- عضویت
- 15/5/21
- ارسال ها
- 118
- امتیاز واکنش
- 891
- امتیاز
- 213
- سن
- 19
- محل سکونت
- خونه تتل!!!!!
- زمان حضور
- 8 روز 22 ساعت 10 دقیقه
نویسنده این موضوع
خوشنویسی تقریباً در تمام فرهنگها به چشم میخورد اما در مشرق زمین و بهویژه در سرزمینهای اسلامی و ایران اهمیت بسیاری در میان هنرهای بصری دارد. خوشنویسی اسلامی و بیش از آن خوشنویسی ایرانی تعادلی است میان تمامی اجزاء و عناصر تشکیل دهندهٔ آن. تعادل میان مفید و مورد مصرف بودن از یک سو و پویایی و تغییر شکل یابندگی آن از سوی دیگر؛ تعادل میان قالب و محتوا که با آراستگی و ملایمت تام و تمام میتواند شکل مناسب را برای معانی مختلف فراهم آورد.
اگر در نظر داشته باشیم که خوشنویسی اسلامی و ایرانی براساس قالبها و قواعد و نظامهای بسیار مشخصی شکل میگیرد و هر یک از حروف قلمهای مختلف از نظام شکلی خاص، و تا حدود زیادی غیرقابل تغییر، برخوردارند. آنگاه درمییابیم که ایجاد قلمهای تازه یا شیوههای شخصی خوشنویسان بر مبنای چه ابداع و رعایت حیرتانگیزی پدیدار میشود. در خوشنویسی اندازه هر حرف و نسبت آن با سایر حروف با دقت بسیار بالایی معین شدهاست و هر حرف به صورت یک «مدول» ثابت درمیآید که تخطی از آن بهمنزله نادیده گرفتن توافقی چندصدساله است که همیشه میان خوشنویس و مخاطب برقرار بوده و با رضایت طرفین حاصل میآمدهاست. حتی ترتیب شکل کلمات نیز براساس مبانی مشخصی تعیین میشده که در «رسمالخط»ها و «آدابالمشق»ها از جانب استادان بزرگ تنظیم و ارائه شدهاست. قرارگیری کلمات نیز- یعنی «کرسی» - هر سطر هر چند نه به صورت کاملاً پیشبینی و تکلیف شده - که ناممکن بودهاست - اما بهشکل «سلیقه مطلوب» زمینه زیبایی شناختی پیشنهادی خاص خود را دارا بودهاست.
خوشنویسی در کشورهای مختلف:
هرچند خوشنویسی در مشرق زمین اهمیت و توسعه کاملی یافتهاست اما اشکالی از آن را در کلیه فرهنگها میتوان یافت. واژهٔ خوشنویسی یا Calligraphy از قرن پانزدهم میلادی وارد دایره لغات فرهنگهای لاتینی شد و تنها پس از قرن نوزدهم به عنوان یک اصطلاح شناخته شده مطرح گشت، اما از دیر باز بهویژه در کشورهای خاور دور و کشورهای اسلامی ازجمله ایران، خوشنویسی به عنوان هنری شاخص مطرح بودهاست.
در اروپا اگرچه از دیرزمان دولت و کلیسا به زیبانویسی توجه نشان میدادند (مانند کتیبه های رومی یا برخی نسخههای خطی انجیل) خوشنویسی در اروپا یک هنر فرعی و وابسته به کتابخانهها و محافل طلاب بود.
خوشنویسی چینی از کیفیت انتزاعی و تصویری خاصی برخوردار است که بیان اندیشه و احساس را ممکن میسازد و از این رو با نقاشی قرابت دارد. در کشورهایی مانند ژاپن و کره نیز تاحدی وضع به همین صورت بود. بهطور کلی در خاور دور هنر خوشنویسی هرچند بیشتر نزد کاهنان و متولیان امور مذهبی رواج داشت اما در کنار نقاشی رشد شگرفی کرد.
پیدایش خط فارسی:
پیش از اسلام خطوط گوناگونی از جمله میخی و پهلوی و اوستایی در ایران رواج داشته است اما با پیدایی دین اسلام نیاکان ما الفبا و خطوط اسلامی را پذیرا شدندو تاریخ شکل گیری خط عربی و شیوۀ نگارش آن چندان به پیش اسلا بر نمی گردد و تقریبا همزمان با گسترش اسلام و در سال های آغازین متوحات اسلامی شکل گرفت. هر چند ایرانیان خط کنونی خود را از عرب ها وام گرفته اند؛ با این حال تکامل این خط و در تبدیل ان به هنر خوشنویسی نقش عمده ای داشته اند. ایجاد نقطه و اِعراب در خط عرب را به فردی به نام ابواسعد دؤلی الفارس و در سدۀ اول هجری نسبت داده میشود که بیشتر برای جلوگیری از اشتباه خوندن قرآن توسط غیر عرب زبانان از جمله ایرانیان انجام شد.
علت پیدایش الفبا:
چون در زبان مصری گاو را اوا میگفتند لذا در ترسیم گاو فقط سر آن را که به صورت الف بود رسم کردند و شتر که در زبان مصری جیمل میگفتند و به شکل هفت لاتین بود رسم کردند و جیم گفتند و همچنین بیت را که خانه باشد یک مربع مستطیل رسم میکردند در مرحله تقطیع فقط یک ضلع آن را رسم کردند و آن را ب نام نهادند و همین طرز تا آخر حروف الفباء و در نتیجه حروفی مستقل و باصدا تحصیل گردید و همگامی که فنیقیها با مصریها ارتباط یافتند این خط را گرفته تکمیل کردند و خط فنیقی بدست آمد؛ و از آن خط خطوط کوفی و یونانی و عبری و امثال آن تشکیل گردید.
خوشنویسی اسلامی:
خوشنویسی همواره برای مسلمانان اهمیتی خاص داشتهاست. زیرا در اصل آن را هنر تجسم کلام وحی میدانستهاند. آنان خط زیبا را نه فقط در رونویسی قرآن بلکه در اغلب هنرها بهکار میبردند. خوشنویسی یا خطاطی در کلیه کشورهای اسلامی همواره به عنوان والاترین هنر مورد توجه بودهاست. مردمان این سرزمینها بهویژه ایرانیان در اوج قدرت و نهایت ظرافت در این هنر تجلی یافت و خوشنویسی به مانند محوری در میان سایر هنرهای بصری ایفای نقش کردهاست. خوشنویسی از قرون اولیه اسلامی تاکنون در کلیه کشورهای اسلامی و مناطق تحت نفوذ مسلمانان با حساسیت و قدرت تمام در اوج جریانات هنری بودهاست. قدیمیترین نسخه قرآن به خط کوفی است و به علی بن ابیطالب منسوب است. پس از قرن پنجم هجری، خط کوفی تقریباً جای خود را به خطّ نسخ داد که حروف آن بر خلاف حروف زاویهدار خطّ کوفی منحنی و قوسدار است. در اوایل قرن چهارم سال ۳۱۰ هجری قمری ابن مقله بیضاوی شیرازی خطوطی را بهوجود آورد که به خطوط ششگانه یا اقلام سته معروف شدند که عبارتند از: محقق، ریحان، ثلث، نسخ، رقاع و توقیع. که وجه تمایز آنها اختلاف در شکل حروف و کلمات و نسبت سطح و دور در هر کدام میباشد. همچنین او برای این خطوط قواعدی وضع کرد که یه اصول دواردهگانه خوشنویسی معروفند و عبارتند از: ترکیب، کرسی، نسبت، ضعف، قوت، سطح، دور، صعود مجازی، نزول مجازی، اصول، صفا و شأن. یک قرن بعد از ابن مقله، ابن بواب برای خط نسخ قواعدی تازه ایجاد کرد و این خط را کامل نمود در قرن هفتم جمال الدین یاقوت مستعصمی به این خط جان تازهای بخشید و قرآن کریم را برای چندین بار کتابت نمود.
سیر خط در ایران:
باور اساطیری پیدایش خط در ایران به نقل از شاهنامه فردوسی از این قرار است که دیوان برای نجات از اسارت، این هنر را به تهمورث (چهارمین پادشاه سلسله پیشدادیان) آموختند. در ایران پس از اینکه خط تصویری تبدیل به میخی گردید و مدتی میخی و آشوری و بابلی و اوستایی نوشته میشد پس از پیدایش خط حروفی در مصر و فنیقیه و سرایت آن به یونان در دوره اقتدار سلوکیها خط مزبور رواج یافت و چنانچه میبینیم سکه آنها بهمان خط است و سپس اشکانیها هم همان خط را دنبال کردند و در زمان ساسانیان خط پهلوی با خط حروفی خیلی نزدیک شد تا اینکه بعد از اسلام خواه ناخواه خط کوفی در ایران رواج یافت و مسیر ترقی خود را پیمود و از کوفی بینقطه به نقطهدار و نسخ و نستعلیق و ثلث و رقاع و شکسته و غبار و امثال آن ترقی کرد. در قرونی که خط در ایران و ممالک اسلامی سیر صعودی میکرد هنرمندانی از مسلمین برخاستهاند که همیشه در تاریخ جای آنان باز است و سزاوار است که نام آنان برای ابد باقی بماند.
خوشنویسی ایرانی:
درحالی که عمدهٔ تبدیل نگارش معمولی کلمات به خوشنویسی هنرمندانه به عهده ایرانیان بودهاست، رفته رفته ایرانیان سبک و شیوههایی مختص به خود را در خوشنویسی ابداع کردند. هرچند این شیوهها و قلمهای ابداعی در سایر کشورهای اسلامی هم طرفدارانی دارد اما بیشتر مربوط به ایران و کشورهای تحت نفوذ آن همچون کشورهای آسیای میانه، افغانستان، پاکستان و هند میباشد. در این منطقه نیز خوشنویسی همواره به عنوان والاترین شکل هنرهای بصری مورد توجه بوده و دارای لطافتی خاص است. در ایران پس از فتح اسلام، خطّاطی به شیوهٔ نسخ وجود داشت. در زمان حکومت ایلخانیان، اوراق مذهّب کتابها نخستین بار با نقشهای تزیینی زینت یافت. در زمان حکومت تیموریان در ایران، خط و خوشنویسی به اوج کمال خود رسید. میرعلی تبریزی با ترکیب خط نسخ و تعلیق، خط نستعلیق را بنیان نهاد. مشهورترین خطاط قرآن در این دوره بایسنقر میرزا بود. آنچه که به عنوان شیوهها یا قلمهای خوشنویسی ایرانی شناخته میشود بیشتر برای نوشتن متون غیر مذهبی نظیر دیوان اشعار، قطعات ظریف هنری یا برای مراسلات و مکاتبات اداری ابداع شده و بهکار رفتهاست. این در حالی است که خط نزد اعراب و ترکان عثمانی بیشتر جنبه دینی و قدسی داشتهاست. هرچند آنان نیز برای امور منشیگری و غیر مذهبی قلمهایی را بیشتر بهکار میبرند، اما اوج هنرنمایی آنان - بر خلاف خوشنویسان ایرانی- در خط ثلت و نسخ و کتابت قرآن و احادیث قابل رویت است. در ایران نیز برای امور مذهبی مانند کتابت قرآن یا احادیث و روایات و همچنین کتیبهنویسی مساجد و مدارس مذهبی بیشتر از خطوط ثلث و نسخ بهره میگرفتند که نزد اعراب رواج بیشتری دارد. هرچند ایرانیان در این قلمها نیز شیوههایی مجزا و مختص به خود آفریدهاند. خط تعلیق را میتوان نخستین خط ایرانی دانست. خط تعلیق که ترسل نیز نامیده میشد از اوایل قرن هفتم پا به عرصه گذاشت و حدود یکصد سال دوام داشت تعلیق از ترکیب خطوط نسخ و رقاع به وجود آمد و کسی که این خط را قانونمند کرد خواجه تاج سلمانی بود؛ که بعدها به وسیله خواجه عبدالحی منشی استر آبادی بدان قواعد و اصول بیشتری بخشیده شد. پس از خط تعلیق که نخستین خط شکل گرفته ایرانی بود. در قرن هشتم میرعلی تبریزی (۸۵۰ هجری قمری) از ترکیب و ادغام دو خط نسخ و تعلیق خطی بنام نسختعلیق بهوجود آورد که نام آن در اثر کثرت استعمال به نستعلیق تغییر پیدا کرد. این خط بسیار مورد اقبال واقع شد و موجب تحول عظیمی در هنر خوشنویسی گردید. و بعدها در دوران شاه عباس صفوی به دست میرعماد حسنی به اوج زیبایی و کمال رسید. خط نستعلیق علاوه بر خوشنویسانی که در حیطه ایران کنونی میزیستند. در خراسان بزرگ و کشورهای آسیای میانه، افغانستان و بهویژه خوشنویسان دربار گورکانیان در هندوستان (که تعلق خاطر ویژهای به فرهنگ ایرانی داشتند) رشد و پیشرفت قابل توجهی کرد. بهطور کلی قرنهای نهم تا یازدهم هجری را میتوان قرنهای درخشان در هنر خوشنویسی در ایران دانست. در اواسط قرن یازدهم سومین خط خالص ایرانی یعنی شکسته نستعلیق به دست مرتضی قلی خان شاملو حاکم هرات با تغییر دادن خط نستعلیق ابداع شد. علت پیدایش آن را میتوان به سبب نیاز به تندنویسی و راحتنویسی در امور منشیگری و بیش از آن ذوق و خلاقیت ایرانی دانست. همانطوریکه بعد از پیدایش خط تعلیق، ایرانیان بهخاطر سرعت در کتابت، شکسته تعلیق آن را نیز بهوجود آوردند. درویش عبدالمجید طالقانی این خط را به کمال رساند. در دوران قاجار خط کاربرد اصلی خود یعنی کتابت را از دست داد. از یک سو با تأکید و توسع سیاه مشق نویسی به سمت هنر ناب رفت و از دیگر سو با پدید آمدن روزنامه ها و چاپ سنگی خود را به هنرهای کاربردی نرزدیک شد. در دوران پهلوی روند نیازهای مدرن تجاری و تبلیغی خط را از کنج کتابخانه ها و مجموعه های خصوصی به بسـ*ـتر اجتماع کشاند و جریانات هنری مدرنی شیوه هایی چون نقاشی خط را به وجود آوردند که کماکان مورد توجه محافل هنر جهان است. در سال های پس از انقلاب اسلامی خوشنویسی عمومی با اقبال عمومی روبرو شد و انجمن خوشنویسان ایران که در سالر 1329 تشکیل شده بود نقش بارزی در رشد و توسعه کمی و کیفی این هنر به عهده گرفت.
خط کوفی و وجه تسمیه آن:
خط کوفی که مشتق از خط سطرنجیلی سریانی بود در بینالنهرین رواج یافت و اول کسی که آن خط را در جزیره العرب رواج داد حرب بن امیه بن عبد شمس از فضلای قریش بود و برای تحصیل خط کوفی از مکه به طرف حیره (کوفه) حرکت کرده و زمانی دراز در آنجا بماند و از استادان فن طریقه و شیوه نوشتن خط کوفی را بیاموخت تا خود در این فن استاد شد سپس به مکه مراجعت کرد و عدهای از قریش نزد او تعلیم گرفتند و به تدریج این خط در مکه و جزیره العرب مشهور بخط کوفی گردید- زیرا این خط به وسیله حرب از کوفه به جزیرهالعرب آمده بود- بعد از حرب، ابوطالب و پدر علی بن ابیطالب و عفان بن ابیالعاص در نوشتن خط کوفی اشتهار یافتند و اول کسیکه خط کوفی را در تحت نظم و ترتیب درآورد مراره بن مره بود از او دست به دست اسلم بن سدره رسید و حرب بن امیه از اسلم یادگرفت.
نویسندگان خط کوفی بعد از اسلام:
بعد از ظهور دین اسلام عده ای در نوشتن خط کوفی اشتهار یافته که پنج تن آن ها از دیگران معروف ترند:
1- علی بن ابی طالب 2- عمر بن خطاب 3- عثمان 4- ابی بن کعب 5- زید بن ثابت.
تحولات نوین خوشنویسی:
و همچنین نگاه کنید به مکتب سقاخانه همواره قابلیتهای کارکردی عاملی مهم و درجه اول، در انگیزه و شکلگیری تحولات در خوشنویسی بودهاست. اگر چه زیبایی بصری نیز بدون شک مورد نظر خطاطان قرار گرفته اما بهویژه امروزه، صنعت چاپ و گرافیک تأثیر شگرفی بر روند توسعه و تحولات خوشنویسی داشتهاست. خوشنویسی ایرانی با از دست رفتن مصرف اصلی آن یعنی کتابت و مواجهه با نیازهای جامعه مدرن در قرن اخیر روند تازهای را دنبال کرد. تحولات فرهنگی - هنری و سـ*ـیاسی - اجتماعی و فناوری در ایران، در دورههای قاجار و پهلوی زمینهساز نوآوری متفاوتی در خط شدهاند. در دوره قاجار با ظهور و روزنامهها و نشریات، مصرف اصلی خوشنویسی یعنی کتابت و تکثیر آثار مکتوب بهتدریج از بین رفت. از این رو جنبههای خلاقه و روشهای شخصی و شیوهگرایانه در خط نمود بیشتری پیدا کرد و با رواج «سیاهمشق»ها دوران تازهای فرا رسید. پس از آن در دوره پهلوی با پدید آمدن نیازهای جدید برای جامعه همچون تجارت، تبلیغات و فناوری و همچنین مواجهه با هنر جهانی خوشنویسی نیز میبایست خود را با این تحولات هماهنگ میکرد. روند تحولات در خوشنویسی به شکل سنتی محدود نشد و هنرمندان خطاطی و نقاشی را با هم درآمیختند تا امکانات نوینی را تجربه کنند به این کار رفته رفته عنوان نقاشیخط داده شد. شاید بتوان گفت مکتب سقاخانه خاستگاه اصلی زیباشناسی و نوآوری معاصر، در خوشنویسی خط به ویژه در پیش از انقلاب ایران (۱۳۵۷) بودهاست. پس از انقلاب خوشنویسی با اقبال زیادی از سوی جوانان مواجه شد آنان در عرصههای مختلف اعم از شیوههای سنتی یا تلاش برای ایجاد خلاقیتهای نوین با هم به رقابت پرداختند. رشد هنر گرافیک و گستردگی نیازهای نوین جامعه، پدید آمدن کامپیوتر به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای کار گرافیک و نشر رومیزی همه و همه چالشهای حدید در پیش روی خوشنویسی معاصر هستند.
علت پیدایش ابزار های خوشنویسی:
وقتی ترسیم مقاصد تا اندازهای روشن شد بهشکل تصویر برخوردند- زیرا برای ترسیم یک مطلب کوچکی مدتها وقت لازم داشت مثلاً حجار باید تخته سنگ را بتراشد و بعد مطلب را روی آن حجاری کند و سپس برای طرف فرستاده شود این بود که به فکر افتادند که به جای حجاری و نقاری ترسیم کنند و برای رفع این نیازمندی باین نکته پی بردند که رنگی بسازند که با آن رنگ حروف را بنویسند بعد از مطالعات زیاد و رنگهای سبز و قرمز و آبی را از عصاره برگهای درختان و بوتهها بدست آوردند و به جای تیشه از چوب قلم تراشیدند و به جای تخته سنگ برگ پاپیروس را مورد استفاده قرار دادند و مکاتبات سر و صورتی پیدا کرد تا به صورت امروزی رسید.
ثبت خوشنویسی در میراث ناملموس یونسکو:
ترکیه درخواست ثبت خوشنویسی را در میراث ناملموس یونسکو داده است. ایران قصد داشت چنین درخواستی را در سال ۲۰۲۱ یا ۲۰۲۲ ثبت کند. درحالی که ابن مقله شیرازی پدیدآور خط های شش گانه و گسترش خط نستعلیق و همچنین شکسته نستعلیق میباشد و این خطوط مختص به ایرانیان است و از ایران به جهان اسلام گسترش یافته است.
#ویکی_پدیا
اگر در نظر داشته باشیم که خوشنویسی اسلامی و ایرانی براساس قالبها و قواعد و نظامهای بسیار مشخصی شکل میگیرد و هر یک از حروف قلمهای مختلف از نظام شکلی خاص، و تا حدود زیادی غیرقابل تغییر، برخوردارند. آنگاه درمییابیم که ایجاد قلمهای تازه یا شیوههای شخصی خوشنویسان بر مبنای چه ابداع و رعایت حیرتانگیزی پدیدار میشود. در خوشنویسی اندازه هر حرف و نسبت آن با سایر حروف با دقت بسیار بالایی معین شدهاست و هر حرف به صورت یک «مدول» ثابت درمیآید که تخطی از آن بهمنزله نادیده گرفتن توافقی چندصدساله است که همیشه میان خوشنویس و مخاطب برقرار بوده و با رضایت طرفین حاصل میآمدهاست. حتی ترتیب شکل کلمات نیز براساس مبانی مشخصی تعیین میشده که در «رسمالخط»ها و «آدابالمشق»ها از جانب استادان بزرگ تنظیم و ارائه شدهاست. قرارگیری کلمات نیز- یعنی «کرسی» - هر سطر هر چند نه به صورت کاملاً پیشبینی و تکلیف شده - که ناممکن بودهاست - اما بهشکل «سلیقه مطلوب» زمینه زیبایی شناختی پیشنهادی خاص خود را دارا بودهاست.
خوشنویسی در کشورهای مختلف:
هرچند خوشنویسی در مشرق زمین اهمیت و توسعه کاملی یافتهاست اما اشکالی از آن را در کلیه فرهنگها میتوان یافت. واژهٔ خوشنویسی یا Calligraphy از قرن پانزدهم میلادی وارد دایره لغات فرهنگهای لاتینی شد و تنها پس از قرن نوزدهم به عنوان یک اصطلاح شناخته شده مطرح گشت، اما از دیر باز بهویژه در کشورهای خاور دور و کشورهای اسلامی ازجمله ایران، خوشنویسی به عنوان هنری شاخص مطرح بودهاست.
در اروپا اگرچه از دیرزمان دولت و کلیسا به زیبانویسی توجه نشان میدادند (مانند کتیبه های رومی یا برخی نسخههای خطی انجیل) خوشنویسی در اروپا یک هنر فرعی و وابسته به کتابخانهها و محافل طلاب بود.
خوشنویسی چینی از کیفیت انتزاعی و تصویری خاصی برخوردار است که بیان اندیشه و احساس را ممکن میسازد و از این رو با نقاشی قرابت دارد. در کشورهایی مانند ژاپن و کره نیز تاحدی وضع به همین صورت بود. بهطور کلی در خاور دور هنر خوشنویسی هرچند بیشتر نزد کاهنان و متولیان امور مذهبی رواج داشت اما در کنار نقاشی رشد شگرفی کرد.
پیدایش خط فارسی:
پیش از اسلام خطوط گوناگونی از جمله میخی و پهلوی و اوستایی در ایران رواج داشته است اما با پیدایی دین اسلام نیاکان ما الفبا و خطوط اسلامی را پذیرا شدندو تاریخ شکل گیری خط عربی و شیوۀ نگارش آن چندان به پیش اسلا بر نمی گردد و تقریبا همزمان با گسترش اسلام و در سال های آغازین متوحات اسلامی شکل گرفت. هر چند ایرانیان خط کنونی خود را از عرب ها وام گرفته اند؛ با این حال تکامل این خط و در تبدیل ان به هنر خوشنویسی نقش عمده ای داشته اند. ایجاد نقطه و اِعراب در خط عرب را به فردی به نام ابواسعد دؤلی الفارس و در سدۀ اول هجری نسبت داده میشود که بیشتر برای جلوگیری از اشتباه خوندن قرآن توسط غیر عرب زبانان از جمله ایرانیان انجام شد.
علت پیدایش الفبا:
چون در زبان مصری گاو را اوا میگفتند لذا در ترسیم گاو فقط سر آن را که به صورت الف بود رسم کردند و شتر که در زبان مصری جیمل میگفتند و به شکل هفت لاتین بود رسم کردند و جیم گفتند و همچنین بیت را که خانه باشد یک مربع مستطیل رسم میکردند در مرحله تقطیع فقط یک ضلع آن را رسم کردند و آن را ب نام نهادند و همین طرز تا آخر حروف الفباء و در نتیجه حروفی مستقل و باصدا تحصیل گردید و همگامی که فنیقیها با مصریها ارتباط یافتند این خط را گرفته تکمیل کردند و خط فنیقی بدست آمد؛ و از آن خط خطوط کوفی و یونانی و عبری و امثال آن تشکیل گردید.
خوشنویسی اسلامی:
خوشنویسی همواره برای مسلمانان اهمیتی خاص داشتهاست. زیرا در اصل آن را هنر تجسم کلام وحی میدانستهاند. آنان خط زیبا را نه فقط در رونویسی قرآن بلکه در اغلب هنرها بهکار میبردند. خوشنویسی یا خطاطی در کلیه کشورهای اسلامی همواره به عنوان والاترین هنر مورد توجه بودهاست. مردمان این سرزمینها بهویژه ایرانیان در اوج قدرت و نهایت ظرافت در این هنر تجلی یافت و خوشنویسی به مانند محوری در میان سایر هنرهای بصری ایفای نقش کردهاست. خوشنویسی از قرون اولیه اسلامی تاکنون در کلیه کشورهای اسلامی و مناطق تحت نفوذ مسلمانان با حساسیت و قدرت تمام در اوج جریانات هنری بودهاست. قدیمیترین نسخه قرآن به خط کوفی است و به علی بن ابیطالب منسوب است. پس از قرن پنجم هجری، خط کوفی تقریباً جای خود را به خطّ نسخ داد که حروف آن بر خلاف حروف زاویهدار خطّ کوفی منحنی و قوسدار است. در اوایل قرن چهارم سال ۳۱۰ هجری قمری ابن مقله بیضاوی شیرازی خطوطی را بهوجود آورد که به خطوط ششگانه یا اقلام سته معروف شدند که عبارتند از: محقق، ریحان، ثلث، نسخ، رقاع و توقیع. که وجه تمایز آنها اختلاف در شکل حروف و کلمات و نسبت سطح و دور در هر کدام میباشد. همچنین او برای این خطوط قواعدی وضع کرد که یه اصول دواردهگانه خوشنویسی معروفند و عبارتند از: ترکیب، کرسی، نسبت، ضعف، قوت، سطح، دور، صعود مجازی، نزول مجازی، اصول، صفا و شأن. یک قرن بعد از ابن مقله، ابن بواب برای خط نسخ قواعدی تازه ایجاد کرد و این خط را کامل نمود در قرن هفتم جمال الدین یاقوت مستعصمی به این خط جان تازهای بخشید و قرآن کریم را برای چندین بار کتابت نمود.
سیر خط در ایران:
باور اساطیری پیدایش خط در ایران به نقل از شاهنامه فردوسی از این قرار است که دیوان برای نجات از اسارت، این هنر را به تهمورث (چهارمین پادشاه سلسله پیشدادیان) آموختند. در ایران پس از اینکه خط تصویری تبدیل به میخی گردید و مدتی میخی و آشوری و بابلی و اوستایی نوشته میشد پس از پیدایش خط حروفی در مصر و فنیقیه و سرایت آن به یونان در دوره اقتدار سلوکیها خط مزبور رواج یافت و چنانچه میبینیم سکه آنها بهمان خط است و سپس اشکانیها هم همان خط را دنبال کردند و در زمان ساسانیان خط پهلوی با خط حروفی خیلی نزدیک شد تا اینکه بعد از اسلام خواه ناخواه خط کوفی در ایران رواج یافت و مسیر ترقی خود را پیمود و از کوفی بینقطه به نقطهدار و نسخ و نستعلیق و ثلث و رقاع و شکسته و غبار و امثال آن ترقی کرد. در قرونی که خط در ایران و ممالک اسلامی سیر صعودی میکرد هنرمندانی از مسلمین برخاستهاند که همیشه در تاریخ جای آنان باز است و سزاوار است که نام آنان برای ابد باقی بماند.
خوشنویسی ایرانی:
درحالی که عمدهٔ تبدیل نگارش معمولی کلمات به خوشنویسی هنرمندانه به عهده ایرانیان بودهاست، رفته رفته ایرانیان سبک و شیوههایی مختص به خود را در خوشنویسی ابداع کردند. هرچند این شیوهها و قلمهای ابداعی در سایر کشورهای اسلامی هم طرفدارانی دارد اما بیشتر مربوط به ایران و کشورهای تحت نفوذ آن همچون کشورهای آسیای میانه، افغانستان، پاکستان و هند میباشد. در این منطقه نیز خوشنویسی همواره به عنوان والاترین شکل هنرهای بصری مورد توجه بوده و دارای لطافتی خاص است. در ایران پس از فتح اسلام، خطّاطی به شیوهٔ نسخ وجود داشت. در زمان حکومت ایلخانیان، اوراق مذهّب کتابها نخستین بار با نقشهای تزیینی زینت یافت. در زمان حکومت تیموریان در ایران، خط و خوشنویسی به اوج کمال خود رسید. میرعلی تبریزی با ترکیب خط نسخ و تعلیق، خط نستعلیق را بنیان نهاد. مشهورترین خطاط قرآن در این دوره بایسنقر میرزا بود. آنچه که به عنوان شیوهها یا قلمهای خوشنویسی ایرانی شناخته میشود بیشتر برای نوشتن متون غیر مذهبی نظیر دیوان اشعار، قطعات ظریف هنری یا برای مراسلات و مکاتبات اداری ابداع شده و بهکار رفتهاست. این در حالی است که خط نزد اعراب و ترکان عثمانی بیشتر جنبه دینی و قدسی داشتهاست. هرچند آنان نیز برای امور منشیگری و غیر مذهبی قلمهایی را بیشتر بهکار میبرند، اما اوج هنرنمایی آنان - بر خلاف خوشنویسان ایرانی- در خط ثلت و نسخ و کتابت قرآن و احادیث قابل رویت است. در ایران نیز برای امور مذهبی مانند کتابت قرآن یا احادیث و روایات و همچنین کتیبهنویسی مساجد و مدارس مذهبی بیشتر از خطوط ثلث و نسخ بهره میگرفتند که نزد اعراب رواج بیشتری دارد. هرچند ایرانیان در این قلمها نیز شیوههایی مجزا و مختص به خود آفریدهاند. خط تعلیق را میتوان نخستین خط ایرانی دانست. خط تعلیق که ترسل نیز نامیده میشد از اوایل قرن هفتم پا به عرصه گذاشت و حدود یکصد سال دوام داشت تعلیق از ترکیب خطوط نسخ و رقاع به وجود آمد و کسی که این خط را قانونمند کرد خواجه تاج سلمانی بود؛ که بعدها به وسیله خواجه عبدالحی منشی استر آبادی بدان قواعد و اصول بیشتری بخشیده شد. پس از خط تعلیق که نخستین خط شکل گرفته ایرانی بود. در قرن هشتم میرعلی تبریزی (۸۵۰ هجری قمری) از ترکیب و ادغام دو خط نسخ و تعلیق خطی بنام نسختعلیق بهوجود آورد که نام آن در اثر کثرت استعمال به نستعلیق تغییر پیدا کرد. این خط بسیار مورد اقبال واقع شد و موجب تحول عظیمی در هنر خوشنویسی گردید. و بعدها در دوران شاه عباس صفوی به دست میرعماد حسنی به اوج زیبایی و کمال رسید. خط نستعلیق علاوه بر خوشنویسانی که در حیطه ایران کنونی میزیستند. در خراسان بزرگ و کشورهای آسیای میانه، افغانستان و بهویژه خوشنویسان دربار گورکانیان در هندوستان (که تعلق خاطر ویژهای به فرهنگ ایرانی داشتند) رشد و پیشرفت قابل توجهی کرد. بهطور کلی قرنهای نهم تا یازدهم هجری را میتوان قرنهای درخشان در هنر خوشنویسی در ایران دانست. در اواسط قرن یازدهم سومین خط خالص ایرانی یعنی شکسته نستعلیق به دست مرتضی قلی خان شاملو حاکم هرات با تغییر دادن خط نستعلیق ابداع شد. علت پیدایش آن را میتوان به سبب نیاز به تندنویسی و راحتنویسی در امور منشیگری و بیش از آن ذوق و خلاقیت ایرانی دانست. همانطوریکه بعد از پیدایش خط تعلیق، ایرانیان بهخاطر سرعت در کتابت، شکسته تعلیق آن را نیز بهوجود آوردند. درویش عبدالمجید طالقانی این خط را به کمال رساند. در دوران قاجار خط کاربرد اصلی خود یعنی کتابت را از دست داد. از یک سو با تأکید و توسع سیاه مشق نویسی به سمت هنر ناب رفت و از دیگر سو با پدید آمدن روزنامه ها و چاپ سنگی خود را به هنرهای کاربردی نرزدیک شد. در دوران پهلوی روند نیازهای مدرن تجاری و تبلیغی خط را از کنج کتابخانه ها و مجموعه های خصوصی به بسـ*ـتر اجتماع کشاند و جریانات هنری مدرنی شیوه هایی چون نقاشی خط را به وجود آوردند که کماکان مورد توجه محافل هنر جهان است. در سال های پس از انقلاب اسلامی خوشنویسی عمومی با اقبال عمومی روبرو شد و انجمن خوشنویسان ایران که در سالر 1329 تشکیل شده بود نقش بارزی در رشد و توسعه کمی و کیفی این هنر به عهده گرفت.
خط کوفی و وجه تسمیه آن:
خط کوفی که مشتق از خط سطرنجیلی سریانی بود در بینالنهرین رواج یافت و اول کسی که آن خط را در جزیره العرب رواج داد حرب بن امیه بن عبد شمس از فضلای قریش بود و برای تحصیل خط کوفی از مکه به طرف حیره (کوفه) حرکت کرده و زمانی دراز در آنجا بماند و از استادان فن طریقه و شیوه نوشتن خط کوفی را بیاموخت تا خود در این فن استاد شد سپس به مکه مراجعت کرد و عدهای از قریش نزد او تعلیم گرفتند و به تدریج این خط در مکه و جزیره العرب مشهور بخط کوفی گردید- زیرا این خط به وسیله حرب از کوفه به جزیرهالعرب آمده بود- بعد از حرب، ابوطالب و پدر علی بن ابیطالب و عفان بن ابیالعاص در نوشتن خط کوفی اشتهار یافتند و اول کسیکه خط کوفی را در تحت نظم و ترتیب درآورد مراره بن مره بود از او دست به دست اسلم بن سدره رسید و حرب بن امیه از اسلم یادگرفت.
نویسندگان خط کوفی بعد از اسلام:
بعد از ظهور دین اسلام عده ای در نوشتن خط کوفی اشتهار یافته که پنج تن آن ها از دیگران معروف ترند:
1- علی بن ابی طالب 2- عمر بن خطاب 3- عثمان 4- ابی بن کعب 5- زید بن ثابت.
تحولات نوین خوشنویسی:
و همچنین نگاه کنید به مکتب سقاخانه همواره قابلیتهای کارکردی عاملی مهم و درجه اول، در انگیزه و شکلگیری تحولات در خوشنویسی بودهاست. اگر چه زیبایی بصری نیز بدون شک مورد نظر خطاطان قرار گرفته اما بهویژه امروزه، صنعت چاپ و گرافیک تأثیر شگرفی بر روند توسعه و تحولات خوشنویسی داشتهاست. خوشنویسی ایرانی با از دست رفتن مصرف اصلی آن یعنی کتابت و مواجهه با نیازهای جامعه مدرن در قرن اخیر روند تازهای را دنبال کرد. تحولات فرهنگی - هنری و سـ*ـیاسی - اجتماعی و فناوری در ایران، در دورههای قاجار و پهلوی زمینهساز نوآوری متفاوتی در خط شدهاند. در دوره قاجار با ظهور و روزنامهها و نشریات، مصرف اصلی خوشنویسی یعنی کتابت و تکثیر آثار مکتوب بهتدریج از بین رفت. از این رو جنبههای خلاقه و روشهای شخصی و شیوهگرایانه در خط نمود بیشتری پیدا کرد و با رواج «سیاهمشق»ها دوران تازهای فرا رسید. پس از آن در دوره پهلوی با پدید آمدن نیازهای جدید برای جامعه همچون تجارت، تبلیغات و فناوری و همچنین مواجهه با هنر جهانی خوشنویسی نیز میبایست خود را با این تحولات هماهنگ میکرد. روند تحولات در خوشنویسی به شکل سنتی محدود نشد و هنرمندان خطاطی و نقاشی را با هم درآمیختند تا امکانات نوینی را تجربه کنند به این کار رفته رفته عنوان نقاشیخط داده شد. شاید بتوان گفت مکتب سقاخانه خاستگاه اصلی زیباشناسی و نوآوری معاصر، در خوشنویسی خط به ویژه در پیش از انقلاب ایران (۱۳۵۷) بودهاست. پس از انقلاب خوشنویسی با اقبال زیادی از سوی جوانان مواجه شد آنان در عرصههای مختلف اعم از شیوههای سنتی یا تلاش برای ایجاد خلاقیتهای نوین با هم به رقابت پرداختند. رشد هنر گرافیک و گستردگی نیازهای نوین جامعه، پدید آمدن کامپیوتر به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای کار گرافیک و نشر رومیزی همه و همه چالشهای حدید در پیش روی خوشنویسی معاصر هستند.
علت پیدایش ابزار های خوشنویسی:
وقتی ترسیم مقاصد تا اندازهای روشن شد بهشکل تصویر برخوردند- زیرا برای ترسیم یک مطلب کوچکی مدتها وقت لازم داشت مثلاً حجار باید تخته سنگ را بتراشد و بعد مطلب را روی آن حجاری کند و سپس برای طرف فرستاده شود این بود که به فکر افتادند که به جای حجاری و نقاری ترسیم کنند و برای رفع این نیازمندی باین نکته پی بردند که رنگی بسازند که با آن رنگ حروف را بنویسند بعد از مطالعات زیاد و رنگهای سبز و قرمز و آبی را از عصاره برگهای درختان و بوتهها بدست آوردند و به جای تیشه از چوب قلم تراشیدند و به جای تخته سنگ برگ پاپیروس را مورد استفاده قرار دادند و مکاتبات سر و صورتی پیدا کرد تا به صورت امروزی رسید.
ثبت خوشنویسی در میراث ناملموس یونسکو:
ترکیه درخواست ثبت خوشنویسی را در میراث ناملموس یونسکو داده است. ایران قصد داشت چنین درخواستی را در سال ۲۰۲۱ یا ۲۰۲۲ ثبت کند. درحالی که ابن مقله شیرازی پدیدآور خط های شش گانه و گسترش خط نستعلیق و همچنین شکسته نستعلیق میباشد و این خطوط مختص به ایرانیان است و از ایران به جهان اسلام گسترش یافته است.
#ویکی_پدیا
همه چیز درباره ی خوشنویسی
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: