خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Erarira

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/2/21
ارسال ها
373
امتیاز واکنش
4,501
امتیاز
278
محل سکونت
fugitive
زمان حضور
21 روز 6 ساعت 15 دقیقه
نویسنده این موضوع


معنی | مثال | دانستنی
This isn't a daily Topic | این تاپیک روزمره نیست.


آموزش لغتِ روز | Word of the Day

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • جذاب
  • عالی
Reactions: Jãs.I، Reyhan.t، Amerətāt و 4 نفر دیگر

Erarira

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/2/21
ارسال ها
373
امتیاز واکنش
4,501
امتیاز
278
محل سکونت
fugitive
زمان حضور
21 روز 6 ساعت 15 دقیقه
نویسنده این موضوع
fret
(verb)
(about/over something)
معنا:
فِرِت به معنای نگران یا دلواپس شدن است به طوری که فرد قادر به آرام کردن خودش نباشد.

مثال:
Fretting about it won't help
نگران بودن در موردش هیچ کمکی نمی‌کند.
Her baby starts to fret as soon as she goes out of the room
کودکش به محض اینکه او از اتاق خارج می‌شود، شروع به بی‌قراری می‌کند.
The director fretted over every detail of the show's opening night performance
کارگردان نگران تمام جزئیات نمایش شب بازگشایی بود.
Notre Dame had four players who needed surgery this week. … It's a troubling start that every coach frets about
نتردام چهار بازیکن داشت که این هفته نیازمند جراحی شدند... این شروع مشکلی است که هر مربی‌ای نگرانش می‌شود.

دانستنی:
معنای اصلی کلمه فِرت «خوردن» است. به گونه‌ای که گفته می‌شود:
"Moths fretted the clothing"
شب‌پره‌ها لباس را خوردند.
اما بیشتر به صورت تصویری برای توصیف اعمالی که دچار خوردگی یا فرسودگی می شوند، استفاده می شود:
A river "frets away" at its banks
رودخانه‌ای کرانه‌های خود را می‌فرساید.
یا ممکن است گفته شود چیزی با گذشت زمان یا سن از بین می‌رود. | fretted out
Fret همچنین در مورد تجربیات احساسی صدق می کند به طوری که: چیزی که "کسی را می خورد" یعنی باعث "ناراحتی قلب یا ذهنش" می شود.
something that eats away at someone: something is fretting his heart or mind


آموزش لغتِ روز | Word of the Day

 
  • تشکر
  • جذاب
  • عالی
Reactions: Jãs.I، Reyhan.t، P.E.G.A.H و 7 نفر دیگر

Erarira

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/2/21
ارسال ها
373
امتیاز واکنش
4,501
امتیاز
278
محل سکونت
fugitive
زمان حضور
21 روز 6 ساعت 15 دقیقه
نویسنده این موضوع
amicable
(adjective)
معنا:
اَمی‌کِبِل به معنای انجام کاری یا دستیابی به چیزی از طریقی مودبانه و بدون بحث است؛ دوستانه.

مثال:

In spite of their disagreement they parted on amicable terms
علی‌رغم اختلاف نظرشان، آنها با شرایط دوستانه از هم جدا شدند.
The partners maintained an amicable relationship after selling the business
شرکا پس از فروش مشاغل رابـ*ـطه دوستانه‌ای برقرار کردند.

دانستنی:

Amicable از لاتین amīcābilis به معنی "دوستانه" و amāre "برای احساس محبت" یا "دوست داشتن" آمده است. Amāre دارای تعدادی فرزند انگلیسی است؛ از جمله amiable ("دوستانه ، معاشرتی و دوست داشتنی")، amorous ("به شدت تحت تاثیر عشق و به ویژه عشق جسمانی") و amateur، که اگرچه ممکن است شگفت آور به نظر برسد، اما از طریق amātor لاتین، که به معنی "عاشق" و همچنین "تحسین‌گر مشتاق" و "طرفدار" است، به amāre مربوط می‌شود.


آموزش لغتِ روز | Word of the Day

 
  • تشکر
  • جذاب
  • عالی
Reactions: Jãs.I، Reyhan.t، Amerətāt و 4 نفر دیگر

Erarira

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/2/21
ارسال ها
373
امتیاز واکنش
4,501
امتیاز
278
محل سکونت
fugitive
زمان حضور
21 روز 6 ساعت 15 دقیقه
نویسنده این موضوع
extricate
(verb)
somebody/something/yourself (from something)
معنا:
اِکس‌تِری‌کیت به معنای فرار کردن یا فراهم کردن امکان فرار و رهایی برای کسی است؛ خلاصی بخشیدن.

مثال:

He had managed to extricate himself from most of his official duties
او موفق شده بود از اکثر وظایف رسمی خود رهایی یابد.
Firefighters extricated the passengers from the wreckage
آتش نشانان مسافران را از خرابه خارج کردند.

دانستنی:
Extricate برای عمل رهایی کسی یا چیزی از موقعیت درهم پیچیده استفاده می شود. املا و معنای آن از لاتین extricatus آمده است، که پیشوند ex- (خارج) را با اسم tricae ترکیب می‌کند و به معنی "ریزه کاری‌ها یا گیجی‌ها" است. شباهت tricae به واژۀ trick (حقه و کلک) توهم نیست بلکه در حقیقت جَدّ این لغت محسوب می‌شود.


آموزش لغتِ روز | Word of the Day

 
  • تشکر
  • جذاب
  • عالی
Reactions: Jãs.I، Amerətāt، YeGaNeH و 3 نفر دیگر

Erarira

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/2/21
ارسال ها
373
امتیاز واکنش
4,501
امتیاز
278
محل سکونت
fugitive
زمان حضور
21 روز 6 ساعت 15 دقیقه
نویسنده این موضوع
cabal
(noun)
(formal) (usually disapproving)
معنا:
کابال اشاره به گروهی از مردم دارد که برای در دست گرفتن قدرت سـ*ـیاسی در برنامه‌های مخفیانه همکاری دارند؛ دسیسه و توطئه.

مثال:

Military police arrested members of the cabal who were planning to overthrow the government
پلیس نظامی اعضای کابال که قصد سرنگونی دولت را داشتند، دستگیر کرد.
February 14? … That's an arbitrary date picked by a cabal of florists and greeting card manufacturers. Love can happen any time of the year
14 فوریه؟… این یک تاریخ قراردادی است که توسط تعدادی از گل فروشان و تولیدکنندگان کارت تبریک انتخاب شده است. عشق می‌تواند در هر زمان از سال اتفاق بیفتد.

دانستنی:

کابال با گروهی متشکل از پنج وزیر در دولت پادشاه انگلستان چارلز دوم در ارتباط بوده است. حروف اولیه اسامی یا عناوین آن مردان (کلیفورد، آرلینگتون، باکینگهام، اشلی و لادردیل) املای کابال را نشان می‌دهند و در مجموع به عنوان "کابینه کابال" یا "وزارتخانه کابال" لقب گرفته‌اند. اما این پنج نام منبع کلمه cabal نیستند که چند دهه قبل از به سلطنت رسیدن چارلز دوم استفاده می شد. این اصطلاح به کابالا ( cabbala ) برمی گردد؛ نام لاتین قرون وسطایی برای کابالا ( Kabbalah ). لاتین کابالا را از قبالی ( qabbālāh ) عبری وام گرفته است؛ به معنی "افسانه دریافتی یا سنتی". البته این تنها یکی از معناهای آن است و معنای دیگر لغت Kabbala، یک امر سنتی، باطنی یا مخفی است.


آموزش لغتِ روز | Word of the Day

 
  • تشکر
  • جذاب
  • عالی
Reactions: Jãs.I، Amerətāt، YeGaNeH و 3 نفر دیگر

Erarira

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/2/21
ارسال ها
373
امتیاز واکنش
4,501
امتیاز
278
محل سکونت
fugitive
زمان حضور
21 روز 6 ساعت 15 دقیقه
نویسنده این موضوع
perpetuity
(noun)
معنا:
پِرپوتووایتی به معنی ادامه یافتن برای همیشه یا تا ابد است؛ جاودانی.

مثال:

The trust fund will ensure preservation of the site in perpetuity
صندوق امانت حفظ سایت را برای همیشه تضمین می کند.
The property will be passed on from generation to generation in perpetuity
این دارایی از نسلی به نسل دیگر برای همیشه منتقل می شود.

دانستنی:

وجود مستمر - آن مفهوم فلسفی دست‌نیافتنی - در perpetuity منعکس می شود؛ که به لاتین perpetuus ، صفتی به معنی "پیوسته" یا "بی‌وقفه" باز می‌گردد. این واژه کاربرد قانونی خاصی دارد. به عنوان مثال، می‌تواند به ترتیب در وصیت‌نامه‌ای که باعث می‌شود زمین برای همیشه نتواند واگذاری یا منتقل شود (یا حداقل، برای مدتی طولانی‌تر از مدت زمان مقرر در برابر چنین ترتیباتی) و یا به حقوقی که برای همیشه قابل پرداخت است، اشاره کند.


آموزش لغتِ روز | Word of the Day

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Jãs.I، Amerətāt، YeGaNeH و 3 نفر دیگر

Erarira

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/2/21
ارسال ها
373
امتیاز واکنش
4,501
امتیاز
278
محل سکونت
fugitive
زمان حضور
21 روز 6 ساعت 15 دقیقه
نویسنده این موضوع
bogus
(adjective)
معنا:
بوگِس صفتی به معنای غیر واقعی، جعلی یا تقلبی است؛ از این رو لغاتی همچون fake و counterfeit مترادف این کلمه محسوب می‌شوند.

مثال:

The art dealer proved the painting to be bogus
این فروشنده هنری ثابت کرد که نقاشی جعلی است.
bogus claims of injury by workers
ادعاهای ساختگی در مورد آسیب‌دیدگی توسط کارگران

دانستنی:

در اوایل قرن 19، "bogus" دستگاهی بود که برای ساخت سکه‌های تقلبی استفاده می‌شد. هیچ کس به طور قطعی نمی‌داند که چگونه این وسیلۀ ضرب سکه نام خود را به دست آورد، اما خیلی زود bogus نامی برای پول تقلبی یا هر نوع تقلید کلاهبردارانه‌ای شد. صفت رایج‌‌تر "phony" پس از این صفت بر سر زبان‌ها افتاد.


آموزش لغتِ روز | Word of the Day

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Jãs.I، Amerətāt، YeGaNeH و 3 نفر دیگر

Erarira

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/2/21
ارسال ها
373
امتیاز واکنش
4,501
امتیاز
278
محل سکونت
fugitive
زمان حضور
21 روز 6 ساعت 15 دقیقه
نویسنده این موضوع
treacle
(noun)
معنا:
تِریکِل (به معنای شیره قند، تریاق) روشی برای صحبت در مورد احساساتی است که آزاردهنده‌اند زیرا بیش از حد این‌گونه‌اند و دل را می‌زنند. شیرینی غلیظ شیرۀ گیاهان بر مردم تأثیری گذاشت که باعث شد تا نام آن را روی چیزهای بیش از حد احساساتی به کار برند.
دانستنی:
Treacle در یونان باستان پدید آمد. کلمه یونانی thēriakos (به شباهت این واژه به کلمۀ تریاق دقت کنید) به معنی "گرفته شده از یک حیوان وحشی" از thērion ("حیوان وحشی") آمده است. از آنجایی که حیوانات وحشی اغلب به گاز گرفتن معروف هستند، این کلمات باعث ایجاد thēriakē به معنای "پادزهر در برابر نیش سمی" شد. لاتین thēriakē را به عنوان theriaca وام گرفته است. این ریشه‌ها treacle را می‌سازند که به معنی شیره است و تاثیری پادزهرگونه دارد. و حالا معنای "شیره" به چیزهای بیش از حد شیرین یا احساساتی تعمیم داده می‌شود.


آموزش لغتِ روز | Word of the Day

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Jãs.I، Amerətāt، YeGaNeH و 3 نفر دیگر

Erarira

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/2/21
ارسال ها
373
امتیاز واکنش
4,501
امتیاز
278
محل سکونت
fugitive
زمان حضور
21 روز 6 ساعت 15 دقیقه
نویسنده این موضوع
Jovial
(adjective)
معنا:
جُویال صفتی است به معنای عیاش، سبک روح و طرب‌انگیز؛ حالتی خوشحال و دوستانه داشتن.

مثال:

Andy remembered his Uncle Jim as a jovial man with a ready smile, a firm handshake, and a cheery greeting for all
اندی عموی خود جیم را به عنوان مردی شاداب با لبخندی آماده، دست دادنِ محکم و سلامی شاد برای همه به یاد می‌آورد.
He addressed Molly in his usual jovial manner
او مولی را به شیوه همیشگیِ شوخ‌طبع خود خطاب کرد.

دانستنی:

در طالع‌بینی رومی، سیارات به نام خدایان نام‌گذاری می‌شدند و تصور می‌شد که مردم دارای ویژگی‌های شخصیتی خدایی هستند که سیاره‌اش هنگام تولدشان در حال طلوع بود. مشتری (Jupiter)، که جوو (Jove) نیز نامیده می‌شود، خدای اصلی روم بود که منبع لـ*ـذت و شادی را در اختیار داشت. صفت لاتین jovialis به معنای "مربوط به Jove" است. در زبان فرانسه، این به jovial تبدیل شده بود، که انگلیسی آن را قرض گرفته و برای توصیف مردم و چیزهای پر از شادی یا لـ*ـذت استفاده می‌کند.


آموزش لغتِ روز | Word of the Day

 
  • تشکر
  • جذاب
  • عالی
Reactions: Jãs.I، Amerətāt، YeGaNeH و 3 نفر دیگر

Erarira

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/2/21
ارسال ها
373
امتیاز واکنش
4,501
امتیاز
278
محل سکونت
fugitive
زمان حضور
21 روز 6 ساعت 15 دقیقه
نویسنده این موضوع
commodious
(adjective)
معنا:
کومُدیِس صفتی است برای مکانی که راحت و جادار باشد.

مثال:

The description of the house for sale notes a commodious living room adjacent to a large kitchen, both perfect for entertaining guests
در توضیحات خانه برای فروش، از یک اتاق نشیمن راحت در مجاورت یک آشپزخانه بزرگ یاد شده است که هر دو برای پذیرایی از مهمانان عالی است.
دانستنی:

Commodious به معنای "جادار" است. معانی دیگر آن "کاربردی"،"سودمند" و همچنین "به درد بخور" هستند. این صفت از لاتین comodum به معنای "راحتی یا آنچه که باعث آسودگی است" گرفته شده است. یک فضای Commodious ، بدون شک، کاربردها و امکانات آسوده‌سازی خودش را دارد.


آموزش لغتِ روز | Word of the Day

 
  • تشکر
  • جذاب
  • عالی
Reactions: Jãs.I، Amerətāt، YeGaNeH و 3 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا