M O B I N A
سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
- عضویت
- 3/4/21
- ارسال ها
- 24,702
- امتیاز واکنش
- 63,864
- امتیاز
- 508
- سن
- 19
- محل سکونت
- BUSHEHR
- زمان حضور
- 273 روز 8 ساعت 32 دقیقه
نویسنده این موضوع
موضوع اعدام و قصاص مدتهاست که دستمایه ساخت فیلمهای سینمایی بدنه کشورمان میشود و عناوین متعددی در این باره ساخته شده که برخی از آنها حرفی برای گفتن دارند و برخی نیز صرفا با پیروی از این ترند سینمایی ساخته میشوند و ژست زیبایی به خود میگیرند.بهتاش صناعیها کارگردان نسبتا جدیدی در عرصه سینما محسوب میشود که پیش از این با «احتمال بارش باران اسیدی» از دنیای مینیمال و ساکت سینمای خود رونمایی کرد و همین دنیا را با سر و شکلی اندکی پرزرق و برقتر در فیلم جدید خود ادامه داده است.
«قصیده گاو سفید» که نام بسیار عجیب و غریبی دارد و شاید باعث شود که انتخاب سینماروها نباشد، فیلمی با داستانی به شدت جسورانه و جذاب است که البته بعید میدانم با همین سر و شکل به نمایش درآمده در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر رنگ اکران عمومی را به خود ببیند. صناعیها سوژهای را برای فیلمش برگزیده که روی خط قرمز راه میرود و سکانسهایی خلق کرده که در سینمای ایران مانند آن دیده نشده؛ مانند همبستری یک مرد و زن که کارگردان، تماشاگر را با زنی بزک کرده و حجاب از سر برداشته تا دم در اتاق خواب مردش هدایت میکند.
فیلم درباره اعدام یک بیگنـ*ـاه است؛ مردان و زنانی که توسط سیستم قضایی کشور گناهکار شناخته میشوند و پای چوبه دار رفته و پس از مرگشان، شاید سالها بعد، مشخص میشود که بیگنـ*ـاه بودهاند و تنها کاری که از دست سیستم قضایی برمیآید؛ پرداخت دیه فرد کشته شده به بازماندگان است و بس.
فیلم با تصویر مینا در راهروهای زندان شروع میشود؛ راهروهایی تنگ و تاریک که قرار است مینا را به سلول انفرادی شوهرش برسانند؛ شوهری که قرار است صبح فردا اعدام شود. مینا با ورود به سلول، گریه میکند و بدون رد و بدل شدن هیچ دیالوگی بین این زوجین، فیلم غم سنگینی را در تار و پود خود حاکم میکند. کمترین توضیحی درباره شوهر مینا بیان میشود و این زن یک سال پس از اعدام شوهرش، متوجه میشود که او بیگنـ*ـاه اعدام شده است. مینا با تک دختر ناشنوایی که دارد از این مساله به ستوه آمده و از قاضی پرونده شکایت میکند و در همین حال دوستی از دوستان قدیم شوهرش وارد زندگیاش میشود…
قصیده گاو سفید تاکید بسیار خاصی روی مقوله تنهایی دارد و کاراکترهای خود را تنهای تنها نشان میدهد؛ حتی دختربچه فیلم برخلاف دیگر بچههای هم سن و سال خود، دختر تنهایی به تصویر کشیده شده که به خاطر ناشنوا بودن، از قدرت تکلم نیز برخوردار نیست. این دختر اگر در مدرسه خود دوستانی هم دارد، ما آنها را نمیبینیم و چیزی که فیلم از او نشانمان میدهد، کودکی تنهاست که منتظر بازگشت پدرش از سفر خود است. مینا نیز تنهاست و به جز برادر شوهری که به نوبهای به او بند کرده، کسی را در تهران ندارد. همسایه خوشروی مینا نیز در نهایت نمیتواند کنار او باشد و مینا در این شهر بزرگ، هیچکس را ندارد. دوست شوهرش، آقای اسفندیاری نیز هیچ کسی را ندارد و زنش رهایش کرده و پسرش نیز با او قهر کرده است. تنهایی در قصیده گاو سفید بیداد میکند و این موضوع حتی در میزانسن و طراحی صحنه و قاب تصاویر فیلم نیز کاملا پیداست.
صناعیها در فیلمنامهای که به رشته تحریر در آورده، سیستم قضایی کشور را تا حدی زیر سوال میبرد و تا جایی که جسارتش به او اجازه داده، نسبت به برخی مسائل انتقاد میکند. او اما هوشمندانه از درگیری فیلمش با مسائل سـ*ـیاسی حذر میکند و روی عاشقانه آرام خود بیشتر تاکید میکند. دوست دیرینه شوهر مینا برای آنها کارهای زیادی انجام میدهد و تا زمانی که هویت واقعیاش افشا نمیشود، این حجم از مهربانی او غیر قابل درک است. فیلمساز با روند کند فیلم خود، قصهاش را ذره ذره بسط میدهد و هرچند در این میان با پیرنگهای فرعی خود نمیتواند درست ارتباط برقرار کند (مانند ارتباط پدر و پسر که هیچ رنگ و بویی ندارد و نمیتوان آن را هضم کرد) اما قصه اصلی خود را درست پیش میبرد.
«قصیده گاو سفید» که نام بسیار عجیب و غریبی دارد و شاید باعث شود که انتخاب سینماروها نباشد، فیلمی با داستانی به شدت جسورانه و جذاب است که البته بعید میدانم با همین سر و شکل به نمایش درآمده در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر رنگ اکران عمومی را به خود ببیند. صناعیها سوژهای را برای فیلمش برگزیده که روی خط قرمز راه میرود و سکانسهایی خلق کرده که در سینمای ایران مانند آن دیده نشده؛ مانند همبستری یک مرد و زن که کارگردان، تماشاگر را با زنی بزک کرده و حجاب از سر برداشته تا دم در اتاق خواب مردش هدایت میکند.
فیلم درباره اعدام یک بیگنـ*ـاه است؛ مردان و زنانی که توسط سیستم قضایی کشور گناهکار شناخته میشوند و پای چوبه دار رفته و پس از مرگشان، شاید سالها بعد، مشخص میشود که بیگنـ*ـاه بودهاند و تنها کاری که از دست سیستم قضایی برمیآید؛ پرداخت دیه فرد کشته شده به بازماندگان است و بس.
فیلم با تصویر مینا در راهروهای زندان شروع میشود؛ راهروهایی تنگ و تاریک که قرار است مینا را به سلول انفرادی شوهرش برسانند؛ شوهری که قرار است صبح فردا اعدام شود. مینا با ورود به سلول، گریه میکند و بدون رد و بدل شدن هیچ دیالوگی بین این زوجین، فیلم غم سنگینی را در تار و پود خود حاکم میکند. کمترین توضیحی درباره شوهر مینا بیان میشود و این زن یک سال پس از اعدام شوهرش، متوجه میشود که او بیگنـ*ـاه اعدام شده است. مینا با تک دختر ناشنوایی که دارد از این مساله به ستوه آمده و از قاضی پرونده شکایت میکند و در همین حال دوستی از دوستان قدیم شوهرش وارد زندگیاش میشود…
قصیده گاو سفید تاکید بسیار خاصی روی مقوله تنهایی دارد و کاراکترهای خود را تنهای تنها نشان میدهد؛ حتی دختربچه فیلم برخلاف دیگر بچههای هم سن و سال خود، دختر تنهایی به تصویر کشیده شده که به خاطر ناشنوا بودن، از قدرت تکلم نیز برخوردار نیست. این دختر اگر در مدرسه خود دوستانی هم دارد، ما آنها را نمیبینیم و چیزی که فیلم از او نشانمان میدهد، کودکی تنهاست که منتظر بازگشت پدرش از سفر خود است. مینا نیز تنهاست و به جز برادر شوهری که به نوبهای به او بند کرده، کسی را در تهران ندارد. همسایه خوشروی مینا نیز در نهایت نمیتواند کنار او باشد و مینا در این شهر بزرگ، هیچکس را ندارد. دوست شوهرش، آقای اسفندیاری نیز هیچ کسی را ندارد و زنش رهایش کرده و پسرش نیز با او قهر کرده است. تنهایی در قصیده گاو سفید بیداد میکند و این موضوع حتی در میزانسن و طراحی صحنه و قاب تصاویر فیلم نیز کاملا پیداست.
صناعیها در فیلمنامهای که به رشته تحریر در آورده، سیستم قضایی کشور را تا حدی زیر سوال میبرد و تا جایی که جسارتش به او اجازه داده، نسبت به برخی مسائل انتقاد میکند. او اما هوشمندانه از درگیری فیلمش با مسائل سـ*ـیاسی حذر میکند و روی عاشقانه آرام خود بیشتر تاکید میکند. دوست دیرینه شوهر مینا برای آنها کارهای زیادی انجام میدهد و تا زمانی که هویت واقعیاش افشا نمیشود، این حجم از مهربانی او غیر قابل درک است. فیلمساز با روند کند فیلم خود، قصهاش را ذره ذره بسط میدهد و هرچند در این میان با پیرنگهای فرعی خود نمیتواند درست ارتباط برقرار کند (مانند ارتباط پدر و پسر که هیچ رنگ و بویی ندارد و نمیتوان آن را هضم کرد) اما قصه اصلی خود را درست پیش میبرد.
نقد فیلم قصیده گاو سفید
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com