مشاعره با ای شروع بشه

moh@mad · 12/3/23

POURIA گفت:
ای وصالت یک زمان بوده فراقت سال‌ ها
ای به زودی بار کرده بر شتر احمال‌ ها

ای همنفسان بودن وآسودن ما چیست
یاران همه کردند سفر بودن ما چیست
بشتاب رفیقا که عزیزان همه رفتند
ساکن شدن و راه نپیمودن ما چیست

*NiLOOFaR* · 17/5/23

ای که در عشق، سَری، از غم دل بیزاری
تا به کی منتظرت باشم و گویی؛ آری

سنگم و خار، مرا پای دویدن هم نیست
ز چه رو، سبزه‌ی نو در دل من می‌کاری

moh@mad · 18/5/23

Niloofar.r گفت:
ای که در عشق، سَری، از غم دل بیزاری
تا به کی منتظرت باشم و گویی؛ آری

سنگم و خار، مرا پای دویدن هم نیست
ز چه رو، سبزه‌ی نو در دل من می‌کاری

ای لقای تو جواب هر سوال
مشکل از تو حل شود بی قیل و قال

ترجمانی هر چه ما را در دلست
دست گیری هر که پایش در گل است

مولانا

YeGaNeH · 22/7/23

ای ساقیا مستانه رو آن یار را آواز ده
گر او نمی آید بگو آن دل که بردی باز ده

- مولانا

moh@mad · 23/7/23

YeGaNeH گفت:
ای ساقیا مستانه رو آن یار را آواز ده
گر او نمی آید بگو آن دل که بردی باز ده

- مولانا

ای که تو ماه آسمان ماه کجا و تو کجا
در رخ مه کجا بود این کر و فر و کبریا

جمله به ماه عاشق و ماه اسیر عشق تو
ناله کنان ز درد تو لابه کنان که ای خدا

مولانا

*NiLOOFaR* · 26/7/23

ای جان! تو را به جان منِ خسته جان، بمان
دیگر بگو چگونه بگویم بمان؟ بمان!

از رفتنت همیشه خبر داده‌ای، ولی
یک‌بار هم بدون خبر ناگهان بمان...!

مجید ترکابادی

moh@mad · 26/7/23

*NiLOOFaR* گفت:
ای جان! تو را به جان منِ خسته جان، بمان
دیگر بگو چگونه بگویم بمان؟ بمان!

از رفتنت همیشه خبر داده‌ای، ولی
یک‌بار هم بدون خبر ناگهان بمان...!

مجید ترکابادی

ای که نزدیکتر از جانی و پنهان ز نگه

هجر تو خوشترم آید ز وصال دگران

اقبال لاهوری

Delvin22 · 12/9/23

moh@mad گفت:
ای که نزدیکتر از جانی و پنهان ز نگه

هجر تو خوشترم آید ز وصال دگران

اقبال لاهوری

اي نسيم سحر آرامگه يار كجاست منزل آن مه عاشق كش عيار كجاست

moh@mad · 13/9/23

Delvin22 گفت:
اي نسيم سحر آرامگه يار كجاست منزل آن مه عاشق كش عيار كجاست

ای ملائک كه به سنجیدن ما مشغولید
بنویسید كه اندوه بشر بسیار است

ساقه‌های مژه‌ام از وزش آه نسوخت
شكر در جنگل ما هیزم تر بسیار است

Delvin22 · 13/9/23

moh@mad گفت:
ای ملائک كه به سنجیدن ما مشغولید
بنویسید كه اندوه بشر بسیار است

ساقه‌های مژه‌ام از وزش آه نسوخت
شكر در جنگل ما هیزم تر بسیار است

ای صبا نَکهَتی از کویِ فُلانی به من آر
زار و بیمارِ غَمَم راحتِ جانی به من آر

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

کاربر ممتاز

مدیر آزمایشی اقلیم جادوگران

کاربر ممتاز

معاونت کل سایت رمان ۹۸

کاربر ممتاز

مدیر آزمایشی اقلیم جادوگران

کاربر ممتاز

مدیر آزمایشی تالار موسیقی

کاربر ممتاز

مدیر آزمایشی تالار موسیقی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین