M O B I N A
سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
- عضویت
- 3/4/21
- ارسال ها
- 24,702
- امتیاز واکنش
- 63,864
- امتیاز
- 508
- سن
- 19
- محل سکونت
- BUSHEHR
- زمان حضور
- 273 روز 8 ساعت 32 دقیقه
نویسنده این موضوع
نگاه اول با علی حسینی:
انتظاری که از محمدحسین مهدویان پس از یک دهه حضور موفق در سینمای ایران داریم، چیزی فراتر از داستانی بی چفت و بست و صرفا مرثیهای حزن انگیز برای مردم سردشت است. باید اعتراف کرد در مواجهه با هر اثر مهدویان متاسفانه تکنیک همیشه جلوتر از فیلمنامه است. آنجایی که چراغهای سالن سینما برای تماشای پرده نقرهای خاموش میشوند، داستان مردی درحال مرگ را از زبان “هما” با بازی مینا ساداتی میشنویم و با سفری به گذشته و دوربین سوم شخصِ معروف مهدویان حال و هوای انسانهای در سرگشتگی و خوشی را میشنویم و پس از آن آغاز بمباران شیمیایی.
فیلم در این میان اما، شخصیت اصلی خود را مییابد.”قادر” با بازی متفاوت پیمان معادی، روایتگر درد و رنج و آلام مردم سردشت است.در تابستان داغ 1366. متاسفانه فیلم چیزی فراتر از این نمیرود. تاثیر و تاثی مرگ، تلاش یک پدر برای نجات خانواده ای که یکی یکی در حال مرگ اند و در نهایت دادگاه لاهه. در اینجا بیایید نقلی از “جوزف کمبل” داشته باشیم: «یک قهرمان کسی است که خود یا زندگی خود را به چیزی بزرگتر از خود داده است.» بهراستی سینمای قهرمان محور و ضد جنگ ما چند سالیست، فارغ از استانداردهای قابل قبول سعی دارد با عواطف و احساسات مخاطب بازی کند و در نهایت چیزی جز آه و ناله و داد و گریه نصیب مخاطب خود نمیکند.
فیلم جدید مهدویان در سطح پیش میرود و در همان سطح میماند. این همان چیزی ست که جوزف کمبل، سید فیلد، درن و ترویس دانلی و سایر اساتید فن، سعی داشتند در سینمای قصه گو از ترویج آن جلوگیری کنند و البته، همچنان همان قصه همیشگی.معضلی به نام فیلمنامه.شاید عجیب باشد ولی بد نیست بدانید، چندین مخاطب از استفراغِ “هما” و درد و ناله های سیاهی لشگران فیلم به تنگ آمده و سالن را ترک کردند.
در این میان بزرگترین ایراد فیلم درخت گردو قطعا به فیلمنامه نداشتهاش برمیگردد. کار هادی بهروز در مقام فیلمبردار و پیمان معادی بیش از هرچیز قابل ستایش است و صدالبته درخشش مینو شریفی در نقش همسر غفور که غافلگیرتان میکند. بازیگر ناآشنایی که بیشک آینده درخشانی خواهد داشت. انتخاب مهران مدیری و بازی کوتاهش هم از آن علامت سوالهای بزرگی ست که فعلا جوابی برایش نیافتم. همیشه سوال درباره دوربین ناظر و سوم شخص آثار مهدویان اما، صحبت بسیار است که مبحثش بماند برای اکران عموم فیلم. بیش از اینها، برای چیز خاصی به سالن نروید چون غیر از صداگذاری غیرمتعارف فیلم برای تاثیر چند برابری بار صحنه و چند دستمال کاغذی خیس چیزی نصیبتان نمیشود.
نگاه دوم با آرش پارساپور:
زمانی که قصد به تصویر کشیدن یک حادثه تاریخی، بلایای طبیعی یا یک فاجعه انسانی را داریم، باید به این نکته توجه کنیم که برای نشان دادن این مهم روی به مستندسازی نیاوریم و بار درام فیلم را افزایش دهیم. زمانی که هالیوود از رسوایی مدیر شبکه فاکس نیوز،اثری مانند Bombshell را میسازد، یک شخصیت کاملا من در آوردی و خیالی را به نیابت از کلی شخصیت دیگر در فیلم جای میدهد و یک سوپراستار هالیوودی را نقشآفرین آن قرار میدهد و به آن بها میدهد تا قصه فیلم و پیچشهای داستانی آن نیز زیباتر شود. در مثال وطنی هم زمانی که چهارراه استانبول ساخته میشود، فیلم صرفا به سقوط وحشتناک و دردناک این پاساژ بزرگ واقع در خیابان جمهوری نمیپردازد و قصهای را تعریف میکند که در دل آن این ماجرا نیز جریان دارد.
انتظاری که از محمدحسین مهدویان پس از یک دهه حضور موفق در سینمای ایران داریم، چیزی فراتر از داستانی بی چفت و بست و صرفا مرثیهای حزن انگیز برای مردم سردشت است. باید اعتراف کرد در مواجهه با هر اثر مهدویان متاسفانه تکنیک همیشه جلوتر از فیلمنامه است. آنجایی که چراغهای سالن سینما برای تماشای پرده نقرهای خاموش میشوند، داستان مردی درحال مرگ را از زبان “هما” با بازی مینا ساداتی میشنویم و با سفری به گذشته و دوربین سوم شخصِ معروف مهدویان حال و هوای انسانهای در سرگشتگی و خوشی را میشنویم و پس از آن آغاز بمباران شیمیایی.
فیلم در این میان اما، شخصیت اصلی خود را مییابد.”قادر” با بازی متفاوت پیمان معادی، روایتگر درد و رنج و آلام مردم سردشت است.در تابستان داغ 1366. متاسفانه فیلم چیزی فراتر از این نمیرود. تاثیر و تاثی مرگ، تلاش یک پدر برای نجات خانواده ای که یکی یکی در حال مرگ اند و در نهایت دادگاه لاهه. در اینجا بیایید نقلی از “جوزف کمبل” داشته باشیم: «یک قهرمان کسی است که خود یا زندگی خود را به چیزی بزرگتر از خود داده است.» بهراستی سینمای قهرمان محور و ضد جنگ ما چند سالیست، فارغ از استانداردهای قابل قبول سعی دارد با عواطف و احساسات مخاطب بازی کند و در نهایت چیزی جز آه و ناله و داد و گریه نصیب مخاطب خود نمیکند.
فیلم جدید مهدویان در سطح پیش میرود و در همان سطح میماند. این همان چیزی ست که جوزف کمبل، سید فیلد، درن و ترویس دانلی و سایر اساتید فن، سعی داشتند در سینمای قصه گو از ترویج آن جلوگیری کنند و البته، همچنان همان قصه همیشگی.معضلی به نام فیلمنامه.شاید عجیب باشد ولی بد نیست بدانید، چندین مخاطب از استفراغِ “هما” و درد و ناله های سیاهی لشگران فیلم به تنگ آمده و سالن را ترک کردند.
در این میان بزرگترین ایراد فیلم درخت گردو قطعا به فیلمنامه نداشتهاش برمیگردد. کار هادی بهروز در مقام فیلمبردار و پیمان معادی بیش از هرچیز قابل ستایش است و صدالبته درخشش مینو شریفی در نقش همسر غفور که غافلگیرتان میکند. بازیگر ناآشنایی که بیشک آینده درخشانی خواهد داشت. انتخاب مهران مدیری و بازی کوتاهش هم از آن علامت سوالهای بزرگی ست که فعلا جوابی برایش نیافتم. همیشه سوال درباره دوربین ناظر و سوم شخص آثار مهدویان اما، صحبت بسیار است که مبحثش بماند برای اکران عموم فیلم. بیش از اینها، برای چیز خاصی به سالن نروید چون غیر از صداگذاری غیرمتعارف فیلم برای تاثیر چند برابری بار صحنه و چند دستمال کاغذی خیس چیزی نصیبتان نمیشود.
نگاه دوم با آرش پارساپور:
زمانی که قصد به تصویر کشیدن یک حادثه تاریخی، بلایای طبیعی یا یک فاجعه انسانی را داریم، باید به این نکته توجه کنیم که برای نشان دادن این مهم روی به مستندسازی نیاوریم و بار درام فیلم را افزایش دهیم. زمانی که هالیوود از رسوایی مدیر شبکه فاکس نیوز،اثری مانند Bombshell را میسازد، یک شخصیت کاملا من در آوردی و خیالی را به نیابت از کلی شخصیت دیگر در فیلم جای میدهد و یک سوپراستار هالیوودی را نقشآفرین آن قرار میدهد و به آن بها میدهد تا قصه فیلم و پیچشهای داستانی آن نیز زیباتر شود. در مثال وطنی هم زمانی که چهارراه استانبول ساخته میشود، فیلم صرفا به سقوط وحشتناک و دردناک این پاساژ بزرگ واقع در خیابان جمهوری نمیپردازد و قصهای را تعریف میکند که در دل آن این ماجرا نیز جریان دارد.
نقد فیلم درخت گردو
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش: