نقد و بررسی دلنوشته شمع آجین | Saghar کاربر انجمن رمان ۹۸

Saghár✿ · 5/9/21

دلنوشته: شمع آجین
نویسنده: Saghár✿
ژانر: عاشقانه، تراژدی
مقدمه:
من نمی‌گویم که شمع آجین حق من نبود؛
من نمی‌گویم ملایک بال در بالم شنا کردند؛
من نمی‌گویم که قطره‌های شمع خونی نبود؛
من نمی‌گویم که باز سرما نبود، درد نبود، غم نبود؛
من نمی‌گویم که بارانی نبود، ابری نبود، ماهی نبود؛
من می‌گویم
من بودم و چرخش حیات و سوزش سوختن و قطره‌ها خون،
در اتاقی که بجز بلعیدنم کاری نداشت!
لینک اثر:

شمع آجین | Saghar کاربر انجمن رمان98

من نمی‌گویم که شمع آجین حق من نبود؛ من نمی‌گویم ملایک بال در بالم شنا کردند؛

forum.roman98.com

دونه انار · 17/9/21

با نام و یاد خدا
نقد و بررسی دلنوشته شمع آجین
نقد دلنوشته، دشوار است، زیرا منتقد ملاک‌های کمتری برای سنجش دلنوشته دارد. برای مثال در نقد دلنوشته ایده‌ی دلنوشته چندان مورد سنجش قرار نمی‌گیرد، چون همان‌طور که از اسم‌ ان مشخص است، دلنوشته، نوشته‌ای است که از دل بر می‌آید. این درست است که منتقدان دلنوشته‌ کمتر از ایده در نقد‌هایشان سخن می‌گویند، ولی با این حال دلنوشته‌ها نیز دارای کلیشه و تکرار هستند. ایده‌ی این دلنوشته‌هم به همین صورت بود. دیگر نوشتن از نبودن‌های معشوق کلیشه محسوب می‌شود. اما این دلنوشته نقطه‌ی قوتی داشت که باعث می‌شد کلیشه بودن ایده را نادیده گرفت و ان نقطه‌ی قوت قلم قوی نگارشگر بود، که به خوبی توانسته بود احساسات را از طریق متن به خواننده منتقل کند.
من نمی‌گویم که شمع آجین حق من نبود؛
من نمی‌گویم ملایک بال در بالم شنا کردند؛
من نمی‌گویم که قطره‌های شمع خونی نبود؛
من نمی‌گویم که باز سرما نبود، درد نبود، غم نبود؛
من نمی‌گویم که بارانی نبود، ابری نبود، ماهی نبود؛
من می‌گویم
من بودم و چرخش حیات و سوزش سوختن و قطره‌ها خون،
در اتاقی که بجز بلعیدنم کاری نداشت!
بارها و بارها در نقدها تکرار شده است که مقدمه نقطه جذب خواننده برای ادامه دلنوشته است، پس نیازی نیست تا ان را تکرار کنم. مقدمه دلنوشته شمع اجین زیبا و دلنشین بود، مانند دیگر بخش‌های این دلنوشته...
نویسنده به خوبی توانسته بود از پس نوشتن این قسمت بر بیاید، استفاده از افعال منفی و به کار گیری از ترکیباتی زیبا با کمی بازی با کلمات و بعد استفاده از افعال مثبت بسیار مقدمه‌ی این دلنوشته را زیبا کرده بود.
بر گور تارم می‌گذاری سر
آن‌گاه که زمان باطل بگذشت و
یادت جانم را ستانده و دیگر نفسی نیست
که بخواهد «وجودم» خطابت کند
یا که لالایی مفتون به گوشت بخواند
تا جانت را نداوت بخشد
آه که تو آن لحظه متلهفی و
متلهفی دیگر سود ندارد
حال دیگر اشک است که جاری می‌شود
همانجا که رد بـ*ـو*سه‌ی من
سخت
می‌سوزد
قسمت محبوبم در این دلنوشته مربوط می‌شود به این قسمت...
قدرت قلم نویسنده جایی به چشم‌ می‌آید که نویسنده توانسته باشد تا احساسات را به خواننده منتقل کند یا به اصطلاح قلم نویسنده سرشار از فضاسازی باشد. فضاسازی در دلنویسی یعنی همه چیز...
بله یعنی همه چیز، یعنی استفاده از ارایه‌های مختلف، استفاده از کلمات جدید و...
که به راحتی می‌توان چنین ویژگی‌هایی را در این قسمت از دلنوشته مشاهده کرد. استفاده از ارایه‌ها که قالب آنها تشبیه بود. کلماتی جدید چون متلهفی و...
در نتیجه می‌توان گفت این قسمت از دلنوشته و همچنین دیگر قسمت‌ها از فضاسازی خوبی برخوردار بودن...
می‌روی و می‌شود
این خانه با رنگ رخم همرنگ
شب سیاه و
روز من جامه محزون
تو بخند
در کل می‌توان گفت، نویسنده چه در نگارش متون بلند و چه در نگارش متون کوتاه استعداد دارد، برای مثال این این متن چند کلمه‌ای که بسیار زیباست، نویسنده با استفاده از تشبیه و کلماتی کوتاه و مناسب و در اخر استفاده از جمله‌ی تو بخند، نهایت خلاقیت خود را بروز داده و متنی خلق کرده که زیباست و به دل می‌نوشیند.
دلنوشته شمع اجین سرشار از زیبایی بود، دلنشین بود و گیرا، هرچند هیچ اثری بی‌نقص نیست!
نویسنده به خوبی توانسته بوده از پس انتقال احساسات بر بیاد و می‌توان گفت دلنوشته‌ی زیبا را خلق کرده بود که ارزش خواندن و زمان گذاشتن را داشت.
با تشکر از نقد پذیری و صبوری شما
تیم نقد انجمن رمان 98
Saghár✿

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

نقد و بررسی دلنوشته شمع آجین | Saghar کاربر انجمن رمان ۹۸

Saghár✿

سرپرست بخش عمومی

شمع آجین | Saghar کاربر انجمن رمان98

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | دانلود رمان

دونه انار

کاربر نیمه فعال

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | دانلود رمان

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین