خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

YeGaNeH

معاونت کل سایت رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
معاونت سایت
  
عضویت
9/1/22
ارسال ها
10,008
امتیاز واکنش
41,237
امتیاز
508
زمان حضور
312 روز 13 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع
زبان ارمنی:
در گذشته جایگاه زبان ارمنی نامعین بود و به گفتهٔ «روبرت آفوکس»[۸] بزرگ‌ترین اشتباه دانشمندان این بود که برای تعیین جایگاه زبان ارمنی در خانوادهٔ زبان‌ها، فقط به مجموعه واژگان این زبان استناد می‌کردند. نظریهٔ رایجِ آن زمان این بود که زبان ارمنی یکی از زبان‌های ایرانیاست.

تحول زبانی عوامل گوناگونی دارد که درخصوص زبان ارمنی، آن‌ها را ازاین‌قرار می‌توان برشمرد:

اول، تحول‌های داخلی که از راه طبیعی صورت می‌گیرد و نتیجهٔ تکامل و ترقی زبان است.دوم، تحول‌های خارجی که بخش عمدهٔ آن با وام‌گیریانجام می‌شود و نتیجهٔ عوامل خارجی است.سوم، تحول‌های کوچکی است که به دست افراد صورت می‌گیرد و حاصل نوآوری‌های ادبی است.

این تحولات سه‌گانهٔ زبان ارمنی به تاریخ سـ*ـیاست‌های ملی،تاریخ ادبیات و تاریخ سـ*ـیاسی ملت ارمنی مربوط می‌شود.

نظریهٔ ایرانی بودن زبان ارمنی در سه ربع اولِ سدهٔ نوزدهم در اروپا حاکم بود و دانشمندانی مانند راسموس راسک،[۹]«اوگوست اشلایشر»[۱۰] (که البته بعدها از این نظریه انصراف داد)، و «فرانتس بپ»[۱۱] آن را مطرح کرده‌بودند و «هاینریش هوبشمان»،[۱۲] دانشمند و زبان‌شناس نامی، در مقاله‌ای به نام «موقعیت زبان ارمنی در میان زبان‌های هندواروپایی» (که در ۱۸۷۷ م منتشر کرد)، این نظریه را تغییر داد.

«آنان که بر شباهت‌های واژگان دو زبان انگشت می‌نهادند، نیندیشیده‌بودند که امکان دارد این همانندی درنتیجهٔ وام‌گیری واژه‌ها صورت گرفته‌باشد و عملاً هیچ‌گونه روشی را برای بررسی این امکان پیشنهاد نکرده‌بودند. هوبشمان با قراردادن ویژگی‌های بنیادیِ نظام‌های آواییِ زبان‌های ایرانی و ارمنی در جدول‌ها، توانست روشن کند که واژهٔ موردنظر ارمنی اصیل یا وام‌واژهٔ ایرانی است.

نتیجه‌گیری نهاییِ هوبشمان ازاین‌قرار بود که زبان ارمنی یک گویش ایرانی نیست، بلکه شاخه‌ای مستقل از گروه زبان‌های هندواروپایی است. به عبارت دیگر، زبان ارمنی نیز، مانند زبان‌های ایرانی، شاخه‌ای متمایز از یک زبانِ مادر است، و امروزه این نظریه را همهٔ دانشمندانی که در رشتهٔزبان‌شناسی تطبیقی پژوهش می‌کنند، پذیرفته‌اند.»

زبان ارمنی را می‌توان به دو دورهٔ کلی تقسیم کرد:

الف: دورهٔ گفتاری (دورهٔ قبل از ابداع الفبای ارمنی)، یعنی از قدیم‌ترین روزگار تا سال ۴۰۴ م.ب: دورهٔ نوشتاری (دورهٔ بعد از ابداع الفبای ارمنی)، یعنی از ۴۰۴م تا به امروز.

از دورهٔ گفتاری اطلاعات زیادی دردست نیست. دورهٔ نوشتاری به سه دورهٔ اصلی و چندین دورهٔ فرعی تقسیم می‌شود. سه دورهٔ اصلی عبارت‌اند از:
دورهٔ باستان یا «گرابار»، دورهٔ میانه یا کیلیکیه، و دورهٔ جدید معاصر یا «آشخارهابار». در تمام این دوره‌ها، زبان ادبی، به‌عنوان بزرگ‌ترین گونهٔ زبان ارمنی در درجهٔ اولِ اهمیت قرار دارد.

در اینجا باید متذکر شد که زبان ادبی جدید یا معاصر خود به دو بخش تقسیم می‌شود:

زبان ادبی شرقیزبان ادبی غربی


تاریخچه و ادبیات زبان ارمنی

 
  • تشکر
Reactions: MaRjAn، SelmA، .You know. و یک کاربر دیگر

YeGaNeH

معاونت کل سایت رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
معاونت سایت
  
عضویت
9/1/22
ارسال ها
10,008
امتیاز واکنش
41,237
امتیاز
508
زمان حضور
312 روز 13 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع
اقتباس زبان ارمنی از زبان‌های ایرانی بیشتر به زبان پهلوی اشکانی در دوره اشکانیان بازمی‌گردد. بعضی از کلمات پهلوی اشکانی یا ساسانی در زبان ارمنی حفظ شده و هنوز به کار برده می‌شوند در صورتی که در فارسی کنونی آن کلمات دیگر کاربرد ندارند. به این ترتیب می‌توان از طریق زبان ارمنی برخی از واژه‌های متروک و منسوخ پهلوی را یافت.

تعدادی واژه در زبان ارمنی وجود دارد که مشابه آن در زبان پهلوی موجود است ولی در زبان فارسی کنونی از آن‌ها استفاده نمی‌شود. زبان ارمنی امانت دار صدیقی برای این واژه‌های اصیل پهلوی بوده‌است.


دوره‌های زبان ارمنی
دورهٔ ارمنی باستان یا «گرابار»
این دوره به سه دورهٔ فرعی تقسیم می‌شود.
دورهٔ ارمنی متأثر از گرابار کلاسیک (نیمهٔ اول سدهٔ پنجم)
در این دوره، گونه‌های گفتاری و نوشتاری یکی است و گرایشی به سبک آشوری (سریانی) در زبان پدیده آمده‌است که دلیل آن تماس نزدیک میان روحانیون آشوری و ارمنی، ترجمهٔ بعضی از متون آشوری به ارمنی، نزدیکی روابط فرهنگی و مذهبی، و اعزام روحانیون برای تحصیلات عالیه آن سرزمین بوده‌است. از آثار این دوره می‌توان تاریخ ارمنستان، اثر موسس خورناتسی و تاریخ ارمنستان، اثرقازار پاربتسی را نام برد.
دورهٔ بعد از ارمنی باستان (سده‌های ششم تا هفتم)
در این دوره گونه ادبی از گونه گفتاری فاصله بیشتری می‌گیرد، ولی از تأثیر آن برکنار نیست. علت به‌وجود آمدن این فاصله از یک طرف گرایش به سبک و مکتب ادبی یونانی است و از طرف دیگر تضعیف تأثیر زبان نوشتاری بر زبان گفتاری است. از آثار این دوره می‌توان از تاریخ، اثر «سبئوس» نام برد.
دورهٔ پیش از ارمنی میانه (سده‌های هشتم تا یازدهم)
در این دوره فاصلهٔ مابین زبان ادبی و زبان گفتاری زیادتر شده‌است و سعی نویسندگان بر این است که از زبان گفتاری دوری جویند و اصالت زبان ادبی «گرابار» را حفظ کنند که این خود نشانه آگاهی آنان است. در این دوره به علت استقرار و استیلای اعراب به مدت دو سده (از سده هفتم تا نهم) در ارمنستان، واژه‌های عربی وارد زبان ارمنی شده‌است، ولی در آثار نویسندگان گرایش به کاربرد واژه‌های یونانی و سبک یونانی هنوز دیده می‌شود. در این دوره تفاوت بین گونه‌های زبان ارمنی عمیق‌تر شده‌است.
دورهٔ میانه
در این دوره زبان گفتاری همپایه زبان ادبی می‌شود. اساس زبان ادبی دوره میانه گویش ارمنی منطقه کیلیکیه است، لیکن گویش‌های دیگر نیز در آن بی تأثیر نبوده‌است. البته در این دوره، گرابار نیز اهمیت خود را حفظ کرده‌است. بدین نحو که زبان دوره میانه به عنوان زبان مکاتبات رسمی، احکام دولتی، نوشته‌های علمی، هنری، تاریخی و زبان گرابار به عنوان زبان کتابت در مراسم دینی و بعضی از تحقیقات علمی درزمینهٔ فلسفه و منطق به‌کار می‌رود. از نمونه‌های سبک این دوره می‌توان به آثار «ماتئوس اورهایتسی》اشاره کرد.


تاریخچه و ادبیات زبان ارمنی

 
  • تشکر
Reactions: MaRjAn، SelmA، .You know. و یک کاربر دیگر

YeGaNeH

معاونت کل سایت رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
معاونت سایت
  
عضویت
9/1/22
ارسال ها
10,008
امتیاز واکنش
41,237
امتیاز
508
زمان حضور
312 روز 13 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع



کتاب انجیل تذهیب‌کاری‌شده
زبان گرابار این دوره را می‌توان به دو بخش تقسیم کرد:
  • الف: سبک نوشتاری گرابار قدیم که گونه‌ای پیچیده و دارای واژه‌های یونانیِ فراوان است.
  • ب: سبک نوشتاری جدید که گونه‌ای نسبتاً ساده‌تر و دارای واژه‌های جدیدتر است.
دورهٔ جدید
زبان این دوره به آشخارهابار معروف است و زبان ادبی آن زبان ادبی جدید یا «آشخارهابار ادبی» نامیده می‌شود. در این دوره گرابار منحصر به کتاب‌های دینی و مراسم مذهبی است. مسروپ تاقیادیان از نویسندگان این دوره و یکی از آثار وی تاریخ ایران است.
الفبای ارمنی را که در حدود ۱۶۰۰ سال از ابداع آن می‌گذرد و دارای ۳۸ حرف است (دو حرف آخر آن، یعنی O و F بعداً اضافه شده‌است و پیش از آن، O را به شکل Av می‌نوشتند)،مسروب با ماشتوتس در اوایل سدهٔ پنجم ابداع کرد و از نظر مصوب شباهت زیادی به زبان یونانی دارد.
خط ارمنی از چپ به راست نوشته می‌شود. بعد از ابداع حروف الفبای ارمنی، ترجمه از متون یونانی و آشوری شروع شد و اولین ترجمه‌ها نیز ترجمه‌هایی از انجیل بود. یکی از ترجمه‌های انجیل که به یاری سی تن از مترجمان و زبان دانان آن زمان صورت پذیرفت به دلیل کامل و رسا بودن در سطح عالی قرار گرفت و ملکه ترجمه‌ها نامیده شد.
همزمان با ترجمه انجیل، ترجمه‌های فراوانی از زبان یونانی و سریانی به زبان ارمنی انجام گرفت که متن اصلی تعدادی از آن‌ها امروزه در دسترس نیست و از بین رفته‌است، در حالی که ترجمه ارمنی آن‌ها موجود است.
در ۱۹۲۰م زبان شناسان ارمنی به پیروی از شعار «همه چیز باید نو شود» به منظور آسان سازی املای ارمنی، به فکر تغییر املای این زبان و انطباق خط یا تلفظ بیفتند.
آوانگار بودن الفبای ارمنی دوره باستان از یک نظر نیز بسیار حایز اهمیت است و آن محفوظ نگه داشتن تلفظ درست واژه‌های فارسی باستان، پهلوی و پارتی است که با واژه‌های ارمنی هم ریشه‌اند. این امر کمک بزرگی است برای زبان شناسان ایرانی که در تحقیقات خود به دنبال یافتن تلفظ درست واژه‌های فارسی باستان یا پهلوی و پارتی هستند که به فارسی کنونی نرسیده یا صورت آن‌ها تغییر یافته‌است.


تاریخچه و ادبیات زبان ارمنی

 
  • تشکر
Reactions: MaRjAn، SelmA، .You know. و یک کاربر دیگر

YeGaNeH

معاونت کل سایت رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
معاونت سایت
  
عضویت
9/1/22
ارسال ها
10,008
امتیاز واکنش
41,237
امتیاز
508
زمان حضور
312 روز 13 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع
نام‌های ارمنی
تعدادی از نامهایارمنی یا ریشه در زبانهای ایرانی دارند یا از نام‌های اصیل ایرانی که در دوره پادشاهی هخامنشی، اشکانی و ساسانی به‌کار می‌رفته وام گرفته شده‌اند. ارمنیان با انتخاب نام‌های اصیل ایرانی و گذاشتن این نام‌ها بر فرزندان خود مانع از میان رفتن و فراموش شدن این نامها شده‌اند.
  • آرداشس، از نام‌های پهلوی، به معنی فرمانروایی کردن
  • آرداگ، از نام‌های پهلوی، مأخوذ از نامهای آرداوازد و آرداوان
  • آرداوازد، از نام‌های پهلوی، به معنی کسی که بی گناهی اش ثابت شده‌است.
  • آرداواز، نام فرمانده ارمنستان در زمان هخامنشیان.
  • آروسیاگ، از نام‌های معمول در زمان اشکانیان. نام ستاره زهره است.
  • آرشاک، در زبان اوستایی به معنی دلیر یا مرد است؛ و نام یکی از بزرگان پارت، بنیانگذار شاهنشاهی اشکانی بوده‌است.
  • آرشاویر، نام دیگر فرهاد چهارم پادشاهی اشکانی است.
  • آشخن، از نام‌های پهلوی، به معنی کبود رنگ یا سبز رنگ.
  • آنوش، به معنی بی مرگ، جاویدان، شیرین
  • آنوشاوان، در زبان پهلوی به معنی روح جاویدان.
  • خورن، نام‌های اشکانی است به معنی خورشید.
  • زاون، به معنی یاری دهنده. یاور
  • سورن یا سورین، این نام از ریشه زبان اوستایی است به معنی دلیر و توانا.
  • شاهن، از نام‌های ایرانی، به معنی باز سفید و نام یکی از بزرگترین سرداران ایران در زمان خسرو پرویز بوده‌است.
  • گارن، از نام‌های اشکانی بوده‌است.
  • گورگن، از نام‌های پهلوی، به معنی گرگ شجاع.
  • نِرسِس، نام فرشته و ایزد حامی و حی بوده‌است.
  • نوبار، به معنی نوبر و میوه تازه رسیده.
  • نائیری، به معنی زن نیکوکار و یزدان‌پرست. (از نام‌های بسیار رایج در میان زنان ارمنی است) واژه اوستایی که برای بانوان پارسای شوهر به کار برده می‌شده‌است؛ یا نائیرکا
  • وارداپت، این نام در کتیبه شاپور یکم بر کعبه زرتشت آمده، و نام دیگر بغدات است. در زبان ارمنی به روحانیی که مقام خلیفگی داشته باشد وارداپت گفته می‌شود.
  • وازگن، از نام‌های اشکانی به معنی فاتح است.
  • واهان، از نام‌های اشکانی است. به معنی سپر. نام بیست و هفتمین روز از ماه ارمنیان باستان بوده‌است.
  • هامو، کوتاه شده هامازاسب، از نامهای اشکانی. به معنی (کسی که اسبهای فراوان دارد)
  • هایرابد، به معنی سرکرده کلیسا یا یکی از مقامات کلیسا است.
  • یرواند، از نام‌های پهلوی و به معنی سریع است


تاریخچه و ادبیات زبان ارمنی

 
  • تشکر
Reactions: MaRjAn، SelmA، selenophie و 2 نفر دیگر

YeGaNeH

معاونت کل سایت رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
معاونت سایت
  
عضویت
9/1/22
ارسال ها
10,008
امتیاز واکنش
41,237
امتیاز
508
زمان حضور
312 روز 13 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع
ادبیات ارمنی یکی از قدیمی‌ترین و غنی‌ترین ادبیات جهان است. موسس خورناتسی «پدر تاریخ‌نگاری ارمنیان» در سده پنجم میلادی در مورد ادبیات ارمنی پیش از سده پنجم اطلاعات بسیار پرارزشی به ما می‌دهد. بنا به اطلاعات خورناتسی کتاب‌های متعدد معابد بت‌پرستی، کتاب‌های حکایات، قباله‌های منعقده بین شاهزادگان مختلف و غیره وجود داشته‌اند.

فولکلور مردمی نیز در آن دوران ترقی کرده بود. معلوم است که حتی قبل، در زمان تیگران دوم، در پایتخت‌های تیگراناکرت و آرتاشات غیر از نمایش‌های یونانی نمایش‌هایی نیز به زبان ارمنی اجرا می‌شد. لیکن بجز از این و چند گواهی دیگر، بزرگترین پدیده زبان ادبی قدیمی ارمنی یعنی (ارمنی کلاسیک)، گرابار است که با توانگری، کم اهمیت تر از زبان یونانی باستان نیست. در سده پنجم کتاب مقدس و کتاب‌های متعدد دیگر به‌طور صحیح از یونانی به ارمنی کلاسیک ترجمه شدند.

با ابداع الفبای ارمنی و سپس برگردان انجیل به این زبان توسعه ادبیات ارمنی آغاز گشت. از نخستین آثار برجسته ادب ارمنی می‌توان به پهلوان نامه منظومی به نام داوید ساسونی اشاره نمود. این حماسه، داستان پیکار یک پهلوان ارمنی با سلطه اعراب برای رهایی مردم ارمنستان است. سپس ترجمهٔ برخی ار کتب ارسطو، و آنگاه داستان اسکندر و بعد هم نوشتن کتاب «تاریخ ارمنستان» که این کتاب را موسس خورناتسی نوشته و به زبان‌های فرانسوی و آلمانی و انگلیسی نیز ترجمه شده‌است.

غزل‌سرودهای دینی از سده پنجم نقشی مهمی در ادب ارمنی پیدا نمود که بیشتر در آیین‌های مذهبی بکار می‌رفت. نقطه اوج این گونه ادبی اثر عرفانی گریگور نارکاتسی به نام «سوگنامه نارک» است که در سده دهم زایشی نگاشته شده‌است. این شاهکار نارِک یکی از پرخواننده‌ترین اثر نزد ارمنیان تا به امروز است. سوگنامه نارک از سوی آزاد ماتیان به فارسی نیز ترجمه گشته است.

با آمدن سده دوازدهم سخن ارمنی شاهد برامیدن یکی دیگر از غنایی سرایان خود یعنی نرسس شنورهالی بود. این جاثلیق سوگنامه‌ای در سقوط اِدِسا و سرودهایی «شاراکان‌ها» از خود بجا نهاد. دوره این دو سراینده برجسته یعنی سده‌های ده تا چهارده میلادی را دوره زرین ادبیات ارمنی نام نهاده‌اند.


تاریخچه و ادبیات زبان ارمنی

 
  • تشکر
Reactions: MaRjAn، SelmA، selenophie و 2 نفر دیگر

YeGaNeH

معاونت کل سایت رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
معاونت سایت
  
عضویت
9/1/22
ارسال ها
10,008
امتیاز واکنش
41,237
امتیاز
508
زمان حضور
312 روز 13 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع
ابداع حروف ارمنی

به گواهی یک صدای مورخین قدیمی ارمنی، وقتی که ساهاک پارتو و مسروپ ماشتوتس به پادشاه ورامشاپوه برای داشتن حروف و ادبیات ارمنی مراجعه می‌کنند و می‌خواهند که نظر او را نیز جویا شوند، پادشاه به آن‌ها پاسخ می‌دهد که خود آگاهی یافته‌است که پیش اسقفی به نام «دانیل» حروف ارمنی وجود دارند و بلافاصله یکی از نزدیکان درباریش به نام «واهریج» را به نزد دانیل می‌فرستند تا حروف را بیاورد.

اولین کتاب مقدس به زبان ارمنی
خورناتسی او را شخصی محترم و آرزومند انجام چنین کاری (یعنی ایجاد و خلق حروف) نامیده و شرح زیر را ارائه کرده‌است:



«واهریچ به نزد دانیل رفته و حروفی را که از مدت‌ها قبل پیدا شده بود، با خود آورده و به ساهاک و مسروپ داد. آن‌ها خود با یادگیری و آموختن آن‌ها به چند پسر بچه، متوجه شدند که این حروف برای بیان تمام هجاهای ارمنی کافی نبودند. بدین تربیت مشخص می‌شود که حروفی که از مدت‌ها قبل پیدا شده و نزد دانیل بودند یعنی حروفی که احتمالاً در زمان‌های مهرپرستیمورد استفاده ارمنیان قرار می‌گرفتند، دیگر کهنه شده، ناقص و غیرقابل استفاده بودند.»


در آن زمان چنان‌که غازار پاربتسی می‌نویسد:



«به خواهش قلبی پادشاه ورامشاپوه، این مأموریت خطیر یعنی اختراع حروف ارمنیرا مسروپ ماشتوتس بعهده می‌گیرد و پس از زحمات طاقت فرسا و تلاش فراوان موفق به انجام این امر تاریخی می‌گردد.»


اختراع الفبای ارمنی روحیه جدیدی به جامعه و متفکرین می‌بخشد. فعالیت پرشور و شدیدی در زمینه ابداع ادبی و ترجمه‌ها به عمل می‌آید. در مناطق گوناگون ارمنستان مدارس متعددی افتتاح می‌شوند و شاگردان فراوانی جمع می‌شوند تا با استفاده از حروف جدید، زبان ارمنی و نیز زبان‌های دیگر را فرا گیرند.

در فعالیت‌های شدیدی که در آموزش زبان و ادبیات ارمنی انجام می‌شوند بزرگترین نقش را مسروپ ماشتوتس بازی نمود. مؤسس خورناتسی در مورد وی بحق گفته‌است:



«فکرش خالق، سخنانش درخشان، فعالیت‌هایش پرطاقت، عشق اش بی ریا و در آموزش خستگی ناپذیر بود و در اخلاق وی نه تکبر و نه چاپلوسی هیچ‌یک نتوانستند رخنه کنند. مطابق اطلاعات مورخین ارمنی، ماشتوتس همچنین در نواحی مرزی ارمنستان نیز به فعالیت‌های فرهنگی دست می‌زند.»


به‌وجود آمدن ادبیات ارمنی در تاریخ ارمنیان دارای اهمیت عظیم فرهنگی، سـ*ـیاسی و اجتماعی گردید


تاریخچه و ادبیات زبان ارمنی

 
  • تشکر
Reactions: MaRjAn، SelmA، selenophie و 2 نفر دیگر

YeGaNeH

معاونت کل سایت رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
معاونت سایت
  
عضویت
9/1/22
ارسال ها
10,008
امتیاز واکنش
41,237
امتیاز
508
زمان حضور
312 روز 13 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع
ادبیات ارمنی در سده پنجم میلادی

در سده پنجم پس از اختراع حروف، ادبیات خود ویژه ارمنی به وجود آمده و ترقی نمود. در عین حال کتب متعددی از زبان‌های یونانی و آشوری ترجمه گردید.

آثار ترجمه شده به‌طور عمده کتاب‌های مذهبی بودند که از حیث فن ترجمه (کتاب مقدس، تفسیرها و نطقها) ی هوهان وسکبران،(به معنی زرین کلام) و «وقایع‌نامه» اوسبیوس قیصری و غیره را می‌توان ذکر نمود.

داویت آنهاغت
از اولین مؤلفین ارمنی که در عین حال به ترجمه کتب نیز اشغال داشته می‌توان مشهورترینشان یعنی مسروپ ماشتوتس، یزنیک کوغباتسی، کوریون، «هوسپ پاغناتسی» و «هوهان یگغیاتسی» و یکی از مؤثرترین سازماندهندگان ادبیات ارمنی یعنی ساهاک پارتو را باید نام برد که غازار پاربتسی دربارهٔ وی نوشته است:



«با دانش کامل خود از بسیاری از دانشمندان یونان برتر بود. او واقعاً بر حروف صدا دار و فن بیان و نطق تسلط داشت. به ویژه از فلسفه اطلاع کامل داشت.»


ادبیات ترجمه‌ای ارمنی پیوسته پس از سده پنجم ادامه یافت. این ادبیات از این نظر برای تاریخ و فرهنگ اهمیت داردکه چون متن‌های اصلی برخی از آثار ارزشمند یونانی که گم شده و به دست ما نرسیده‌اند، دانشمندان فقط با استفاده از متن‌های ترجمه شده ارمنی می‌توانند بر کم و کیف آن‌ها آگاهی یابند.

پس از بنیان‌گذاری ادبیات ملی ارمنی در سده پنجم، به ویژه تاریخ نویسی، نطق مذهبی و ادبیات تذکره نویسی، اشعار کلیسا، فلسفه و غیره ترقی نمود. از ناطقین و فلاسفه این دوران یزنیک کوغباتسی با کتاب «ضد فرقه‌ها» یا «تکذیب فرقه‌ها». داویت آنهاغت با کتاب‌های «مرزهای حکمت» و «تفسیر سهویات ارسطو» و سایر آثار، هوهان مانداگونی را با «نطقها» یش باید نام برد. این چهره‌ها از تحصیل‌کرده‌ترین شخصیت‌های عصر خود بودند. لیکن از حیث اهمیت اجتماعی-تاریخی و ارزش‌های علمی آثار خود، آگاتانگلوس، کوریون، پاوستوس بوزاند، مؤسس خورناتسی، یغیشه وارداپت و غازار پاربتسی، مشهورتر هستند و در عین حال که تاریخ‌نویس هستند از عالی‌ترین نمایندگان و چهره‌های ادبیات کهن ارمنی به‌شمار می‌روند.

جریان عادی ترقی ادبیات نمی‌توانست مجزا از مبارزه طبقاتی آن عصر باشد. بدین ترتیب معلوم می‌شود روحانیت مسیحی که مبین منافع فئودال‌ها بود با موتیف‌ها و تم‌های دنیوی موجود در ادبیات مخالف بود و رفتار بسیار منفی نسبت به فولکلور مردمی داشت. سبک‌های ادبیات اصیل هنری فقط به صورت اشعار مربوط به مراسم کلیسا کتباً حفظ می‌شد که با محتوای مذهبی-جزم اندیشانه خود نمی‌توانستند بیانگر ارزش‌های عالی هنری باشند. فقط مورخین از اوضاع اجتماعی، روابط سـ*ـیاسی و فولکلور مردمی صحبت می‌کنند.

این امر که از سده پنجم هیچگونه اثر کتبی کامل هنری و دنیوی به ما نرسیده‌است، نشانگر این مطلب است که دوران شکل‌گیری ادبیات چنان مسائلی وجود داشت که مانع از شکل‌گیری و پیشرفت ادبیات هنری و دنیوی بودند.

برخی نهضت‌های دهقانی و مذهبی به عنوان تبلوری از مبارزه طبقاتی علیه فئودالیسم، در داخل کشور بوقوع می‌پیوست. از این رو حکومت کلیسا که در آن زمان از حیث اجتماعی مقتدر بوده و امور مدارس و ادبیات را در دست داشت، از یک سو به پیشرفت و ترقی ادبیات مذهبی-کلیسایی همت می‌گماشت و از دیگر سو در قبال فولکلور مردمی و جنبه‌های دنیوی ادبیات روش خصمانه‌ای اتخاذ می‌نمود. مثلاً یکی از مؤلفین دینی سده پنجم یعنی هوهان مانداگونی در مورد هنر عاشق‌ها و نمایش‌های تئاتری عاشق‌ها در نطق‌های خود با انزجار صحبت می‌کند. همچنین می‌دانیم که چگونه دانشمندان تاریخ‌نگار مورد تعقیب و آزار ناآگاهانه قرار می‌گرفتند زیرا آنان در قبال حکام دیدگاه انتقادی داشتند.

بدین ترتیب از همان آغاز دوران پیدایش ادبیات ارمنی ما شاهد هستیم که پیکارها و مبارزات نیروهای زحمتکش بر علیه فئودالیسم و نیز مبارزه قشرهای داخلی فئودالیسم چگونه انعکاس خود را در تاریخ ادبیات گذارده و در طول سده‌های میانه تماماً با ترقی محافل ادبی و ویژگی‌های آن وابسته بودند. صرف نظر از تمام موانع و تعقیب‌ها و آزارها، ادبیات ارمنی در سده‌های میانه به همت مؤلفین و مورخین ارمنی به علت ارزش‌های ادبی و شناخت علمی خود در ادبیات جهانی دارای اعتبار و اهمیت گردید. آثار تاریخی دنیوی که مؤلفینشان از نمایندگان بارز و چهره‌های پیشرو علوم در عصر خود بودند، بدست ما رسیده‌است.


تاریخچه و ادبیات زبان ارمنی

 
  • تشکر
Reactions: MaRjAn، SelmA، selenophie و 2 نفر دیگر

YeGaNeH

معاونت کل سایت رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
معاونت سایت
  
عضویت
9/1/22
ارسال ها
10,008
امتیاز واکنش
41,237
امتیاز
508
زمان حضور
312 روز 13 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع
تاریخ نویسی قدیمی ارمنی

آثار مؤلفان و مورخان ارمنی در سده‌های میانه در زمره بهترین کتب قرار دارند. این‌ها به لطف برخی ویژگی‌های ادبی خود در زمان باستان جانشین بعضی از قطعه‌های ادبی و رمان‌ها می‌شدند که به صورت کتبی وجود نداشتند.

مورخین ارمنی از لحاظ محتوای ایدئولوژیک آثارشان پر آوازه شدند. معمولاً هم‌زمان با این که آن‌ها به خواهش برخی شاهزادگان فئودال کتب تاریخ می‌نوشتند، بهترین آن‌ها به عنوان متفکرین پیشرو عصر خود و افرادی پر قریحه و پراستعداد بدان درجه رسیده‌اند که بیانگر فقط منافع حکومتی فئودال‌ها و در نهایت منافع حکومت مرکزی کشور بودند.

یکی از دلایل این است که بسیاری از آنان تاریخ خود را به جای اینکه به نام خانواده فئودالی حامی بنویسند آن‌ها را تحت عنوان «تاریخ ارمنیان» می‌نگاشتند.

مورخان و مؤلفان برجسته ارمنی در سده پنجم عبارتند از آگاتانگلوس، پاوستوس بوزاند، یغیشه وارداپت و غازار پاربتسی.


تاریخچه و ادبیات زبان ارمنی

 
  • تشکر
Reactions: MaRjAn، SelmA، selenophie و 2 نفر دیگر

YeGaNeH

معاونت کل سایت رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
معاونت سایت
  
عضویت
9/1/22
ارسال ها
10,008
امتیاز واکنش
41,237
امتیاز
508
زمان حضور
312 روز 13 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع
ادبیات ارمنی در سده‌های شش و نه میلادی

هیچ اثری از نوشته‌های مورخان سده ششم به ما نرسیده‌است. از طرفی بخاطر فشارهای دینی -مذهبی امپراتوری روم شرقی، و از طرف دیگر بواسطه مبارزه طبقاتی زحمتکشان بر علیه نظام ارباب رعیت و ضرورت مبارزه با جنبش مذهبی طرفدار آن، در این دوران ادبیات فلسفه مدرسی دینی ترقی نمود.

از چهره‌های ادبیات دینی باید: «پتروس اسقف سیونیک»، «مؤسس یغیوادتسی»، جاثلیق‌ها: «آبراهام» و کومیتاس وارداپت، «ورتانس»، شاعر: «هوهان مایراوانتسی»، هوهان ایماستاسر، «استپانوس سیونتسی» و دیگران را نام برد.

در این دوران طبعاً شعر کلیسایی نیز باید ترقی می‌نمود. البته ارجحیت ادبیات دینی -اسکولاستیک بدین معنی نیست که تفکرات دنیوی هیچ انعکاسی در ادبیات پیدا نکردند. در سده هفتم دوره‌ای به وجود آمد که دوره ترقی هنرها، علوم و تاریخ‌نویسی بود. از این حیث معماری سده هفتم قابل ذکر است.

داوتاک شاعر در سده هفتم می‌زیست و از او منظومه «دربارهٔ قتل ریاکارانه شاهزاده جوانشیر آلبانیا» به ما رسیده که یکی از نمونه‌های قدیمی ادبیات دنیوی و هنری ارمنی است. با صحبت در مورد جنبه‌های دنیوی ادبیات در سده هفتم نمی‌توان از ترجمه‌های انجام شده در این دوره یاد نکرد.

در زمره ترجمه‌ها بجز برخی آثار فلسفه یونان باستان، آثار مشهور ادبیات هنری بچشم می‌خورند من جمله «امثال یزوپوس» و کتابی تحت عنوان «ادیب» اثر مؤلف ناشناس که مجموعه‌ای از مطالب امثال گونه است.

لشکر کشی اعراب مانعی در پیشرفت ادبیات و فرهنگ نوخاسته ارمنی در سده هفتم و باعث اختلال در ترقی زندگی اجماعی ارمنیان گردید. در سده هشتم، در شرایط جنگ و جدال‌های ممتد، فرهنگ نمی‌توانست سیر طبیعی پیشرفت خودرا طی کند. کافی است در نظر گیریم که برطبق داده‌های موجود، بیش از ۵۰ اسم از مورخان و مؤلفان سده هفتم به مارسیده‌است در حالی که از سده هشتم فقط اسامی ۴ نفر از مؤلفین بر ما روشن است.


تاریخچه و ادبیات زبان ارمنی

 
  • تشکر
Reactions: MaRjAn، SelmA، selenophie و 2 نفر دیگر

YeGaNeH

معاونت کل سایت رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
معاونت سایت
  
عضویت
9/1/22
ارسال ها
10,008
امتیاز واکنش
41,237
امتیاز
508
زمان حضور
312 روز 13 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع
ادبیات شفاهی مردمی

تندیس داوید ساسونی
داستان حماسی و افسانه‌ای ساسونتسی داویت دارای ارزش‌های والای آرمانی و زیبائی شناسانه است. مردم قهرمان سمبولیک خود داویت را با ویژگی‌های عالی و برجسته فوق انسانی پرورده‌اند. میهن پرستی سوزان و لغزش ناپذیر، انسان‌دوستی، مهرورزی و دلبستگی به زحمتکشان و ستمدیدگان از هر ملیت و نژاد، خوشبینی و امید به پیروزی نیکی و زیبائی و عدالت بر پلیدی و زشتی و ستم، از ویژگی‌های ذاتی این قهرمان ملی افسانه‌ای است.

حماسه ملی ساسونتسی داویت که از چهار بخش (ساناسار و باغداسار، مهر بزرگ، داویت، مهر کوچک)، تشکیل یافته به بسیاری از زبان‌های دنیا ترجمه گردیده و در میان ملت‌های جهان اثری شناخته شده‌است. از آنجایی که در حماسه ملی افسانه‌ای یاد شده جز «داویت» و «مهر» قهرمانان دیگری نیز وجود دارند، آن را «دلیران ساسون» و «شجاعان ساسما» نیز می‌نامند.


تاریخچه و ادبیات زبان ارمنی

 
  • تشکر
Reactions: MaRjAn، SelmA، selenophie و 2 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا