خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Cinder

سرپرست بازنشسته فرهنگ و ادب
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
12/8/18
ارسال ها
2,007
امتیاز واکنش
7,220
امتیاز
308
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
ماجرای سریال مستر ربات – Mr Robot

الیوت اندرسون Elliot Alderson کارمند جوان و توانای بخش فنی یک شرکت خدمات امنیت سایبری (ALLSafe) است که به‌شدت درون‌گرا و جامعه گریز است. به همان اندازه که از مردم خوشش نمی‌آید به اطلاعات آن‌ها در شبکه اینترنت علاقه‌مند‌است. پس سرگرمی او در آپارتمان ساده و محقرش هک کردن ایمیل، حساب‌های بانکی و چت روم‌های آن‌ها است. گاهی هم با داده‌های به دست آورده رابین‌هود وار به کمک مردم، دوستان و نزدیکانش می‌شتابد و خطاکاران را به دست پلیس داده و یا خود آن‌ها را ادب می‌کند. مانند لوگوی یک هکر ناشناس لباس می‌پوشد و برای حفظ آرامش و کنترل پارانویید خود از قرص‌های مورفین استفاده می‌کند. همیشه احساس می‌کند توسط مردان کت‌وشلوار پوشی مورد تعقیب قرار می‌گیرد. در یک حمله که به سرورهای مهم‌ترین مشتری شرکت یعنی E Crop که در حال حاضر یکی از معظم‌ترین و پولدارترین شرکت‌های آمریکا و دنیا است خوش درخشیده و آن را متوقف می‌کند. در این ضمن درمی‌یابد که یک گروه هکر به نامfsociety مسئول این حمله بوده است. با این کار موردتوجه رئیس شرکت خودش و همچنین مدیر بخش تکنولوژی شرکت ای کراپ قرار می‌گیرد. در مترو با مرد مرموز مسن‌تر از خودش آشنا شده که او را با خود به تشکیلاتش واقع در یک شهربازی به‌ظاهر متروکه می‌برد. در آنجا با اعضا و اهداف این گروه هکر (fsociety) آشنا می‌شود. مرد مرموز خود را مستر ربات Mr Robot رئیس گروهی معرفی می‌کند که دو دختر و دو مرد دیگر تحت نظارتش هستند. مستر ربات از او می‌خواهد که در گزارش خود به شرکت ای کراپ مشخصات ip تری کولبی Terry Colby رئیس بخش تکنولوژی را به‌عنوان مرد پشت پرده این حملات جاسازی کند تا بتوانند با پاپوش درست کردن برای او به این شرکت شیطانی که به نظر آن‌ها مسبب بدبختی خیلی‌ها شده است ضربه بزنند.

تری کولبی دستگیر شده و به زندان می‌افتد. تایرل ولیک Tyrell Wellick ، جوان جاه‌طلب و یکی از مدیران رده میانی شرکت ای کراپ به الیوت پیشنهاد شغل دندان‌گیری را می‌دهد ولی الیوت که از آینده شرکت خودش و همکار دختری به نام آنجلا ماس Angela Moss که او را پنهانی دوست دارد، نگران است این شغل را قبول نمی‌کند. مستر ربات پس‌ازاین موفقیت از الیوت درخواست دیگری مبنی بر منفجر کردن یک پالایشگاه متعلق به این شرکت را می‌کند اما الیوت به دلیل کشته شدن افراد بی‌گنـ*ـاه آن را رد می‌کند. در همین حین دختر همسایه الیوت به نام شیلاShayla که برای او قرص‌های مورفین تهیه می‌کند مورد آزار رئیس قاچاقچی‌اش قرار می گیرد و الیوت با دادن اطلاعاتی به پلیس او را راهی زندان می‌کند. رئیس قاچاقچی در زندان متوجه می‌شود که الیوت او را لو داده است پس با هماهنگی افرادش در خارج از زندان شیلا را دزدیده و الیوت را مجبور می‌کنند با هک کردن سیستم امنیتی زندان ترتیب آزادی او را فراهم کند. الیوت که اکنون به شیلا وابسته شده است این کار را می‌کند اما قاچاقچی سنگدل پس از آزادی، شیلا را به قتل می‌رساند. رسانه‌ها از یک رسوایی دیگر در خصوص سرپوش گذاشتن بر نشت مواد سرطان‌زا در شرکت ای کراپ تحت نظر تری کولبی که هم‌اکنون در زندان بسر می‌برد خبر می‌دهند. الیوت آن را از تلویزیون دیده و زخم کهنه او یعنی مردن پدرش ناشی از سرطان که دست بر قضا کارمند ای کراپ بوده است سرباز می‌کند و او را مصمم به همکاری با fscociety می‌کند.او نقشه‌ای طرح می‌کند که طی آن با همکاری یک گروه هکر چینی سرشناس به نام ارتش تاریکی بتواند تمام فایل‌های پشتیبان شرکت ای کراپ را پاک کرده و آن را زمین‌گیر کند.



تایرل ولیک جاه‌طلب که پست مدیریت بخش تکنولوژی شرکت را ازدست‌رفته می‌بیند تمهیداتی را برای جلب نظر مدیران شرکت و همچنین روش‌هایی را برای انتقام در صورت ناکامی نهایی در نظر می‌گیرد. آنجلا همکار و دوست قدیمی الیوت که او هم مادرش را در اثر سرطان در شرکت ای کراپ ازدست‌داده است با تری کولبی وارد یک معامله می‌شود. او به کولبی پیشنهاد می‌کند که در صورت شهادت درباره سهل‌انگاری مدیران وقت در خصوص نشت مواد سرطان‌زا مسؤولیت پاپوش درست کردن به او را در جریان حملات سایبری به سرورهای شرکت را به عهده خواهد گرفت و او از زندان رها خواهد شد. کولبی آن را قبول کرده و آنجلا با این کار شغل خود را ازدست‌داده و همچنین آینده شرکت و کارکنان آن را در معرض خطر بزرگی قرار می‌دهد. رز سفید رئیس هکرهای ارتش تاریکی با الیوت دیدار کرده و به او قول همکاری برای هک کردن شرکت ای کراپ را می‌دهد. تایرل ولیک بازی را در به دست آوردن پست ریاست بخش تکنولوژی به همکارش باخته و با به قتل رسانیدن زن او از شرکت اخراج شده و به نزد الیوت می‌رود. الیوت پس از سه روز ناهشیاری خود را در ماشین تایرل می‌یابد وبوسیله خواهرش دارلین Darlene که او هم یکی از افراد تیم fsociety است باخبر می‌شود که عملیات هک شرکت ای کراپ با موفقیت انجام‌شده است. او سرانجام از روی تصاویر خانوادگی متوجه می‌شود که مستر ربات کسی نیست جز پدرش و بیننده در قسمت آخر سریال متوجه می‌شود که حضور مستر ربات فقط ساخته ذهن متوهم الیوت بوده است.آنجلا به همراه دارلین که همواره مواظب الیوت بیمار بوده‌اند به دنبال او رهسپار شده و در کنار قبر پدرش او را می‌یابند. الیوت متوجه توهم حضور پدرش شده و درمی‌یابد کسی جز خود او رئیس هکرهای fsociety نمی‌باشد. شرکت ای کراپ با این هک دچار فروپاشی شده، سهام آن به‌شدت سقوط می‌کند و مدیر منابع انسانی و ارزش‌آفرینی بخش تکنولوژی در جلوی دوربین تلویزیون خودکشی می‌کند. مردم علیه شرکت‌های بزرگ و جاه‌طلبی آن‌ها در خیابان‌ها شعار می‌دهند. الیوت در آپارتمان تاریک و محقر خود تنهاست و با صدای زنگ، در را بر روی کسی باز می‌کند. کسی که باید در فصل دوم ببینیم کیست.



نقد و بررسی فیلم مستر ربات – Mr Robot

هنگامی‌که برای اولین بار چشمم به‌صورت مستطیلی شکل، بی‌تفاوت، رنگ‌پریده، با آن چشم‌های ورقلمبیده الیوت الدرسون با بازی رامی مالک Rami Malek شخصیت نقش اول سریال مستر ربات افتاد احساس خوبی پیدا کردم و وقتی در کافی‌شاپ و در مکالمه‌ای که او با صاحب آن داشت متوجه شدم او یک نفوذ گر ماهر به سیستم‌های الکترونیکی و اطلاعات پنهان‌شده درون آن‌هاست احساس خوبم بیشتر شد. خوشحال بودم از اینکه بعد از مدتی دارم یک سریال که مقدار زیادی هیجان درونش پنهان‌شده را تماشا می‌کنم. کز کنم کنج کاناپه کنار بخاری و یک فنجان چایی دبش و یک ماجرای مشتی رازآلود که برای 60 دقیقه مرا از اتفاقات غم‌انگیز روزی که پشت سر گذاشته‌ام خلاص کند را تماشا کنم. در همین افکار خوش داشتم به این جوان ویژه‌ی حساس آدم گریز نیمه معتاد دل می‌بستم که داخل مترو سروکله‌ی مستر ربات یک شخصیت دیگر که کریستین اسلیتر Christian Slater نقشش را بازی می‌کرد پیدایش شد و چرت دل‌انگیزم را پاره کرد. خالق جوان این سریال سم اسمایل Sam Esmail از سر بی‌تجربگی و ذوق‌زدگی سراسیمه شخصیت مستر ربات را خیلی زود و نابجا وارد ماجرا می‌کند. بایستی اجازه می‌داد که بیننده بیشتر با الیوت وقت می گذراند تا آمادگی پذیرش شخصیت‌های دیگری که به‌اندازه او جذاب نیستند را پیدا می کرد. همچنین اشتباه فاحش وی در استفاده از اسلیتر در نقشی که قرار است هم‌زمان پدر الیوت و خود الیوت باشد و در زمان خودش مخی در کامپیوتر بوده است به‌هیچ‌عنوان قابل‌گذشت نبود. به‌هرحال چه زود فهمیدم که باید فتیله انتظارم را پایین بکشم. بازیگرها و شخصیت‌های نه‌چندان جالب و ناامیدکننده‌ی دیگری هم کم‌کم به مستر ربات اضافه شدند. دوست‌پسر آنجلا، تمام افراد تیم هکر fsociety که گل سرسبدشان آن دختر مثلاً ایرانی است ، مدیر جوان و جاه‌طلب شرکت ای کراپ و قاچاقچی نامتعادل را می‌توان از این دسته نام برد. برای من خیلی عجیب است که در تمام آثار هالیوودی تفاوت میان عرب‌ها و ایرانی‌ها مشخص نیست و کمی اندوهناک است که همواره باید پوشش‌ها و قیافه‌های عربی و حتی افکار عربی را به‌جای خودمان تماشا کنیم. در سریال مستر ربات استفاده از این دختر (فکر کنم اصلیت هندی دارد) با آن گریم و پوشش تروریست گونه‌اش که هرلحظه انتظار داشتیم ضامن بمبی که در زیر لباسش پنهان کرده است را بکشد دیگر به حماقت نزدیک شده بود. یا این حال سریال تا پایان قسمت دوم وضعیت خوبی دارد ولی بعدازآن با نامشخص و بلاتکلیف گذاشتن برخی ماجراها و نپرداختن به بعضی شخصیت‌ها تعداد زیادی از بینندگان خود را از دست می‌دهد. این آمار به دلیل تلویزیونی بودن آن قابل‌محاسبه نیست. بر روی رأی‌دهندگان و نظردهندگان به سریال‌ها زیاد حساب نکنید. این سریال شبیه به جعبه میوه‌ای می‌ماند که باغداران هم‌وطن خودمان درست می‌کنند که در ردیف اول خوش‌رنگ و بزرگ‌ترین‌ها عشوه‌گری می‌کنند و هرچه به ته جعبه نزدیک می‌شویم ریزترها و کرم‌خورده‌ها، دلزدگی.



در فیلم‌ها و سریال‌های آمریکایی نبرد تصویری میان خیر و شر خیلی مبالغه‌آمیز به نمایش درمی‌آید. هرچه عظمت و خباثت شخصیت منفی فیلم بیشتر باشد عظمت خود فیلم بیشتر شده و مهره‌های مثبت آن دوست‌داشتنی‌تر خواهند بود. نادیده انگاشتن این فرمول برای بسیاری از نویسندگان و کارگردان‌ها بسی دشوار است. سم اسمایل هم در سریال مستر ربات از وسوسه‌های این فرمول در امان نمانده است و برای ابهت بخشیدن به شخصیت الیوت و البته کل اثرش دست به خلق یک ابر شرکت خبیث به نام E crop می‌زند که حتی از طریق توهمات الیوت به بیننده القاء می‌کند که حرف اول آن یعنی E می‌تواند برآمده از خودِ خودِ شیطان Eveil باشد. اما او یعنی خالق این اثر مقدار و ابعاد این ضدقهرمان را فقط در حد چند جمله و چند مدیر کت‌وشلواری محدود می‌کند. پولدار بودن و بزرگ بودن که مدرک جرم محسوب نمی‌شود. حتی از اعمال شرورانه آن فقط به سرپوش گذاشتن بر یک حادثه نشت مواد سرطان‌زا که در طی آن چندین نفر مرده‌اند اشاره می‌کند. از تجهیزات، تشکیلات و روابط این شرکت هیولا مانند تنها به نشان دادن چند راهرو و یک نمای ساختمان بلند و چند نفر آدم نسبتاً ابله قناعت می‌کند. باور کنید همان صاحب کافی‌شاپ که تصاویر پورنوی کودکان را در اینترنت این دست و آن دست می‌کرد از تمام آدم‌های تو شرکت ای کراپ پلیدتر و منفی‌تر به نظر می‌رسید. حتی چسبانیدن چند تا از این صفات به جوانک نامتعادل جاه‌طلب (تایرل ولیک) مانند تن دادن او به هم‌جنس‌بازی با یک منشی مرد، کشتن همسر همکارش در بالای پشت‌بام و کمک در هک کردن شرکتی که در آن کار می‌کند، همه و همه مضحک و تافته جدا بافته به نظر می‌رسد. این‌گونه به نظر می‌آید که خالق این سریال تلویزیونی خیلی دوست داشته اثری خلق کند که همه گونه سبک ادبی و هنری در آن دیده شود. چیزی بسازد که هم نوجوانان خوششان بیاید هم بزرگ‌سالان، هم زنان آن را بپسندند و هم مردان، هم متفکرین از آن لـ*ـذت ببرند و هم قشریون، هم آدم‌های نرمال دوستش داشته باشند و هم خیال‌بافان متوهم. شاید برخی، ما را به برداشت ساده انگارانِه از این سریال متهم کنند اما نمی‌توان لـ*ـذت ساده دیدن و مستقیم فکر کردن را به‌پای انحنای زائد و ناشیانه‌ی ایده‌ای که چندان هم پیچیده نیست قربانی کرد. ما از به هم ریختن ذهن و درونمان ترسی نداشته و لـ*ـذت هم می‌بریم مشروط بر اینکه کسی که این کار را می‌کند ما را از مرز عقلانیت بیرون نیندازد. کارگردان و نویسنده اثر، تمام انرژی خود را فقط برای پروراندن کاراکتر الیوت صرف کرده‌اند که فوق‌العاده هم خوب ازکاردرآمده است اما به سایر محتویات سریال بدجور آب بسته‌اند. ازاین‌روست که شاهد یک شیب نزولی در کیفیت سریال از قسمت دوم به بعد هستیم.

ما می‌دانیم که قرار نیست همه‌ی سریال‌ها و یا فیلم‌ها شبیه یکدیگر باشند و این انتظار را از مستر ربات هم نداریم اما برخی از موارد در طول زمان به قوانین و استانداردی بدل شده‌اند که رعایت نکردنشان یا کم‌عقلی است و یا نشان از عقل فراوانی است که می‌خواهد سنت شکنی کند و سبکی جدید دراندازد. اگر قرار است یک اثر در مورد شخصیت‌هایش رازآلود و یا معمایی باشد باید مقداری تعاریف اولیه را در اختیار بیننده قرار دهد که در طول سریال مدام تغییر و از منطق فیلمسازی نیز بی احترامی نکند. خب، می‌شد حدس زد که مستر ربات ساخته ذهن الیوت است اما وقتی به صحنه قاپیدن کارت شناسایی کارمند شرکت ای کراپ در بار توسط مستر ربات می‌رسیم ناگهان تمام ذهنیت ساخته‌شده و حدسیات ما به بن‌بست می‌رسد چراکه در طول سریال به ما فهمانده‌اند که کارهای فیزیکی این‌چنینی و فرز گونه از شخصیت شکسته، آرام ، معتاد و شل‌وول الیوت برنمی‌آید. این تنها یک مثال بود. پس ما مجبور هستیم تمام آنچه در ذهن ساخته‌ایم را در سطل آشغال بریزیم و دوباره شروع به حدس زدن کنیم. همچنین سریال، ناجوانمردانه بسیاری از سوراخ‌های آسفالت ذهن پرسشگر ما را پر نکرده و مانند شهرداری محل آن را آشکارا به فصل دوم حواله می‌دهد. ایرادی ندارد که خلاقیت یک نفر در یک‌فصل ده‌قسمتی جای نگیرد و در قسمت آخر آن را به ما گوشزد کند اما ناتمام گذاشتن ماجراها و معرفی نکردن شخصیت های قسمت‌های داخلی (از 3 تا 9) دیگر یک نوبر است. در پایان هم متوجه می‌شویم که بار کمبودهای اثر را فقط باید همین الیوت بینوا با آن جثه نحیف و روح رنجورش به دوش بکشد. بقیه شخصیت‌های داخل سریال همگی یا معلق هستند یا به‌دردنخور. اگر انگیزه‌ای برای دیدن تا به آخر سریال بود فقط محض همدردی با الیوت و تماشای مهارتش در نفوذ به درون سیستم دیگران، شکستن قفل‌ها و پیدا کردن پسوردهای آدم‌های معمولی است نه پاک کردن اطلاعات ذخیره‌شده در سرورهای شرکت‌های غول‌پیکر.









در یک دستم تفنگ و در دست دیگرم کیبورد، می‌رویم به جنگ گرگ های دیجیتالی که از کُد ساخته‌شده‌اند اما با .......های آنالوگ چه کنیم؟


نقد و بررسی سریال مستر ربات فصل اول-Mr Robot Season 1

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا