خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Z.a.H.r.A☆

نویسنده‌ی برتر رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
  
  
عضویت
19/7/21
ارسال ها
1,349
امتیاز واکنش
9,319
امتیاز
333
محل سکونت
Otherworld
زمان حضور
166 روز 12 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
به نام خدا
نام رمان: سایه جهنم
نویسنده: زهرا بهشتی فر کاربر انجمن رمان ۹۸
ژانر: ترسناک، معمایی، فانتزی
ناظر: Vahide.s.shefakhah
خلاصه:
در تاریکی گم شده بود، اطرافش را درست نمیدید. هر روشنایی برایش سراب بود! تمام امیدش را از دست داده بود و دیگر نمیتوانست به کسی اعتماد کند. جهنم را به چشم خود دیده بود! اما باید انتقامش را از کسانی که این بلاها را به سرش آورده بودند میگرفت. زیرا وقت انتقام فرا رسیده بود!


نقد و بررسی رمان سایه جهنم | zahraa کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • جذاب
Reactions: MĀŘÝM، S.salehi، Afsa و 2 نفر دیگر

فاطمه باقری

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
4/7/20
ارسال ها
194
امتیاز واکنش
1,903
امتیاز
228
زمان حضور
57 روز 13 ساعت 14 دقیقه
به نام خدا

«نقد رمان سایه جهنم»

اگر کسی خواست نویسنده شود باید:
۱_زیاد بخواند
۲_زیاد بنویسد
غیر از این دو مورد راهی را به عنوان میان بر نمی شناسم

(استیون کینگ)

اصل و پایه ی کلام نویسنده گی یا به قول خودمان لپ کلام را در این کلام از این بزرگ می توان مشاهده کرد؛ اما دلیل دیگری که به این نقل قول اشاره شده به نوعی بی ارتباط با داستان سایه ی جهنم و انتخاب ژانر در این داستان نیست.
بگذارید بیشتر توضیح بدهم:
به جرات می توانم بگویم سخت ترین ژانری که نویسنده می تواند در آن طبع آزمایی کند، ژانر ترسناک است.
ژانر ترسناک به دلیل ابهام و پیچیده گی هایی که داراست، از جذابیت های بالایی برخوردار است؛ یعنی همان قدر که خواننده دچار هیجان می شود و با اشتیاق وافر، همراه با چاشنی کمی ترس داستان را دنبال می کند، همان قدر هم می تواند مانند اسمش ترسناک و چالش برانگیز باشد و نویسنده را به زحمت بیاندازد، چرا که علاقه مندان به این ژانر می توانند هرکدام تعریفی کاملا متفاوت از هیجان و ابهام را از ژانر ترسناک داشته باشند و همین می تواند کار را کمی مشکل کند. طبع آزمایی سایه ی جهنم در این مورد چندان رضایت بخش نبوده؛ به نویسنده ی عزیز توصیه می کنم که این ژانر را از قسمت انتخاب ژانر حذف کنند و یا چاشنی ترس و ابهام را در داستان کمی بیشتر کنند.
در بحث خلاصه می توان گفت که تقریبا معقول از آب در آمده بود و می توانست انتظارات را در حدی که بتواند سر نخی از کلیت داستان به خواننده ارائه دهد را بر آورده کرده بود.
اما در بحث مقدمه متاسفانه درگیر کلیشه بودیم و این نگارش را می توان در بسیاری از داستان ها مشاهده کرد که توصیه می کنم که حتما در این بخش بازنگری داشته باشید.
بحث ایده پردازی و فضا سازی هم معقول بود و می توان در این بخش توصیفات و تشبیهاتی دل گرم کننده را دید که خواننده را با خود همراه می کند، و از گیج شدن او اجتناب می کند.
بحث شخصیت پردازی نیز خوب به آن پرداخته شده و می توان نمره ی خوبی به آن داد اما اگر کمی به احساسات و رفتار های کاراکتر های فرعی بیشتر پرداخته شود می توان جذابیت داستان را دوچندان کرد.
خط سیر داستان نیز نمره ی خوبی دریافت کرده بود؛ اما در این مورد از آنجایی که کاراکتر قدرت خود را پیدا کرده بود و به اصطلاح شخصیت اصلی او داشت شکل می گرفت دچار کمی سرعت بودیم که اوضاع را کمی مشکل تر می کرد.
در کل می توان گفت با این که سایه ی جهنم اثری نو و بدیع بود و پستی بلندی های زیادی داشت، اما با کمی بازنگری و تغییر می توان آن را به اثری درخشان تبدیل کرد.

با تشکر از انتقاد پذیری شما


فاطمه باقری از تیم نقد انجمن


نقد و بررسی رمان سایه جهنم | zahraa کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: MĀŘÝM، S.salehi، Z.a.H.r.A☆ و 2 نفر دیگر

Z.a.H.r.A☆

نویسنده‌ی برتر رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
  
  
عضویت
19/7/21
ارسال ها
1,349
امتیاز واکنش
9,319
امتیاز
333
محل سکونت
Otherworld
زمان حضور
166 روز 12 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
به نام خدا

«نقد رمان سایه جهنم»

اگر کسی خواست نویسنده شود باید:
۱_زیاد بخواند
۲_زیاد بنویسد
غیر از این دو مورد راهی را به عنوان میان بر نمی شناسم

(استیون کینگ)

اصل و پایه ی کلام نویسنده گی یا به قول خودمان لپ کلام را در این کلام از این بزرگ می توان مشاهده کرد؛ اما دلیل دیگری که به این نقل قول اشاره شده به نوعی بی ارتباط با داستان سایه ی جهنم و انتخاب ژانر در این داستان نیست.
بگذارید بیشتر توضیح بدهم:
به جرات می توانم بگویم سخت ترین ژانری که نویسنده می تواند در آن طبع آزمایی کند، ژانر ترسناک است.
ژانر ترسناک به دلیل ابهام و پیچیده گی هایی که داراست، از جذابیت های بالایی برخوردار است؛ یعنی همان قدر که خواننده دچار هیجان می شود و با اشتیاق وافر، همراه با چاشنی کمی ترس داستان را دنبال می کند، همان قدر هم می تواند مانند اسمش ترسناک و چالش برانگیز باشد و نویسنده را به زحمت بیاندازد، چرا که علاقه مندان به این ژانر می توانند هرکدام تعریفی کاملا متفاوت از هیجان و ابهام را از ژانر ترسناک داشته باشند و همین می تواند کار را کمی مشکل کند. طبع آزمایی سایه ی جهنم در این مورد چندان رضایت بخش نبوده؛ به نویسنده ی عزیز توصیه می کنم که این ژانر را از قسمت انتخاب ژانر حذف کنند و یا چاشنی ترس و ابهام را در داستان کمی بیشتر کنند.
در بحث خلاصه می توان گفت که تقریبا معقول از آب در آمده بود و می توانست انتظارات را در حدی که بتواند سر نخی از کلیت داستان به خواننده ارائه دهد را بر آورده کرده بود.
اما در بحث مقدمه متاسفانه درگیر کلیشه بودیم و این نگارش را می توان در بسیاری از داستان ها مشاهده کرد که توصیه می کنم که حتما در این بخش بازنگری داشته باشید.
بحث ایده پردازی و فضا سازی هم معقول بود و می توان در این بخش توصیفات و تشبیهاتی دل گرم کننده را دید که خواننده را با خود همراه می کند، و از گیج شدن او اجتناب می کند.
بحث شخصیت پردازی نیز خوب به آن پرداخته شده و می توان نمره ی خوبی به آن داد اما اگر کمی به احساسات و رفتار های کاراکتر های فرعی بیشتر پرداخته شود می توان جذابیت داستان را دوچندان کرد.
خط سیر داستان نیز نمره ی خوبی دریافت کرده بود؛ اما در این مورد از آنجایی که کاراکتر قدرت خود را پیدا کرده بود و به اصطلاح شخصیت اصلی او داشت شکل می گرفت دچار کمی سرعت بودیم که اوضاع را کمی مشکل تر می کرد.
در کل می توان گفت با این که سایه ی جهنم اثری نو و بدیع بود و پستی بلندی های زیادی داشت، اما با کمی بازنگری و تغییر می توان آن را به اثری درخشان تبدیل کرد.

با تشکر از انتقاد پذیری شما


فاطمه باقری از تیم نقد انجمن
خیلی ممنون از نقدت:flowerb:
سعی میکنم اشکالاتی رو که گفتی حتما درست کنم:aiwan_light_give_rose:


نقد و بررسی رمان سایه جهنم | zahraa کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • جذاب
Reactions: MĀŘÝM، S.salehi، Afsa و 2 نفر دیگر

Afsa

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/6/20
ارسال ها
659
امتیاز واکنش
13,227
امتیاز
303
سن
22
محل سکونت
بهشت اندیشه
زمان حضور
29 روز 21 ساعت 25 دقیقه
به نام خداوند
نقد رمان سایه جهنم

باید اقرار کنم که جذب سیر داستان شدم؛ طوری که کنجکاو شدم ادامه رمان را بخوانم تا بفهمم در ادامه چه اتفاقی قرار است بیفتد و این نقطه قوت خوبی برای رمان بود. اما نقطه ضعف‌هایی نیز داشت که قابل ذکر است.
بحث دورگه، یعنی زاده مشترک جن و انسان سوژه معمول رمان‌های ترسناک ایرانی‌ست؛ بد نیست، به جای خود قوی عمل می‌کند اما دو نکته منفی دارد. اول اینکه چنین چیزی امکان ندارد و باورپذیری رمان را کاهش می‌دهد و دوم اینکه کلیشه شده است! بارها شاهد پسرکی درونگرا که تحت آزار و اذیت شیاطین قرار می‌گیرد و در نهایت متوجه دورگه بودن خود می‌شود بوده‌ایم! این مبحث شاید نیاز به کمی تغییر داشته باشد.
توصیفات! توصیفات خیلی ضعیف بودند در عین حال که رمان‌نویسی، ناگزیر به توصیف و شرح نیازمند است. وقتی ما فیلم یا سریال تماشا می‌کنیم تمام جزئیات صحنه‌ها و احساسات را می‌بینیم و به طبع، تصور محیط بسیار راحت‌تر است اما کارگردانیِ یک رمان به آن راحتی نیست و نیاز دارد که حداقل تا نصف جزئیات شرح داده شود.
جزئیاتی مانند شکل خانه‌ها، صورت و چهره و ظاهر شخصیت‌ها، مزه‌ها رنگ‌ها و خیلی چیزهای دیگر.
بعضی نویسنده‌ها افراط می‌کنند و رمان را با جزئیات و شرح‌ها منفجر می‌کنند اما رمان شما خلاء جزئیات و توصیفات داشت.
سکانس‌ها بسیار کوتاه بودند و روند زمانی خیلی سریع پیش می‌رفت؛ این تاحدی خوب است که از دیالوگ‌های فضاپرکن اجتناب شود و اصل مطلب گفته شود. ولی به اصطلاح، رمان نویسی مثل بندبازی است! باید سعی شود در هر چیزی تعادل ایجاد شود و تعادل زمانی هم مهم است. این مسرت بخش بود که داستان، روان پیش می‌رفت اما این در روند کلی داستان دو مشکل ایجاد می‌کند؛ یک اینکه از رازآلود بودن داستان می‌کاهد و دوم اینکه به ذهن مخاطب فرصتی برای درک اتفاقاتی که رخ داده نمی‌دهد.
هنر این است که رمان به گونه‌ای نوشته شود که مخاطب آن را با گوشت و پوست خود حس کند؛ وقتی یک اتفاق هولناک در رمان رخ می‌دهد (کماکان که همان اتفاق هم به خوبی برای مخاطب شرح داده نشده!) و سپس سریعاً اتفاق بعدی رخ می‌دهد، این هیجان داستان را کاهش می‌دهد! خصوصاً وقتی این اتفاقات بسیار شبیه یکدیگر هستند و قابل پیش بینی!
در کل توصیفات و شرح احساسات به این روند کمک می‌کند.
شرح حرکات و کارهایی که شخصیت اصلی انجام می‌دهد خوب بود؛ یعنی قابل تصور بود که موقعیت کاراکتر چگونه است. یکی یکی از فاکتورهای توصیف رعایت شده. برای مثال ورود و خروج ارحام و نگاه‌ها و حالت صحبت کردن یا فکر کردنش در حد معمولی خوب بود اما برای شخصیت پردازی، کافی نبود.
شخصیت پردازی یعنی با بیان احساسات و ویژگی‌های ظاهری یا باطنی کاراکتر، آن را به مخاطب معرفی کنید آن هم در روند و اتفاقات داستان. کار سختی‌ست؛ در این شکی نیست اما با تمرین کردن می‌توان آن را فرا گرفت.
در رمان سایه جهنم تنها شخصیت ارحام کمی قابل درک بود که کمی کلیشه‌ای بود؛ درونگرا، کمی احساساتی و نسبتاً آرام. اما به جزئیات بیشتری هم نیاز داشت مثل جزئیات ظاهری و رفتاری دیگر.
سایر شخصیت‌ها متاسفانه ضعیف و کم‌هویت بودند و نیاز به رسیدگی داشتند. (مثل بچه‌ها نیاز به توجه و تربیت دارند!)
روند کلی داستان و ایده‌پردازی هم بد نبود در ادامه بحث دورگه بودن، تنوع جالبی در دنیای ماروائی داشت. اما بهتر است درباره دنیای متافیزیکی اطلاعات بیشتری داشته باشید تا با کیفیت بیشتری ادامه دهید.
در کل کارتان با توصیفات بیشتر راه می‌افتد و باید سعی کنید در این ژانری که می‌نویسید آثار متنوعی مطالعه کنید تا با مهارت توصیف و شخصیت پردازی بیشتر آشنا شوید.
قلم خوبی دارید و رو به رشد است ان‌شالله. موفق و موید باشید.


با سپاس از انتقادپذیری شما
آفسا، تیم نقد انجمن رمان 98


نقد و بررسی رمان سایه جهنم | zahraa کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: MĀŘÝM، S.salehi، Z.A.H.Ř.Ą༻ و 2 نفر دیگر

Z.a.H.r.A☆

نویسنده‌ی برتر رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
  
  
عضویت
19/7/21
ارسال ها
1,349
امتیاز واکنش
9,319
امتیاز
333
محل سکونت
Otherworld
زمان حضور
166 روز 12 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
به نام خداوند
نقد رمان سایه جهنم

باید اقرار کنم که جذب سیر داستان شدم؛ طوری که کنجکاو شدم ادامه رمان را بخوانم تا بفهمم در ادامه چه اتفاقی قرار است بیفتد و این نقطه قوت خوبی برای رمان بود. اما نقطه ضعف‌هایی نیز داشت که قابل ذکر است.
بحث دورگه، یعنی زاده مشترک جن و انسان سوژه معمول رمان‌های ترسناک ایرانی‌ست؛ بد نیست، به جای خود قوی عمل می‌کند اما دو نکته منفی دارد. اول اینکه چنین چیزی امکان ندارد و باورپذیری رمان را کاهش می‌دهد و دوم اینکه کلیشه شده است! بارها شاهد پسرکی درونگرا که تحت آزار و اذیت شیاطین قرار می‌گیرد و در نهایت متوجه دورگه بودن خود می‌شود بوده‌ایم! این مبحث شاید نیاز به کمی تغییر داشته باشد.
توصیفات! توصیفات خیلی ضعیف بودند در عین حال که رمان‌نویسی، ناگزیر به توصیف و شرح نیازمند است. وقتی ما فیلم یا سریال تماشا می‌کنیم تمام جزئیات صحنه‌ها و احساسات را می‌بینیم و به طبع، تصور محیط بسیار راحت‌تر است اما کارگردانیِ یک رمان به آن راحتی نیست و نیاز دارد که حداقل تا نصف جزئیات شرح داده شود.
جزئیاتی مانند شکل خانه‌ها، صورت و چهره و ظاهر شخصیت‌ها، مزه‌ها رنگ‌ها و خیلی چیزهای دیگر.
بعضی نویسنده‌ها افراط می‌کنند و رمان را با جزئیات و شرح‌ها منفجر می‌کنند اما رمان شما خلاء جزئیات و توصیفات داشت.
سکانس‌ها بسیار کوتاه بودند و روند زمانی خیلی سریع پیش می‌رفت؛ این تاحدی خوب است که از دیالوگ‌های فضاپرکن اجتناب شود و اصل مطلب گفته شود. ولی به اصطلاح، رمان نویسی مثل بندبازی است! باید سعی شود در هر چیزی تعادل ایجاد شود و تعادل زمانی هم مهم است. این مسرت بخش بود که داستان، روان پیش می‌رفت اما این در روند کلی داستان دو مشکل ایجاد می‌کند؛ یک اینکه از رازآلود بودن داستان می‌کاهد و دوم اینکه به ذهن مخاطب فرصتی برای درک اتفاقاتی که رخ داده نمی‌دهد.
هنر این است که رمان به گونه‌ای نوشته شود که مخاطب آن را با گوشت و پوست خود حس کند؛ وقتی یک اتفاق هولناک در رمان رخ می‌دهد (کماکان که همان اتفاق هم به خوبی برای مخاطب شرح داده نشده!) و سپس سریعاً اتفاق بعدی رخ می‌دهد، این هیجان داستان را کاهش می‌دهد! خصوصاً وقتی این اتفاقات بسیار شبیه یکدیگر هستند و قابل پیش بینی!
در کل توصیفات و شرح احساسات به این روند کمک می‌کند.
شرح حرکات و کارهایی که شخصیت اصلی انجام می‌دهد خوب بود؛ یعنی قابل تصور بود که موقعیت کاراکتر چگونه است. یکی یکی از فاکتورهای توصیف رعایت شده. برای مثال ورود و خروج ارحام و نگاه‌ها و حالت صحبت کردن یا فکر کردنش در حد معمولی خوب بود اما برای شخصیت پردازی، کافی نبود.
شخصیت پردازی یعنی با بیان احساسات و ویژگی‌های ظاهری یا باطنی کاراکتر، آن را به مخاطب معرفی کنید آن هم در روند و اتفاقات داستان. کار سختی‌ست؛ در این شکی نیست اما با تمرین کردن می‌توان آن را فرا گرفت.
در رمان سایه جهنم تنها شخصیت ارحام کمی قابل درک بود که کمی کلیشه‌ای بود؛ درونگرا، کمی احساساتی و نسبتاً آرام. اما به جزئیات بیشتری هم نیاز داشت مثل جزئیات ظاهری و رفتاری دیگر.
سایر شخصیت‌ها متاسفانه ضعیف و کم‌هویت بودند و نیاز به رسیدگی داشتند. (مثل بچه‌ها نیاز به توجه و تربیت دارند!)
روند کلی داستان و ایده‌پردازی هم بد نبود در ادامه بحث دورگه بودن، تنوع جالبی در دنیای ماروائی داشت. اما بهتر است درباره دنیای متافیزیکی اطلاعات بیشتری داشته باشید تا با کیفیت بیشتری ادامه دهید.
در کل کارتان با توصیفات بیشتر راه می‌افتد و باید سعی کنید در این ژانری که می‌نویسید آثار متنوعی مطالعه کنید تا با مهارت توصیف و شخصیت پردازی بیشتر آشنا شوید.
قلم خوبی دارید و رو به رشد است ان‌شالله. موفق و موید باشید.


با سپاس از انتقادپذیری شما
آفسا، تیم نقد انجمن رمان 98
خیلی ممنون از نقدت عزیزم:aiwan_light_give_rose:
رمان و ویرایش میکنم و اشکالاتی رو که گفتین درست میکنم:batting_eyelashes::aiwan_light_heart:


نقد و بررسی رمان سایه جهنم | zahraa کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، S.salehi و Z.A.H.Ř.Ą༻
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا