خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

~narges.f~

مدیر آزمایشی تالار گویا
مدیر آزمایشی
گوینده انجمن
میکسر انجمن
  
عضویت
5/9/18
ارسال ها
1,168
امتیاز واکنش
9,012
امتیاز
333
محل سکونت
In my dreams:)
زمان حضور
41 روز 19 ساعت 32 دقیقه
نویسنده این موضوع
اشاره: دهه‌های اخیر شاهد دستاوردهای معنایی تازه‌ای از علوم ظاهری نوین بوده است. گویی خواست دانشمندان این علوم به مرحله‌‌ای رسیده که در نزد ایشان خروج از پوسته دنیا و پاسخ به سؤالات عمیق‌تر، تبدیل به نیازی جدی شده است. سؤالاتی مانند جهان چیست؟ واقعیت چیست؟ رویدادهای واقعی چگونه به وقوع می پیوندند؟ و از این دست را می‌توان نمونه‌ای از این سؤالات عمیق‌تر دانست. توصیف جهان به‌صورت تصویری هولوگرافیک نیز موضوعی ‌است که در راستای تلاش برای پاسخ به این سؤالات مطرح شده است.

در سال ۱۹۸۲ یکی از مهم‌ترین آزمایشات علم فیزیک در قرن بیستم به وقوع پیوست. با وجودی‌که شاید شما این رویداد را از رسانه‌ها نشنیده باشید اما برخی دانشمندان اعتقاد دارند، اهمیت این کشف به حدی‌ است که می‌تواند علم را متحول نماید.

موضوع، بدین ترتیب است که الین اسپکت(۱) در رأس یک تیم تحقیقاتی از دانشگاه پاریس در آزمایشاتش متوجه شد که در شرایط خاصی برقراری ارتباط آنی و لحظه‌ای بین ذرات زیراتمی مثل الکترون‌ها، امکان‌پذیر است و می‌توان آن‌را امتحان کرد. ارتباطی که از مکان این ذرات و مقدار فاصله بین آنها مستقل است. بدین ترتیب صرف نظر از این‌که آنها ۱۰ متر یا ۱۰میلیون کیلومتر فاصله داشته باشند، از وضعیت یکدیگر مطلع‌اند.

اما پذیرفتن این کشف به‌معنی نقض اصل انیشتین بود. بر اساس اصل انیشتین برقراری ارتباط با سرعتی بیش از سرعت نور امکان‌پذیر نیست. چرا که گذر از این سرعت به معنای شکستن سد زمان است. این چالش، انگیزه‌ای بود برای عده دیگری از دانشمندان که آنها نیز با اسپکت هم مسیر شوند و به نتایج جالب توجهی دست یابند. یکی از این دانشمندان دیوید بوهم(۲) از دانشگاه لندن است. او اعتقاد دارد یافته‌های اسپکت به مفهوم وجود نداشتن واقعیات عینی جهان و موهوم بودن آن است. جهان، یک هولوگرام غول پیکر پر زرق و برق است.


دنیا، تصویری هولوگرافیک

 

~narges.f~

مدیر آزمایشی تالار گویا
مدیر آزمایشی
گوینده انجمن
میکسر انجمن
  
عضویت
5/9/18
ارسال ها
1,168
امتیاز واکنش
9,012
امتیاز
333
محل سکونت
In my dreams:)
زمان حضور
41 روز 19 ساعت 32 دقیقه
نویسنده این موضوع
پیش از پرداختن به نظریه بوهم ابتدا لازم است کمی درباره هولوگرام صحبت کنیم. هولوگرام یک تصویر سه‌بعدی است که به کمک لیزر ایجاد می‌شود. برای تهیه این تصویر ابتدا یک اشعه لیزر به شیئی تابانده و نور انعکاس یافته از آن با اشعه لیزر دیگری تداخل داده می‌شود. سپس فیلم مخصوصی الگوی تداخلی این دو اشعه را در ناحیه‌ای که آن دو به هم می‌رسند، ضبط می‌کند. این فیلم در هنگام ظاهر شدن به یک سری خطوط مدور تیره و روشن و به ظاهر بی‌معنی شبیه است. اما هنگامی‌که اشعه لیزر به‌سوی این فیلم تابانده شود، می‌توان تصویر سه‌بعدی زیبایی از شیئی اصلی را مشاهده نمود. ایجاد تصاویر سه بعدی خاصیت جالبی از هولوگرام‌هاست اما این تنها مشخصه مهم آنها نیست. یکی از خاصیت‌های بسیار هولوگرام‌ها این ا‌ست که اگر آنها را نصف کنیم و سپس دوباره اشعه لیزری را به آنها بتابانیم، تصاویر حاصل از هر نیمه شامل کل تصویر شیء اصلی در اندازه کوچک‌تر خواهد بود. حتی اگر هولوگرام را به قطعات کوچکتر نیز تقسیم کنیم، هر یک از قطعات، تصویر کوچکی از کل شیء را به همراه خواهند داشت.

طبیعت «کل در جزء» یک هولوگرام، طرز فکر کاملاً جدیدی را برای درک ارگان‌ها ارائه می‌کند. علم غربی در طول تاریخ برای شناخت پدیده‌ها از روش کالبد شکافی، تجزیه مسئله و مطالعه اجزای آن استفاده کرده است. اما هولوگرام به ما می‌آموزد در جهان چیزهایی وجود دارند که برای شناخت آنها نمی‌توان از روش کالبد شکافی استفاده کرد. چرا که با این روش تنها به کل‌های کوچک‌تر دست می یابیم.

براساس این دیدگاه، بوهم روش دیگری را برای درک کشف اسپکت ارائه کرده است. به عقیده او برقراری ارتباط بین ذرات زیراتمی به‌دلیل تبادل علائم اسرار‌آمیز بین آنها نیست. بلکه علت اصلی این است که آنها اساساً از یکدیگر جدا نیستند و جدا پنداشتن آنها توهمی بیش نیست. آنها در سطح عمیق‌تری از واقعیت(۳)، ذرات مستقلی محسوب نمی‌شوند و تنها جنبه‌هایی از یک پدیده بنیادین را ارائه می‌کنند.

بوهم برای توضیح این مطلب به ارائه مثالی می‌پردازد: آکواریومی را که یک ماهی درون آن است در نظر بگیرید. هم‌چنین فرض کنید اکواریوم در اتاق در بسته‌ای قرار گرفته است و نمی‌توانید آن‌را مستقیماً ببینید. بلکه آنچه از آکواریوم می‌بینید دو صفحه تلویزیونی ‌ا‌ست که به دو دوربین یکی در جلو و دیگری در کنار آکواریوم متصل شده‌. با نگاه اول به این دو تلویزیون ممکن است این تصور به وجود آید که در حال مشاهده دو موجود مستقل هستید. اما پس از مدتی به رابـ*ـطه تنگاتنگ بین این دو موجود پی‌خواهید برد. مثلاً همیشه هنگامی‌که یکی از آنها به جلو حرکت می‌کند، دیگری به سمت چپ می‌رود و … . اگر شما از کل موضوع خبر نداشته باشید ممکن است قاطعانه به این نتیجه برسید که بین این دو موجود ارتباطی آنی برقرار است. درحالی‌که اصل قضیه چیزی دیگری ‌‌است. به عقیده بوهم این دقیقاً همان اتفاقی‌ است که در آزمایش اسپکت نیز رخ داد.

بوهم می‌گوید ارتباط «سریع‌تر از نور» بیانگر وجود سطح عمیق‌تری از واقعیت است که چشمان ما هنوز به آن محرم نشده‌اند. در واقع علت اینکه اشیائی همچون ذرات زیراتمی را جدا از هم می‌بینیم آن ا‌ست که ما تنها بخشی از حقیقت آنها را می‌دانیم. حقیقتی عمیق‌تر و پایه‌ای‌تر که همانند شی‌ء اصلی یک تصویر هولوگرافیک از اصالت عمیق‌تری برخورداراست. و از آنجایی‌که همه چیزهای موجود در واقعیات فیزیکی از همین ذرات زیراتمی تشکیل شده‌اند، جهان فیزیکی را می‌توان یک تصویر و یک هولوگرام بزرگ دانست.


دنیا، تصویری هولوگرافیک

 

~narges.f~

مدیر آزمایشی تالار گویا
مدیر آزمایشی
گوینده انجمن
میکسر انجمن
  
عضویت
5/9/18
ارسال ها
1,168
امتیاز واکنش
9,012
امتیاز
333
محل سکونت
In my dreams:)
زمان حضور
41 روز 19 ساعت 32 دقیقه
نویسنده این موضوع
چنین جهانی علاوه بر طبیعت اسرارآمیزش ویژگی‌های دیگری نیز دارد. مثلاً اگر جدا بودن ذرات زیر اتمی از هم یک توهم باشد این بدان معناست که همه چیزها در جهان می‌توانند به یکدیگر متصل باشند. ممکن است الکترون یک اتم کربن از سلول‌های مغز انسان به ماهی‌های دریا یا ستاره‌های آسمان متصل باشند. در این صورت همه طبقه‌بندی‌ها و دسته‌بندی‌هایی که انسان در علوم تجربی انجام می‌دهد، مصنوعی است و همه طبیعت به یک تور و شبکه بدون درز و پارگی شبیه است.

حتی در یک جهان هولوگرافیک، زمان و مکان هم ابعادی پایه‌ای محسوب نمی‌شوند بلکه تنها انعکاس‌هایی از آن حقیقت عمیق‌ترند. در این سطح عمیق‌تر، گذشته، حال و آینده در کنار هم حضور دارند و این بدان مفهوم است که اگر بتوان به این سطح سوپرهولوگرافیک حقیقت دسترسی یافت، رسیدن به صحنه‌هایی فراموش شده از گذشته‌های دور نیز امکان‌پذیراست.

سوپرهولوگرام حقیقی چیزی ‌است که همه چیز را در جهان ما متولد می‌کند و لااقل شامل تمامی ذرات زیراتمی که تاکنون وجود داشته‌ و وجود خواهند داشت، می‌شوند یعنی شامل تمامی ترکیبات مختلف ممکن، از ماده و انرژی، از دانه‌های برف گرفته تا نهنگ‌ها و تا اشعه گاما. بدین ترتیب باید به آن به چشم یک بایگانی کیهانی از «همه آنچه هست» نگریست.

بوهم تنها محققی نبوده است که شواهدی برای هولوگرافیک بودن جهان یافت. کارل پریبرام(۴)، نوروفیزیولوژیستی از دانشگاه استنفورد نیز در تحقیقاتش بر مغز انسان به قبول نظریه هولوگرافیک بودن واقعیت ترغیب شد. اما مشکل این بود که در آن زمان کسی نمی‌توانست طبیعت عجیب «کل در جزء» را برای فرآیند ذخیره‌سازی حافظه بیان نماید تا اینکه پریبرام در دهه ۱۹۶۰ با مفهوم هولوگرافی آشنا شد و به این نتیجه رسید که محفوظات انسان در سلول‌های عصبی کدبندی نمی‌شوند بلکه کدبندی آنها در الگوی ایمپالس‌ها و پیغام‌های تبادل شونده بین عصب‌ها صورت می‌گیرد. این الگوها به طریقی مشابه همان روشی که الگوهای تداخلی نور لیزر بر یک قطعه فیلم هولوگرافی نقش می‌بندند، از کل مغز استفاده می‌کنند.

همچنین تئوری پریبرام دلیل این را که چگونه مغز انسان قادر است مقدار عظیمی از محفوظات را در حجم کوچک خود جای دهد توضیح می‌دهد. مغز انسان تقریباً چند ده میلیارد بیت اطلاعات را (تقریباً پنج برابر مجموعه دایره‌المعارف بریتانیکا) در طول عمر متوسط خود ذخیره‌سازی می‌کند. هولوگراف‌ها نیز توانایی چشمگیری برای ذخیرسازی اطلاعات دارند به طوری‌که یک سانتی‌متر مکعب فیلم هولوگرافی قادر است ۱۰ میلیارد بیت اطلاعات را ذخیره نماید.


دنیا، تصویری هولوگرافیک

 

~narges.f~

مدیر آزمایشی تالار گویا
مدیر آزمایشی
گوینده انجمن
میکسر انجمن
  
عضویت
5/9/18
ارسال ها
1,168
امتیاز واکنش
9,012
امتیاز
333
محل سکونت
In my dreams:)
زمان حضور
41 روز 19 ساعت 32 دقیقه
نویسنده این موضوع
توانایی شگفت‌انگیز دیگر مغز یعنی بازیابی سریع اطلاعات مورد نیاز از میان حجم بسیار زیادی از خاطرات نیز به‌وسیله اصول هولوگرافی قابل فهم‌تر خواهد بود. مثلاً وقتی شما کلمه گورخر را می‌شنوید برای به خاطر آوردن آن نیازی به دسته‌بندی اطلاعات نامنظم موجود در ذهنتان نخواهید داشت بلکه مشخصاتی مانند راه راه بودن، شبیه به اسب بودن و بومی آفریقا بودن به‌طورآنی به ذهن شما می‌رسد. این یعنی همبستگی درونی اطلاعات در ذهن انسان که همان چیزی است که در هولوگرام نیز وجود دارد.

پریبرام از مدل هولوگرافیک برای حل یک معمای نوروفیزیولوژیکی دیگر نیز استفاده کرد. معما این‌ است که مغز چگونه قادر است انواع فراوانی از فرکانس‌ها را (مثل فرکانس‌های نوری، صوتی و …) به وسیله حواس مختلف از جهان بیرونی دریافت و آنها را به زبان دنیای ادراکات درونی ترجمه نماید. هولوگرام نیز دقیقاً مانند مترجمی‌ست که فرکانس‌های به ظاهر بی‌معنی و مبهم را به تصاویر واضح تبدیل می‌کند. به عقیده پریبرام، مغز فرکانس‌های دریافتی از حواس را به صورت ریاضی و به روشی مشابه هولوگرام به جهان ادراکات درون تبدیل و ترجمه می‌نماید. بنابراین به‌طورکلی می‌توان گفت مغز برای انجام عملیاتش از اصول هولوگرافیک استفاده می‌کند. این تئوری پریبرام در میان نوروفیزیولوژیست‌ها از حمایت روز افزونی برخوردار شده است.

هوگو زوکارلی(۶)، محقق آرژانتینی ـ ایتالیایی، اخیراً مدل‌های هولوگرافیک را به دنیای پدیده‌های آکوستیک توسعه داده است. بدین طریق می‌توان به این معما که چگونه انسان حتی با شنوایی یک گوش و بدون اینکه سرش را برگرداند قادر است منبع صوتی را مکان‌یابی نماید پاسخ داد. همچنین محققین به این نتیجه رسیده‌اند که هر یک از حواس ما دامنه بسیار گسترده‌تری از فرکانس‌هایی را که پیش از این تصور می‌شد به آنها حساس‌اند، می‌توانند درک کنند. مثلاً سیستم بینایی ما به فرکانس‌های صوتی و حس بویایی ما به آنچه امروز «فرکانس‌های کیهانی» نامیده می‌شود حساس‌ند! همچنین سلول‌های بدن ما نیز می‌توانند به دامنه وسیعی از فرکانس‌ها عکس‌العمل نشان دهند. تمامی این یافته‌ها بیانگر آن است که چنین فرکانس‌هایی در قلمروی هولوگرافیک آگاهی ذخیره و سپس به ادراکات معمول انسان تبدیل می‌شوند.

اما در صورتی‌که جهان عینی چیزی جز یک واقعیت ثانویه و غیر اصیل نباشد و چیزهای مربوط به آن نیز تنها شبکه‌ای هولوگرافیک از فرکانس‌ها باشند و از سوی دیگر اگر ذهن انسان نیز یک هولوگرام باشد که برخی فرکانس‌های این شبکه را دریافت و به صورت ریاضی به ادراکات حسی منتقل می‌کند، آنگاه چگونه می‌توان دنیای واقعیات را توصیف کرد. با کنار هم قرار دادن این مطالب می‌توان به همان نتیجه‌ای رسید که مذاهب شرقی آن را از مدت‌ها قبل بیان کرده اند. دنیای مادی مایاست؛ توهم است. گرچه ما گمان می‌کنیم موجوداتی فیزیکی هستیم و در جهانی فیزیکی زندگی می‌کنیم اما این نیز تنها یک توهم است. در واقع ما«دریافت‌کنندگانی» هستیم که در دریایی متغییر از فرکانس‌ها و ارتعاشات شناوریم و چیزهایی را که از این دریا استخراج و به صورت واقعیات فیزیکی تبدیل می‌کنیم چیزی جز مجرایی از بین مجراهای متعددی که از سوپرهولوگرام استخراج می‌شوند، نخواهد بود.


دنیا، تصویری هولوگرافیک

 

~narges.f~

مدیر آزمایشی تالار گویا
مدیر آزمایشی
گوینده انجمن
میکسر انجمن
  
عضویت
5/9/18
ارسال ها
1,168
امتیاز واکنش
9,012
امتیاز
333
محل سکونت
In my dreams:)
زمان حضور
41 روز 19 ساعت 32 دقیقه
نویسنده این موضوع
این تصویر جدید و جذاب از واقعیت که از سنتز دیدگاه‌های بوهم و پریبرام به دست آمده به نام الگوی هولوگرافیک واقعیت شناخته شده است. به عقیده گروه (کوچک در حال رشدی) از محققین، این الگو می‌تواند دقیق‌ترین مدلی باشد که علم تاکنون برای توصیف واقعیت به دست آورده است. همچنین افرادی اعتقاد دارند این الگو می‌تواند برخی از اسرار را که هرگز پیش از این قابل توصیف علمی نبوده و حتی بعضی از پدیده‌های فراطبیعی را به‌عنوان قسمتی از طبیعت تشریح نماید.

در جهانی که مغزهای ساکنین آن تنها جزئی از یک هولوگرام بزرگترند و همه چیز در آن بدون محدودیت با هم در ارتباط‌‌اند، تله‌‌‌پاتی پدیده‌ای کاملاً معمولی است که تنها با دسترسی به سطح هولوگرافیک میسر می‌شود. اینکه اطلاعات بتواند به راحتی از ذهن فرد اول به ذهن فرد دوم که فاصه زیادی از او دارد منتقل شود درک بسیاری از معماهای روان‌شناسی را امکان‌پذیر می‌سازد. گروف(۷) یکی از محققینی است که تجربیاتی در این ارتباط دارد.

یکی از موضوعاتی که گروف در تحقیقاتش با آن مواجه شد، دسترسی به ناخودآگاه جمعی و نژادی توسط برخی از بیماران بود. مثلاً در بعضی از این تجربیات، افرادی درباره آداب و رسوم زرتشتی یا اساطیر هندی توضیحات کاملی ارائه می‌کردند در حالی که مطالعات چندانی درباره‌ آنها نداشتند. در دیگر تجربیات، افراد به گزارش سفرهای خارج از بدن، مشاهدات از زمان آینده و موضوعاتی از این دست می‌پرداختند. از آنجایی‌که عنصر مشترک میان این تجربیات، فرارفتن آگاهی فردی به جایگاهی بالاتر از مرزهای معمول و محدودیت‌های مکان ـ زمان بود، گروف این تجلیات را «تجربیات فراشخصی(۸)» نامید و در اواخر دهه ۱۹۶۰ نیز شاخه‌ای از روان‌شناسی به نام «روان‌شناسی فراشخصی» با تلاش‌های او ظهور یافت.


دنیا، تصویری هولوگرافیک

 

~narges.f~

مدیر آزمایشی تالار گویا
مدیر آزمایشی
گوینده انجمن
میکسر انجمن
  
عضویت
5/9/18
ارسال ها
1,168
امتیاز واکنش
9,012
امتیاز
333
محل سکونت
In my dreams:)
زمان حضور
41 روز 19 ساعت 32 دقیقه
نویسنده این موضوع
الگوی هولوگرافیک در علم زیست‌شناسی نیز کاربردهایی داشته است. کیت فلوید(۹) روان‌شناسی از دانشگاه اینترمونت ویرجینیا می‌گوید اگر واقعیت عینی چیزی به غیر از تصورات هولوگرافیک باشد دیگر نمی‌توان گفت مغز قادر به تولید آگاهی است. بلکه این آگاهی ‌است که مغز، بدن و هر چیز فیزیکی دیگر را خلق می‌کند. چنین تغییر نگرشی درباره ساختارهای بیولوژیکی باعث شد محققان متوجه این مطلب شوند که پزشکی و درک کنونی آنان از شفادهی نیز با الگوی هولوگرافیک می‌تواند دگرگون شود. در صورتی‌که ساختار فیزیک ظاهری بدن چیزی جز انعکاس آگاهی او نباشد می‌توان نتیجه گرفت که هر یک از ما بسیار بیش از آنچه علم پزشکی کنونی می‌داند، مسئول سلامتی خود هستیم. بدین ترتیب شفای معجزه آسای بیماری‌ها در اثر تحول در آگاهی انسان که باعث تأثیر بر هولوگرام بدن او می‌گردد، امکان‌پذیر خواهد بود. همچنین ممکن است این‌که تکنیک‌های شفادهی همچون تجسم، به خوبی جواب می‌دهند به این خاطر باشد که تعداد بی‌شماری از تصاویر ذهنی که هر یک از آنها به همان اندازه واقعیت بیرونی واقعی هستند، در قلمروی هولوگرافیک وجود دارند.

حتی با استفاده از این الگو می‌توان شهود غیرمعمول را نیز توجیه کرد. زیست‌شناسی به نام لیال واتسون(۱۰) در کتابش بنام «ناگفته‌های گروف» به تشریح برخوردش با یک زن شمن اندونزیایی می‌پردازد که توانست با استفاده از اجرای یک رقص آیینی، باغی تمام عیار از درختان را در یک آن غیب نماید. واتسون می‌گوید در حالی که او و شاهد دیگری مبهوت این عمل زن شده بودند، او دوباره درختان را ظاهر و بار دیگر غیب کرد و این عمل را چندین بار با موفقیت تکرار نمود. گرچه چنین حوادثی به وسیله فهم علمی کنونی قابل توضیح نیست اما در صورتی‌که واقعیت عینی را تنها انعکاسی هولوگرافیک بدانیم بهتر می‌توان این اتفاقات را باور کرد.

شاید این موضوع که ما با هم به این توافق می رسیم که یک شی‌ء آنجا هست یا آنجا نیست بدان علت باشد که ما واقعیات اجماع شده را در سطح اجماع نشده‌مان یعنی جایی که ذهن تمامی انسان‌ها فارغ از هر گونه حد و مرزی به در هم تنیده و به یکدیگر مرتبط‌ا‌ند، بیان و تأیید می‌کنیم. در این صورت می‌توان این برداشت را عمیق‌ترین برداشت از الگوی هولوگرافیک به حساب آورد. زیرا این برداشت بدان معناست که تجربیاتی مانند تجربه واتسون تنها به علت این‌که ما ذهنمان را برای باور چنین تجربیاتی برنامه‌ریزی نکرده‌ایم، غیرعادی محسوب می‌شود.

آنچه ما به‌عنوان واقعیت درک می‌کنیم تنها یک بوم نقاشی است که منتظر ماست تا هر تصویری که می‌خواهیم را بر آن نقاشی کنیم. هر پدیده ای از خم کردن قاشق با نیروی ذهن گرفته تا صحنه‌های رؤیایی که در طول «برخورد کاستاندا با دون‌خوان» تجربه می‌شد، امکان‌پذیر خواهد بود چرا که چنین پدیده‌هایی حق مادرزادی ماست. بلکه حتی اعجاب برانگیز بودن این پدیده‌ها از توانایی ما برای محاسبه واقعیاتی که در رؤیاهایمان می‌بینیم نیز کمتر است.


دنیا، تصویری هولوگرافیک

 
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا