خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

هدیه زندگی

همراه رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
9/3/21
ارسال ها
75
امتیاز واکنش
1,412
امتیاز
153
محل سکونت
شیراز
زمان حضور
6 روز 22 ساعت 16 دقیقه
نویسنده این موضوع
به نام خدایی که زندگی می بخشد

نام دلنوشته: و از خدايی که غافل بودم!
نام نگارشگر: هديه قلی زاده اميری
ژانر: عاشقانه، مذهبی

مقدمه:
در جهانی پا نهادم و قدم برداشتم که ميلياردها انسان در آن، قبل و بعد از من اقامت دارند. جهان،جهانی که وسعت و بزرگی زيادی دارد.
جهانی که از وسعت خودش هيچگاه مغرور نشد و با استقبال گرمی همه‌ی ما را در آ*غو*شش پذيرفت، آ*غو*شی گرم‌تر از آفتاب سوزان!
اما، چرا وسعتی از ما گرمی آن را احساس نکرديم؟! آيا گرمی جهان، همان خوشبختی ما در دنياست؟
نمی دانم. سرگردانم، به راستی دنيا و جهانِ عجيبی است. آری گاهی جهان به اندازه‌ای کوچک است و ما گاهی آنقدر در نزديک هم هستيم که وسعت و بزرگی خدا _مهم‌تر از آن_ جهان را به سادگی زير سوال می‌بريم. هزاران بار پشت سر هم نفرت ديديم، عشق ديديم، خيانت ديديم؛ اعتماد واقعی ديديم و صدها و هزاران بار درد کشيديم، تحقير شدیم؛ اما به دليل آن‌که...
دونه انار


نقد و بررسی دلنوشته و از خدایی که غافل بودم | هدیه زندگی کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Amerətāt و دونه انار

دونه انار

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
26/8/20
ارسال ها
338
امتیاز واکنش
8,897
امتیاز
313
سن
17
زمان حضور
92 روز 7 ساعت 28 دقیقه
به نام و یاد خدا
نقد و بررسی دلنوشته خدایی که از او غافل بودم!
دلنوشته‌ سبک‌های مختلف و متفاوتی دارد، می‌تواند شعر مانند باشد و قافیه و وزن داشته باشد، می‌تواند سنگین و پر از آرایه‌های ادبی باشد و یا خیلی ساده موضوعی را که به چالش کشید با خواننده در میان بگذارد. دلنوشته بیشتر مانند الهی نامه و ارتباط با خداوند بود.
دل نویس از شخصیت خود شروع کرده بود که آلوده به گنـ*ـاه بود و توجهی به خداوند که همیشه و همه جا همراه اوست نداشت، قلبش چرکین و سیه شده بود، او تصمیم به تغییر می‌گیرد و توبه می‌کند و در اخر سیاهی ها از زندگی او رخت میبندند و قلبش مانند گذشته پاک و می‌شود.

تلاش..تلاشی که اولين وظيفه انسان است
...خدا
لکه هايی تو زندگيم رنگ گرفت..
...رنگشو دير ديدم
رنگی که بعد از ديدن ان وحشت کردم
..مشکی ..رنگی که تنها تاريکی در آن به من چشمک می زد
خدايا مسببش من بودم؟
...خدايا سخته هدفت گنـ*ـاه نکردن باشه
اما عملتو گناهکار جلوه بدن
...سخته نخوای گنـ*ـاه کني
اما اتفاقاتی تو زندگيت بيفتن که تو رو وادرا کنن
...سخته صدات بزنمو!
اما جوابمو ندی.
مگه وقتی با ِگل افريديمون قلبمون سفيد و سفيد نبود؟
.. اما چرا لکه تو اين قلب سفيد ايجاد شد؟

ساختار دلنوشته خدایی که از او غافل بودم، ادبی بود ولی در این قسمت از دلنوشته شاهد این هستیم که دل نویس به صورت محاوره متن را ادامه داده، به اصطلاح به این اشتباه نگارشی چرخش قلم می‌گویند.
چرخش قلم سطح دلنوشته‌ی شما را پایین می‌آورد و مشکلی رایج است و به راحتی میتوان با یک بار خواندن دلنوشته آن را ویرایش کند.

دوباره همانند قبل طنين صدايی مرا به خود می خواند و توجهم را جلب می کند..خدای مهربان
من..تو با زبان خورشيد، زبان باران، زبان ابرهاو همچنين با تمامی برگ ها با من حرف می زنی!تو
با بهار خزان،تابستان سوزان،پاييزخنک و در اخر با زمستان سرد با من حرف می زنی و اين من
هستم که هميه از تو غافل و از تو دور هستم

منتقدان ملاک های مختلفی را برای دلنوشته در نظر گرفته و طبق ان دلنوشته را نقد میکنند برای مثل فضاسازی، دیدگاه نگارشگر نسبت به موضوع و...
فضاسازی قسمت اعظمی از دلنپشته را تشکیل می‌دهد و توصیف ان در یک نقد کار دشواریست، ولی میتوانم ان را در یک جمله خلاصه کنم، زمینه سازی انتقال احساسات به خواننده...
این مورد بسیار بسیار مهم است.
برای مثال در این قسمت از دلنوشته نگارشگر با استفاده از ترکیبات و ارایه‌ها مناسب در انجام این عمل تا حد مطولبی موفف بوده، ولی منظور نویسنده از بهارِ خزان چیست؟ بهار به معنی فصل اول سال و رویش است و خزان پاییز، ولی میتوانیم این را در نظر بگیریم که نگارشگر به این میامدیشیده و منظورش از این ترکیب بهاری دلگیر است!

اندک اندک دانه های سياهی بر قلبم نشستندو با هرکدام دانه حلقه ی اشک هم از چشمام دور
می شدند!و در آن زمانی
ک وجودم تيره و تار بود ،ديگر نوری نمايان نمی شد اشک از چشمانم خداحافظی کرده بود
اما بقض نه!
بقضی که هر بار سنگين تر از قبل در گلوی من می نشست گويی قصد خفه کردنم را
داشتند!
چشم گشودم..چيزی نديدم ...هيچ چيز در آن مشخص نبود ..هيچ چيز قابل تشخيص و درک
نبود!...و حال اين من بودم که در ظلمتی گير افتاده بودم که راه فراری نداشتم!..
زندان بود؟...نه ! زندان نبود! امـ..اما چرا آنقدر تاريک بود چرا قادر به ديدن چيزی
نبودم؟..پا برای قدم يافتن راه حلی کردم اما...جز تاريکی چيزی ديگری نبودو من هم بيشتر
و بيشتر در حفره تاريک و ترسناک فرو می رفتم!
در حفره ايی که نفس کشيدن در آن غير ممکن بود!

در این دلنوشته هم مانند مورد اول مشگل چرخش قلم به جشم میخورد، کلمه چشمام محاوره است و متن ادبی، در اصل باید از کلمه چشمانم استفاده شود. در این دلنوشته بیشتر مشکلات نگارشی به چشم می‌خورد مانند، غلط املایی، کلمه بقض اشتباه است و بغض دست. در دیگر دلنوشته‌های این مجموعه شاهد دیگر مشکلات هم بودم مانند، چرخش زمان، غلط املایی و یا اشتباه تایپی و... بود که نیاز به ویرایش داشت.
زمانی که دلنوشته را مطالعه می‌کردم، به یک موضوع خیلی برخورد می‌کردم، این که ترکیب ها باهم هم خوانی نداشتند برای مثال دلنوشته زیر...

نگريستم و بلند شدم روزهايم را بی تو شروع کردم و پشت سر گذاشته ام !می گفتند بچه های
کوچک روح پاک و همچنين به خدا نيز نزديک تر هستند حال به اين حرف پی بردم و
توانستم آن را درک کنم به راستی من در کوچيکی اندازه ايی دلم پاک و صاف بود که تورا
هميشه همراه خود می ديدم توراعشقم می خواندم و هر روز با عشق تو از خواب بر می
خواستم و حال
کردمو هميشه از تو غافل می ماندم! اين تو بودی که در همه ی لحاظت با من بودی و اين من بودم که هميشه تو را فراموش می کردم!

این دلنوشته دلنوشته‌ای زیبا بود ولی ترکیباتی که نامناسب بودند و در کنار هم قرار گرفته بودند کمی در ذوق خواننده می‌زد و یا بهتر است بگویم خیلی به چشم می‌امد. مانند جمله اول و فعل پشت سر گذاشته‌ام و با در قسمتی بعد حال کردم و همیشه از تو غافل می‌مانم.
و مواردی دیگر در دیگر قسمت هایی از این دلنوشته که به چشم می‌خورد.
دلنوشته از خدایی که غافل بودم، سرشار از مشکلات نگارشی بود که نیاز به ویرایش داشتند. دلنوشته بیشتر مانند الهه نامه بود، نگارشگر در مواردی از این دلنوشته، قدرت قلم خود را به رخ کشیده بود و در برخی دیگر ضعیف عمل کرده بود. همان‌طور که در بالا هم گفتم، منتقدان دلنوشته به فضاسازی اهمیت ویژه‌ای میدهند، نویسنده با استفاده از ارایه‌های ادبی، کلماتی جدید، ترکیباتی زیبا و... می‌تواند کمبود فضاسازی را در بعضی از دلنوشته‌ها مشهود بود برطرف کند
.


نقد و بررسی دلنوشته و از خدایی که غافل بودم | هدیه زندگی کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: هدیه زندگی و Amerətāt
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا