M O B I N A
سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
- عضویت
- 3/4/21
- ارسال ها
- 24,702
- امتیاز واکنش
- 63,858
- امتیاز
- 508
- سن
- 19
- محل سکونت
- BUSHEHR
- زمان حضور
- 273 روز 8 ساعت 22 دقیقه
نویسنده این موضوع
شیطان وجود ندارد قبل از آنکه یک اثر سینمایی قابل ستایش باشد اعتراض بزرگی است نسبت به اجبار . محمد رسول اف با دقت و داده های فراوان نقشه اعتراض را در اثر خود طرح می کند و اپیزود ها علاوه بر ارتباط ساختاری ، پیوستگی ضمنی با یک دیگر برقرار می کنند . مسئله اصلی من با چنین فیلم هایی موضعی است که در برابر جامعه و مخاطب می گیرند . جامعه مطرح شده در این اثر قبل از آن که از دل فرهنگ در حال حرکت به سمت تمدن نشات بگیرد مصداق بارز اسنوبی هایی است که مارسل پروست در رمان عظیم «در جست و جوی زمان از دست رفته» عنوان می کند .
*اسنوبی ها
مفهوم تولید شده در اثر به شدت علاقهمند کننده است . این هیجان علاوه بر خطرناک بودن نوعی تشویش اذهان عمومی نیز محسوب می شود چرا که جامعه را نسبت به اصل عمل اعدام بدبین می کند نه مجریان و مجرمین . فصل اول فیلم با نام «شیطان وجود ندارد» با بازی خوب شخصیت مرد روبه رو شده است . بازیگر علاوه بر حس گرفتن درست مخصوصا با چشم ها ، فروخوردن خشم و احساس گنـ*ـاه از عملی را ، هنرمندانه نمایش می دهد . از این نظر اپیزود ابتدایی از سایر فصول «به من گفت : تو می تونی اجامش بدی» ، «روز تولد» و «مرا ببوس» متفاوت و دارای اهمیت است که شخصیت داستان در برابر اجبار سر فرود می آورد و انگیزه و انتخاب خود را فدای مادر سالخورده اش می کند . فیلم برداری فیلم که سعی شده با استفاده از دوربین تله و انتخاب چشم اندازهایی به سبک و سیاق عباس کیارستمی نسبت به واقعیت صادق و چشم نواز باشد قابل ستایش است اما مخاطب امروزی دیگر حوصله نماهای تکراری دوربین ، ماشین و راننده را ندارد . از این جهت همه شخصیت ها و داستان های فیلم یک اسنوبی محسوب می شوند که همگی برای آنچه آرمان خود می دانند مبارزه می کنند اما هرگز آرمان دیگری را در نظر نمی گیرند . این بورژوا سازی ناخودآگاه فیلم ساز ریشه ای اجتماعی دارد . او با قرار دادن قفسه کتاب در بک گراند شخصیت های خودو یا خنثی سازی اصل حادثه و فرضیه در داستان مخاطب را مانند قهرمانان فیلمش دعوت به آنارشی می کند . این گریز از قدرت جاه طلبی فیلم ساز برای تصاحب قدرت رسانه ای است . او با وجود ان که می داند فیلمش خط قرمز ها را نادیده گرفته مانند سربازی که از دستور سرپیچی می کند به دنبال راه فراری است که در آن همراهی دیگران را شامل شود . حال پرسش بزرگ این است : دیگران چه کسانی هستند ؟
*دیگران
محمد رسول اف با نمایش دگردیسی در رفتار فرهنگی خود با مخاطب ایرانی اگر چه از نظر سینمایی و اجرای ساختار توانست تجربه ارزشمندی را به دست آورد اما هرگز جایگاه یک اندیشمند در سینمای ایران را کسب نکرد . «شیطان وجود ندارد» را می توان در اپیزود «روز تولد» خلاصه کرد . سربازی که برای گرفتن مرخصی سه روزه حاضر به اجرای حکم اعدام می شود و متوجه می شود خانواده نامزدش سوگواری کسی را می کنند که او چارپایه را از زیر پایش کشیده و همه چیز تغییر می کند ،مشخصه اصلی گرایش به آنارشیسم را پدیدار کرده است . در لحظه ای که سرباز هذیان گونه ماجرا را برای نامزدش تعریف می کند او دست های خود را محکم به تکه سنگی می چسباند و آماده می شود تا او را قصاص کند اما موضوعی که مانع این کار می شود چیست ؟ ترس ؟ فرهیختگی و یا دل بریدن از معشوق ؟ او در سکانس پایانی اپیزود به حد کافی از سرباز تعریف می کند و با گفتن : دلم برات تنگ می شه . او را برای همیشه ترک می کند . دلیل این تغییر شرایط قانون است یا ذهن قانون گریز . ذهنی که توانایی تفکیک جبر و اختیار را ندارد و احساسات عمیق گذشته را با شنیدن عملی که به اجبار انجام شده زیر پا می گذارد . نام این احساس چیست ؟ عشق است یا شبهه عشقی که انسان های اسنوبی برای ارضای غریزه به کار می برند ؟ در واقع قانون هرچه که باشد کنترل کننده جامعه است و برای تصحیح و یا حذف آن باید مبارزه ای قانونی صورت بگیرد و نمی توان نام فرار از قانون را مبارزه با آن گذاشت . در این جا مشخص می شود دیگرانی وجود ندارند تا با رسول اف برای فرار از قانون متحد شوند . فیلم شدیدا می خواهد سبک کیارستمی را برای اعتراض به چارچوب های موجود در جامعه به اجرا بگذارد اما غافل از آنکه سینمای کیارستمی علاوه بر حفظ حریم شخصیت ها ، قانون مندانه نسبت به سوژه ای واکنش نشان می داد . «شیطان وجود ندارد» اگر چه از نظر سینمایی در سطح قابل ستایشی قرار دارد اما همچنان از اخطار تفکرات یک شبهه انتکتوئل در سینمای ایران خارج شده است .
منبع: سلام سینما
*اسنوبی ها
مفهوم تولید شده در اثر به شدت علاقهمند کننده است . این هیجان علاوه بر خطرناک بودن نوعی تشویش اذهان عمومی نیز محسوب می شود چرا که جامعه را نسبت به اصل عمل اعدام بدبین می کند نه مجریان و مجرمین . فصل اول فیلم با نام «شیطان وجود ندارد» با بازی خوب شخصیت مرد روبه رو شده است . بازیگر علاوه بر حس گرفتن درست مخصوصا با چشم ها ، فروخوردن خشم و احساس گنـ*ـاه از عملی را ، هنرمندانه نمایش می دهد . از این نظر اپیزود ابتدایی از سایر فصول «به من گفت : تو می تونی اجامش بدی» ، «روز تولد» و «مرا ببوس» متفاوت و دارای اهمیت است که شخصیت داستان در برابر اجبار سر فرود می آورد و انگیزه و انتخاب خود را فدای مادر سالخورده اش می کند . فیلم برداری فیلم که سعی شده با استفاده از دوربین تله و انتخاب چشم اندازهایی به سبک و سیاق عباس کیارستمی نسبت به واقعیت صادق و چشم نواز باشد قابل ستایش است اما مخاطب امروزی دیگر حوصله نماهای تکراری دوربین ، ماشین و راننده را ندارد . از این جهت همه شخصیت ها و داستان های فیلم یک اسنوبی محسوب می شوند که همگی برای آنچه آرمان خود می دانند مبارزه می کنند اما هرگز آرمان دیگری را در نظر نمی گیرند . این بورژوا سازی ناخودآگاه فیلم ساز ریشه ای اجتماعی دارد . او با قرار دادن قفسه کتاب در بک گراند شخصیت های خودو یا خنثی سازی اصل حادثه و فرضیه در داستان مخاطب را مانند قهرمانان فیلمش دعوت به آنارشی می کند . این گریز از قدرت جاه طلبی فیلم ساز برای تصاحب قدرت رسانه ای است . او با وجود ان که می داند فیلمش خط قرمز ها را نادیده گرفته مانند سربازی که از دستور سرپیچی می کند به دنبال راه فراری است که در آن همراهی دیگران را شامل شود . حال پرسش بزرگ این است : دیگران چه کسانی هستند ؟
*دیگران
محمد رسول اف با نمایش دگردیسی در رفتار فرهنگی خود با مخاطب ایرانی اگر چه از نظر سینمایی و اجرای ساختار توانست تجربه ارزشمندی را به دست آورد اما هرگز جایگاه یک اندیشمند در سینمای ایران را کسب نکرد . «شیطان وجود ندارد» را می توان در اپیزود «روز تولد» خلاصه کرد . سربازی که برای گرفتن مرخصی سه روزه حاضر به اجرای حکم اعدام می شود و متوجه می شود خانواده نامزدش سوگواری کسی را می کنند که او چارپایه را از زیر پایش کشیده و همه چیز تغییر می کند ،مشخصه اصلی گرایش به آنارشیسم را پدیدار کرده است . در لحظه ای که سرباز هذیان گونه ماجرا را برای نامزدش تعریف می کند او دست های خود را محکم به تکه سنگی می چسباند و آماده می شود تا او را قصاص کند اما موضوعی که مانع این کار می شود چیست ؟ ترس ؟ فرهیختگی و یا دل بریدن از معشوق ؟ او در سکانس پایانی اپیزود به حد کافی از سرباز تعریف می کند و با گفتن : دلم برات تنگ می شه . او را برای همیشه ترک می کند . دلیل این تغییر شرایط قانون است یا ذهن قانون گریز . ذهنی که توانایی تفکیک جبر و اختیار را ندارد و احساسات عمیق گذشته را با شنیدن عملی که به اجبار انجام شده زیر پا می گذارد . نام این احساس چیست ؟ عشق است یا شبهه عشقی که انسان های اسنوبی برای ارضای غریزه به کار می برند ؟ در واقع قانون هرچه که باشد کنترل کننده جامعه است و برای تصحیح و یا حذف آن باید مبارزه ای قانونی صورت بگیرد و نمی توان نام فرار از قانون را مبارزه با آن گذاشت . در این جا مشخص می شود دیگرانی وجود ندارند تا با رسول اف برای فرار از قانون متحد شوند . فیلم شدیدا می خواهد سبک کیارستمی را برای اعتراض به چارچوب های موجود در جامعه به اجرا بگذارد اما غافل از آنکه سینمای کیارستمی علاوه بر حفظ حریم شخصیت ها ، قانون مندانه نسبت به سوژه ای واکنش نشان می داد . «شیطان وجود ندارد» اگر چه از نظر سینمایی در سطح قابل ستایشی قرار دارد اما همچنان از اخطار تفکرات یک شبهه انتکتوئل در سینمای ایران خارج شده است .
منبع: سلام سینما
نقد و بررسی فیلم شیطان وجود ندارد
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com