M O B I N A
سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
- عضویت
- 3/4/21
- ارسال ها
- 24,702
- امتیاز واکنش
- 63,858
- امتیاز
- 508
- سن
- 19
- محل سکونت
- BUSHEHR
- زمان حضور
- 273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
آثار مجید برزگر آثار خاصی در سینمای کشورمان به حساب میآیند و این فیلمساز به نوعی به سر کشیدن به فرمهای خاص در مدیوم سینما شهرت دارد و فیلمهایش برای مخاطب عام ساخته نمیشوند. او با فیلم «پرویز» شناخته شده و در جشنواره امسال بعد از چندین سال سکوت، دوباره قصه جدیدی برای روایت کردن پیدا کرده است. داستان «ابر بارانش گرفته» سوژه نابی را دنبال میکند که قابلیت تبدیل شدن به یک اثر ملودرام سورئال جذابی را در خود دارد ولی متاسفانه به دلیل اشتباهات متعدد از انتخاب بازیگران تا نحوه تدوین فیلم، ابر بارانش گرفته رسما تبدیل به اثری پوچ میشود.
ابر بارانش گرفته آغاز بسیار کندی دارد و این کندی و ملال آوری در سرتاسر فیلم رخنه کرده است. فیلم با رد و بدل شدن دیالوگهایی بین یک پرستار و بیمارش شروع میشود؛ بیماری که از پرستار میخواهد کار را تمام کند و پرستار از این عمل امتناع میورزد. سارا (نام این پرستار) کمی بعدتر، یک جناب سرهنگ را بعد از کشیدن درد و رنج به مدت یکسال، خلاص میکند و در برابر چشمان بیننده، تبدیل به یک فرشته مرگ میشود.
سارا پرستاری است که به کار خود عشق میورزد و عاشقانه از بیمارهایش نگهداری میکند. او به حدی مراقب بیمارانش است و هوای آنها را دارد که در مواقع ضروری و غیرقابل بازگشت، به آنها کمک هم میکند. برخی از تصمیمهای سارا با اجازه بیمار بوده و برخی دیگر یک عمل کاملا سرخود هستند. سارا خودش را فرشتهای میداند که وظیفه نگهداری از بیماران را دارد و هر زمان که تصمیم بگیرد،میتواند از این وظیفه سرباز زده و تبدیل به یک فرشته مرگ شود.
او برای نگهداری از یک بیمار رو به مرگ راهی شمال میشود؛ بیماری که بر اساس گفتههای دکترش قرار است یک هفتهای تمام کند و حضور سارا فقط برای دلگرمی اعضای خانواده این پیرمرد است. سارا به این شهر میرود و ماجرا آنطور که پیشبینی میکرد پیش نمیرود…
ماجرای سارا و کاراکتر نسبتا پیچیدهای که دارد، میتوانست تبدیل به سوژه اصلی فیلم شود ولی چند مانع بر سر راه این موضوع قرار دارد که مهمترین آن بازی بد بازیگر آن است. نازنین احمدی که کارنامه چندان درخشانی هم ندارد، بار اصلی این فیلم و کاراکتر پیچیده آن را بر دوش میکشد و متاسفانه نه خودش و نه اطرافیانش، نمیتوانند هوشمندانه بازیگری کنند. تقریبا میتوان گفت تیم بازیگری فیلم ابر بارانش گرفته یک افتضاح تمام عیار هستند که در بین آنها تنها مزدک میرعابدینی میتواند قسر در برود و تا حدی خودی نشان دهد. بازیگران فرعی آنچنان زمخت و مصنوعی ظاهر میشوند که لطمه بزرگی به فیلم میزنند و خود نازنین احمدی نیز انگار نمیداند باید چطور به سارا هویت ببخشد. او تیپ و قیافهاش را جلوی دوربین حفظ میکند و ذرهای به قدرت بازیگری خود و پیچیدگی کاراکتری که ایفاگری نقشش به او محول شده اهمیت نمیدهد.
ابر بارانش گرفته آغاز بسیار کندی دارد و این کندی و ملال آوری در سرتاسر فیلم رخنه کرده است. فیلم با رد و بدل شدن دیالوگهایی بین یک پرستار و بیمارش شروع میشود؛ بیماری که از پرستار میخواهد کار را تمام کند و پرستار از این عمل امتناع میورزد. سارا (نام این پرستار) کمی بعدتر، یک جناب سرهنگ را بعد از کشیدن درد و رنج به مدت یکسال، خلاص میکند و در برابر چشمان بیننده، تبدیل به یک فرشته مرگ میشود.
سارا پرستاری است که به کار خود عشق میورزد و عاشقانه از بیمارهایش نگهداری میکند. او به حدی مراقب بیمارانش است و هوای آنها را دارد که در مواقع ضروری و غیرقابل بازگشت، به آنها کمک هم میکند. برخی از تصمیمهای سارا با اجازه بیمار بوده و برخی دیگر یک عمل کاملا سرخود هستند. سارا خودش را فرشتهای میداند که وظیفه نگهداری از بیماران را دارد و هر زمان که تصمیم بگیرد،میتواند از این وظیفه سرباز زده و تبدیل به یک فرشته مرگ شود.
او برای نگهداری از یک بیمار رو به مرگ راهی شمال میشود؛ بیماری که بر اساس گفتههای دکترش قرار است یک هفتهای تمام کند و حضور سارا فقط برای دلگرمی اعضای خانواده این پیرمرد است. سارا به این شهر میرود و ماجرا آنطور که پیشبینی میکرد پیش نمیرود…
ماجرای سارا و کاراکتر نسبتا پیچیدهای که دارد، میتوانست تبدیل به سوژه اصلی فیلم شود ولی چند مانع بر سر راه این موضوع قرار دارد که مهمترین آن بازی بد بازیگر آن است. نازنین احمدی که کارنامه چندان درخشانی هم ندارد، بار اصلی این فیلم و کاراکتر پیچیده آن را بر دوش میکشد و متاسفانه نه خودش و نه اطرافیانش، نمیتوانند هوشمندانه بازیگری کنند. تقریبا میتوان گفت تیم بازیگری فیلم ابر بارانش گرفته یک افتضاح تمام عیار هستند که در بین آنها تنها مزدک میرعابدینی میتواند قسر در برود و تا حدی خودی نشان دهد. بازیگران فرعی آنچنان زمخت و مصنوعی ظاهر میشوند که لطمه بزرگی به فیلم میزنند و خود نازنین احمدی نیز انگار نمیداند باید چطور به سارا هویت ببخشد. او تیپ و قیافهاش را جلوی دوربین حفظ میکند و ذرهای به قدرت بازیگری خود و پیچیدگی کاراکتری که ایفاگری نقشش به او محول شده اهمیت نمیدهد.
نقد فیلم ابر بارانش گرفته
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com