خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Neginii

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/12/20
ارسال ها
487
امتیاز واکنش
10,771
امتیاز
303
محل سکونت
مازندران
زمان حضور
33 روز 3 ساعت 26 دقیقه
نویسنده این موضوع
ه نام خدا
نام رمان: ناخدای قلب
نویسنده: Neginii
ناظر: *ELNAZ*
ژانر: عاشقانه، جنایی_پلیسی
خلاصه: گاهی زندگی اونجور که می‌خوای پیش نمیره و مجبوری بدون هیچ حرفی بپذیریش. اما گاهی اوقات همین زندگی با آدم کارایی می‌کنه که بفهمونه شاید گذشته رو اونجوری که می‌خواستیم پیش نبرد؛ اما آینده رو قشنگ‌‌تر از اونی می‌کنه که خودتم تصورش رو داشتی!


نقد و بررسی رمان ناخدای قلب | Negini کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Sahariiiii، ~ریحانه رادفر~، زینب باقری و 4 نفر دیگر

فاطمه بیابانی

ناظر کتاب
ناظر کتاب
  
  
عضویت
6/7/20
ارسال ها
281
امتیاز واکنش
8,709
امتیاز
263
محل سکونت
shiraz
زمان حضور
65 روز 16 ساعت 26 دقیقه
"به نام خدای کاغذ و قلم"
نقد و بررسی رمان ناخدای قلب
رمان ناخدای قلب، داستانی بود که با شکنجه شدن ماهان توسط پدرش شروع شد. به راستی کدام پدری اینگونه با فرزندش تا میکند، آن هم به جرم دختر بودنش؟! اگر هم پدر این چنینی وجود خارجی داشته باشد، واقعا باید برایش تاسف خورد!
شروع رمان، شروع هیجان انگیزی بود اما اگر آن حس درد و ناامیدی را بیشتر در ماهان شکنجه شده نشان می‌دادید!
چطور میشود کسی که تا چند لحظه پیش با کمربند به طور وحشیانه کتک خورده، شال و کلاه کند و در خیابان قدم بزند؟!
آیا این دختر معصوم حس درد ندارد؟ بدنش کوفته نیست؟ خونین و مالین نشده است؟
و یا وقتی که ماهان تیر خورد، هیچ پلیسی به بیمارستان نیامد؟ هیچ کس نگفت این دختر چگونه به این روز درآمده؟ پدرش توسط دادگاه محاکمه نشد؟ چگونه دخترک داستان با شکمی تیر خورده، بدون هیچ احساس دردی خود از بیمارستان خارج شد؟
این‌ها سوالات مکرری ایست که برای خوانندگان پیش می‌آید، اما جوابی برایش یافت نمی‌کنند.
توصیفات به جا و دقیق می‌تواند داستان را متحول کند؛ اما اگر درست نباشد، خوانندگان را ناامید خواهد کرد.
می‌توانستید هنگام وارد شدن پدر ماهان به اتاق، چهره آن را توصیف کنید، چهره مهراد برادرش را همینطور!
علاوه بر چهره، قد و هیکل آن‌هارا هم می‌توانستید ذکر کنید.
توصیف چهره فقط رنگ چشم نیست؛ بلکه شما میتوانید خلاقانه کل چهره و عواطف کارکتر مورد نظر را توصیف کنید، به طوری که خواننده لـ*ـذت ببرد.
برای مثال میتوانید بگویید:
- چشمای مشکی پر از نفرتش رو بهم دوخت و با فک زاویه دارش غرید:
یا
-موهای طلایی موج دارش رو توی هوا به رقص درآورد و چشم‌های آبی رنگش رو مظلوم کرد و با لبی غنچه شده گفت:
و...
سعی کنید قبل از دیالوگ از یک مونولوگ که حالا یا حاکی احساس باشه، یا توصیف چهره باشه، یا مکان یا زمان و... استفاده کنید.
استفاده از علائم نگارشی در جاهای درست باعث می‌شود متن برای خواننده قابل درک‌تر باشد، پس لطفا با یک بررسی تمام علائم و همچنین غلط های تایپی و املایی را رفع کنید.
خوشحالم از این بابت که ناخدای قلب نسبت به چند رمان اخیر شما پیشرفت اندکی داشته است اما باید بیشتر و بیشتر تلاش کنید.


نقد و بررسی رمان ناخدای قلب | Negini کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: M O B I N A، Mahii، Whisper و 8 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا