- عضویت
- 3/10/21
- ارسال ها
- 1,738
- امتیاز واکنش
- 6,635
- امتیاز
- 233
- محل سکونت
- Sicily, italy
- زمان حضور
- 29 روز 15 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع
پل سزان، (زاده 19 ژانویه 1839، شهر اکسان، فرانسه – درگذشت 22 اکتبر 1906، شهر اکسان)، نقاش فرانسوی و یکی از بزرگترین پست امپرسیونیستها بود که آثار و ایدههای وی در رشد زیبایی شناختی بسیاری از هنرمندان قرن بیستم و جنبشهای هنری، به ویژه کوبیسم تأثیرگذار بود. هنر سزان، که در بیشتر طول عمرش در نظرعموم مردم مورد سوء تفاهم قرار گرفته و بی اعتبار بود، از امپرسیونیسم پا فراتر گذاشت و سرانجام تمام ارزشهای متعارف نقاشی در قرن نوزدهم را با اصرار بر بیان شخصی و تمامیت خود نقاشی، بدون در نظر گرفتن جایگاه سوژه، به چالش کشید.
اوایل زندگی و کار
سزان فرزند یک خانواده بورژوازی ثروتمند بود. وی تحصیلات کلاسیک را در کالج بوربن (Collège Bourbon) در شهر اکس (Aix) دریافت کرد. در سال 1858، تحت هدایت پدرش که یک بانکدار موفق بود و تصمیم داشت تا پسرش را در همان حرفه وارد کند، سزان وارد دانشکده حقوق دانشگاه اکسان پرووانس (Aix-en-Provence) شد. او هیچ علاقهای به رشته حقوق نداشت و بنا بر تصمیمی که پیشتر گرفته بود به نوعی حرفه هنری را دنبال کرد و پس از دو سال توانست پدر خود را به پشتوانۀ اصرار مادرش متقاعد کند تا به او اجازه تحصیل نقاشی در پاریس را بدهد.
اولین اقامت سزان در پاریس تنها پنج ماه به طول انجامید. ناپایداری شخصیت وی تقریباً از همان وقتی که فهمید که به اندازه برخی از دانش آموزان آکادمی سوییس، استودیویی که او آموزشهای خود را شروع کرد، به نقاشی تسلط ندارد او را به سوی افسردگی شدید سوق داد. علت اصلی دوام آوردن سزان را باید تنها تشویق نویسنده فرانسوی، امیل زولا(Émile Zola) دانست، که در کالج بوربن با او دوستی نزدیک برقرار کرده بود. با بازگشت به شهر اکس، سزان دوباره تلاش کرد که خودش را با کار در بانک پدرش قانع کند، اما پس از یک سال با ارادهای جدی به پاریس بازگشت تا بماند. سزان در طول دوره شکلگیری کار هنری خود، از حدود 1858 تا 1872، بین زندگی در پاریس و دیدار شهرش، در رفت و آمد بود.
اوایل دهه 1860 دوره ای از نشاط و شادابی برای فعالیت ادبی و هنری پاریس بود. درگیری میان نقاشان رئالیست به سرپرستی گوستاو کوربه(Gustave Courbet) و آکادمی هنرهای زیبا(Académie des Beaux-Arts) که تمام نقاشیهای خارج از سبکهای نئوکلاسیک یا رومانتیک آکادمیک را از نمایشگاه سالانه خود رد کرده بود – و در نتیجه در نظر عموم نیز مردود میشد – به اوج خود رسیده بود.
سالن مردودها
در سال 1863، امپراطور ناپلئون سوم برای مقابله با تلاطم روزافزون در محافل هنری، حکم افتتاح سالن مردودها را برای نقاشانی که توسط سالن آکادمی مردود شده بودند صادر کرد. آثار مردودها تقریباً از سوی تمامی منتقدین محکوم شده بود؛ واکنشی که البته موجب تقویت روحیه انقلابی این نقاشان شد. سزان، که سلیقه او به زودی از آکادمی فاصله گرفته بود، با پیشرفتهترین اعضای این گروه از جمله مانه(Édouard Manet)، پیسارو(Camille Pissarro)، مُنه(Claude Monet)، رنوار(Pierre-Auguste Renoir) و دگا (Edgar Degas) همراه شد. بیشتر این هنرمندان فقط در دهه دوم عمر خود (مانند سزان) و تازه در حال یافتن و شکل دادن به سبکهای خود بودند؛ آنها به استثنای مانه، مکتب امپرسیونسیم را تشکیل دادند.
زولا دوست سزان با اشتیاق، خود را وقف اهداف گروه کرده بود، اما با دوستی سزان با دیگر هنرمندان و ورودش به گروه در ابتدا مخالفت میشد و این به دلیل روحیه حساس و شدت خلق و خوی او بود که خود حاصل گوشهگیری شدیدش بود که نتوانست با روشهای اعتقادی آنان کنار بیاید. با این وجود، او از روح انقلابی آنها الهام میگرفت، زیرا به دنبال آمیختن تأثیرات کوربه، پیشگام برخورد غیر حسی با موضوعات عادی با شیوه نقاش رمانتیک، اوژن دلاکرووا(Eugène Delacroix) بود؛ هنرمندی که ترکیببندیهای او با تأکید بر رنگ به جای تاکید برخط، سزان را تحت تأثیر قرار داد.
در طول این دوره سزان شروع به توسعه سبکی کرد که خشن و بی فروغ بود. او صحنههایی را با شدت تیرگی و روشنی و قوت و ضعف کشید که در آن زمان قابل توجه بودند اما رد پای تاثیر ترکیببندیهای گردان دلاکروا را در آن میتوان مشاهده کرد. پویایی حساس دوران جوانی به همراه تب و تاب درونی که او از خود نشان میداد نوآوریهای شجاعانه سبک فوویسم و اکسپرسیونیسم جدید را نوید میداد به خصوص آثار وال مینک(Maurice de Vlaminck) و روئو(Georges Rouault).
دوران امپرسیونیسم
در جولای ۱۸۷۰ با گسترش جنگ فرانسه و آلمان، سزان پاریس را تا حدی به دلیل اینکه به جنگ اعزام نشود به مقصد پروانس ترک گفت و ماری هورتن(Marie-Hortense Fiquet)، معشـ*ـوقه سالهای پیشین و کسی که در سال ۱۸۸۶ با او ازدواج کرد را نیز با خود از پاریس برد. او در استاک(Estaque) روستای کوچکی در سواحل جنوبی فرانسه اقامت گزید که چندان از مارسیل فاصله نداشت. در آنجا سزان شروع به نقاشی از مناظر کرد و در جستجوی یافتن راهی بود که هم با وفاداری به طبیعت، آن را به تصویر بکشد و هم احساسی را که به او الهام میکند بیان دارد.
او شیوه برخورد دوستان امپرسیونیست اش را در برخورد با سوژهها در پیش گرفت. در دو نقاشی منظره مربوط به این دوران یعنی برف در استاک Snow at Estaque 1870–71 و تابلوی نوشیدنی فروشیThe Wine Market 1872ترکیب بندی به همان سبک ابتدایی او صورت گرفته است اما با اجرایی قانون مندتر و با توجه بیشتری به فضای کار نسبت به کیفیت احساسی نور.
در ژوئن ۱۸۷۲ ماری پسری به دنیا آورد؛ فقط کمی پس از آن به دعوت پیسارو سزان خانواده اش را برای زندگی به پونتوآ(Pontoise) در دره رود اوآ(Oise River) برد در آنجا او با جدیت تمام به آموختن تئوری و روش امپرسیونیسم از کامی پیسارو پرداخت. پیسارو از میان دوستان سزان تنها کسی بود که آنقدر صبور بود تا با وجود شخصیتی که سزان داشت به او آموزش هنر دهد. دو هنرمند در طول سال ۱۸۷۴ به تناوب به همراه هم با بردن بومهایشان به اطراف و حومه شهر و به نقاشی خارج از آتلیه و در فضای باز پرداختند؛ روشی که هنوز در آن زمان شیوهای افراطی محسوب میشد.
سوژهها و ترکیببندی آثار سزان
از این زمان به بعد سزان خود را منحصرا وقف نقاشی از منظره، طبیعت بیجان و کمی بعد نقاشی پرتره کرد. پیسارو او را ترغیب کرد تا رنگها را روشنتر کند و به او مزیت استفاده از ضربه قلم کوتاه را نشان داد که این علامت مشخصه امپرسیونیستها بود و سزان مرتباً در کارهای بعدی خود از آن استفاده کرد؛ هرچند با جلوهای متفاوت. حتی هنگامی که تحت راهنماییهای پیسارو بود آثاری خلق کرد که به وضوح از دیدگاههای متفاوت او حکایت میکرد و این که هدف او کاملاً با امپرسیونیستها متفاوت است اگر چه او از تکنیکهای امپرسیونیستهای جوان استفاده میکرد اما اشتراکی با دغدغههای آنها مبنی بر تاکید کردن بر جلوههای آبژکتیو که به وسیله نور ساطع شده از اشیا مهیا میشود نداشت؛ بلکه کنکاش او بر ساختار پنهان در دل اشیایی بود که به تصویر میکشید.
پیش از این با حجمهای مکعبی و خطوط معمارانه به ترکیب بندی میپرداخت خطوط محکم او برخلاف آثار امپرسیون با رنگها پراکنده و گم نمیشد اما یکدیگر را در یک ترکیب رنگی هماهنگ تکمیل میکردند. مهم ترین نقاشیهای سزان در این دوره، خانه خودکشی(The House of the Suicide (1873 است که این تلاشها را در کار او به خوبی نشان میدهد.
نمایشگاه آثار سزان
در سال ۱۸۷۴ به پاریس برگشت و در اولین نمایشگاه رسمی امپرسیونیستها شرکت کرد. هرچند نقاشیهایی که سزان در آنجا به نمایش گذاشت در نمایش سوم آن در۱۸۷۷ مورد سختترین انتقادها قرار گرفت اما او با سخت کوشی به تلاشهای خود ادامه داد و گهگاه به زادگاهش باز میگشت تا از روشنایی روح بخش آن بهره ببرد. او در سال ۱۸۷۶ در استاک و در ۱۸۷۸ در اکسان پروانس اقامت داشت و اهانتها و سرزنشهای پدر ظالم خود را تحمل میکرد پدری که سزان به کمکهای مالی او تا زمانی که بومهای نقاشیاش خریداری نمییافتند محتاج بود.
تنها استثنای سزان در نداشتن طرفدار کارشناس هنری ویکتور چاکه بود که او پرتره اش را در سال ۱۸۷۷ نقاشی کرد پس از دومین نمایشگاه امپرسیونیستها سزان کار حرفه ای خود را از این گروه جدا کرد؛ هرچند که او رابـ*ـطه دوستانه خود را با پیسارو که او را فروتن و بزرگ و مونه که او را تواناترین همه ما لقب داده بود و رنوار کسی که او را نیز میستود حفظ کرد. در حالیکه از واکنش مردم به کارهای خود ناامید شده بود پس از آن خود را بیش از پیش در پاریس و ایکس حبس کرد او رابـ*ـطه دوستانه بلندمدت خود با زولا را به صورت تاثیرگذاری پایان داد. به همان اندازه که عدم اعتماد به نفس و حسادت در این تصمیم تاثیر داشت ناامیدی در نوشته زلال که رفتار ضد اجتماعی و وضع متعصبانه او غیرقابل درک عنوان شده بود موثر واقع شد.
منبع: وینه
اوایل زندگی و کار
سزان فرزند یک خانواده بورژوازی ثروتمند بود. وی تحصیلات کلاسیک را در کالج بوربن (Collège Bourbon) در شهر اکس (Aix) دریافت کرد. در سال 1858، تحت هدایت پدرش که یک بانکدار موفق بود و تصمیم داشت تا پسرش را در همان حرفه وارد کند، سزان وارد دانشکده حقوق دانشگاه اکسان پرووانس (Aix-en-Provence) شد. او هیچ علاقهای به رشته حقوق نداشت و بنا بر تصمیمی که پیشتر گرفته بود به نوعی حرفه هنری را دنبال کرد و پس از دو سال توانست پدر خود را به پشتوانۀ اصرار مادرش متقاعد کند تا به او اجازه تحصیل نقاشی در پاریس را بدهد.
اولین اقامت سزان در پاریس تنها پنج ماه به طول انجامید. ناپایداری شخصیت وی تقریباً از همان وقتی که فهمید که به اندازه برخی از دانش آموزان آکادمی سوییس، استودیویی که او آموزشهای خود را شروع کرد، به نقاشی تسلط ندارد او را به سوی افسردگی شدید سوق داد. علت اصلی دوام آوردن سزان را باید تنها تشویق نویسنده فرانسوی، امیل زولا(Émile Zola) دانست، که در کالج بوربن با او دوستی نزدیک برقرار کرده بود. با بازگشت به شهر اکس، سزان دوباره تلاش کرد که خودش را با کار در بانک پدرش قانع کند، اما پس از یک سال با ارادهای جدی به پاریس بازگشت تا بماند. سزان در طول دوره شکلگیری کار هنری خود، از حدود 1858 تا 1872، بین زندگی در پاریس و دیدار شهرش، در رفت و آمد بود.
اوایل دهه 1860 دوره ای از نشاط و شادابی برای فعالیت ادبی و هنری پاریس بود. درگیری میان نقاشان رئالیست به سرپرستی گوستاو کوربه(Gustave Courbet) و آکادمی هنرهای زیبا(Académie des Beaux-Arts) که تمام نقاشیهای خارج از سبکهای نئوکلاسیک یا رومانتیک آکادمیک را از نمایشگاه سالانه خود رد کرده بود – و در نتیجه در نظر عموم نیز مردود میشد – به اوج خود رسیده بود.
سالن مردودها
در سال 1863، امپراطور ناپلئون سوم برای مقابله با تلاطم روزافزون در محافل هنری، حکم افتتاح سالن مردودها را برای نقاشانی که توسط سالن آکادمی مردود شده بودند صادر کرد. آثار مردودها تقریباً از سوی تمامی منتقدین محکوم شده بود؛ واکنشی که البته موجب تقویت روحیه انقلابی این نقاشان شد. سزان، که سلیقه او به زودی از آکادمی فاصله گرفته بود، با پیشرفتهترین اعضای این گروه از جمله مانه(Édouard Manet)، پیسارو(Camille Pissarro)، مُنه(Claude Monet)، رنوار(Pierre-Auguste Renoir) و دگا (Edgar Degas) همراه شد. بیشتر این هنرمندان فقط در دهه دوم عمر خود (مانند سزان) و تازه در حال یافتن و شکل دادن به سبکهای خود بودند؛ آنها به استثنای مانه، مکتب امپرسیونسیم را تشکیل دادند.
زولا دوست سزان با اشتیاق، خود را وقف اهداف گروه کرده بود، اما با دوستی سزان با دیگر هنرمندان و ورودش به گروه در ابتدا مخالفت میشد و این به دلیل روحیه حساس و شدت خلق و خوی او بود که خود حاصل گوشهگیری شدیدش بود که نتوانست با روشهای اعتقادی آنان کنار بیاید. با این وجود، او از روح انقلابی آنها الهام میگرفت، زیرا به دنبال آمیختن تأثیرات کوربه، پیشگام برخورد غیر حسی با موضوعات عادی با شیوه نقاش رمانتیک، اوژن دلاکرووا(Eugène Delacroix) بود؛ هنرمندی که ترکیببندیهای او با تأکید بر رنگ به جای تاکید برخط، سزان را تحت تأثیر قرار داد.
در طول این دوره سزان شروع به توسعه سبکی کرد که خشن و بی فروغ بود. او صحنههایی را با شدت تیرگی و روشنی و قوت و ضعف کشید که در آن زمان قابل توجه بودند اما رد پای تاثیر ترکیببندیهای گردان دلاکروا را در آن میتوان مشاهده کرد. پویایی حساس دوران جوانی به همراه تب و تاب درونی که او از خود نشان میداد نوآوریهای شجاعانه سبک فوویسم و اکسپرسیونیسم جدید را نوید میداد به خصوص آثار وال مینک(Maurice de Vlaminck) و روئو(Georges Rouault).
دوران امپرسیونیسم
در جولای ۱۸۷۰ با گسترش جنگ فرانسه و آلمان، سزان پاریس را تا حدی به دلیل اینکه به جنگ اعزام نشود به مقصد پروانس ترک گفت و ماری هورتن(Marie-Hortense Fiquet)، معشـ*ـوقه سالهای پیشین و کسی که در سال ۱۸۸۶ با او ازدواج کرد را نیز با خود از پاریس برد. او در استاک(Estaque) روستای کوچکی در سواحل جنوبی فرانسه اقامت گزید که چندان از مارسیل فاصله نداشت. در آنجا سزان شروع به نقاشی از مناظر کرد و در جستجوی یافتن راهی بود که هم با وفاداری به طبیعت، آن را به تصویر بکشد و هم احساسی را که به او الهام میکند بیان دارد.
او شیوه برخورد دوستان امپرسیونیست اش را در برخورد با سوژهها در پیش گرفت. در دو نقاشی منظره مربوط به این دوران یعنی برف در استاک Snow at Estaque 1870–71 و تابلوی نوشیدنی فروشیThe Wine Market 1872ترکیب بندی به همان سبک ابتدایی او صورت گرفته است اما با اجرایی قانون مندتر و با توجه بیشتری به فضای کار نسبت به کیفیت احساسی نور.
در ژوئن ۱۸۷۲ ماری پسری به دنیا آورد؛ فقط کمی پس از آن به دعوت پیسارو سزان خانواده اش را برای زندگی به پونتوآ(Pontoise) در دره رود اوآ(Oise River) برد در آنجا او با جدیت تمام به آموختن تئوری و روش امپرسیونیسم از کامی پیسارو پرداخت. پیسارو از میان دوستان سزان تنها کسی بود که آنقدر صبور بود تا با وجود شخصیتی که سزان داشت به او آموزش هنر دهد. دو هنرمند در طول سال ۱۸۷۴ به تناوب به همراه هم با بردن بومهایشان به اطراف و حومه شهر و به نقاشی خارج از آتلیه و در فضای باز پرداختند؛ روشی که هنوز در آن زمان شیوهای افراطی محسوب میشد.
سوژهها و ترکیببندی آثار سزان
از این زمان به بعد سزان خود را منحصرا وقف نقاشی از منظره، طبیعت بیجان و کمی بعد نقاشی پرتره کرد. پیسارو او را ترغیب کرد تا رنگها را روشنتر کند و به او مزیت استفاده از ضربه قلم کوتاه را نشان داد که این علامت مشخصه امپرسیونیستها بود و سزان مرتباً در کارهای بعدی خود از آن استفاده کرد؛ هرچند با جلوهای متفاوت. حتی هنگامی که تحت راهنماییهای پیسارو بود آثاری خلق کرد که به وضوح از دیدگاههای متفاوت او حکایت میکرد و این که هدف او کاملاً با امپرسیونیستها متفاوت است اگر چه او از تکنیکهای امپرسیونیستهای جوان استفاده میکرد اما اشتراکی با دغدغههای آنها مبنی بر تاکید کردن بر جلوههای آبژکتیو که به وسیله نور ساطع شده از اشیا مهیا میشود نداشت؛ بلکه کنکاش او بر ساختار پنهان در دل اشیایی بود که به تصویر میکشید.
پیش از این با حجمهای مکعبی و خطوط معمارانه به ترکیب بندی میپرداخت خطوط محکم او برخلاف آثار امپرسیون با رنگها پراکنده و گم نمیشد اما یکدیگر را در یک ترکیب رنگی هماهنگ تکمیل میکردند. مهم ترین نقاشیهای سزان در این دوره، خانه خودکشی(The House of the Suicide (1873 است که این تلاشها را در کار او به خوبی نشان میدهد.
نمایشگاه آثار سزان
در سال ۱۸۷۴ به پاریس برگشت و در اولین نمایشگاه رسمی امپرسیونیستها شرکت کرد. هرچند نقاشیهایی که سزان در آنجا به نمایش گذاشت در نمایش سوم آن در۱۸۷۷ مورد سختترین انتقادها قرار گرفت اما او با سخت کوشی به تلاشهای خود ادامه داد و گهگاه به زادگاهش باز میگشت تا از روشنایی روح بخش آن بهره ببرد. او در سال ۱۸۷۶ در استاک و در ۱۸۷۸ در اکسان پروانس اقامت داشت و اهانتها و سرزنشهای پدر ظالم خود را تحمل میکرد پدری که سزان به کمکهای مالی او تا زمانی که بومهای نقاشیاش خریداری نمییافتند محتاج بود.
تنها استثنای سزان در نداشتن طرفدار کارشناس هنری ویکتور چاکه بود که او پرتره اش را در سال ۱۸۷۷ نقاشی کرد پس از دومین نمایشگاه امپرسیونیستها سزان کار حرفه ای خود را از این گروه جدا کرد؛ هرچند که او رابـ*ـطه دوستانه خود را با پیسارو که او را فروتن و بزرگ و مونه که او را تواناترین همه ما لقب داده بود و رنوار کسی که او را نیز میستود حفظ کرد. در حالیکه از واکنش مردم به کارهای خود ناامید شده بود پس از آن خود را بیش از پیش در پاریس و ایکس حبس کرد او رابـ*ـطه دوستانه بلندمدت خود با زولا را به صورت تاثیرگذاری پایان داد. به همان اندازه که عدم اعتماد به نفس و حسادت در این تصمیم تاثیر داشت ناامیدی در نوشته زلال که رفتار ضد اجتماعی و وضع متعصبانه او غیرقابل درک عنوان شده بود موثر واقع شد.
منبع: وینه
بیوگرافی پل سزان | نقاش
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: