M O B I N A
سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
- عضویت
- 3/4/21
- ارسال ها
- 24,702
- امتیاز واکنش
- 63,858
- امتیاز
- 508
- سن
- 19
- محل سکونت
- BUSHEHR
- زمان حضور
- 273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
مقدمه:
در سالهای اخیر، مـوضوع«تـاریخ مـعاصر»مورد توجه محافل علمی تاریخ پژوهی و پژوهشگران تاریخ واقع شده است.در سال 1374،مؤسسه مطالعات تـاریخ معاصر ایران اقدام به برگزاری یک سلسله نشستهای تخصصی در اینباره کرد و در سال 1381،مـرکز بررسی اسناد تاریخی نـیز تـحت عنوان اسناد و تاریخ معاصر،همایشی برگزار کرد.این نوشته در پی آن است تا در حد امکان به تبیین مفهوم تاریخ معاصر و بررسی دیدگاههای مربوط به این موضوع بپردازد.
هدف و ضرورت
ابتدا باید دیـد که چگونه مفهوم تاریخ معاصر رخ مینماید و چرا در صدد برآمدهایم تاریخ ایران را به مقاطع مختلف تقسیم کنیم و مقطعی از آن را بهعنوان تاریخ معاصر برگزینیم؟یک جامعه پویا و دارای تاریخ کهن،همواره رو به سوی آینده دارد و همین آیندهنگری،او را بـه ارزیـابی جدی وضع موجود وا میدارد.زیرا در فرایند پیمودن نردبان تحولات تاریخ،«حال»و وضع موجود،سکّو و پلّهای است که بدون تکیه بر آن،ببرداشتن هیچ گامی برای رسیدن به پله بعدی، میسر نخواهد شـد.از ایـنرو،هر جامعه پویا،همواره دغدغه«حال»را دارد و پیوسته در صدد ارزیابی وضع موجود خود است.از سوی دیگر،ارزیابی حال بدون مراجعه به تاریخ و ریشهیابی و تحلیل مجموعه عوامل و علل تکوین وضع مـوجود،مـیسر نمیشود.از اینرو،بنا به تعبیر ویل دورانت:«زمان حال،طومار گذشته است که بسته شده تا به عمل درآید،و گذشته طومار گشوده زمان حال است برای دریافتن.»(1)بنابراین،انـسان بـرای درک درسـت«حال»به ناگزیر نیازمند مـراجعه بـه گـذشته است و رسالت این بازکاوی گذشته برعهده مورخ است.اما بنا به گفته ادوارد هالت کار:«وظیفه مورخ نه عشق ورزیدن به گـذشته و نـه رهـایی یافتن ازآن است،بلکه باید بهعنوان کلید فهم حـال بـه گذشته دست یابد وآنرادرک کند.»(2)
روشن است که انسان برای دریافت کامل و جامع گذشته با موانع و محدودیتهای فراوانی از نظر زمـان و مـکان و ابـزار تحقیق روبهرو است.او میبیند که هرکدام از رشتههای وجود زمان حـال را برای شناسایی برگزیند،ریشه آن تا اعماق تاریخ فرو رفته است و در عمل،شناخت آن غیرممکن میگردد.اما بـا تـعمق بـیشتر در مییابد که تاریخ جزیی از هستی است و متدولوژی آن نباید تفاوتی بـنیادین و مـتعارض با متدولوژی هستی داشته باشد.در فرایند هستیشناسی،اگر بنا بر آن گذاشته شود که شناخت درست هـر بـخش از هـستی مستلزم شناخت همه آن است، شناسایی هیچ پدیدهای ممکن نخواهد شد.در چنین صـورتی،کـسب هـرگونه اطلاعی از پدیدهها تعلیق به محال خواهد شد.از اینرو،انسان برای درک هریک از پدیدههای هستی نـاگزیر از تـقسیمبندی عـلل و عوامل به وجود آورنده آن پدیده و تفکیک آنها از یکدیگر و صرفنظر کردن از علل بعید و توجه بـه عـلل قریبی است که بهطور منطقی و عینی در تکوین آن پدیده نقش داشتهاند.چنین راهـبردی در روشـ شـناخت هستی،بهعنوان یک اصل پذیرفته شده است و شناخت تاریخ نیز این قاعده مستثنی نـیست.بـر این پایه،در رویارویی با سلسله بیانتهای علل و عوامل تاریخی وضع موجود،مورخ در مـییابد کـه نـمیتوان سلسله این علل را تا بینهایت پی گرفت و مهمتر از آن،در مییابد که درک درست وضع موجود مستلزم مطالعه کـامل و جـامع همه گذشته نیست.به بیان دیگر،برای شناخت«حال»،مطالعه همه تـاریخ نـه مـقدور است و نه مفید.بدین ترتیب،تعیین مقطع و برشی که منطقیترین پیوند و مؤثرترین نقش را در شکلگیری وضـع مـوجود داشـته باشد،ضرورت مییابد و بدینگونه مفهوم«تاریخ معاصر»رخ مینماید.
در اینجا اشاره بـه ایـن سخن ویل دورانت لازم به نظر میآید که گفته است:«تاریخ بر همه کوششهایی که به عـمل مـیآید تا آن را به زور در مسیرهای نظری و منطقی بیندازند پوزخند میزند؛ تعمیمهای ما را به تـاراج آشـفتگی میدهد و قواعد ما را درهم میشکند؛تاریخ نـظرم و تـرتیب نـمیشناسد.»(3) روشن است که این سخن دورانت ناظر بـر تـلاشهایی است که برای تبیین قانونمندیهای حاکم بر روند تحولات تاریخ و نظریهپردازی درعرصه فـلسفه تـاریخ صورت میگیرد و شـامل مـوضوع ایـن مقاله،مبنی بر تقسیم تاریخ یـک جـامعه به مقاطع مختلف نمیشود.این نوشته در پی تحمیل تعمیمها و انتزاعات ذهنی بـر رونـد تحولات تاریخی نیست بلکه بر آن اسـت که شناخت درست زمـان حـال، تقسیمبندی تاریخ و تعیین مقطعی بـه نـام«تاریخ معاصر»را میطلبد و مهمتر از آن،در پی آن است که چه مقطعی از تاریخ ایران را مـیتوان بـهعنوان تاریخ معاصر تلقی کرد و چرا؟
اکـنون کـه ضـرورت تعیین مقطع تـاریخ مـعاصر روشن شد،چگونگی تـعیین ایـن مقطع مطرح میشود.در مبحث تعیین تاریخ معاصر،تعیین نقطه عزیمت و تعریف تاریخ معاصر،دو مـقولهای اسـت که اگر مفهوم آنها به درسـتی روشـن نشود و هـمچنان در ابـهام بـاقی بماند،بدون تردید تـعیین مقطع تاریخ معاصر از نظر علمی امکان پذیر نخواهد بود.
در سالهای اخیر، مـوضوع«تـاریخ مـعاصر»مورد توجه محافل علمی تاریخ پژوهی و پژوهشگران تاریخ واقع شده است.در سال 1374،مؤسسه مطالعات تـاریخ معاصر ایران اقدام به برگزاری یک سلسله نشستهای تخصصی در اینباره کرد و در سال 1381،مـرکز بررسی اسناد تاریخی نـیز تـحت عنوان اسناد و تاریخ معاصر،همایشی برگزار کرد.این نوشته در پی آن است تا در حد امکان به تبیین مفهوم تاریخ معاصر و بررسی دیدگاههای مربوط به این موضوع بپردازد.
هدف و ضرورت
ابتدا باید دیـد که چگونه مفهوم تاریخ معاصر رخ مینماید و چرا در صدد برآمدهایم تاریخ ایران را به مقاطع مختلف تقسیم کنیم و مقطعی از آن را بهعنوان تاریخ معاصر برگزینیم؟یک جامعه پویا و دارای تاریخ کهن،همواره رو به سوی آینده دارد و همین آیندهنگری،او را بـه ارزیـابی جدی وضع موجود وا میدارد.زیرا در فرایند پیمودن نردبان تحولات تاریخ،«حال»و وضع موجود،سکّو و پلّهای است که بدون تکیه بر آن،ببرداشتن هیچ گامی برای رسیدن به پله بعدی، میسر نخواهد شـد.از ایـنرو،هر جامعه پویا،همواره دغدغه«حال»را دارد و پیوسته در صدد ارزیابی وضع موجود خود است.از سوی دیگر،ارزیابی حال بدون مراجعه به تاریخ و ریشهیابی و تحلیل مجموعه عوامل و علل تکوین وضع مـوجود،مـیسر نمیشود.از اینرو،بنا به تعبیر ویل دورانت:«زمان حال،طومار گذشته است که بسته شده تا به عمل درآید،و گذشته طومار گشوده زمان حال است برای دریافتن.»(1)بنابراین،انـسان بـرای درک درسـت«حال»به ناگزیر نیازمند مـراجعه بـه گـذشته است و رسالت این بازکاوی گذشته برعهده مورخ است.اما بنا به گفته ادوارد هالت کار:«وظیفه مورخ نه عشق ورزیدن به گـذشته و نـه رهـایی یافتن ازآن است،بلکه باید بهعنوان کلید فهم حـال بـه گذشته دست یابد وآنرادرک کند.»(2)
روشن است که انسان برای دریافت کامل و جامع گذشته با موانع و محدودیتهای فراوانی از نظر زمـان و مـکان و ابـزار تحقیق روبهرو است.او میبیند که هرکدام از رشتههای وجود زمان حـال را برای شناسایی برگزیند،ریشه آن تا اعماق تاریخ فرو رفته است و در عمل،شناخت آن غیرممکن میگردد.اما بـا تـعمق بـیشتر در مییابد که تاریخ جزیی از هستی است و متدولوژی آن نباید تفاوتی بـنیادین و مـتعارض با متدولوژی هستی داشته باشد.در فرایند هستیشناسی،اگر بنا بر آن گذاشته شود که شناخت درست هـر بـخش از هـستی مستلزم شناخت همه آن است، شناسایی هیچ پدیدهای ممکن نخواهد شد.در چنین صـورتی،کـسب هـرگونه اطلاعی از پدیدهها تعلیق به محال خواهد شد.از اینرو،انسان برای درک هریک از پدیدههای هستی نـاگزیر از تـقسیمبندی عـلل و عوامل به وجود آورنده آن پدیده و تفکیک آنها از یکدیگر و صرفنظر کردن از علل بعید و توجه بـه عـلل قریبی است که بهطور منطقی و عینی در تکوین آن پدیده نقش داشتهاند.چنین راهـبردی در روشـ شـناخت هستی،بهعنوان یک اصل پذیرفته شده است و شناخت تاریخ نیز این قاعده مستثنی نـیست.بـر این پایه،در رویارویی با سلسله بیانتهای علل و عوامل تاریخی وضع موجود،مورخ در مـییابد کـه نـمیتوان سلسله این علل را تا بینهایت پی گرفت و مهمتر از آن،در مییابد که درک درست وضع موجود مستلزم مطالعه کـامل و جـامع همه گذشته نیست.به بیان دیگر،برای شناخت«حال»،مطالعه همه تـاریخ نـه مـقدور است و نه مفید.بدین ترتیب،تعیین مقطع و برشی که منطقیترین پیوند و مؤثرترین نقش را در شکلگیری وضـع مـوجود داشـته باشد،ضرورت مییابد و بدینگونه مفهوم«تاریخ معاصر»رخ مینماید.
در اینجا اشاره بـه ایـن سخن ویل دورانت لازم به نظر میآید که گفته است:«تاریخ بر همه کوششهایی که به عـمل مـیآید تا آن را به زور در مسیرهای نظری و منطقی بیندازند پوزخند میزند؛ تعمیمهای ما را به تـاراج آشـفتگی میدهد و قواعد ما را درهم میشکند؛تاریخ نـظرم و تـرتیب نـمیشناسد.»(3) روشن است که این سخن دورانت ناظر بـر تـلاشهایی است که برای تبیین قانونمندیهای حاکم بر روند تحولات تاریخ و نظریهپردازی درعرصه فـلسفه تـاریخ صورت میگیرد و شـامل مـوضوع ایـن مقاله،مبنی بر تقسیم تاریخ یـک جـامعه به مقاطع مختلف نمیشود.این نوشته در پی تحمیل تعمیمها و انتزاعات ذهنی بـر رونـد تحولات تاریخی نیست بلکه بر آن اسـت که شناخت درست زمـان حـال، تقسیمبندی تاریخ و تعیین مقطعی بـه نـام«تاریخ معاصر»را میطلبد و مهمتر از آن،در پی آن است که چه مقطعی از تاریخ ایران را مـیتوان بـهعنوان تاریخ معاصر تلقی کرد و چرا؟
اکـنون کـه ضـرورت تعیین مقطع تـاریخ مـعاصر روشن شد،چگونگی تـعیین ایـن مقطع مطرح میشود.در مبحث تعیین تاریخ معاصر،تعیین نقطه عزیمت و تعریف تاریخ معاصر،دو مـقولهای اسـت که اگر مفهوم آنها به درسـتی روشـن نشود و هـمچنان در ابـهام بـاقی بماند،بدون تردید تـعیین مقطع تاریخ معاصر از نظر علمی امکان پذیر نخواهد بود.
تأملی در نظریههای تاریخ معاصر
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com