M O B I N A
سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
- عضویت
- 3/4/21
- ارسال ها
- 24,702
- امتیاز واکنش
- 63,861
- امتیاز
- 508
- سن
- 19
- محل سکونت
- BUSHEHR
- زمان حضور
- 273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
هنگام نوشتن درباره یک سریال، باید دائماً این نکته را به خودم یادآوری میکنم که مدیومی که قرار است دربارهاش کند و کاو کنم، تا چه اندازه از سنتهای رقیب بزرگوار خود، سینما، متاثر بوده یا برعکس، تا چه اندازه از آن متفاوت یا مستقل است. هرچند باید متذکر شوم که سینما و غیرِسینما (در این جا غیرِسینما را به منزله هر آنچه یک رسانه عمومی غیر از سالن تاریک سینما برای دیدن فیلم است، فرض کردهام. بنابراین پخشکنندههای آنلاین، تلویزینهای اینترنی یا کابلی، و دهها مدیوم و پلتفرم متفاوت که همگی برای من در یک چیز مشترکاند، یعنی نداشتن پرده عریض و سالن تاریک، در این گروه قرار میگیرند)، در یک دوره تاریخی که با تقریب خوبی شروع آن از دهه پنجاه میلادی به بعد از است، همواره فقط رقیب هم نبودهاند. رابـ*ـطه سینما با رقبایش رابـ*ـطهای پیچیده است که گاه بسیار خصمانه و عمدتا بسیار بزرگوارانه بوده است.
تفاوتهای میانْفرهنگی بسیاری هنگام مواجه با عنصری به نام سریال وجود دارد که نمیتوان بهسادگی از کنار آنها گذشت. حالا که ما در اینجا، در کشورمان، همه آنچه را محصول غیر سینمای ایران است در جایی غیر از سالن سینما میبینیم، این پیچیدگی افزونتر نیز میشود. در این شیوه مواجهه ما با مسئله، سریال و فیلم همگی درنهایت سر از گوشیها و لپتاپها در میآورند. با این حساب، پیش کشیدن تفاوتهای مدیومهای سریال و سینما چه ضرورتی دارد؟ این مقدمه کوتاه صرفا به مثابه تلنگری درباره آگاهی از تفاوت سنتهای تاریخی سریال و سینما را از این نظر مفید میدانم که به مخاطب برای ساختن یک دستگاه فکری منظمتر در مواجه اش با این مدیومها جهت تحلیل فیلم (به منزله سینما) و سریال (تا حدودی به منزله تلویزیون) ابزاری مفید به دست میدهد. در ادامه به فراخور موضوع گاه در میان این دو مدیوم حرکت کردهام. هر چند که بررسی تفاوتهای جالب این دو، خود موضوع مطالعاتی است که در مطالبی دیگر میتوان به آن پرداخت.
سریال Ozark (ازارک) درباره چیست؟ یک مشاور اقتصادی خُرد، مارتی (جیسون بیتمن) در شیکاگو مجبور میشود برای حفظ جان خود به یک جریان بزرگ پولشویی برای کارتل مواد مخدر مکزیک بپیوندد. این مسیر، با وجود میل گاه معصومانه او و خانوادهاش، یک مسیر یکطرفه، بدون بازگشت و منتهی به تباهی است. اُوزارک، روایت این تباهی است. در این مسیر، همه زندگی این خانواده به مسئله مرگ و زندگی تقلیل مییابد. تمام تلاش مارتی و وندی (لورا لینی)، و کمی بعد از آنها، جونا (اسکایلر گایرتنر) و شارلوت (سوفیا هابلیتز)، فقط زندهماندن است. این تباهی درست زمانی آغاز میشود که وندی با یک تکاندادن سر و با یک باز و بسته کردن پلکهایش، درحالیکه در آ*غو*ش مارتی است، به او میگوید که با حضورش در این تجارت مرگبار موافق است، درست در یک شب رویایی که با حولههایی سفید و تمیز در خانه ریو، نماینده کارتل، روبه روی هم نشستهاند. سفیدی لباسهای شان، خیلی زود با سرخی خونهایی که شاهد ریخته شدنشان خواهند بود، از بین خواهد رفت. پس از آن، هر آنچه اتفاق میافتد، همچون سفری است در همان جاده یکطرفه.
مسافران هربار گمان میکنند، یکروز، این سفر پایان مییابد. اما جاده، بیانتها در مقابلشان گسترده است. این کابوس زمانی وحشتاکتر میشود که هر بار واحههایی در اطراف مسیر میبینند، کنار میزنند تا در این آبادیها بیارامند و سفر مرگ را به تأخیر بیاندازند، اما زمانیکه به نزدیکی آنها میرسند، در مییابند که آن چه دیدهاند، سرابی بیش نیست و چونان نفرین شدگان، هر کس در این مسیر به آنها برمیخورد، مرگ نصیبش میشود. از جاده یک طرفه تباهی، هیچ مسیر فرعیای جدا نمیشود. انتخاب برای زندهبودن، میل به بقا، تنها محرک آنها برای ادامه سفر است: هنوز هم جاده گسترده است، شاید سرانجام راه فراری باشد.
اُزارک در یک تقسیمبندی ژانری، یک درام/ گنگستری/ جنایی است. فرمول موفقی هم است. این ترکیب سابقه برخی از محبوبترین فیلمهای تاریخ سینما را در خود دارد
اُزارک در یک تقسیمبندی ژانری، یک درام گنگستری/ جنایی است. فرمول موفقی هم هست. این ترکیب سابقه برخی از محبوبترین فیلمهای تاریخ سینما را در خود دارد. پدرخوانده، احتمالا مهمترین فیلم بزرگی است که در این الگوی محبوب مخاطبان میگنجد: ترکیب بیمضایقه خشونت و زندگی خانوادگی. تلاش برای جدا نگهداشتن تجارت (مرگ) از سنت (خانواده)، تلاشی معمولا ناکام است که خانواده را نیز تباه میکند. هر چند این تباهی همیشگی نیست، گاه این تباهی صرفا به مسببان آن باز میگردد. یک استاد چنین پرداختهایی، مارتین اسکورسیزی، در روایتهایش، زوال جهان رو به نابودی گنگسترها را گاه به شکلی موفق جدا از مسیر خانوادگیشان نگه میدارد. این یک سنت قرن نوزدهمی است. این تعصب به تلاش برای جدا نگه داشتن معصومیت فرزندان و مادران از کار احتمالا کثیف پدران. از آنجا که ژانرها عموما ازطریق به کارگیری همزمان دو مولفه تکرار و نوآوری حیاتشان را در طول زمان حفظ میکنند، ژانر گنگستری/ جنایی نیز اگر قرار است سر از یک خانواده معمولی و مدرن در سال ۲۰۱۷ در بیاورد، نمیتواند دقیقا به همان به روال سابق باشد. در این کرد و کار، سریالسازی در یک نگاه کلان، در بسیاری موارد، ادامه سنتهای ژانری و داستانی و به بیان دیگر سنتهای موضوعی (تماتیک) در سینما است. سینما به مثابه یک پایگاه آزمودهشده در خصوص سنتهای مختلف داستانی، یک پیشکش آماده به تلویزیون میکند و همان قالبها را در ظرفی به نام سریال میریزند.
تفاوتهای میانْفرهنگی بسیاری هنگام مواجه با عنصری به نام سریال وجود دارد که نمیتوان بهسادگی از کنار آنها گذشت. حالا که ما در اینجا، در کشورمان، همه آنچه را محصول غیر سینمای ایران است در جایی غیر از سالن سینما میبینیم، این پیچیدگی افزونتر نیز میشود. در این شیوه مواجهه ما با مسئله، سریال و فیلم همگی درنهایت سر از گوشیها و لپتاپها در میآورند. با این حساب، پیش کشیدن تفاوتهای مدیومهای سریال و سینما چه ضرورتی دارد؟ این مقدمه کوتاه صرفا به مثابه تلنگری درباره آگاهی از تفاوت سنتهای تاریخی سریال و سینما را از این نظر مفید میدانم که به مخاطب برای ساختن یک دستگاه فکری منظمتر در مواجه اش با این مدیومها جهت تحلیل فیلم (به منزله سینما) و سریال (تا حدودی به منزله تلویزیون) ابزاری مفید به دست میدهد. در ادامه به فراخور موضوع گاه در میان این دو مدیوم حرکت کردهام. هر چند که بررسی تفاوتهای جالب این دو، خود موضوع مطالعاتی است که در مطالبی دیگر میتوان به آن پرداخت.
سریال Ozark (ازارک) درباره چیست؟ یک مشاور اقتصادی خُرد، مارتی (جیسون بیتمن) در شیکاگو مجبور میشود برای حفظ جان خود به یک جریان بزرگ پولشویی برای کارتل مواد مخدر مکزیک بپیوندد. این مسیر، با وجود میل گاه معصومانه او و خانوادهاش، یک مسیر یکطرفه، بدون بازگشت و منتهی به تباهی است. اُوزارک، روایت این تباهی است. در این مسیر، همه زندگی این خانواده به مسئله مرگ و زندگی تقلیل مییابد. تمام تلاش مارتی و وندی (لورا لینی)، و کمی بعد از آنها، جونا (اسکایلر گایرتنر) و شارلوت (سوفیا هابلیتز)، فقط زندهماندن است. این تباهی درست زمانی آغاز میشود که وندی با یک تکاندادن سر و با یک باز و بسته کردن پلکهایش، درحالیکه در آ*غو*ش مارتی است، به او میگوید که با حضورش در این تجارت مرگبار موافق است، درست در یک شب رویایی که با حولههایی سفید و تمیز در خانه ریو، نماینده کارتل، روبه روی هم نشستهاند. سفیدی لباسهای شان، خیلی زود با سرخی خونهایی که شاهد ریخته شدنشان خواهند بود، از بین خواهد رفت. پس از آن، هر آنچه اتفاق میافتد، همچون سفری است در همان جاده یکطرفه.
مسافران هربار گمان میکنند، یکروز، این سفر پایان مییابد. اما جاده، بیانتها در مقابلشان گسترده است. این کابوس زمانی وحشتاکتر میشود که هر بار واحههایی در اطراف مسیر میبینند، کنار میزنند تا در این آبادیها بیارامند و سفر مرگ را به تأخیر بیاندازند، اما زمانیکه به نزدیکی آنها میرسند، در مییابند که آن چه دیدهاند، سرابی بیش نیست و چونان نفرین شدگان، هر کس در این مسیر به آنها برمیخورد، مرگ نصیبش میشود. از جاده یک طرفه تباهی، هیچ مسیر فرعیای جدا نمیشود. انتخاب برای زندهبودن، میل به بقا، تنها محرک آنها برای ادامه سفر است: هنوز هم جاده گسترده است، شاید سرانجام راه فراری باشد.
اُزارک در یک تقسیمبندی ژانری، یک درام/ گنگستری/ جنایی است. فرمول موفقی هم است. این ترکیب سابقه برخی از محبوبترین فیلمهای تاریخ سینما را در خود دارد
اُزارک در یک تقسیمبندی ژانری، یک درام گنگستری/ جنایی است. فرمول موفقی هم هست. این ترکیب سابقه برخی از محبوبترین فیلمهای تاریخ سینما را در خود دارد. پدرخوانده، احتمالا مهمترین فیلم بزرگی است که در این الگوی محبوب مخاطبان میگنجد: ترکیب بیمضایقه خشونت و زندگی خانوادگی. تلاش برای جدا نگهداشتن تجارت (مرگ) از سنت (خانواده)، تلاشی معمولا ناکام است که خانواده را نیز تباه میکند. هر چند این تباهی همیشگی نیست، گاه این تباهی صرفا به مسببان آن باز میگردد. یک استاد چنین پرداختهایی، مارتین اسکورسیزی، در روایتهایش، زوال جهان رو به نابودی گنگسترها را گاه به شکلی موفق جدا از مسیر خانوادگیشان نگه میدارد. این یک سنت قرن نوزدهمی است. این تعصب به تلاش برای جدا نگه داشتن معصومیت فرزندان و مادران از کار احتمالا کثیف پدران. از آنجا که ژانرها عموما ازطریق به کارگیری همزمان دو مولفه تکرار و نوآوری حیاتشان را در طول زمان حفظ میکنند، ژانر گنگستری/ جنایی نیز اگر قرار است سر از یک خانواده معمولی و مدرن در سال ۲۰۱۷ در بیاورد، نمیتواند دقیقا به همان به روال سابق باشد. در این کرد و کار، سریالسازی در یک نگاه کلان، در بسیاری موارد، ادامه سنتهای ژانری و داستانی و به بیان دیگر سنتهای موضوعی (تماتیک) در سینما است. سینما به مثابه یک پایگاه آزمودهشده در خصوص سنتهای مختلف داستانی، یک پیشکش آماده به تلویزیون میکند و همان قالبها را در ظرفی به نام سریال میریزند.
نقد و بررسی فیلم سریال Ozark (اوزارک)
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com