خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

YeGaNeH

معاونت کل سایت رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
معاونت سایت
  
عضویت
9/1/22
ارسال ها
10,008
امتیاز واکنش
41,271
امتیاز
508
زمان حضور
312 روز 13 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارسیگ ()، شناخته شده به پهلوی در ادبیات فارسی نو و نامور به پارسی میانه در نوشته‌های دانشگاهی، یکی از زبان‌های ایرانی میانه است، که در دوران ساسانی، نخست در جنوب غرب فلات ایران و سپس در جای زبان میانجی در سراسر شاهنشاهی، بدان سخن گفته می‌شد. پارسیگ به شاخه زبان‌های ایرانی جنوب غربی تعلق دارد و از زبان پارسی باستان ریشه گرفته است و خود نیای زبان فارسی و برخی دیگر از زبان‌های ایرانی جنوب باختری مانند لری است.

پارسی میانه یا پارسیگ
Pārsīg



منطقه
ایران به‌ویژه منطقه غرب ایران روزگار ساسانی
منقرض‌شده
کمابیش از سدهٔ سوم پیش از میلاد تا سدهٔ نهم میلادی (سدهٔ سوم هجری قمری) کاربرد داشته‌است. سپس به جای زبان دینی نزد موبدان تا (سده ششم هجری قمری) به کاربرد می‌رفته است.
تبار
هندو-اروپایی
هندوایرانی
ایرانی
ایرانی غربی
ایرانی میانهٔ جنوب غربی
پارسی میانه یا پارسیگ
سامانه نوشتاری
پهلوی کتابی، فارسی میانهٔ کتیبه‌ای، فارسی میانهٔ مانوی، پهلوی زبور


زبان پارسی میانه

 
  • تشکر
Reactions: Whisper، M O B I N A و ~ĤaŊaŊeĤ~

YeGaNeH

معاونت کل سایت رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
معاونت سایت
  
عضویت
9/1/22
ارسال ها
10,008
امتیاز واکنش
41,271
امتیاز
508
زمان حضور
312 روز 13 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارسی میانه یکی از زبان‌های ایرانی است که بنا به تعریف از اوایل دوران اشکانی، نخست در جنوب غربی ایران و سپس در زمان ساسانیان به عنوان زبان رسمی همهٔ شاهنشاهی ایران تا صدر اسلام رواج داشته‌است. خاستگاه این زبان که فرزند پارسی باستان به شمار می‌آید، پارس بود. در دوران اشکانیان پارسی میانه زبانی محلی بود و از پهلوی اشکانی تأثیراتی پذیرفت، تا این که در زمان ساسانیان زبان رسمی شاهنشاهی شد. سنگ‌نبشته‌ها و اسناد ساسانیان و بسیاری از کتاب‌ها به این زبان نوشته می‌شد. با برافتادن ساسانیان و تا چند سده پس از اسلام همچنان تولید اثر به این زبان ادامه داشت. گرچه در عمل زبانی نیمه مُرده به‌شمار می‌آمد.

این زبان یا یکی از گویش‌ها یا زبان‌های بسیار نزدیک به آن، پس از دگرگونی و آمیختگی با لهجه‌ها، گویش‌ها و زبان‌های خویشاوند دور و نزدیک و همچنین وارد شدن وام‌واژه‌ها، پارسی نو را به وجود آورده‌است و شباهت‌های فراوان از نظر واژگانی و از نظر دستوری میان این دو زبان از همین جهت است. در واقع تحولی که از پارسی باستان تا پارسی میانه اتفاق افتاده‌است بسیار بزرگتر از تحولی‌است که از پارسی میانه تا پارسی نو رخ داده‌است. همچنین به احتمال زیاد، ریشه شماری از زبان‌های ایرانی جنوب باختری دیگر، نظیر گویش‌های مختلف زبان لری و زبان لاری مانند زبان فارسی به پارسی میانه و از طریق پارسی میانه به پارسی باستان برمی‌گردد.


زبان پارسی میانه

 
  • تشکر
Reactions: Whisper، M O B I N A و ~ĤaŊaŊeĤ~

YeGaNeH

معاونت کل سایت رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
معاونت سایت
  
عضویت
9/1/22
ارسال ها
10,008
امتیاز واکنش
41,271
امتیاز
508
زمان حضور
312 روز 13 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع
این زبان از دیدگاه دستوری و واژگانی با گویش‌های محلی نواحی پارس نزدیکی بسیاری دارد.

نام زبان
در نوشته‌های پارسی میانه، نام این زبان پارسیگ (Pārsīg) آمده‌است که به معنای «زبان منسوب به پارس» است.

این زبان رفته‌رفته و به‌طور طبیعی دگرگونی‌هایی به خود دید و در نتیجهٔ این دگرگونی‌ها بعدها تبدیل به زبانی شد که پارسی یا فارسی یا پارسی دری نام داشت. تبدیل شدن خود واژهٔ پارسیگ به پارسی هم از جملهٔ همین دگرگونی‌های طبیعی زبان یادشده بوده‌است؛ یعنی در این فرایندِ دگرگونی -گ-های پایان واژه می‌افتاده‌اند. بنابراین، در دوره‌های آغازین پس از اسلام، هم زبان فارسی میانه و هم زبان فارسی نو نزد گویشورانشان یک نام داشتند، یعنی پارسیـ (ـگ) یا فارسی (برای نمونه در نوشته‌های نریوسنگ، در شاهنامه و همین‌طور در نوشته‌های عرب‌ها و ایرانیان عربی‌نویس شاهد چُنین کاربردی هستیم).


زبان پارسی میانه

 
  • تشکر
Reactions: Whisper، M O B I N A و ~ĤaŊaŊeĤ~

YeGaNeH

معاونت کل سایت رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
معاونت سایت
  
عضویت
9/1/22
ارسال ها
10,008
امتیاز واکنش
41,271
امتیاز
508
زمان حضور
312 روز 13 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع
از این رو، مردمانی که اکنون به زبان فارسی سخن می‌گفتند به دلیلی به پارسی میانه یا همان پارسیگ باید نام دیگری می‌دادند تا این دو از هم بازشناخته شوند. زبان پارسی میانه را در متن‌های کهن فارسی نو پهلوی و در متن‌های کهن عربی فهلوی نامیده‌اند. قدیم‌ترین مأخذی که در آن زبان پارسی میانه پهلوی نامیده شده روایت جاحظ (متوفّی به سال ۲۵۵ هـ ق) است. بنابراین، پهلوی نامیدن زبان پارسی میانه دست‌کم از سدهٔ سوم هجری رایج بوده‌است. دلیل به کار رفتن اصطلاح پهلوی برای نامیدن صورت کهن زبان پارسی آن بود که در سده‌های آغازین پس از اسلام واژهٔ پهلوی دربردارندهٔ این معنی‌ها نیز شده بوده: «ایرانی (در معنای کلی واژه)» و «قدیمی (البته نه هر قدیمی، بلکه راه و رسم ایرانی قدیمی، که در شاهنامه بیشتر به این معنی برمی‌خوریم)» حتّی این واژه هاله‌ای از معناهای گوناگونی چون «اشرافی»، «باستانی»، «باشکوه» و.. یافته بوده که بازتاب آن را در شاهنامه می‌بینیم. بنابر این، زبانی که یادآور آیین‌ها و دوره‌های کهن ایران بود به سادگی می‌توانست زبان پهلوی نامیده شود. شایان یادآوری است که پَهْلَوی و پَهْلَوانی، یا اشکال عربی‌شدهٔ آن، بَهْلَوی و فَهْلَوی، به زبان‌ها و قوم‌های دیگری چون گویش‌های ایرانی شمال غربی نیز گفته شده‌است.

واژه پهلوی در واقع به معنای «منسوب به پَهْلَو (یا همان پارت)» است. پَهْلَو از دورهٔ هخامنشی به بعد نام یکی از استان‌های شمال شرقی ایران بوده. نام این استان در سنگ‌نوشته‌های هخامنشی پرثوه (-Parθava) آمده‌است. واژهٔ -Parθava با تبدیل‌هایِ بسیار رایجِ θ به h و r به l و نیز قلب جایگاه این دو در واژه، به پهلو (Pahlaw) بدل شده‌است. در دورهٔ ساسانی زبان رایج در استان پَهْلَو (یعنی همان استان پارت) را پهلویگ یا پهلوانیگ می‌نامیدند. به سخن دیگر، پهلوی یا پهلوانی در اصل نام زبان دیگری بوده که با زبان پارسی میانه فرق دارد و امروزه آن را در کتاب‌های زبان‌شناسی پهلوی اشکانی یا پارتی می‌نامند.


زبان پارسی میانه

 
  • تشکر
Reactions: Whisper، M O B I N A و ~ĤaŊaŊeĤ~

YeGaNeH

معاونت کل سایت رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
معاونت سایت
  
عضویت
9/1/22
ارسال ها
10,008
امتیاز واکنش
41,271
امتیاز
508
زمان حضور
312 روز 13 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع
نخستین بار کارل زالمان نام پارسی میانه (به آلمانی: Mittelpersisch) را برای این زبان به کار برده‌است. امروزه هم همچنان اصطلاح‌هایی چون پهلوی ساسانی و پهلوی برای نامیدن پارسی میانه به کار می‌رود. البته منظور از پهلوی بیشتر گونهٔ خاصی از پارسی میانه است که در کتاب‌های زردشتی به کار رفته‌است.

پس از اسلام
با آن‌که نام زبان و خط پهلوی از دیوان‌های کارگزاران عرب در ایران برافتاد، اما خط و زبان پهلوی در میان ایرانیان غیرمسلمان و مسلمان تا حدود سده پنجم کم و بیش رواج داشت چنان‌که در برخی از نواحی ایران سنگ‌نگاره‌های سازه‌ها را به خط پهلوی یا بخط کوفی و پهلوی هر دو می‌نوشتند مانند کتیبه برج لاجیم نزدیک زیراب در مازندران که از سده پنجم هجری و یک خط آن به پهلوی و خط دیگر آن به کوفی است. این برج مقبره کیا ابوالفوارس شهریار بوده و در تاریخ ۴۱۳ بنا شده‌است. برج دیگری هم نزدیک برج لاجیم است که ظاهراً در آغاز سده پنجم بنا شده و کتیبه آن به خط کوفی و پهلوی است. میل رادکان کردکوی نزدیک بندرگز نیز از همین گونه برج‌های آرامگاهی و دارای دو سنگ‌نوشته کوفی و پارسی میانه است.


زبان پارسی میانه

 
  • تشکر
Reactions: Whisper، M O B I N A و ~ĤaŊaŊeĤ~

YeGaNeH

معاونت کل سایت رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
معاونت سایت
  
عضویت
9/1/22
ارسال ها
10,008
امتیاز واکنش
41,271
امتیاز
508
زمان حضور
312 روز 13 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع
در سده چهارم و پنجم بسیاری از ایرانیان به خط و زبان پارسی میانه آشنایی داشتند. گردآورندگان شاهنامه ابومنصوری و مترجمان شماری از دفترهای پهلوی به پارسی در همین دوره رسالاتی از پهلوی مانند یادگار زریران و کارنامه اردشیر بابکان و داستان‌های بهرام گور و یادگار بزرگ مهر و گزارش شترنگ و دیگر نوشته‌ها را به پارسی دری و به خط پارسی بازنویسی کرده و جزو شاهنامه قرارداده بودند. نفوذ زبان پارسی میانه در این بازگفته‌ها به اندازه‌ای بود که پس از نظم آن‌ها به پارسی به‌وسیله دقیقی و فردوسی هم نزدیکی فراوانی میان آن‌ها با اصل پهلوی هریک مشهود است.

در میانه‌های سده پنجم یکی از کتاب‌های مشهور که گویا اصل آن از دوره اشکانی بوده‌است یعنی ویس و رامین از متن پهلوی به پارسی گردانده شد و سپس به همت فخرالدین اسعد گرگانی به نظم پارسی درآمد و در این منظومه تأثیر لغتها و ترکیب‌های پهلوی بسیار دیده می‌شود.

آشنایی شاعران و نویسندگان ایران با متون پهلوی و نقل آن‌ها به پارسی تا سده هفتم هم ادامه داشته‌است چنان‌که در همین روزگار شاعری به نام زرتشت بهرام پژدو کتاب ارداویرافنامه را از پهلوی به شعر پارسی برگرداند. این شواهد نشانگر آن است که آشنایی ایرانیان با خط و زبان پهلوی ساسانی با فروپاشی حکومت ساسانی یک‌باره از میان نرفت بلکه تا دیرگاه ادامه داشت.


زبان پارسی میانه

 
  • تشکر
Reactions: Whisper، M O B I N A و ~ĤaŊaŊeĤ~

YeGaNeH

معاونت کل سایت رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
معاونت سایت
  
عضویت
9/1/22
ارسال ها
10,008
امتیاز واکنش
41,271
امتیاز
508
زمان حضور
312 روز 13 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع
آثار پارسی میانه
آثاری که از این زبان باقی‌مانده‌اند دو دسته‌اند. آثار کتیبه‌ای و آثار کتابی. این آثار بعضاً با خطوط متفاوت ولی خویشاوند نوشته شده‌اند. آثار پارسی میانه شامل سکه‌نوشته‌های شاهان ساسانی، کتیبه‌ها، آثار مکتوب عصر ساسانی و سه سده نخست هجری و متون مانوی می‌شود که به الفباهای نسبتاً متفاوت نوشته شده‌اند. برخی از آثار کتابی پارسی میانه تاریخی و ادبی هستند اما عمده مطالب را آثار دینی زرتشتی دربر گرفته‌اند. پس از فروپاشی حکومت ساسانی و فتح ایرانشهر بدست مسلمانان حجاز شمار زیادی از آثار زبان پهلوی که در دانشگاه گندی شاپور یا سایر نقاط ایران در دست بود به زبان عربی ترجمه شد. این آثار عمدتاً نسخه اصلی پهلوی آن از میان رفته‌است. داستان‌های هزار و یک شب، سیرالملوک، ادب الکبیر، کلیله و دمنه، سندبادنامه و شماری اثر علمی و تحقیقی از این دسته هستند. از آثار کتابی مهم عصر ساسانی به زبان پارسی میانه که بدست ما رسیده نیز می‌توان به کارنامه اردشیر بابکان، شاپورگان مانی اشاره کرد. عمده متون به جای مانده در قرون نخست اسلامی نوشته شده با این وجود احتمالاً بسیاری از آن‌ها تحریر آثار دوره ساسانی بوده‌اند. از مهم‌ترین آثار متاخر پارسی میانه می‌توان به آثار پرحجمی مانند بندهشن، دین‌کرد، شایست نشایست، گزیده‌های زادسپرم، دادستان دینی و شکندگمانیک وزار اشاره کرد.


زبان پارسی میانه

 
  • تشکر
Reactions: Whisper، M O B I N A و ~ĤaŊaŊeĤ~

YeGaNeH

معاونت کل سایت رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
معاونت سایت
  
عضویت
9/1/22
ارسال ها
10,008
امتیاز واکنش
41,271
امتیاز
508
زمان حضور
312 روز 13 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع
آثار پارسی میانه


آثاری که از این زبان باقی‌مانده‌اند دو دسته‌اند. آثار کتیبه‌ای و آثار کتابی. این آثار بعضاً با خطوط متفاوت ولی خویشاوند نوشته شده‌اند. آثار پارسی میانه شامل سکه‌نوشته‌های شاهان ساسانی، کتیبه‌ها، آثار مکتوب عصر ساسانی و سه سده نخست هجری و متون مانوی می‌شود که به الفباهای نسبتاً متفاوت نوشته شده‌اند. برخی از آثار کتابی پارسی میانه تاریخی و ادبی هستند اما عمده مطالب را آثار دینی زرتشتی دربر گرفته‌اند. پس از فروپاشی حکومت ساسانی و فتح ایرانشهر بدست مسلمانان حجاز شمار زیادی از آثار زبان پهلوی که در دانشگاه گندی شاپور یا سایر نقاط ایران در دست بود به زبان عربی ترجمه شد. این آثار عمدتاً نسخه اصلی پهلوی آن از میان رفته‌است. داستان‌های هزار و یک شب، سیرالملوک، ادب الکبیر، کلیله و دمنه، سندبادنامه و شماری اثر علمی و تحقیقی از این دسته هستند. از آثار کتابی مهم عصر ساسانی به زبان پارسی میانه که بدست ما رسیده نیز می‌توان به کارنامه اردشیر بابکان، شاپورگان مانی اشاره کرد. عمده متون به جای مانده در قرون نخست اسلامی نوشته شده با این وجود احتمالاً بسیاری از آن‌ها تحریر آثار دوره ساسانی بوده‌اند. از مهم‌ترین آثار متاخر پارسی میانه می‌توان به آثار پرحجمی مانند بندهشن، دین‌کرد، شایست نشایست، گزیده‌های زادسپرم، دادستان دینی و شکندگمانیک وزار اشاره کرد.


زبان پارسی میانه

 
  • تشکر
Reactions: Whisper، M O B I N A و ~ĤaŊaŊeĤ~

YeGaNeH

معاونت کل سایت رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
معاونت سایت
  
عضویت
9/1/22
ارسال ها
10,008
امتیاز واکنش
41,271
امتیاز
508
زمان حضور
312 روز 13 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع
آثار زند و پازند
در اواخر دوره ساسانی، متون اوستا به زبان پارسی میانه برگردانده شد (یک دلیل این امر ظاهراً مقابله با اعتقادات مزدکی بوده‌است). اگرچه تمامی بخش‌های قدیمی اوستا امروزه در دست نیست، اما بخش‌های زیادی از آن باقی مانده‌است. این متون پارسی میانه ترجمه مستقیم متون اوستایی نیستند بلکه ترجمه تفسیری آن‌ها به‌شمار می‌آیند. در دوره ساسانی شمار کسانی که زبان اوستایی را می‌فهمیدند چندان زیاد نبود چراکه زبان اوستایی در آن دوره، زبانی مرده و تقریباً منسوخ شده به‌شمار می‌رفت. متون پازند که بعدها ایجاد شد، نگارش این تفاسیر و سایر کتاب‌های پارسی میانه به الفبای دین دبیره یا همان خط اوستایی هستند و از آنجاکه آسان‌تر بود برای نگارش به‌کار گرفته شد.

نمونه متن
پارسیگ:
pad nām ī yazdān ēdōn gōwēnd kū ēw-bār ahlaw zardušt dēn ī padīrift andar gēhān rawāg be kard. tā bawandagīh [ī] sēsad sāl dēn andar abēzagīh ud mardōm andar abē-gumānīh būd hēnd. ud pas gizistag gannāg mēnōg [ī] druwand gumān kardan ī mardōmān pad ēn dēn rāy ān gizistag *alek/sandar ī *hrōmāyīg ī muzrāyīg-mānišn wiyāb/ānēnīd *ud pad garān sezd ud *nibard ud *wišēg ō ērān-šahr *frēstīd. u-š ōy ērān dahibed ōzad ud dar ud xwadāyīh wišuft ud awērān kard. ud ēn dēn čiyōn hamāg abestāg ud zand [ī] abar gāw pōstīhā ī wirāstag pad āb ī zarr nibištag andar staxr [ī] pābagān pad diz [ī] *nibišt nihād ēstād. ōy petyārag ī wad-baxt ī ahlomōγ ī druwand ī anāg-kardār *aleksandar [ī] hrōmāyīg [ī] mu/zrāyīg-mānišn abar āwurd ud be sōxt.
فارسی:
به نام یزدان ایدون گویند که چنان که زرتشت درست‌کار دین (مزدیسنا) را پذیرفت، آن را اندر جهان رواج داد. تا سیصد سال دین به پا بود و مردمان هیچ بیم نداشتند. و پس از آن، اهریمن گجسته برای دور کردن مردمان از دین، اسکندر رومی را آفرید و از مصر او را به همراه خشم و خشونت سوی ایرانشهر فرستاد. او فرمانروای ایران را بکشت و دربار را، و همچنین دین را به همراه همه نوشته‌های اوستا و زند (که) با آب طلا بر روی پوستین گاو نوشته شده بودند و در استخر نگهداری می‌شدند را، ویران کرد. اسکندر رومی، آن پستِ بد سرنوشتِ بدعت‌گذار، آن گنـ*ـاه‌کار، همه آن‌ها را بسوخت.


زبان پارسی میانه

 
  • تشکر
Reactions: Whisper، M O B I N A و ~ĤaŊaŊeĤ~
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا