خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Whisper

مدیر آزمایشی تالار ویرایش
ویراستار انجمن
مدیر آزمایشی
  
عضویت
22/11/20
ارسال ها
553
امتیاز واکنش
11,473
امتیاز
303
زمان حضور
97 روز 20 ساعت 12 دقیقه
نویسنده این موضوع
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، ساعت ۳ بامداد سه‌شنبه اول مهر، مأموران کلانتری ۱۲۲ دربند در تماس با بازپرس کشیک قتل پایتخت از سقوط مرگبار پسر ۲۱ ساله‌ای خبر دادند.
به‌دنبال اعلام این خبر به دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی پایتخت تحقیقات آغاز شد. در بررسی‌های صورت گرفته مشخص شد پسر جوان به‌نام آرش همراه ۵ نفر از دوستانش که همگی در یکی از محله‌های جنوب تهران زندگی می‌کردند از سر کنجکاوی و هیجان راهی خانه‌ای متروکه در منطقه دربند شده‌اند که گفته می‌شد آن خانه جن دارد. اما بعد از ورود به خانه با شنیدن سر و صدا‌هایی موهوم و ترسناک ناگهان دچار وحشت شدند و پا به فرار گذاشتند، اما در این میان آرش هنگام فرار تعادلش را از دست داد و از بالای دیواری به ارتفاع ۴ متر به پایین پرتاب شد.
اگرچه ارتفاع زیاد نبوده، اما پسر جوان هنگام برخورد با زمین سرش به آهنی که کنار دیوار افتاده بود خورده و تسلیم مرگ شده است.
بدین ترتیب جسد به دستور بازپرس ساسان غلامی به پزشکی قانونی منتقل شد و ۵ پسر جوان نیز بازداشت شدند تا راز سقوط مرگبار پسر جوان برملا شود. تحقیقات در رابـ*ـطه با ادعای ۵ دوست وی نیز ادامه دارد.
یکی از دوستان آرش که در این ماجرا بازداشت شده در گفتگو با خبرنگار به سؤالات وی پاسخ داد.
آرش چطور آشنا شدی؟
ما ۶ دوست هستیم که در واقع یک گروه تشکیل داده‌ایم و همه جا باهم می‌رویم. آخر هفته‌ها باهم قرار می‌گذاریم و دور هم جمع می‌شویم و برای تفریح به پارک و کوه می‌رویم. هر ۶ نفر بچه محل هستیم و بین ۱۵ تا ۲۱ سال سن داریم.
ماجرای خانه جن‌ها چه بود؟
چند وقت قبل آرش به سراغم آمد و گفت شنیده‌ام خانه‌ای در شمال تهران است که داخل آن اجنه زندگی می‌کنند. یک روز که برای کوهنوردی به دربند رفته بودیم، تصمیم گرفتیم پرس و‌جویی در این باره کنیم. آن روز به سراغ محلی‌ها و قدیمی‌های دربند رفتیم و در مورد خانه متروکه سؤال کردیم. آن‌ها تأیید کردند که در آن حوالی خانه‌ای است که داخل یکی از اتاق‌هایش یک حوضچه قرار دارد و روی دیوارهایش با لکه‌های خون جملاتی نوشته که اینجا طلسم شده است.
گفتند حتی می‌توانیم اجنه را داخل این خانه مرموز ببینیم. این خانه برای ما که عاشق هیجان بودیم خیلی جالب بود. ما هر وقت که دور هم جمع می‌شدیم فیلم‌های ترسناک می‌دیدیم و لـ*ـذت می‌بردیم. وسوسه شدیم که به آن خانه برویم.
شب حادثه چه اتفاقی افتاد؟
آن شب قرار بود به پارک نهج البلاغه برویم، اما تصمیم مان ناگهان عوض شد و سوار بر خودرو ۶ نفری به خانه متروکه رفتیم. انگار آرش قبلاً آنجا رفته بود، چون هم موقعیت جغرافیایی آنجا را می‌دانست و هم با خانه آشنایی داشت.
وارد که شدیم یک کندوی زنبور عسل دیدیم. به محض ورود زنبور‌ها به ما حمله کردند و حتی چند نفر از ما را نیش زدند. بعد همراه آرش به سمت همان اتاق مورد نظر رفتیم. من و آرش و یکی از دوستانم با هم وارد شدیم و سه نفر دیگر هم باهم بودند.
به محض اینکه پایمان را به اتاق گذاشتیم صدا‌هایی شنیدیم. صدایی مثل نیش مار، صدای قدم‌های چند مرد، قهقهه، ... صدا‌های مختلفی که نمی‌دانم آن زمان به خاطر توهم به ما دست داده بود یا واقعاً می‌شنیدیم هر چه بود صدا‌ها باعث ترس شد و ما فرار کردیم. هر کدام از ما یک طرف دویدیم تا راهی برای فرار پیدا کنیم. ناگهان آرش تعادلش را از دست داد و افتاد و سرش به آهن خورد و در دم جان باخت.

منبع: ایران


مرگ پسر جوان در خانه اجنه

 
  • تشکر
Reactions: MaRjAn، ~narges.f~ و ~ریحانه رادفر~
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا