خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,861
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
گرگینه ، انسان گرگ نما و یا گرگ دیس ، حتما شما هم شنیده اید که در دنیا گرگنما وجود داشته اند که در زمان کامل شدن ماه نیز تغییر هویت داده و کارهایی را عجیب انجام داده و یا به طور کلی انسانهایی با رفتار و خاصیت عجیب در دنیا حضور دارند که کمی ترسناک و غیرقابل باورند.
باشگاه خبرنگاران جوان به سراغ زیر و بم داستانهای پیرامون گرگینه و انسانهای گرگ نما رفتند که پیشنهاد کردند آن را از دست ندهید.
گرگینه یا انسان گرگ نما از افسانه تا واقعیت
در سال 1852 مردمی که در یک آسایشگاه روانی در فرانسه پذیرفته شده بود ، مدعی بود که بدن او یک دگرگونی عجیب و غریب را پیدا کرد.
هرچند که او از نظر جسمی حالت عادی داشت ، به پزشک خود شگفت زده شد که پاهایش شکافددار است و دندان های نیش تیز دارد و بدن او پوشیده از موی بلند است.
او متقاعد شده بود که گرگینه شده است و از پزشکان خواسته است که به او گوشت خام بدهد.
با درخواست او موافقت شد ، اما او چیزی خورد که به او داده شد امتناع کرد ، تنها به این دلیل که «به مقدار کافی فاسد» نبود. او سپس از پزشکان می خواهد برای پایان دادن به رنج و عذابی که احساس کردند او را به جنگ برده و با گلوله خلاصش کنند.
به این تقاضای او توجه نکرده و نهایتاً در همان آسایشگاه درگذشت.
چند سال پیش مرد دیگری با مشکلی مشابه به روانپزشک هلندی جان دیرک بلوم مراجعه کرد.
او از افزایش رشد بازوهایش ، عضویت در فکتور و صورت و رشد دندان های نیشی که زخم های کوچکی را در دهانش ایجاد کرده بود و تنها خودش را دیده بود و نه دیگران ، شکایت داشت ، ولی دکتر بلوم هیچ یک از این موارد را نمی توان مشاهده کرد کند.
این مرد قبل از مراجعه به بیمارستان ، در اینترنت اطلاعات راجع به وضعیت خود جستجو کرده بود. درحالیکه این ایده بسیار دور از ذهن به نظر میرسید ، اما هیچ توضیحی دیگر برای همه قابل پذیرش نیست و تصور شد که گرگینه شده است.
بیمار دکتر بلوم ، مرد فرانسوی با پای شکافددار و دیگر گرگینه های که به متون پزشکی راه یافته اند ، گرگینه های فیلم ترسناک یا داستانهای رایج در فرهنگ عامه واقعاً واقعی هستند.
این افراد وقتی که ماه بالا میآید به گرگ تبدیل شده است و در موارد خاص پزشکان ممکن است هیچ تغییری در فیزیکی انجام دهند که از آن شکایت کرده اند مشاهده کنند.
در عوض ، بیماری از یک بیماری به نام گرگ شدگی بالینی که لیکانتروپی یا لیکومانیا نیز نامیده اند ، رنج شبرند که یک اختلال روانی نادر است و با علامت توهم و هذیان تبدیل شدن به گرگ همراه است.
مورد مورد گزارش از لیکانتروپی یا گرگینه که دکتر بلوم در متون قدیمی اروپایی پیدا کرد ، یک مرد فرانسوی در سال 1852 بود. در زمان های گذشته لیکانتروپی یا گرگینه در افسانه های اروپا «به معنای واقعی انسان تبدیل شد به گرگ و بالکس بود» که با زمینه های خاص به دلیل تأثیرات قمری ، سهر و جادو و دیوشناسی مورد تأکید قرار گرفت.
بلوم شروع به بررسی آثار تاریخی کرد و حتی در مواقعی که توضیحات متافیزیکی و ماوراءالطبیعی ارائه شده بود با کاوش بیشتر «توضیحاتی که ماهیت عقلانیتر» برای متصور بود را پیدا کرد. در اوایل قرن دوم میلادی نیز جالینوس و مارسلوس پزشکان یونانی خودگرگ پنداری را به جای قرار دادن مظهر تسلط شیطان فرض می کنند ، یک بیماری تلقی احساس می کند.
بعدها در اوایل قرون وسطی درمانهای پزشکی برای لیکانتروپی ابداع شد که عبارت بودند از: رژیم غذایی ، داروهای پیچیده گیاهی ، حمام آب گرم ، روانپاکاسیون یا تزکیه نفس ، استفاده و خونریزی تا دست دادن حالت غش. پزشکان یونانی و بیزانس این بیماری را نوع مالیخولیا ، شیدایی ، صرع یا عدم تعادل میدانستند و یا به مصرف مواد مخدر نسبت خریددادند.

8156051 928


تاریخچه گرگینه ها و خوناشام ها

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: *NiLOOFaR*، MaRjAn و bitter sea

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,861
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
این توضیحات پزشکی درست به نظر تأکید می کند. بلوم بر این عقیده بود که به عنوان مثال ، در انگلستان قرن هفدهم ، گرگینه های عموماً قربانی توهم به دلیل سودا یا مالیخولیای افراطی تحت تأثیر قرار گرفت ، نه به این خاطر که پزشکان انگلیسی خیلی جلوتر از همکاران همکاره خودشان بودند ، آیا به این دلیل که نسل گرگ ها از مدتها قبل در کشورشان منقرض شده بود و مسأله گرگینه جای خود را به افسانه های مشابه مثل گربه و خرگوش داده بود.
در قرن نوزدهم میلادی توضیحات فراطبیعی کنار گذاشته شد و پزشکان غربی اساساً خودگرگ پنداری بالینی را باور کردند که بهترین درمان برای آن تجویز دارو است. حتی جدیدزه هم علل زمینه خاص این وضعیت به درستی معرفی نشده و به خوبی مستند نشده است. دکتر بلوم معتقد است این بیماری به این دلیل که همراه با هر گونه رخ رخ داده است ، روان پزشکان بیشتر به سمت تشخیص می دهند که در اسکیزوفرنی ، اختلال دوقطبی و ... معطوف می کنند ، در نتیجه خودگرگ پنداری بالینی ممکن است گزارش شده باشد به احتمالاً باید اشاره کرد که زکریای رازی ، پزشک ایرانی سده چهارم هجری نیز گرگینه یا انسان گرگ نمای بیماری بیماری روانی شلدانست.
آیا گرگینه های واقعی دارید؟
اما مگر نه به قول معروف «تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزهای مختلف» ، پس این همه تصویر یکسان از موجودیت خبیث و خونخوار از کجا پیدا شده و در وضعیت مختلف جهان که الزاما با هم ارتباطی داشته است به طور مشترک رشد پیدا کرده و توسعه یافته است. یافته است؟ حقیقت این است که اگرچه به نام انسان گرگنما یا گرگینه امکان وجود داشته باشد ، برخی از ویژگیها و رفتارهای نسبت داده شده به گرگینه ممکن است به طور مستقل در افراد موجود پیدا شود.
برخ برخلاف خونآآشامرهایی که اتفاقا برخی از قصه های جدیدتر از دشمنان اصلی گرگینه های به شمار مغروند - که ظاهراً از نظر رفت وآمد متین و جذاب ، گرگینه های هیولا بیشتر وحشی و خشن هستند و تنها راهی هستند که برخی از داستانهای جدیدتر برای کشتن پیشنهاد کردند ، شلیک گلوله های نقره را به قلب شخص یا جدا کردن سرشان از بدن است.
پ
باور به قدرت این موجودات به حدی است که در برخی از مناطق روستایی اروپا و به ویژه در آلمان هنوز هم از واژه گرگ استفاده می شود. معتقدند در نام این موجود نیز قدرتی وجود دارد که تا به زبان برده شود آن را احضار کنید و از واژه هایی استفاده کنید ، زیرا «حیوانی که نامش را برد» برای نامیدن آن استفاده می كند.


تاریخچه گرگینه ها و خوناشام ها

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: *NiLOOFaR*، MaRjAn و bitter sea

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,861
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
مورد موردی که باید نسبت به آن توجه کرد ترس از مردم ابتدایی از گرگرا بوده است. زندگی در مناطق بکر و همنشینی با طبیعت به ویژه زمانی که انسان در دوره های پیشین دامپروری را پشت سر گذراند و دامنه هایی برای حکم زندگی را تولید کرد ، گرگ به موجود هراسناک تبدیل شده است. برای اینکه بدانیم چرا انسان تا این حد از گرگ فلزات بدتر نیست به زندگی گرگهای بیندازیم نگاه نمی کند.
گرگهای واقعی در همه نوع ایران خاصید گرگ خاکستری را پیدا کنید یکی از اجتماعیترین موجودات شکارچی را به شمار ببرید. گرگ های واقعی در گله های که بین ۲ تا ۲۵ قلاده گرگ را شامل می شوند ، زندگی می کنند و همیشه یک گرگ رهبر وجود دارد كه دیگران را هدایت كرده اند.
این گرگ رهبر که به او گرگ آلفا هم احساسگویند ، وظیفه رهبری گروه ، اعلام زمان حرکت و استراحت و شروع و خاتمه شکار را بر روی خود دارد. محققان معتقدند گرگهای با کمک حرکات بدن با ارتباط برقرار کردن و با توجه به قدرت شنوایی بالایی که دارند ، برای ارتباط با هم و همسایگان خود از زوزه های معروف آنها استفاده می کنند ؛ زوزه هایی که خود گرگ اند شنند صدای آن را از ۴۰ کیلومتری هم تشخیص داده اند.

به طور معمول باید گرگهای را در رده هوشمندترین طبقه شکارچیان طبقهبندی کرد. شکار گروهی و هماهنگ شدن به کابوس تلخی برای انسان های ساکن در نواحی طبیعی تبدیل شد و همآآلود بودن فضایی تاریک و شبی مهتابی که در آن سایه گرگی از دور دیده می شد كه در حال حاضر به زوزه ترسناک خویش است ، من من بیشتر از افسانه های باشد به
اما فراتر از این موضوع ، انسان قدیم بهانه های بهتری برای تکمیل افسانه گرگینه های خود داشته است. به اجزای این افسانه نگاه کنید: انسان در اثر گاز گرفته شده از سوی گرگی تبدیل به گرگینه تبدیل شده و در مدت زمان طولانی ، بیماری سخت را پشت سر گذر کرده است.
گرگینه های ظاهری شبیه به گرگ پیدا شد و به موقع ماه به طور کامل تغییر کرد. هر سه این موارد شواهدی در واقعیت دارند!
آیا گرگ تغییر یا انسان؟
شاید باور نکردنی ترین قسمت در افسانه گرگینه های انسانهایی با ظاهر گرگ هستند. اگر به نظر بسیار دورتر از ذهن میآید ، اما یک نوع بیماری وجود دارد که باعث چنین تغییری شده و به سندرم گرگینه معروف است.
این بیماری که از آن به هیپرتریکوز یاد می گیرد متوجه شده اید که در آن حرکت کرد ، بدن انسان سریع رشد کرد و بیش از حد طبیعی من در مواضعی است که به طور طبیعی فادی من هستند.
برخی موارد این رویش مو فقط به صورت محدود شده و برخی موارد به همه اعضای بدن توسعه یافته است.
گاه این رویش مو آن قدر زیاد شد که با خود دفرمه شدن ظاهرری صورت را به همراه دارد. علت بروز این نقص رخ دادن یک جهش ژنتیکی نادر است. اما نتیجه آن را حتی می توانید بکنید ترسناک باشد چه برسد به دورانی که در این موضوع وجود داشته باشد.
مورد دیگر ، مربوط به وابستگی تبدیل به گرگینهلس به ماه کامل است. واقعیت این است که ماه کامل درک نمی کند هیچ تاثیری بر انسان باشد. تنها تاثیری که ماه بر روی زمین و مردم گذشتارد اثر گرانشی را است که این اثر در دوره ماه کامل متفاوتی چندانی با دیگر فازهای ماه ندارد. اما از نظر روانی تأثیر تاثیر گذار باشد. گونه های متفاوتی از بیماری های روانی وجود دارند که دوره زمانی آنها دارند.
برخی از آنها که به Cyclothymia معروفند. طی یک دوره زمانی مشخص ، شخص رادچار حملات عصبی را. این چرخه اوج بیماریهای ذهنی است که با اوج رفتارش فرد رفتارهای نابهنجار را از خود بروز داد ، گاهی اوقات با دوره های ماهانه همراه است که ممکن است متناسب با دوره چرخش ماه به دور زمین باشد.
به همین دلیل هم هست که در اصطلاح ، برخی از آسیب های روانی را ماه زده یا دیوانه شده است. این عوارض ظاهری واقعی در کنار ترس از گرگهای بهانه خوبی برای اذهان مردمان بوده است که افسانه گرگینهوهای را زنده نگاه کرده اند. گرگینه های موجود در قلمروی علم مرد ، اما در فراسوی آن و در قلمروی افسانه و باورهای عامه هنوز به طور جدی قدرتمند شده است. انسانها از نظر ظاهری ممکن است به گرگ تبدیل شوند ، اما برخی از شرطیات که انسانها مرتکب شده اند بعضاً ما را به فکر فکر کرده اند که با نسبت دادن صحیح گرگینگی به انسانهایی در واقعیت به گرگهای توهین کرده اند.
چگونه یک انسان تبدیل به گرگینه شد؟
روش دردناک و نه چندان دوست داشتنی این تبدیل روشی است که عموما درباره آن صحبت کرد و داستانهای دیگری نیز بر آن تأکید کرد.
اگر در شرایط مناسب گرگی ویژه شما را گاز گرفتید و از آن بدتر شد اگر یک گرگینه شما را گاز گرفت ، پس از گذراندن دوره نه چندان راحت و پر درد در اولین شبی که ماه کامل در آسمان شندرخشد تغییر کرد شما شروع کنید ؛ بافت اسکلتی شما به هم میریزد ، روی صورتتان به سرعت مو رشد کرد ، ناخنهای بلند و صورتتان پوزیدار رفت و چشمانتان تغییر کرد ؛ در واقع پس از چند دقیقه به گرگی تمام عیار تبدیل شد.
تنها این تنها روش تبدیل به گرگینه نیست. در برخی از افسانه های قدرت شوم و افسانه خاص گرگ برخی از وسوسه کرده اند که خود را بدل به گرگینه کنند. یکی از راحتترین این روشهای این است که لباسهای خود را در آورید و کمربندی از جنس پوست یک گرگ را به کمر ببندید. این موضوع روشی است که در شرق هم به شکل دیگری به آن اشاره شده است.
محمد بن محمود بن احمد توسی در کتاب «عجایب‘المخلوقات و غرایبعالموجودات» به این داستان اشاره کرد و گفتگو کرد ، «و اگر از پوست گرگ کمری بسازند ، هرکه بر میان بندد ، دلیر شود». در برخی از افسانه های این راه حل ساده دشوارتر خرید و شخص باید پوست کامل یک گرگ را به تن کند و خود را زیر آن بپوشاند تا تبدیل به گرگینه شود.
در نواحی مستقیم از ایتالیا ، فرانسه و آلمان نیز باور کردند این است که اگر در شب چهارشنبه یا جمعه مشخص شد در سال و در فصل تابستان شخص خارج از خانه و به گونه ای بخورید که نور ماه کاملاً بر روی صورت بیفتد تا آخر شب به گرگینه تبدیل شود شد به
به عنوان روشهای دیگر نیز وجود دارد ؛ عذاب تبدیل به گرگینه به گونه خاصی شده است که در برخی از روشهای جادوگری آن را به عنوان یک نفر استفاده کرده و معتقدند در اثر جادویی نحس شخص شخصی را تبدیل به گرگینه کرد ؛ و در آخر عصر جدید مشاهده کنید تحولات عجیبی نیز می شود.
سندروم گرگینه که باعث می شود تمام صورت و بدن انسان پوشیده شود از من شود ، تنها در هر یک نفر ممکن است برای یکی رخ بدهد ، اما خواهران «سانگلی» در هند به طرز حیرت آوری هر سه سندروم را از پدر خود به ارث برده اند و صورتهای گرگ نما دارند!
خاستگاه افسانه گرگ انسان نما چه کسی بوده است
خاستگاه افسانه گرگ انسان نما به سال ۱۵۹۱ میلادی در روستاهای مناطق شهرهای آلمانی کلانگن و بدبرگ برمیگردد. در این زمان اروپا زیر سایه تاریک جهالت قرار داشت. شهرهای عقب افتاده بودند و مردم در نزدیکی جنگلهای زندگی میکردند ؛ بنابراین ترس از گرگ چنین یک کابوس همواره با آنها بود. حمله این حیوانات به انسان مکرر دیده شد شد.
طوری که مردم میترسیدند از نقطه نقطه به نقطه موردی مسافرت کنند. هر روز صبح جسد انسان نیم خورده شده را در زمین های زراعی پیدا کرده اند و سعی میکردند این جانوران خون آشام را پیدا کنند و بین ببرند.
اما یک روز حقیقتی بر ساکنان کلانگن و بدبرگ آشکار شد که همه چیز را دگرگون کرد: بر اساس سندی قدیمی آن روز چند نفر گرفتار یک گرگ وحشی شدند و سگهای شکاری خود را به جنگ او روانه ساختند و خود را نیز با مواردی تیز به او حمله کردند کردند. اما این گرگ به طرز شگفت آوری نه فرار کرد نه به دفاع پرداخت فقط ایستاد و پس از دقایقی تبدیل به یک مرد میان سال شد. متا این مرد را شناختند.


تاریخچه گرگینه ها و خوناشام ها

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: *NiLOOFaR*، MaRjAn و bitter sea

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,861
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
او پیتر اشتابل از اهالی دهکده خودشان بود.

اشتابل اولین انسان بود که نوع بشر با آن روبرو شد. او زیر شکنجه به قتل 16 نفر از جمله دو زن باردار و 13 کودک اعتراف کرد. مراحل سقوط او به مرتبه گرگ نمایی غریبتتر بود: در 12 سالگی به جادو گری داشت و در این زمینه دست میزد و به اعتراض خود اشتابل در این سن عهدی با شیطان بست و به کشتار مردم پرداخت. او حتی به پسر خود نیز رحم نکرد و اورا کشت و مغز او را خورد و از انجایی که توحش اشتابل خارج از فهم مردم بود ، همچنین کم کم افسانه گرگ نمای نما را ساخته و پذیرفتند.

انسانهایی که شبهای مهتابی تحت تأثیر نور مهتاب در زمان کامل شدن قرص ماه قرار گرفتند

تغییر شکل میدن و تبدیل به موجودی نیمه انسان و نیمه گرگ میشن ، طبق افسانه های این انسانها كه توسط گرک نمای دیگر زخمی و یا گزیده شدند تا زمان مرگ اسیر این نفرین یا تلسم شی خاستگاه افسانه گرگ انسان نما به سال 1591 میلادی در روستاهای اطراف شهرهای آلمانی کلانگن و بدبرگ برمیگردد. در این زمان اروپا زیر سایه تاریک جهالت قرار داشت.

شهرهای عقب افتاده بودند و مردم در نزدیکی جنگلهای زندگی میکردند ؛ بنابراین ترس از گرگ چنین یک کابوس همواره با آنها بود. حمله این حیوانات به انسان مکرر دیده میشد. طوری که مردم میترسیدند از نقطه ایی به نقطه ایی مسافرت کنند. هر روز صبح جسد انسان نیم خورده شده را در زمین های زراعی پیدا کرده اند و سعی میکردند این جانوران خون آشام را پیدا کنند و بین ببرند.

اما یک روز حقیقتی بر ساکنان کلانگن و بدبرگ آشکار شد که همه چیز را دگرگون کرد: بر اساس سندی قدیمی آن روز چند نفر گرفتار یک گرگ وحشی شدند و سگهای شکاری خود را به جنگ او روانه ساختند و خود را نیز با مواردی تیز به او حمله کردند کردند. اما این گرگ به طرز شگفت آوری نه فرار کرد نه به دفاع پرداخت فقط ایستاد و پس از دقایقی تبدیل به یک مرد میان سال شد. متا این مرد را شناختند. او پیتر استابل از اهالی دهکده خودشان بود.

مردم به کسانی که صورت شان پوشیده از مو باشد گرگ شگوگویند.

انسان های گرگ نما در جهان انگشت شمارند.

(پدرو جانتالیث) ، یکی دیگر از این نمونه بود که در تناریوا در جزایر قناری اسپانیا به دنیا آمد. از زمانی که به عنوان هدیه به هنری دوم داده شد ، مورد آزار و اذیت قرار گرفت و اشخاص بیش از حد موفق شدند او را شکار کنند وقتی جانتالیث به پادشاه فرانسه داده شد او به قفس حیوانات انداخت مدتی بعد.

وقتی فهمیدند که او کاملاً انسانی دارد با او به خوبی رسید و جانتالیث خواند در مدت کوتاهی دو زبان فرانسه و انگلیسی را بیاموزد و به عنوان خدمتکار دربار پادشاه خدمت کرد.

(دانشمندان احساسگویند انسان های گرگ نما در دوران باستان به تعداد ۵۰ مورد دیده شدند ، ولی سال ها از این موجود خبری نبود)

افسانه های متعددی وجود دارند که از موضوع پرورش انسان توسط حیوانات وحشی حکایت کردند. در گذشته با احترام از این موضوع یاد میشد ، مثلا اینکه ”رومولوس” و ”رموس” بنیانگذاران شهر رم در دوران کودکی از پستان یک ماده گرگ شیر خورده اند. ولی طی سده نوزدهم میلادی که انگار مسابقه بین دانش آموزان و محققان برای اعتقاد بر احادیث و تواریخ قدیمی وجود داشته است ، این قبیل گزارشات را داستانهای دروغین كه برای اطفال سرپرست - ، ولی برای افراد بزرگسال بسیار جدی و مهم بود قلمداد می كردند.

در اوایل قرن گذشته دانش آموزان در چارچوب این موارد از نظر علمی مطرود میدانستند ، ولی هر روز گزارش موثق و مدارک معتبر از انسان های بزرگ شده توسط حیوانات ایجاد شده است. سرانجام در سال ۱۹۲۰ میلادی تاریخچه مستند و غیر قابل تغییر از کشف ”انسان های پرورش یافته توسط گرگ” واقع در منطقه ”میدناپور” هندوستان در جراید سراسر جهان انتشار یافته و همه - بجز عده مورد شکاک و خودسر را متقاعد کرد که عملا امکان پرورش کودکان توسط حیوانات وحشی وجود دارد.

فعلا ما گزارش های متعددی در دست داریم که حاکمیت از پرورش بچه های انسان توسط گرگ یا خرسندگان و در مقیاس کمتر توسط پلنگ ، و نوع گوزن که به ”انتلوپ” معروف است ، وجود دارد. در همه کودکان تحت سرپرستی بصورت کما بیش از حد ، خصلت های شخصی ، عادات ، توانایی ها و حتا پاره های خاصی از خصوصیات جسمانی حیوانات مربوط به خرید اند اند.


به زحمت می تواند نمونه ای از یک کودک را مثال زد که توسط حیوانات وحشی بزرگ شد و در بازگشت به جامعه انسانی کاملا با روشهای بشری خوی گرفته شد. تحقیق نشان می دهد که این دسته از انسانها با محیط زیست خویش سازگاری بیشتری دارند و زندگی برایشان در بین حیوانات وحشی لذتبخشتر از جوامع انسانی است ، نحوه یادگیری در این نوع از انسانها بمراتب کندتر از سایر افراد معمولی بوده و چندتائی از آنهایی كه قادر به ادای چند کلمه شده اند ، بدون استثناء از آنهایی برای ابراز ترجیحشان از خانه حیوانی خویش نسبت به خانه فعلی بشری استفاده کرده اند.
من اگر بخواهم نام تمام انسانهائی را که توسط حیوانات بزرگ شده است را بیان کنم که موردی کسل کننده خواهد شد. اما مشهورترین انصار کسی است بنام "رامو" که توسط ماده گرگی بزرگ شده و در اجتماع آنها زندگی کرده اند و جالب اینجاست که این اجتماع او را پذیرفته است ، او بصورت چهار دست و پا راه میرود و سرعت بیشتری دارد.
برای او دریدن و پاره پاره کردن یک تفریح است ، او از قوء بویائی بسیار قوی است. او را واقعکه اسیر کردن مثل یک گرگ درنده زوزه ابراهیم و از گوشه های چشمانش اشک میریخت و با پنجه هایش بر میله های قفس می کشید.
این گوشه حقیقت از واقعیت “رامو” است که در روزنامه های زمان بچاپ رسید. در شهر ”لانکای” هندوستان پسر بچه که مشهور به رامو پسر بزرگ شد بود بدرود حیات گفت: سرگذشت رسمی او از زمان اغاز کار کرد که کارگران وی در یک وگن قطار در یک روز صبح سال 1954 در حرکتی که در گوشه خواست کز کرده بودیم پیدا کردند او برهنه وکثیف بود و قادر بود به تکلم و نوشتن هم نبود و این مجموعه ویژگی ها شامل حال گرگروها شد شاید بهمین خاطر بود که چنین قلمداد شد گرگهای او بزرگتر شد و بعد از اقدامی مدبرانه با این فکر که بهتر است در میان همنوعانش رشد کرد کند او را در یک واگن قطار قرار داد رامو از خوردن غذایی که در جلویش شگفت زده شد امتناع میکرد و دانشمندان پی بردند که وقتی از او خواسته شد تا حمام به سختی مقاومت میکرد. رامو در برابر معالجاتی که توسط مقامات بیمارستانی برای بازگرداندن وی به آنچه تمدن خوانده شد به پرداخت پرداخت و تا زمان مرگ هم این مقاومت ادامه داشت.
منبع: باشگاه خبرنگاران


تاریخچه گرگینه ها و خوناشام ها

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: *NiLOOFaR*، MaRjAn و bitter sea
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا