- عضویت
- 21/9/20
- ارسال ها
- 807
- امتیاز واکنش
- 18,051
- امتیاز
- 303
- سن
- 22
- محل سکونت
- حصار بازوان اژدر
- زمان حضور
- 63 روز 7 دقیقه
نویسنده این موضوع
تفسیر ابوالجارود کتاب منتسب به امام باقر(ع) که از طریق ابوالجارود نقل شده است. این تفسیر به کتاب الباقر(ع) یا تفسیر الباقر(ع) نیز شهرت دارد. این کتاب به عنوان اولین کتاب تفسیری منتسب به ائمه(ع) مطرح شده؛ به طوری که ابن ندیم این تفسیر را به عنوان اولین کتاب مستقل در زمینه تفسیر قرآن معرفی کرده است. برخی معتقدند که این کتاب توسط امام باقر(ع) به ابوالجارود املا شده و او نوشته است.
مطالب این کتاب به طور گسترده در کتب دیگر مفسران از جمله در کتاب تفسیری علی بن ابراهیم قمی استفاده شده است. در وجود اصل چنین کتابی اختلافی نیست؛ اما در انتساب آن به امام باقر(ع) به دلایل گوناگون مورد اختلاف واقع شده است. برخی چون شیخ طوسی و نجاشی از وجود چنین تفسیری خبر داده و سندی را هم برای آن ذکر کردهاند. این کتاب توسط موسسه دارالحدیث قم جمع آوری و به چاپ رسیده است.
برخی معتقدند ابوالجارود زیدی مذهب و مؤسس فرقه جارودیه و از جانب معصوم مورد طعن و لعن قرار گرفته است؛ هر چند برخی چون شیخ مفید ابوالجارود را ثقه و قابل اعتماد در نقل حدیث دانستهاند. در صحت کتاب تفسیر او برخی معتقدند که قبل از گرایش به زیدیه نوشته است؛ لذا خللی در اعتبار کتاب وارد نمیشود.
نویسنده[ویرایش]
ابوالجارود زیاد بن منذر همدانی خارقی[۱] (م ۱۵۰ تا ۱۶۰ق) اعمی[۲] ثقفی کوفی،[۳] تابعی زیدی مذهب[۴] از اصحاب امام باقر(ع) شمرده شده و از امام صادق(ع) روایت نقل کرده است؛[۵] هرچند برخی او را از اصحاب سه امام دانستهاند.[۶]
وی به زیدیه گرایش پیدا کرد و حتی برخی معتقدند که در قیام زید بن علی حضور فعال داشت.[۷] برخی معتقدند او از غلات زیدیه بوده[۸] و از مسیر و مکتب ائمه(ع) فاصله گرفت و مورد طعن و نفرین ائمه قرا گرفته است؛[۹][۱۰] بهگونهای که نام او در حدیثی از امام صادق(ع) در کنار دو شخصیت دیگر بهعنوان کافر و دروغ پرداز مطرح شده؛[۱۱] همانطور که او را طبق روایتی از امام، ملقب به سُرحوب[۱۲] [یادداشت ۱]معرفی نمودهاند و حتی برخی معتقدند که پیش از مرگ به خوردن مسکرات دست زد و ولایت کافران را پذیرفت؛[۱۳] هرچند آیتالله خویی در کتاب معجم رجال الحدیث خود، برخی از این روایات در مورد ابوالجارود را از حیث سندی و تاریخی مورد تردید قرار میدهد.[۱۴]
برخی از فرقهنگاران و رجالشناسان، فرقه جارودیه از شاخههای زیدیه را منتسب به او میدانند.[۱۵] او از بسیاری از تابعان همچون عطیه کوفی، اصبغ بن نباته، حسن بصری و... روایت نقل کرده است.[۱۶]
در مورد وثاقت وی، نزد علما اختلاف زیادی دیده میشود و عبارات زیادی در جرح و تعدیل او در کتب رجالی دیده میشود که برخی او را کذاب و غیر ثقه و برخی دیگر همچون شیخ طوسی در او توقف کردند و برخی دیگر چون شیخ مفید او را ثقه دانستهاند.[۱۷] برخی دیگر با اشاره به اقوال فراوان، وی را ثقة در نقل روایات، مقبول الروایة و معتمدا فی الحدیث دانستهاند؛[۱۸] همانطور که آیتالله خویی با توجه به قرار گرفتن نام او در سلسله اسناد کتاب کامل الزیارات [یادداشت ۲] و اشاره به شهادت علی بن ابراهیم به وثاقت تمام افراد واقع در کتاب تفسیرش، او را ثقه دانسته و روایات و کتاب او را معتبر دانسته است.[۱۹]
مطالب این کتاب به طور گسترده در کتب دیگر مفسران از جمله در کتاب تفسیری علی بن ابراهیم قمی استفاده شده است. در وجود اصل چنین کتابی اختلافی نیست؛ اما در انتساب آن به امام باقر(ع) به دلایل گوناگون مورد اختلاف واقع شده است. برخی چون شیخ طوسی و نجاشی از وجود چنین تفسیری خبر داده و سندی را هم برای آن ذکر کردهاند. این کتاب توسط موسسه دارالحدیث قم جمع آوری و به چاپ رسیده است.
برخی معتقدند ابوالجارود زیدی مذهب و مؤسس فرقه جارودیه و از جانب معصوم مورد طعن و لعن قرار گرفته است؛ هر چند برخی چون شیخ مفید ابوالجارود را ثقه و قابل اعتماد در نقل حدیث دانستهاند. در صحت کتاب تفسیر او برخی معتقدند که قبل از گرایش به زیدیه نوشته است؛ لذا خللی در اعتبار کتاب وارد نمیشود.
نویسنده[ویرایش]
ابوالجارود زیاد بن منذر همدانی خارقی[۱] (م ۱۵۰ تا ۱۶۰ق) اعمی[۲] ثقفی کوفی،[۳] تابعی زیدی مذهب[۴] از اصحاب امام باقر(ع) شمرده شده و از امام صادق(ع) روایت نقل کرده است؛[۵] هرچند برخی او را از اصحاب سه امام دانستهاند.[۶]
وی به زیدیه گرایش پیدا کرد و حتی برخی معتقدند که در قیام زید بن علی حضور فعال داشت.[۷] برخی معتقدند او از غلات زیدیه بوده[۸] و از مسیر و مکتب ائمه(ع) فاصله گرفت و مورد طعن و نفرین ائمه قرا گرفته است؛[۹][۱۰] بهگونهای که نام او در حدیثی از امام صادق(ع) در کنار دو شخصیت دیگر بهعنوان کافر و دروغ پرداز مطرح شده؛[۱۱] همانطور که او را طبق روایتی از امام، ملقب به سُرحوب[۱۲] [یادداشت ۱]معرفی نمودهاند و حتی برخی معتقدند که پیش از مرگ به خوردن مسکرات دست زد و ولایت کافران را پذیرفت؛[۱۳] هرچند آیتالله خویی در کتاب معجم رجال الحدیث خود، برخی از این روایات در مورد ابوالجارود را از حیث سندی و تاریخی مورد تردید قرار میدهد.[۱۴]
برخی از فرقهنگاران و رجالشناسان، فرقه جارودیه از شاخههای زیدیه را منتسب به او میدانند.[۱۵] او از بسیاری از تابعان همچون عطیه کوفی، اصبغ بن نباته، حسن بصری و... روایت نقل کرده است.[۱۶]
در مورد وثاقت وی، نزد علما اختلاف زیادی دیده میشود و عبارات زیادی در جرح و تعدیل او در کتب رجالی دیده میشود که برخی او را کذاب و غیر ثقه و برخی دیگر همچون شیخ طوسی در او توقف کردند و برخی دیگر چون شیخ مفید او را ثقه دانستهاند.[۱۷] برخی دیگر با اشاره به اقوال فراوان، وی را ثقة در نقل روایات، مقبول الروایة و معتمدا فی الحدیث دانستهاند؛[۱۸] همانطور که آیتالله خویی با توجه به قرار گرفتن نام او در سلسله اسناد کتاب کامل الزیارات [یادداشت ۲] و اشاره به شهادت علی بن ابراهیم به وثاقت تمام افراد واقع در کتاب تفسیرش، او را ثقه دانسته و روایات و کتاب او را معتبر دانسته است.[۱۹]
تفسیر ابوالجارود
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: