سازی و کاشی کاری جایگاهی ممتاز داشت و کارگاه‌های مهم کاشی سازی در این شهر فعال بودند. بر پایه روایت "ابوالقاسم کاشانی " در زمان اور یعنی در حدود سال ۷۰۰ ه ق، ساخت کاشی زرین فام در کاشان مرسوم بوده و وی در کتاب خود به چگونگی ساخت کاشی نیز پرداخته است (کاشانی). در سده‌های ۸ و ۹ هجری قمری در ایران صنعت کاشی کاری و ساخت انواع کاشیها از جمله کاشی معرق و هفت رنگ و یکرنگ گسترش و رواج بینظیری یافت. اصفهان در کنار شهرهای یزد، هرات، سمرقند و تبریز یکی از مراکز اصلی معرق کاری بود. شهر کاشان هنوز در کاشی سازی شهرت داشت و کاشی‌های سبز و آبی کاشان بیشتر در ساخت مساجد باشکوه به کار میرفت (لسترنج، ۱۳۶۴: ۲۲۶)، کاشی سازان این شهر روی کاشی ‌ها را با انواع درختان و پرندگان طراحی می کردند و این امر به رونق هنر نقاشی نیز کمک کرد (زکی، ۱۳۲۰: ۲۱۰). در این شهر همچنین در این زمان روشی جدیدی برای ساخت کاشی ‌ها به وجود آمد که نمونه آن در مسجد میدان سنگی کاشان و توسط حیدر کاشی تراش دیده می شود (وولف) کاشی معرقی هم که در این دوران در اصفهان استفاده می شد، دارای انواع متعددی بود. تقسیم بندی کاشی ‌ها به لحاظ رنگ شامل کاشی معرق سفید و کاشی معرق طلایی است که دارای زمینه‌های آبی رنگ و طلایی رنگ می شد.
این نمونه‌های ذکر شده را می توان در خانقاه یا مقبرهٔ نصرآباد اصفهان مشاهده کرد. استاد کاشی کار این بنا حیدر نافجی در سال ۸۵۴ ه. ق است (گدار، ۱۳۶۸: ۲۳۴). کاشیکاران اصفهان به سبب مهارت و شهرت به خدمت فرمانروایان این دوره در آمده و در احداث بناهای با شکوه معاصر خود نقش یافتند. به گونه ای که بسیاری از بناهای باشکوه تیموری توسط معماران و کاشیکاران اصفهانی ساخته و تزیین گردید. محمد بن محمود اصفهانی از جمله کاشیکاران مقبرهٔ گور میر در سمرقند است. اسماعیل بن تاکر بن محمود اصفهانی نیز از معماران مدرسهٔ الغ بیک در بخارا بود (دانی، ۱۳۷۸: ۸۶). استاد "میرم" کاشی تراش از استادان کاشی تراشی اصفهان در قرن ۹ ه.ق است که نمونهٔ آثارش را میتوان در بقعهٔ شهشهان (۸۵۲ ه ق) دید (سمرقندی، ۱۳۸۲: ۳۷۸). پیش از تیموریان حکمرانان حاکم در اصفهان نظیر آل مظفر نیز در این دوره آثاری از کاشی کاری بنا نهادند. که می توان هنر و مهارت کاشی سازان و کاشی کاران اصفهانی را در آن مشاهده کرد. حتی زنان این سلسله نیز در این مورد مشارکت می نمودند از جمله می توان به "خواند سلطان" همسر شاه محمود مظفری، بانی کتیبه کاشیکاری مسجد جامع اصفهان اشاره نمود (جناب ، ۱۳۷۶). ترکمانان قراقویونلو و آق قویونلو نیز از دیگر حکمرانان ایران بودند که آثاری با کاشیکاری‌های زیبا در اصفهان از خود به یادگار گذاشتند. از مهمترین و زیباترین آنها ضریح درب امام اصفهان است که با کاشیکاری موزائیک تزیین گردیده است. این اثر در سال 857 ه.ق و در دوره جهانشاه قراقویونلو به اتمام رسید. (دی ماند، ۱۹۷:۱۳۸۳). در زمان یعقوب اققویونلو نیز در سردر خانقاه شیخ ابو مسعود با کاشیکاری معرق نفیسی ساخته شد (هنرفر، ۱۳۸۳)، از بناهای مشهور اصفهان که در قرن ۸ هجری قمری به وسیله کاشی معرق تزیین شده اند. می توان به مقبره بابا قاسم، کتیبه مدرسه امامی، منارهٔ خواجه علم (مناره گلبار) و مسجد جامع اصفهان اشاره کرد(ستوده)


کاشی سازی و کاشی کاری اصفهان از مغول تا صفویه

 

paria.m

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
15/12/20
ارسال ها
253
امتیاز واکنش
7,222
امتیاز
213
محل سکونت
your heart
زمان حضور
24 روز 11 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع
سفال و سرامیک استان اصفهان از مغول تا صفویه
سفال سازی عهد ایلخانان به استثنای مراکزی همچون شهر ری که با مشکلی جدی مواجه شدند؛ دیگر مراکز این عهد رونق خاصی داشتند و مراکز جدیدتری نیز در این زمینه رو به تعالی نهادند. کاشان، سلطان آباد (اراک)، سلطانیه، نیشابور، ساوه، دامغان و مشهد از مراکز مهم سفال سازی این عهد بودند. تأثیرپذیری صنعت سفالگری از صنعت چینی و حمایت حکام مغولی از این صنعت نقش مهمی در تحول آن داشت. رنگ آمیزی و معرق سفال و تنوع اشکال و طرحهایی که در این زمینه به کار میبردند در جای خود بسیار جالب بود و نوعی رویکرد واقع گرایانه را در این صنعت نشان می داد. ساختن کاشی به شکل ستاره، صلیب و مستطیلی خاص این زمان بود و دو شهر ورامین و کاشان که هر دو در مسیر راه‌های تجاری قرار داشتند، در این زمینه فعالتر بودند. از شاهکارهای سفال سازی کاشان، محراب مسجد میدان آن شهر است که از نوشته‌های روی محراب معلوم می شود که این محراب کار حسن بن عربشاه است که در تاریخ ۶۲۳ ه.ق آن را ساخته است (دیماند، ۱۳۶۵: ۱۸۱). سفال موزائیک هم در این زمان رشد چشمگیری داشته و در مقایسه با عصر سلجوقی به حد کمال رسیده بود. شهرهای سلطانیه و اصفهان در این خصوص پیشروتر از سایر مراکز بودند(دیماند، ۱۳۶۵: ۹۱ و ۱۱۸ و زکی، ۱۳۶۳: ۲۳ تا ۲۹، ۱۸۸ و ۱۸۹). از نمونه‌های اولیه سفال موزائیکه در دوره مغول می توان به ابنیه‌هایی که در نطنز ساخته شده اشاره کرد. این صنعت در اصفهان به حد اعلا ترقی و نمو کرد. یکی از ابنیه مهم مقبره بابا قاسم است که در سال ۷۴۲-۷۴۱ ه. ق به وسیله شخصی به نام سليمان ابوالحسن طالوت دامغانی ساخته شده و محراب آن کاملاً از سفال موزائیک آن شامل اشکال نباتی به رنگ سفید و آبی تیره و آبی روشن است.
نزدیک مقبره بابا قاسم مدرسه امامی واقع است که تاریخ آن ۷۵۵ ه. ق است و طرح‌های هندسی و کتیبه زیبای آن با سفال موزائیکی ساخته شده است (دیماند، ۱۳۶۵: ۱۹۵ و ۱۹۶۶).
اهمیت سفال سازی و پیشرفت این صنعت تا بدانجا بود که ابوالقاسم عبدالله بن علی بن محمد بن طاهر و برادرش یوسف در حدود سال ۷۰۰ ه ق / ۱۳۰۲م کتابی در زمینه این فن نوشتند. نسخه خطی این کتاب که در کتابخانه‌های استانبول موجود است دقت و پیشرفت ویژهٔ این صنعت را نشان می دهد (زکی، ۱۳۶۲: ۲۰۰۵).
کاشی‌های معرق و ظروف منقوش سفالین ایران نیز که از جهت ظرافت و استادی در پختن گل و رنگ آمیزی و نقوش که در روی آنها ساخته شده از شاهکارهای بسیار عالی بودند با وجود شهرت کاسه‌های چینی در تمام ممالک شرق و غرب خریدار داشته و حتی به چین نیز صادر می شد و در اروپا نیز سرمشق تقلید برای استادان آن سرزمین گردید (اقبال آشتیانی، ۵۶۱). ظروف سفالی با تزیین چند رنگ روی لعاب در شهر کاشان معمول بود. در این شهر دو نوع تزیین روی لعاب وجود داشت، یک نوع آنهایی که با برگ طلایی و با مینای زرد و سفید و قرمز و سیاه نقاشی شده و دیگری آنهایی که با هفت رنگ نقاشی می شده است و این نوع اخیر در سال ۷۰۱ ه ق دیگر مرسوم نبوده است. هر دو نوع سفال بعد از نقاشی در ظروف گلی قرار داده میشد و برای بار دوم برای نصف روز حرارت داده می شد. در کاشان همچنین ظروف با تزیین برجسته مطلا نیز در این دوره ساخته میشد (دیماند، ۱۳۶۵, ۱۸۴۲) هنرمندان کاشانی در این سده طرح تزیینی جدیدی در زمینه ظروف سفالی به وجود آوردند. این طرح از ترکیب نوشته و اشکال تزیینی به رنگ آبی و فیروزه ای که به صورت صاف و برجسته نقاشی میشد به دست آمد. در این شهر ظروف مختلف سفالی به رنگ‌های گوناگون لعابدار از سبز کم رنگ تا قهوه ای تیره روی لعاب سفید ساخته میشد (دیماند، ۱۳۸۳ ۱۸۱ و ۱۸۲ و ستوده، ۱۳۴۷، ج ۲: ۲۴۸ و ۲۴۹). لسترنج هم از صادرات کاسه‌های سفالی سبز رنگی کاشان به سایر نقاط میگوید (لسترنج، ۱۳۶۴: ۲۲۶).
اوج سفال سازی کاشان در قرن ۶ و ۷ ه. ق بود. در ابتدای قرن ۸ ه.ق و پس از هجوم وحشیانه مغولان آغازی بر زوال تدریجی سفال کاشان پدید آمد. قبل از آن کاشان به عنوان مرکز تولید سفال‌های زرین فام و رولعابی شناخته می شد. هجوم مغولان دو پدیده را به همراه داشت. یکی ویرانی و یا تعطیلی کارگاه‌های سفال سازی در نقاط مختلف و دیگری ورود و نفوذ تدریجی سبکهای سفال چینی در ایران. این موضوع سبب شد تا در قرن ۸ ه.ق کارگاه‌های کوزه گری متعددی که در نواحی بجنورد، جوین و اصفهان بر پا بودند، به جای گِلابهٔ غلیظ از گِلابهٔ رنگی و نگاره‌های چینی در تزیینات روی سفال استفاده کنند (فریه، ۱۳۷۴: ۲۶۵)
پس به این ترتیب کارگاه‌های کوزه گری و سفال سازی در طی دوران سقوط ایلخانی تا روی کار آمدن صفویه در نواحی کاشان و اصفهان وجود داشتند. اگر چه در تعداد محدودتر از قبل بودند و به تقلید از سفال چینی میپرداختند. نکته دیگر این که چینیها در طی دورهٔ مذکور (مقارن با حکومت سلسلهٔ یوان در چین بود) سفال‌های آبی و سفید ساخت خود را به بازارهای ایران وارد کردند و باعث ضعف سفالگری ایران به ویژه در سلطان آباد (مرکز تولید سفال ایران در قرن ۸ ه. ق) شدند. علیرغم این مورد ضعف آگاهی ایرانیان در طی سالهای ۷۵۰ تا ۹۵۰ ه.ق از فنون کوره پزی و تنظیم درجه حرارت مورد نیاز کوره باعث رکود سفالگری بومی گردید (فریه، ۱۳۷۴: ۲۶۵). با ورود ظروف چینی و سفالی ساخت چین به ایران، ایرانیان چون ماده کائولین به کار رفته در چینی ‌ها را در اختیار نداشتند، از خاک رس و مخلوطی از مواد کانی مانند کوارتز (سنگ چخماق)، نوعی گل سفید به نام بطانه و گرد قلیایی به نام شخار استفاده میکردند. این مواد اکثراً در اصفهان و کاشان وجود داشتند. کوارتز در حوزه زاینده رود اصفهان، نایین، اردستان و قم وجود داشت. بطانه یا گل بوته در قریه فین کاشان و در وارتون نزدیک اصفهان یافت می شد. علاوه بر این در کاشان معدن کوبالت وجود داشت. این ماده یکی از مواد اصلی در تولید رنگ‌های مخصوص لعاب بود (فریبه، ۱۳۷۴: ۲۷۲ و ۲۷۳) به این ترتیب و با توجه به مطالب فوق خاک اصفهان برای تولید سفال و سرامیک مناسب و مستعد بود و به همین سبب استاد کاران و کارگران زیادی در اصفهان به این کار اشتغال داشتند. حمدالله مستوفی نیز خاک اصفهان را برای کشاورزی و به خصوص در ساخت مصالح ساختمانی مثل کاشی و ظروف سفالی مناسب میداند (مستوفی، ۱۳۶۲: ۱۵۲).
در دوره تیموری طرح ‌ها و نقوش سفالینه ها، سرامیک ‌ها و حتی کاشی ‌ها مانند دوره مغول متأثر از نقوش و تزیینات چینی بود. صاحبنظران در بررسی آثار سفال و سرامیک این دوره به نو آوری و شروع تولید سه نوع ظرف با ویژگی‌های خاص خود اشاره دارند که عبارتند از:
ظروف سلادن که عبارتند از ظروف لعاب داری به رنگهای سبز، خاکستری یا سبز بیدی که شرایط پخت خاص و درجه حرارت بالایی را در حدود ۱۲۰۰ درجه سانتیگراد نیاز داشت که برخی از نمونه‌های آن هم اکنون در موزه رضا عباسی و گنجینه دوران اسلامی موجود است و به نظر میرسد که به طور عمده در قسمت‌های جنوب ایران ساخته شده است.
ظروف معروف به کوباچه که قاعدتاً این نام را از شهری به نام کوبا چه در داغستان قفقاز گرفته اند. این ظروف به طور عمده با نقوشی به رنگ سیاه که در زیر لعاب فیروزه ای رنگ شفاف نقش شده است مشخص می شود.
ظروف آبی و سفید که در واقع ظروفی است با بدنه سفید که نقوشی با رنگ آبی کبالتی بر بدنه آنها نقاشی و سپس با لعاب شفافی پوشانده شده است (یاوری، ۱۳۸۴: ۲۸ و ۲۹).
از سفال فقط در ساخت ظروف استفاده نمی شد، بلکه در ساخت ابنیه و در کتیبه ‌ها نیز به کار می رفت. به عنوان نمونه در ساخت کتیبه مسجد جامع ورزنه از آجر لعابی و سفال استفاده شده است (اعرابی و جابری، ۱۳۸۵: ۱۰۰). یا در مسجد جامع اصفهان در قرن ۸ ه.ق که سفالینه های حکاکی شده با نقشمایه ستاره در ایوان شرقی به کار رفته است (پوپ، ۱۳۸۷، ج۳۱۹۶۶)
پایان
منبع:هنریاب


کاشی سازی و کاشی کاری اصفهان از مغول تا صفویه

 
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا