نویسنده این موضوع
متافیزک چیست ؟ خواص متافیزیک ؟
مابَعدالطبیعه یا متافیزیک یا متاگیتیک شاخهای از فلسفه است که به پژوهش درباره چیستی و کُنه وجود، زندگی و جهان به عنوان یک کل میپردازد. متافیزیک را ریشه فلسفه میدانند؛ بدین معنا که فیلسوفان نخستین عمدتاً به این حوزه از فلسفه میپرداختهاند. در فلسفه معاصر، به مباحث مابعدالطبیعی با شَکّاکیت بسیار نگریستهاند
مسائلی که در این شاخه فلسفه مطرح اند را میتوان به سه دستهٔ اصلی تقسیم کرد:
مسائلی که در باب چیستی خدا و هستی هستند؛ همچون هستیشناسی، وجود خدا و عدم وجود خدا.
مسائلی که در باب چیستی انسان هستند؛ همچون جبر و اختیار
مسائلی که در باب چیستی جهان هستند؛ همچون ثبات و تغییر، و ذهن و ماده
واژه متافیزیک
متافیزیک متشکل از دو کلمه “متا” به معنای بَعد و “فیزیک” به معنای طبیعت است و در ترجمههای معمول آن را با “مابَعدالطبیعه” معادل میکنند.
متافیزیک بهمعنای دقیق آن شاخهای است از فلسفه (همانگونه که اپیستمولوژی (معرفتشناسی) epistemology، زیبایی شناسی aesthetics و… شعوبی از فلسفه هستند). متافیزیک به گفته ارسطو جستوجوی نخستین اصلها و علتها و بررسیِ بودن به مثابهء بودن است، پرسشهای بنیادی متافیزیک درباره بودن، نبودن، شدن، یکی، بسیاری و… است. متافیزیک در این معنا به نوعی همان “آنتولوژی” ontology (وجودشناسی) یا بودنشناسی است.
واژه متافیزیک ساختهء شاگردان ارسطو و نامی بود برای نامیدن دستهای از نوشتههای او که پس از فیزیک بودند. ولی این نام در دورههای بعد به معنایی که در بالا توضیح داده شد بهکار رفت. خود ارسطو به جای واژهء (متافیزیک) عبارت (دانش یا فلسفهء نخستین) را بهکار برده است. افراد ناآشنا با واژگان حوزه علوم و فلسفه، مابعدالطبیعه را با ماوراءالطبیعه جابهجا گرفتهاند و از روی ناآگاهی به پدیدههای عجیب و فراطبیعی (در صورت وجود) یا بهعبارتی آنچه که پدیدههای پارانرمال paranormal خوانده میشوند عنوان متافیزیک اطلاق میکنند!
محتملاً بارها شنیدهایم که کسانی خواص سنگها یا فال تاروت یا احضار ارواح و … را زیرمجموعه مسائل متافیزیک عنوان میکنند و علیالاصول تصور میکنند متافیزیک به معنای پدیدههایی است که فیزیک از توصیف و تفسیر آن عاجز است!
ماکس پلانک متافیزیک را اینگونه تعبیر می کند:
قطعه خاکی را در نظر بگیرید، و ابعاد و حدود هندسی آن و ساختار شیمیایی و فیزیکی آن را بررسی کنید، این یک بررسی علمی است. امّا همین قطعه خاک را، ضمن یک تصویر بزرگتر و فراگیر ببینید، بیابانی را در نظر آورید با تپهها و دامنهها و این قطعه خاک را، در این مجموعه از نظرگاهی بلند نظاره کنید. تصویری دیگر از آن خواهید داشت. این دومی است که تا حدودی به بینش متافیزیکی شبیه است.
متافیزیک و علم در طول هم اند. شناخت علمی درون معرفت متافیزیک قرار میگیرد. درست مانند فیزیولوژی و بیوشیمی.
فیزیولوژی رفتار بدن را تشریح میکند و بیوشیمی علمی است که در آن تفسیر شیمیایی از رفتار بدن ارائه میشود.
در فیزیولوژی از انقباض و انبساط عضلات و از ترشحات غدد درون ریز سخن میگویند و از زیاد شدن قند خون و همراه با آن ازدیاد تشنگی و …، امّا بیوشیمی چگونگی همهء این مسائل را از چشم یک شیمیدان نگاه میکند و تبیین شیمیایی از این پدیدهها ارائه میدهد. توضیح میدهد که ملکولهای آکتین و میوزین چگونه از منابع انرژی بدن ATP انرژی میگیرند تا انقباض و انبساط را تامین کنند. بیوشیمی تا هر کجا که پیش رود نه رقیب فیزیولوژی میشود نه بزرگتر از آن.
مابَعدالطبیعه یا متافیزیک یا متاگیتیک شاخهای از فلسفه است که به پژوهش درباره چیستی و کُنه وجود، زندگی و جهان به عنوان یک کل میپردازد. متافیزیک را ریشه فلسفه میدانند؛ بدین معنا که فیلسوفان نخستین عمدتاً به این حوزه از فلسفه میپرداختهاند. در فلسفه معاصر، به مباحث مابعدالطبیعی با شَکّاکیت بسیار نگریستهاند
مسائلی که در این شاخه فلسفه مطرح اند را میتوان به سه دستهٔ اصلی تقسیم کرد:
مسائلی که در باب چیستی خدا و هستی هستند؛ همچون هستیشناسی، وجود خدا و عدم وجود خدا.
مسائلی که در باب چیستی انسان هستند؛ همچون جبر و اختیار
مسائلی که در باب چیستی جهان هستند؛ همچون ثبات و تغییر، و ذهن و ماده
واژه متافیزیک
متافیزیک متشکل از دو کلمه “متا” به معنای بَعد و “فیزیک” به معنای طبیعت است و در ترجمههای معمول آن را با “مابَعدالطبیعه” معادل میکنند.
متافیزیک بهمعنای دقیق آن شاخهای است از فلسفه (همانگونه که اپیستمولوژی (معرفتشناسی) epistemology، زیبایی شناسی aesthetics و… شعوبی از فلسفه هستند). متافیزیک به گفته ارسطو جستوجوی نخستین اصلها و علتها و بررسیِ بودن به مثابهء بودن است، پرسشهای بنیادی متافیزیک درباره بودن، نبودن، شدن، یکی، بسیاری و… است. متافیزیک در این معنا به نوعی همان “آنتولوژی” ontology (وجودشناسی) یا بودنشناسی است.
واژه متافیزیک ساختهء شاگردان ارسطو و نامی بود برای نامیدن دستهای از نوشتههای او که پس از فیزیک بودند. ولی این نام در دورههای بعد به معنایی که در بالا توضیح داده شد بهکار رفت. خود ارسطو به جای واژهء (متافیزیک) عبارت (دانش یا فلسفهء نخستین) را بهکار برده است. افراد ناآشنا با واژگان حوزه علوم و فلسفه، مابعدالطبیعه را با ماوراءالطبیعه جابهجا گرفتهاند و از روی ناآگاهی به پدیدههای عجیب و فراطبیعی (در صورت وجود) یا بهعبارتی آنچه که پدیدههای پارانرمال paranormal خوانده میشوند عنوان متافیزیک اطلاق میکنند!
محتملاً بارها شنیدهایم که کسانی خواص سنگها یا فال تاروت یا احضار ارواح و … را زیرمجموعه مسائل متافیزیک عنوان میکنند و علیالاصول تصور میکنند متافیزیک به معنای پدیدههایی است که فیزیک از توصیف و تفسیر آن عاجز است!
ماکس پلانک متافیزیک را اینگونه تعبیر می کند:
قطعه خاکی را در نظر بگیرید، و ابعاد و حدود هندسی آن و ساختار شیمیایی و فیزیکی آن را بررسی کنید، این یک بررسی علمی است. امّا همین قطعه خاک را، ضمن یک تصویر بزرگتر و فراگیر ببینید، بیابانی را در نظر آورید با تپهها و دامنهها و این قطعه خاک را، در این مجموعه از نظرگاهی بلند نظاره کنید. تصویری دیگر از آن خواهید داشت. این دومی است که تا حدودی به بینش متافیزیکی شبیه است.
متافیزیک و علم در طول هم اند. شناخت علمی درون معرفت متافیزیک قرار میگیرد. درست مانند فیزیولوژی و بیوشیمی.
فیزیولوژی رفتار بدن را تشریح میکند و بیوشیمی علمی است که در آن تفسیر شیمیایی از رفتار بدن ارائه میشود.
در فیزیولوژی از انقباض و انبساط عضلات و از ترشحات غدد درون ریز سخن میگویند و از زیاد شدن قند خون و همراه با آن ازدیاد تشنگی و …، امّا بیوشیمی چگونگی همهء این مسائل را از چشم یک شیمیدان نگاه میکند و تبیین شیمیایی از این پدیدهها ارائه میدهد. توضیح میدهد که ملکولهای آکتین و میوزین چگونه از منابع انرژی بدن ATP انرژی میگیرند تا انقباض و انبساط را تامین کنند. بیوشیمی تا هر کجا که پیش رود نه رقیب فیزیولوژی میشود نه بزرگتر از آن.
متافیزک چیست ؟ خواص متافیزیک ؟
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com