Z.a.H.r.A☆
مدیر تالار ماورا
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
- عضویت
- 19/7/21
- ارسال ها
- 1,348
- امتیاز واکنش
- 9,398
- امتیاز
- 333
- محل سکونت
- Otherworld
- زمان حضور
- 168 روز 8 ساعت 55 دقیقه
نویسنده این موضوع
افسانه ها و اسطوره هایی که افسانه و اسطوره نبودند
افسانه ها و اسطوره ها پایه های تمدن ها هستند. داستان هایی هستند که نسل به نسل به عنوان راهی برای اهمیت درس های مهمی مانند نجات یافتن انتقال یافته اند. افسانه ها و اسطوره ها به شکل دادن دنیای مدرن بشر کمک کرده اند، اما همیشه منبع درستی برای شناخت حقیقت نیستند بلکه صرفا یک داستان را بازگو می کنند. اگرچه افسانه هایی نیز هستند که رگه هایی از حقیقت را درون لایه های خود پنهان کرده اند. برای دانستن این افسانه ها با الی گشت همراه باشید.
مورچه های طلایاب
این افسانه از کتاب The Histories of Herodotusگرفته شده است. عبارتی در کتاب وی یافت شد که از مکانی در شرق دور امپراطوری پارس سخن می گفت، جایی حوالی شمال هند امروزی که مورچه هایی خیلی بزرگ ( کوچک تر از سگ و بزرگ تر از روباه) و خیلی پشمالو در آن دیده می شد. طبق آن چه که داستان می گوید این مورچه ها در بیابان ها و زمین های خیلی خشک زندگی می کردند. مورچه ها زیر زمین زندگی می کردند و هنگامی که به روی زمین می آمدند خز روی بدنشان با شن های طلایی پوشیده می شد که محلی ها سریع آن ها را برای خود جمع می کردند.
تاریخ شناسان سال های بسیار پیش عمدتا کارهای هرودوت را بیش از هر چیر افسانه ای در نظر گرفته اند. بنابر این داستان مورچه های طلا یاب سرزمین پارس را متعلق به دنیایی افسانه ها می دانستند. و در آخر چه کسی تا به حال مورچه بزرگ و مو دار دیده است؟ حتی در استرالیا با تمام موجودات عجیبش چنین چیزی یافت نمی شود.
اما در آخر مشخص شد که حق با هرودوت بوده است. مورچه طلا یاب در حقیقت مورچه نبود بلکه موش خرما بود. او فقط در زبان فارسی بسیار ضعیف بوده است. هنگامی که به او درباره مورچه ها گفته شد آن را به اشتباه ترجمه کرد و این افسانه بدین شکل رواج یافت.
افسانه ها و اسطوره ها پایه های تمدن ها هستند. داستان هایی هستند که نسل به نسل به عنوان راهی برای اهمیت درس های مهمی مانند نجات یافتن انتقال یافته اند. افسانه ها و اسطوره ها به شکل دادن دنیای مدرن بشر کمک کرده اند، اما همیشه منبع درستی برای شناخت حقیقت نیستند بلکه صرفا یک داستان را بازگو می کنند. اگرچه افسانه هایی نیز هستند که رگه هایی از حقیقت را درون لایه های خود پنهان کرده اند. برای دانستن این افسانه ها با الی گشت همراه باشید.
مورچه های طلایاب
این افسانه از کتاب The Histories of Herodotusگرفته شده است. عبارتی در کتاب وی یافت شد که از مکانی در شرق دور امپراطوری پارس سخن می گفت، جایی حوالی شمال هند امروزی که مورچه هایی خیلی بزرگ ( کوچک تر از سگ و بزرگ تر از روباه) و خیلی پشمالو در آن دیده می شد. طبق آن چه که داستان می گوید این مورچه ها در بیابان ها و زمین های خیلی خشک زندگی می کردند. مورچه ها زیر زمین زندگی می کردند و هنگامی که به روی زمین می آمدند خز روی بدنشان با شن های طلایی پوشیده می شد که محلی ها سریع آن ها را برای خود جمع می کردند.
تاریخ شناسان سال های بسیار پیش عمدتا کارهای هرودوت را بیش از هر چیر افسانه ای در نظر گرفته اند. بنابر این داستان مورچه های طلا یاب سرزمین پارس را متعلق به دنیایی افسانه ها می دانستند. و در آخر چه کسی تا به حال مورچه بزرگ و مو دار دیده است؟ حتی در استرالیا با تمام موجودات عجیبش چنین چیزی یافت نمی شود.
اما در آخر مشخص شد که حق با هرودوت بوده است. مورچه طلا یاب در حقیقت مورچه نبود بلکه موش خرما بود. او فقط در زبان فارسی بسیار ضعیف بوده است. هنگامی که به او درباره مورچه ها گفته شد آن را به اشتباه ترجمه کرد و این افسانه بدین شکل رواج یافت.
باورکردنی نیست اما این افسانه ها واقعی هستند!
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com