نویسنده این موضوع
این کتاب دو داستان را شامل میشود که به زیبایی در کنار هم و در یک کتاب گنجانده شده است. دو رمان که موازی هم جلو میرود. و به گونهای به همدیگر ارتباط دارند. یکی از این داستانها در سال ۲۰۰۸ در امریکا و دیگری در قرن هفتم در قونیه اتفاق میافتد.
داستان اول کتاب مربوط به اللا روبینشتاین است که در بـ*ـو*ستونِ آمریکا زندگی میکند. اللا یک همسر و مادر است که همه زندگی خود را صرف خانواده و رابـ*ـطه زناشویی کرده است. با اینکه همسر اللا – دیوید – دندانپزشک مشهوری بود و معیشت آنها در یک سطح ایدهآل قرار داشت اما عشق و صمیمتی در میان آنها نبود. اللا این موضوع را پذیرفته بود و همه اولویتهای خود را تغییر داده بود و فقط به فکر بچههایش بود. اما با این حال رابـ*ـطه اللا با خانوادهاش هم چندان خوب نبود و رابـ*ـطه زناشوییاش در خطر بود. طبق تشبیه کتاب، اللا شبیه یک برکه بود، یک برکه راکد. در اینجا اولین جملات کتاب میتواند جالب توجه باشد:
سنگی را اگر به رودخانهای بیندازی، چندان تاثیری ندارد. سطح آب اندکی میشکافد و کمی موج بر میدارد. صدای نامحسوس «تاپ» میآید، اما همین صدا هم در هیاهوی آب و موج هایش گم میشود. همین و بس.
اما اگر همان سنگ را به برکهای بیندازی… تاثیرش بسیار ماندگارتر و عمیقتر است. همان سنگ، همان سنگ کوچک، آبهای راکد را به تلاطم در میآورد. در جایی که سنگ به سطح آب خورده ابتدا حلقهای پدیدار میشود؛ حلقه جوانه میدهد، جوانه شکوفه میدهد، باز میشود و باز میشود، لایه به لایه. سنگی کوچک در چشم به هم زدنی چهها که نمیکند. در تمام سطح آب پخش میشود و در لحظهای میبینی که همه جا را فرا گرفته. دایرهها دایرهها را میزایند تا زمانی که آخرین دایره به ساحل بخورد و محو شود.
رودخانه به بینظمی و جوش و خروش آب عادت دارد. دنبال بهانهای برای خروشیدن میگردد، سریع زندگی میکند، زود به خروش میآید. سنگی را که انداختهای به درونش میکشد؛ از آنِ خودش میکند، هضمش میکند و بعد هم به آسانی فراموشش میکند. هر چه باشد بینظمی جزء طبیعتش است؛ حالا یک سنگ بیشتر یا یکی کمتر. (کتاب ملت عشق – صفحه ۷)
در این میان الا بنا به دلایل مختلف کاری تحت عنوان یک ویراستار پیدا میکند. او میبایست رمانی را که به او داده شده بخواند و در مورد آن گزارشی تهیه کند. رمانی که زندگی او را برای همیشه تغییر خواهد داد. رمانی که به اللا میدهند، رمان ملت عشق است. در ابتدای رمانی که به اللا داده شده است شعری از دفتر دوم مثنوی معنوی آمده است که تاثیر عمیقی دارد:
ما زبان را ننگریم و قال را
ما درون را بنگریم و حال را
موسیا آدابدانان دیگرند
سوخته جان و روانان دیگرند
ملت عشق از همه دینها جداست
عاشقان را ملت و مذهب خداست
داستان دوم رمان، ماجرای همین رمانی است که به اللا داده میشود، یعنی داستان کتاب ملت عشق. ملت عشق در واقع رمانی در مورد عشق مولانا و شمس تبریزی است که در قرن هفتم اتفاق میافتد. رمان ملت عشق در ۴ بخش نوشته شده است:
داستان اول کتاب مربوط به اللا روبینشتاین است که در بـ*ـو*ستونِ آمریکا زندگی میکند. اللا یک همسر و مادر است که همه زندگی خود را صرف خانواده و رابـ*ـطه زناشویی کرده است. با اینکه همسر اللا – دیوید – دندانپزشک مشهوری بود و معیشت آنها در یک سطح ایدهآل قرار داشت اما عشق و صمیمتی در میان آنها نبود. اللا این موضوع را پذیرفته بود و همه اولویتهای خود را تغییر داده بود و فقط به فکر بچههایش بود. اما با این حال رابـ*ـطه اللا با خانوادهاش هم چندان خوب نبود و رابـ*ـطه زناشوییاش در خطر بود. طبق تشبیه کتاب، اللا شبیه یک برکه بود، یک برکه راکد. در اینجا اولین جملات کتاب میتواند جالب توجه باشد:
سنگی را اگر به رودخانهای بیندازی، چندان تاثیری ندارد. سطح آب اندکی میشکافد و کمی موج بر میدارد. صدای نامحسوس «تاپ» میآید، اما همین صدا هم در هیاهوی آب و موج هایش گم میشود. همین و بس.
اما اگر همان سنگ را به برکهای بیندازی… تاثیرش بسیار ماندگارتر و عمیقتر است. همان سنگ، همان سنگ کوچک، آبهای راکد را به تلاطم در میآورد. در جایی که سنگ به سطح آب خورده ابتدا حلقهای پدیدار میشود؛ حلقه جوانه میدهد، جوانه شکوفه میدهد، باز میشود و باز میشود، لایه به لایه. سنگی کوچک در چشم به هم زدنی چهها که نمیکند. در تمام سطح آب پخش میشود و در لحظهای میبینی که همه جا را فرا گرفته. دایرهها دایرهها را میزایند تا زمانی که آخرین دایره به ساحل بخورد و محو شود.
رودخانه به بینظمی و جوش و خروش آب عادت دارد. دنبال بهانهای برای خروشیدن میگردد، سریع زندگی میکند، زود به خروش میآید. سنگی را که انداختهای به درونش میکشد؛ از آنِ خودش میکند، هضمش میکند و بعد هم به آسانی فراموشش میکند. هر چه باشد بینظمی جزء طبیعتش است؛ حالا یک سنگ بیشتر یا یکی کمتر. (کتاب ملت عشق – صفحه ۷)
در این میان الا بنا به دلایل مختلف کاری تحت عنوان یک ویراستار پیدا میکند. او میبایست رمانی را که به او داده شده بخواند و در مورد آن گزارشی تهیه کند. رمانی که زندگی او را برای همیشه تغییر خواهد داد. رمانی که به اللا میدهند، رمان ملت عشق است. در ابتدای رمانی که به اللا داده شده است شعری از دفتر دوم مثنوی معنوی آمده است که تاثیر عمیقی دارد:
ما زبان را ننگریم و قال را
ما درون را بنگریم و حال را
موسیا آدابدانان دیگرند
سوخته جان و روانان دیگرند
ملت عشق از همه دینها جداست
عاشقان را ملت و مذهب خداست
داستان دوم رمان، ماجرای همین رمانی است که به اللا داده میشود، یعنی داستان کتاب ملت عشق. ملت عشق در واقع رمانی در مورد عشق مولانا و شمس تبریزی است که در قرن هفتم اتفاق میافتد. رمان ملت عشق در ۴ بخش نوشته شده است:
- خاک – پدیدههای عمیق، آرام و جامد زندگی
- آب – پدیدههای سیال و جاری و متغییر زندگی
- باد – پدیدههای ترککننده و کوچنده زندگی
- آتش – پدیدههای سوزاننده، ویرانکننده و نابودکننده زندگی
همانطور که احتمالا میدانید، داستانی که در قرن هفتم روایت میشود داستان وارد شدن شمس تبریزی به زندگی مولانا است. کسی که زندگی مولانا را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد و دنیای جدیدی پیش روی او باز میکند. اولین دیدار شمس تبریزی و مولانا نیز بسیار معروف است و در آن شمس سوالی عجیب از مولانا میپرسد. سوالی که در متن کتاب چنین نوشته شده است:
به نظر تو کدام یک از این دو نفر والاتر است: حضرت محمد یا بایزید بسطامی؟
داستان کتاب به همین شکل بین زندگی اللا و اتفاقات قرن هفتم در جریان است. در این بین اللا تحت تاثیر ملت عشق قرار میگیرد و تصمیم میگیرد با نویسنده رمان ملت عشق یعنی عزیز ز. زاهارا از طریق ایمیل ارتباط برقرار کند و…
درباره کتاب ملت عشقبه نظر تو کدام یک از این دو نفر والاتر است: حضرت محمد یا بایزید بسطامی؟
داستان کتاب به همین شکل بین زندگی اللا و اتفاقات قرن هفتم در جریان است. در این بین اللا تحت تاثیر ملت عشق قرار میگیرد و تصمیم میگیرد با نویسنده رمان ملت عشق یعنی عزیز ز. زاهارا از طریق ایمیل ارتباط برقرار کند و…
به نظر من ملت عشق واقعا یک کتاب فوقالعاده عالی و لـ*ـذتبخش است که میتوان کمبودهای آن را نادیده گرفت و بینهایت از خواندن آن لـ*ـذت برد. هنگام مطالعه ملت عشق احساس خوبی داشتم و به همه دوستان پیشنهاد میکنم این کتاب را مطالعه کنند و لـ*ـذت ببرند. این کتاب جزء کتابهای پیشنهادی کافهبوک برای مطالعه قرار دارد.
آنچه در مورد رمان ملت عشق بسیار چشمگیر و جذاب است نحوه تغییر زاویه دید میباشد. در کتاب از زاویه دید اول شخص و سوم شخص استفاده شده و همین باعث جذابیت دو چندان مطالب شده است. کتاب مدام از زاویه دید افراد مختلف روایت می شود و حدود ۱۸ نفر، اتفاقات را روایت میدهند. برخی از افرادی که این رمان را روایت میکنند عبارتند از: اللا – شمس – شاگرد – مولوی – حسن گدا – گل کویر – سلیمان سرخوش – متعصب – کیمیا و…
این رمان در مورد عشق است، عشقی واقعی، عمیق و خالص که در کمتر کتابی با آن روبهرو خواهید شد.
هنگامی که داستان شمس تبریزی در رمان ملت عشق را میخوانید شیفته آن میشوید. احساس خوبی به شما دست میدهد و دلتان نمیخواهد کتاب را کنار بذارید. به معنای واقعی کلمه جذب این داستان خوب میشوید اما وقتی در اوج لـ*ـذت بردن از داستان قرن هفتم هستید، نویسنده دوباره به ماجرای اللا در امریکا برمیگردد و این ممکن است مقداری لـ*ـذت خواندن کتاب را کم کند و شاید حتی باعث عصبانیت شما شود. دستکم باعث شد که من احساس خوبی نداشته باشم، ماجراهای شمس بسیار خواندنی و لـ*ـذتبخش است و علاقه داشتم که فقط آن را مطالعه کنم اما کتاب که در فصلهای کوتاه کوتاه نوشته شده است این لـ*ـذت را از شما میگیرد.
شخصا وقتی ملت عشق را میخواندم دوست داشتم قسمتهایی که مولانا داستان را روایت میکند بیشتر باشد اما چنین نبود و فقط در بعضی مواقع داستان از دید مولانا نقل میشد.
نباید از این نکته هم غافل شد که رمان ملت عشق صرفا یک رمان خوب است که قسمتی از آن از زندگی مولانا و شمس گرفته شده است. همه اتفاقات و جریانات این کتاب براساس مستندات تاریخی نیست و اگر شما از زندگی مولانا و برخورد او با شمس تبریزی آگاه باشید میتوانید بهراحتی به این موضوع پی ببرید. بنابراین به این کتاب صرفا به عنوان یک رمان نگاه کنید و انتظاری فراتر از آن نداشته باشید.
میتوان گفت همه خوببودن و تاثیرگذار بودن کتاب نیز مربوط به همین داستان قرن هفتم یعنی داستان عشق میان شمس تبریزی و مولانا است. اگر داستان اللا به شکل مجزا در یک کتاب آمده بود هرگز نمیتوانست موفقیتی در حد این کتاب کسب کند. پیشنهاد میکنم مطالعه کتاب ملت عشق را به هیچوجه از دست ندهید و حتی اگر مایل هستید کسی را به کتاب و کتابخواندن علاقهمند کنید، رمان ملت عشق را به او هدیه دهید.
از کتاب ملت عشق ترجمههای متعددی در بازار وجود دارد اما این کتاب با ترجمه ارسلان فصیحی از نشر ققنوس معروف شده است که ترجمه خوب، روان و بینقصی میباشد.
نکته نهایی در مورد کتاب ملت عشق قواعد خواندنی شمس تبریزی است که در کتاب آمده است. این قاعدهها با نام چهل قاعده عشق و یا چهل قاعده شمس تبریزی نیز شناخته میشود.
منبع کافه بوک
آنچه در مورد رمان ملت عشق بسیار چشمگیر و جذاب است نحوه تغییر زاویه دید میباشد. در کتاب از زاویه دید اول شخص و سوم شخص استفاده شده و همین باعث جذابیت دو چندان مطالب شده است. کتاب مدام از زاویه دید افراد مختلف روایت می شود و حدود ۱۸ نفر، اتفاقات را روایت میدهند. برخی از افرادی که این رمان را روایت میکنند عبارتند از: اللا – شمس – شاگرد – مولوی – حسن گدا – گل کویر – سلیمان سرخوش – متعصب – کیمیا و…
این رمان در مورد عشق است، عشقی واقعی، عمیق و خالص که در کمتر کتابی با آن روبهرو خواهید شد.
هنگامی که داستان شمس تبریزی در رمان ملت عشق را میخوانید شیفته آن میشوید. احساس خوبی به شما دست میدهد و دلتان نمیخواهد کتاب را کنار بذارید. به معنای واقعی کلمه جذب این داستان خوب میشوید اما وقتی در اوج لـ*ـذت بردن از داستان قرن هفتم هستید، نویسنده دوباره به ماجرای اللا در امریکا برمیگردد و این ممکن است مقداری لـ*ـذت خواندن کتاب را کم کند و شاید حتی باعث عصبانیت شما شود. دستکم باعث شد که من احساس خوبی نداشته باشم، ماجراهای شمس بسیار خواندنی و لـ*ـذتبخش است و علاقه داشتم که فقط آن را مطالعه کنم اما کتاب که در فصلهای کوتاه کوتاه نوشته شده است این لـ*ـذت را از شما میگیرد.
شخصا وقتی ملت عشق را میخواندم دوست داشتم قسمتهایی که مولانا داستان را روایت میکند بیشتر باشد اما چنین نبود و فقط در بعضی مواقع داستان از دید مولانا نقل میشد.
نباید از این نکته هم غافل شد که رمان ملت عشق صرفا یک رمان خوب است که قسمتی از آن از زندگی مولانا و شمس گرفته شده است. همه اتفاقات و جریانات این کتاب براساس مستندات تاریخی نیست و اگر شما از زندگی مولانا و برخورد او با شمس تبریزی آگاه باشید میتوانید بهراحتی به این موضوع پی ببرید. بنابراین به این کتاب صرفا به عنوان یک رمان نگاه کنید و انتظاری فراتر از آن نداشته باشید.
میتوان گفت همه خوببودن و تاثیرگذار بودن کتاب نیز مربوط به همین داستان قرن هفتم یعنی داستان عشق میان شمس تبریزی و مولانا است. اگر داستان اللا به شکل مجزا در یک کتاب آمده بود هرگز نمیتوانست موفقیتی در حد این کتاب کسب کند. پیشنهاد میکنم مطالعه کتاب ملت عشق را به هیچوجه از دست ندهید و حتی اگر مایل هستید کسی را به کتاب و کتابخواندن علاقهمند کنید، رمان ملت عشق را به او هدیه دهید.
از کتاب ملت عشق ترجمههای متعددی در بازار وجود دارد اما این کتاب با ترجمه ارسلان فصیحی از نشر ققنوس معروف شده است که ترجمه خوب، روان و بینقصی میباشد.
نکته نهایی در مورد کتاب ملت عشق قواعد خواندنی شمس تبریزی است که در کتاب آمده است. این قاعدهها با نام چهل قاعده عشق و یا چهل قاعده شمس تبریزی نیز شناخته میشود.
منبع کافه بوک
معرفی کتاب ملت عشق | الیف شافاک
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com