M O B I N A
سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
- عضویت
- 3/4/21
- ارسال ها
- 24,702
- امتیاز واکنش
- 63,861
- امتیاز
- 508
- سن
- 19
- محل سکونت
- BUSHEHR
- زمان حضور
- 273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
تاریخچه و کاربرد هنر سفیدروی در ایران
در ضمن پژوهش بر اشیاء فلزی بخش اسلامی موزه ایران باستان (موزه ملی ایران) گروهی از اشیاء توجه نگارنده را جلب کرد. این اشیاء از نظر شکل، رنگ و نوع زنگار با دیگر ظروف مفرغی متفاوت بودند. از این روی جداگانه مورد بحث قرار گرفتند و در این مجموعه ارائه شدند.
این اشیاء از بسیاری جهات دارای وجوه مشترک هستند و میتوانند در گروهی جدا از دیگر اشیاء مفرغی قرار گیرند. در اکثر مجموعههای خصوصی و موزههای دنیا نمونههایی از این گروه نگاهداری میشود که غالبا همانطور که پیش از این نیز اشاره شد به اشتباه در زمره دیگر آلیاژهای فلزی محسوب شدهاند و گاه از آنها با عنوان ظروف نقرهای و ظروف برنجی نام بردهاند. این اشتباه ناشی از رنگ آلیاژ فلز مورد بحث است. شکل غالب نمونهها بسیار ساده و بیشتر به صورت کاسههای نیمکرهای، جامهای پایهدار، سینی، بشقاب، تنگ، کفگیر، قاشق، ملاقه، و غیره است و از نظر جنس به دلیل درصد ترکیبات آلیاژ با مفرغ تفاوت دارد. گرچه همه مفرغها ترکیبی از مس و قلعاند، آلیاژ این نوع مفرغ- سفیدروی دارای درصد بالاتری از قلع است - بین ۲۰ تا ۳۰ درصد قلع، در صورتی که درصد قلع مفرغهای دیگر کمتر از ۲۰ درصد است.
همانطور که اشاره شد یکی از وجوه تمایز سفیدروی زنگاری است که در اثر مجاورت با محیط اطراف و شرایط نامناسب بر روی آن ظاهر میشود. زنگاری که روی این گونه اشیاء را فرا میگیرد به صورت لایههای سیاه براق و یا به شکل جوش دانههایی به رنگهای سبز، قرمز و قرمز متمایل به قهوهای است. زنگار مفرغهای با درصد کم قلع (سایر انواع مفرغ) این جوش دانهها را ندارند و روی آنها لایه سیاه و براق دیده نمیشود. همچنین اگر ضربهای به ظرف ساخته شده از سفیدروی وارد کنند، صدای زنگ ممتدی ایجاد میشود و به سبب این ویژگی است که از آن در متون با اصطلاح فلزناقوس (Bel Metal) نام میبرند و از آن برای ساختن ناقوس نیز استفاده میکردند. از طرف دیگر به علت جلا و شفافیت فراوان سفید روی از آن برای ساختن آینه نیز استفاده میشده است و به همین دلیل آن را Specalum (فلز آینه) نیز مینامند. گاهی نیز به علت رنگ
روشن این آلياژ، در مقایسه با انواع مفرغهای دیگر آن را White Bronze (مفرغ سفید) نیز مینامند، به سفید روی مفرغ چینی نیز میگویند. در برخی از متون از این آلیاژ صریحاً به عنوان High tin Bronze (مفرغ با درصد بالای قلع) نیز یاد شده است.
در متون اسلامی به اصطلاحاتی نظیر سفید روی، طالیقون و هفتجوش بر میخوریم، ابوالقاسم کاشانی در سدهی هشتم هجری از سفید روی نام میبرد. در کتاب عرایس الجواهر و لطائف الاطائب (ص ۲۴۵)، در «معرفت سفید روی» اشاره کرده است که:
«سفید روی مرکب است از مس منقّی و قلعی سفید. و آن گوهری است پاک و سفید مانند نقره. و عجب آنکه مس و قلعی هر دو گوهر نرماند و به آمیـ*ـزش گوهری خشک حاصل آید که درو هیچ نرمی نیست».
در مورد طاليقون در لغتنامهی دهخدا چنین آمده است
« مسی است زرد و ذهبی (زرین - زرینه) شبیه به برنج مصنوع و از تافتن آتش و کوفتن مطرقه سیاه نشود برخلاف سایر اقسام مس و مصنوع، مسی است که مکرراً گداخته در بول گاو ریزند که در آن اشنان سبز جوشانیده باشند و چون قدری رصاص (قلع) اضافه کنند او را «نحاس چین» نامند و در آخر سیم گرم و خشک ... و چون آئینه صیقلی از آن ساخته...».
و نیز دهخدا در ذیل کلمه طالیقون اشاره میکند که: «طالیقون به زبان رومی هفتجوش را گویند».
دهخدا از قول شخصی به نام علی بن محمد میگوید:
«طالیقون مسی زرد باشد و فرق میان وی و انواع دیگر مس به زردی بود و چون از آتش بیرون آورند و پتک زنند تعددی در وی پیدا شود و زرد گردد و شکسته نگردد تا سرد شود».
در فرهنگ معین و برهان قاطع نیز لغت طالیقون معادل هفتجوش دانسته شده و از آن به عنوان مسی زرد رنگ یاد کردهاند.
در مورد کلمه هفتجوش در لغتنامه دهخدا آمده است:
«هفتجوش فلزی است مرکب از هفت فلز به هم آمیخته و آن را به غایت محکم دانسته و مرکب از زر، نقره، مس، جست، آهن، سرب، ارزيز ]قلع[».
که با آنچه در چند سطر پایینتر ذکر میکند مغایرت دارد که از هفتجوش به عنوان مفرغ یاد میکند و بیتی از خاقانی را برای هفتجوش شاهد میآورد
هفت جوش از آینه دادت تو نیز
پنج نوش از کلک صفرایی فرست
بنابر آنچه یاد شد و با توجه به دلایلی که خواهد آمد و همچنین با توجه به اینکه هفت جوش معادل طالیقون دانسته شده است و خصوصیاتی که در لغتنامهی دهخدا برای هفت جوش (به غیر از اجزاء تشکیل دهنده آن که با دیگر مشخصات هفت جوش مغایرت دارد) ذکر شده است، میتوان چنین نتیجه گرفت که سفید روی، طالیقون و هفت جوش هر سه، چیزی جز آلیاژی از مفرغ با درصد بالای قلع نیستند و بر این اساس به نظر نگارنده میتوان این تعاریف را با ویژگیهایی که سفيد روی دارد به شرح زیر مطابقت داد:
الف) در لغتنامهی دهخدا در مورد طالیقون گفته شده: «مسی است زرد و ذهبی شبیه برنج». احتمالا به دلیل همین مشخصه رنگ آن است که در بیشتر موارد در مجموعهها و موزههای دنیا و مقالات منتشر شده اشياء ساخته شده از این آلیاژ را برنج دانستهاند.
ب) در لغتنامهی دهخدا در ادامه توضيح طالیقون نوشته شده است: «بر خلاف سایر اقسام مس و مصنوعات مسی مكرراً گداخته میشود». سفید روی زمانی که از حالت قرمز در آید و سرد شود قابل چکشخوری نیست و باید مجددا حرارت داده شود تا دوباره به حالت قرمز در آید و بتواند ضربات چکش را تحمل کند. چنان که در نقل قولی که دهخدا از علی بن محمد آورده تأکید بر این ویژگی کاملا مشخص است. به نظر نگارنده احتمالا منظور از کلمهی هفت در نامگذاری هفت جوش اشاره به تعداد دفعات متعدد رفتن فلز به کوره و بیانگر سختی و استحکام این آلیاژ بوده است. بنابراین ذکر تعداد اجزاء ترکیبی آن در این نامگذاری مورد نظر نیست.
ج) دهخدا در توضیح ساخت طالیقون میافزاید: «قدری به آن رصاص (قلع) اضافه کنند و او را نحاس چینی خوانند». در فرهنگ متالورژی، مفرغی با درصد بالای قلع به نام مفرغ چینی معرفی شده است. همچنین در چین آینههایی از مفرغ با درجه بالای قلع از سده پنجم پیش از میلاد ساخته میشده است که شاید این نامگذاری نیز به همین دلیل باشد. بعضی از محققان معتقدند که ایرانیان ساخت این آلیاژ را از چینیها آموختهاند. با شواهدی که در دست است و به آنها اشاره خواهد شد، ایرانیان پیش از چینیها این آلیاژ را شناخته بودند.
د) دهخدا در مورد طالیقون مینویسد: «چون آئینه صیقلی است» حالت صیقلی و آینه مانند سفید روی در کلیهی اشیائی که با این آلیاژ ساخته شده به وضوح محسوس است. حتی در مواقعی که زنگار به صورت وسیعی سطح شیء را فرا گرفته، در محلهای بدون زنگار، هر چند کوچک، این شفافیت و جلا کاملا مشخص است.
هـ) عموماً طالیقون برابر هفت جوش دانسته شده است.
از آنچه گفته شده نتیجه گرفته میشود که اشیاء ساخته شده از سفید روی با ویژگیهایی که ذکر شد با نامهای گوناگونی معرفی شده است. ابوالقاسم کاشانی در آغاز سده هشتم هجری صریحا از آن با عنوان سفید روی نام برده است.
#هنر_یاب
در ضمن پژوهش بر اشیاء فلزی بخش اسلامی موزه ایران باستان (موزه ملی ایران) گروهی از اشیاء توجه نگارنده را جلب کرد. این اشیاء از نظر شکل، رنگ و نوع زنگار با دیگر ظروف مفرغی متفاوت بودند. از این روی جداگانه مورد بحث قرار گرفتند و در این مجموعه ارائه شدند.
این اشیاء از بسیاری جهات دارای وجوه مشترک هستند و میتوانند در گروهی جدا از دیگر اشیاء مفرغی قرار گیرند. در اکثر مجموعههای خصوصی و موزههای دنیا نمونههایی از این گروه نگاهداری میشود که غالبا همانطور که پیش از این نیز اشاره شد به اشتباه در زمره دیگر آلیاژهای فلزی محسوب شدهاند و گاه از آنها با عنوان ظروف نقرهای و ظروف برنجی نام بردهاند. این اشتباه ناشی از رنگ آلیاژ فلز مورد بحث است. شکل غالب نمونهها بسیار ساده و بیشتر به صورت کاسههای نیمکرهای، جامهای پایهدار، سینی، بشقاب، تنگ، کفگیر، قاشق، ملاقه، و غیره است و از نظر جنس به دلیل درصد ترکیبات آلیاژ با مفرغ تفاوت دارد. گرچه همه مفرغها ترکیبی از مس و قلعاند، آلیاژ این نوع مفرغ- سفیدروی دارای درصد بالاتری از قلع است - بین ۲۰ تا ۳۰ درصد قلع، در صورتی که درصد قلع مفرغهای دیگر کمتر از ۲۰ درصد است.
همانطور که اشاره شد یکی از وجوه تمایز سفیدروی زنگاری است که در اثر مجاورت با محیط اطراف و شرایط نامناسب بر روی آن ظاهر میشود. زنگاری که روی این گونه اشیاء را فرا میگیرد به صورت لایههای سیاه براق و یا به شکل جوش دانههایی به رنگهای سبز، قرمز و قرمز متمایل به قهوهای است. زنگار مفرغهای با درصد کم قلع (سایر انواع مفرغ) این جوش دانهها را ندارند و روی آنها لایه سیاه و براق دیده نمیشود. همچنین اگر ضربهای به ظرف ساخته شده از سفیدروی وارد کنند، صدای زنگ ممتدی ایجاد میشود و به سبب این ویژگی است که از آن در متون با اصطلاح فلزناقوس (Bel Metal) نام میبرند و از آن برای ساختن ناقوس نیز استفاده میکردند. از طرف دیگر به علت جلا و شفافیت فراوان سفید روی از آن برای ساختن آینه نیز استفاده میشده است و به همین دلیل آن را Specalum (فلز آینه) نیز مینامند. گاهی نیز به علت رنگ
روشن این آلياژ، در مقایسه با انواع مفرغهای دیگر آن را White Bronze (مفرغ سفید) نیز مینامند، به سفید روی مفرغ چینی نیز میگویند. در برخی از متون از این آلیاژ صریحاً به عنوان High tin Bronze (مفرغ با درصد بالای قلع) نیز یاد شده است.
در متون اسلامی به اصطلاحاتی نظیر سفید روی، طالیقون و هفتجوش بر میخوریم، ابوالقاسم کاشانی در سدهی هشتم هجری از سفید روی نام میبرد. در کتاب عرایس الجواهر و لطائف الاطائب (ص ۲۴۵)، در «معرفت سفید روی» اشاره کرده است که:
«سفید روی مرکب است از مس منقّی و قلعی سفید. و آن گوهری است پاک و سفید مانند نقره. و عجب آنکه مس و قلعی هر دو گوهر نرماند و به آمیـ*ـزش گوهری خشک حاصل آید که درو هیچ نرمی نیست».
در مورد طاليقون در لغتنامهی دهخدا چنین آمده است
« مسی است زرد و ذهبی (زرین - زرینه) شبیه به برنج مصنوع و از تافتن آتش و کوفتن مطرقه سیاه نشود برخلاف سایر اقسام مس و مصنوع، مسی است که مکرراً گداخته در بول گاو ریزند که در آن اشنان سبز جوشانیده باشند و چون قدری رصاص (قلع) اضافه کنند او را «نحاس چین» نامند و در آخر سیم گرم و خشک ... و چون آئینه صیقلی از آن ساخته...».
و نیز دهخدا در ذیل کلمه طالیقون اشاره میکند که: «طالیقون به زبان رومی هفتجوش را گویند».
دهخدا از قول شخصی به نام علی بن محمد میگوید:
«طالیقون مسی زرد باشد و فرق میان وی و انواع دیگر مس به زردی بود و چون از آتش بیرون آورند و پتک زنند تعددی در وی پیدا شود و زرد گردد و شکسته نگردد تا سرد شود».
در فرهنگ معین و برهان قاطع نیز لغت طالیقون معادل هفتجوش دانسته شده و از آن به عنوان مسی زرد رنگ یاد کردهاند.
در مورد کلمه هفتجوش در لغتنامه دهخدا آمده است:
«هفتجوش فلزی است مرکب از هفت فلز به هم آمیخته و آن را به غایت محکم دانسته و مرکب از زر، نقره، مس، جست، آهن، سرب، ارزيز ]قلع[».
که با آنچه در چند سطر پایینتر ذکر میکند مغایرت دارد که از هفتجوش به عنوان مفرغ یاد میکند و بیتی از خاقانی را برای هفتجوش شاهد میآورد
هفت جوش از آینه دادت تو نیز
پنج نوش از کلک صفرایی فرست
بنابر آنچه یاد شد و با توجه به دلایلی که خواهد آمد و همچنین با توجه به اینکه هفت جوش معادل طالیقون دانسته شده است و خصوصیاتی که در لغتنامهی دهخدا برای هفت جوش (به غیر از اجزاء تشکیل دهنده آن که با دیگر مشخصات هفت جوش مغایرت دارد) ذکر شده است، میتوان چنین نتیجه گرفت که سفید روی، طالیقون و هفت جوش هر سه، چیزی جز آلیاژی از مفرغ با درصد بالای قلع نیستند و بر این اساس به نظر نگارنده میتوان این تعاریف را با ویژگیهایی که سفيد روی دارد به شرح زیر مطابقت داد:
الف) در لغتنامهی دهخدا در مورد طالیقون گفته شده: «مسی است زرد و ذهبی شبیه برنج». احتمالا به دلیل همین مشخصه رنگ آن است که در بیشتر موارد در مجموعهها و موزههای دنیا و مقالات منتشر شده اشياء ساخته شده از این آلیاژ را برنج دانستهاند.
ب) در لغتنامهی دهخدا در ادامه توضيح طالیقون نوشته شده است: «بر خلاف سایر اقسام مس و مصنوعات مسی مكرراً گداخته میشود». سفید روی زمانی که از حالت قرمز در آید و سرد شود قابل چکشخوری نیست و باید مجددا حرارت داده شود تا دوباره به حالت قرمز در آید و بتواند ضربات چکش را تحمل کند. چنان که در نقل قولی که دهخدا از علی بن محمد آورده تأکید بر این ویژگی کاملا مشخص است. به نظر نگارنده احتمالا منظور از کلمهی هفت در نامگذاری هفت جوش اشاره به تعداد دفعات متعدد رفتن فلز به کوره و بیانگر سختی و استحکام این آلیاژ بوده است. بنابراین ذکر تعداد اجزاء ترکیبی آن در این نامگذاری مورد نظر نیست.
ج) دهخدا در توضیح ساخت طالیقون میافزاید: «قدری به آن رصاص (قلع) اضافه کنند و او را نحاس چینی خوانند». در فرهنگ متالورژی، مفرغی با درصد بالای قلع به نام مفرغ چینی معرفی شده است. همچنین در چین آینههایی از مفرغ با درجه بالای قلع از سده پنجم پیش از میلاد ساخته میشده است که شاید این نامگذاری نیز به همین دلیل باشد. بعضی از محققان معتقدند که ایرانیان ساخت این آلیاژ را از چینیها آموختهاند. با شواهدی که در دست است و به آنها اشاره خواهد شد، ایرانیان پیش از چینیها این آلیاژ را شناخته بودند.
د) دهخدا در مورد طالیقون مینویسد: «چون آئینه صیقلی است» حالت صیقلی و آینه مانند سفید روی در کلیهی اشیائی که با این آلیاژ ساخته شده به وضوح محسوس است. حتی در مواقعی که زنگار به صورت وسیعی سطح شیء را فرا گرفته، در محلهای بدون زنگار، هر چند کوچک، این شفافیت و جلا کاملا مشخص است.
هـ) عموماً طالیقون برابر هفت جوش دانسته شده است.
از آنچه گفته شده نتیجه گرفته میشود که اشیاء ساخته شده از سفید روی با ویژگیهایی که ذکر شد با نامهای گوناگونی معرفی شده است. ابوالقاسم کاشانی در آغاز سده هشتم هجری صریحا از آن با عنوان سفید روی نام برده است.
#هنر_یاب
تاریخچه و کاربرد هنر سفیدروی در ایران
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com