M O B I N A
سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
- عضویت
- 3/4/21
- ارسال ها
- 24,702
- امتیاز واکنش
- 63,861
- امتیاز
- 508
- سن
- 19
- محل سکونت
- BUSHEHR
- زمان حضور
- 273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
کلوپ همسران» آخرین ساخته مهدی صباغ زاده را با اندک جمعیتی که پراکنده در سالن سینما نشسته بودند دیدم، قلیل مخاطبانی که این تیپ آثار دقیقا همان چیزی است که میخواهند، با همان سلیقه و مذاق و با همان حس و حال جالب، فارغ از غوغای جهان نشسته بودند و به دنبال کمدی و لـ*ـذت آن میگشتند، میخندیدند، نه چندان زیاد و متداوم، بلکه کوتاه و پراکنده، اما میخندیدند. برای بررسی این اثر کمدی در ادامه با ویجیاتو همراه باشید.
فیلم داستان سه مرد متاهلی است که باهم رفیق اند و شرایطی به نسبت شبیه به هم دارند، هر سه آنها در کار خود مدیرانی مصمم، با جذبه و بسیار سختگیراند، اما در خانه و زندگی زناشویی مردانی مطیع و بردگان فرمان بردار همسران خود هستند. همین تضاد و تناقض بین شخصیت کاری آنها و شخصیت خانه و همسرداری، توسط مهدی صباغزاده بعنوان کارگردان و نویسنده، دستمایه ساخت فیلمی کمدی شده است. در فیلم «کلوپ همسران» با اثری متفاوت طرف نیستیم، در حقیقت خلاقیتی در ساخت و موقعیت سازی کمدی و طنز در آن دیده نمیشود و چیز تازه ای برای ارائه ندارد، همه چیز همان چیزی است که بارها در آثاری از این دست دیدهایم، با اندکی اختلاف در شکل کلی داستان و تفاوتهایی جزئی در لوکیشن و تعداد بازیگران و شخصیتها، با وضعیتی مشابه و بسیار سطحی که به طرقی دیگر خنده و تبسم مخاطب را میجوید و طلب میکند.
احمد با بازی بیژن بنفشهخواه، سهراب بازی علی انصاریان و امیر با بازی محمدرضا شریفینیا، سه دوست و رفیقی که همدیگر را میشناسند، حال از کجا، نمیدانیم! من ریشه این رفاقت را نفهمیدم، نه اشتراکی در سن و سال آنها دیده میشود و نه در فیلم تقارنی از موقعیت کاری آنها به تصویر در آمده است.
این سه دوست هرکدام خط و گوشی تلفن همراه مجزایی دارند تا از این طریق و به دور از چشم همسران سختگیر خود با هم در ارتباط باشند، آنها با هم قرار گذاشتهاند که هر شب سر یک ساعت مشخص در یک کانال اجتماعی به نام کلوپ همسران حضوری مجازی داشته و از این راه با هم در ارتباط باشند. شرطی که این سه رفیق با هم بستهاند این است که اگر هر کدام آنها به هر دلیلی نتواند سر همان ساعت به این کلوپ بیاید در واقع مرد نیست و یا بهتر بگویم زن ذلیل است.
اگر فیلم «کلوپ همسران» را به دو بخش تقسیم کنیم، در بخش اول آن صباغزاده موفق شده است تا با ایجاد و باور حس ترس و ذلالت این مردان از همسران خود و تاکید بر دوگانگی شخصیت آنها در کار و محیط اجتماعی و تفاوت آن با خانه، فضایی خودمانی، جالب و سرخوشی را بسازد. در ادامه اما همچون اغلب فیلمهای کمدی رایج، همه چیز قابل حدس میشود. این سه رفیق تصمیم میگیرند از خود جسارتی نشان داده و با ترتیب دادن قرار وعده نهار در رستوران برج تهران، ساعاتی را در کنار هم باشند و خوش بگذرانند. همه چیز طبق برنامه پیش میرود اما وقتی این سه نفر به همراه یک زن غریبه سوار آسانسور برج هستند ناگهان آسانسور دچار مشکل شده و در بین طبقات گیر میکند. این سکانس بعنوان تنها کمدی موقعیت فیلم اگر چه یک ایده جالب و جذاب محسوب میشود اما در کلیت اثر مانند جرقهای کوتاه و گذرا، ناگهان ایجاد میشود و از بین میرود.
بخش دوم فیلم اما از جایی شروع میشود که این سه نفر تلاش میکنند برای فرار از دست زنها، نقشه و ماجرای گروگانگیری خود را طراحی کنند تا از این طریق بتوانند از مصائبی که انتظارشان را میکشد بگریزند. فیلم «کلوپ همسران» در بخش دوم خود به واسطه ضعف فیلمنامه همان کمدی سطحی و آشنایی میشود که پیشتر در سینمای ایران بارها و بارها شاهدش بودهایم، کمدی فارغ از آن چیزی که در ماهیت جامعه ما وجود دارد و یا دیده میشود، کمدی عاری از منطق و واقعیت که فقط با زرق و برق و رنگ و لعاب، قصدش تضمین فروش است، فروشی که خوشبختانه تب و تابش چند سالی است فرو کشیده و نموداری نزولی را برای این دسته از آثار طی میکند.
فیلم داستان سه مرد متاهلی است که باهم رفیق اند و شرایطی به نسبت شبیه به هم دارند، هر سه آنها در کار خود مدیرانی مصمم، با جذبه و بسیار سختگیراند، اما در خانه و زندگی زناشویی مردانی مطیع و بردگان فرمان بردار همسران خود هستند. همین تضاد و تناقض بین شخصیت کاری آنها و شخصیت خانه و همسرداری، توسط مهدی صباغزاده بعنوان کارگردان و نویسنده، دستمایه ساخت فیلمی کمدی شده است. در فیلم «کلوپ همسران» با اثری متفاوت طرف نیستیم، در حقیقت خلاقیتی در ساخت و موقعیت سازی کمدی و طنز در آن دیده نمیشود و چیز تازه ای برای ارائه ندارد، همه چیز همان چیزی است که بارها در آثاری از این دست دیدهایم، با اندکی اختلاف در شکل کلی داستان و تفاوتهایی جزئی در لوکیشن و تعداد بازیگران و شخصیتها، با وضعیتی مشابه و بسیار سطحی که به طرقی دیگر خنده و تبسم مخاطب را میجوید و طلب میکند.
احمد با بازی بیژن بنفشهخواه، سهراب بازی علی انصاریان و امیر با بازی محمدرضا شریفینیا، سه دوست و رفیقی که همدیگر را میشناسند، حال از کجا، نمیدانیم! من ریشه این رفاقت را نفهمیدم، نه اشتراکی در سن و سال آنها دیده میشود و نه در فیلم تقارنی از موقعیت کاری آنها به تصویر در آمده است.
این سه دوست هرکدام خط و گوشی تلفن همراه مجزایی دارند تا از این طریق و به دور از چشم همسران سختگیر خود با هم در ارتباط باشند، آنها با هم قرار گذاشتهاند که هر شب سر یک ساعت مشخص در یک کانال اجتماعی به نام کلوپ همسران حضوری مجازی داشته و از این راه با هم در ارتباط باشند. شرطی که این سه رفیق با هم بستهاند این است که اگر هر کدام آنها به هر دلیلی نتواند سر همان ساعت به این کلوپ بیاید در واقع مرد نیست و یا بهتر بگویم زن ذلیل است.
اگر فیلم «کلوپ همسران» را به دو بخش تقسیم کنیم، در بخش اول آن صباغزاده موفق شده است تا با ایجاد و باور حس ترس و ذلالت این مردان از همسران خود و تاکید بر دوگانگی شخصیت آنها در کار و محیط اجتماعی و تفاوت آن با خانه، فضایی خودمانی، جالب و سرخوشی را بسازد. در ادامه اما همچون اغلب فیلمهای کمدی رایج، همه چیز قابل حدس میشود. این سه رفیق تصمیم میگیرند از خود جسارتی نشان داده و با ترتیب دادن قرار وعده نهار در رستوران برج تهران، ساعاتی را در کنار هم باشند و خوش بگذرانند. همه چیز طبق برنامه پیش میرود اما وقتی این سه نفر به همراه یک زن غریبه سوار آسانسور برج هستند ناگهان آسانسور دچار مشکل شده و در بین طبقات گیر میکند. این سکانس بعنوان تنها کمدی موقعیت فیلم اگر چه یک ایده جالب و جذاب محسوب میشود اما در کلیت اثر مانند جرقهای کوتاه و گذرا، ناگهان ایجاد میشود و از بین میرود.
بخش دوم فیلم اما از جایی شروع میشود که این سه نفر تلاش میکنند برای فرار از دست زنها، نقشه و ماجرای گروگانگیری خود را طراحی کنند تا از این طریق بتوانند از مصائبی که انتظارشان را میکشد بگریزند. فیلم «کلوپ همسران» در بخش دوم خود به واسطه ضعف فیلمنامه همان کمدی سطحی و آشنایی میشود که پیشتر در سینمای ایران بارها و بارها شاهدش بودهایم، کمدی فارغ از آن چیزی که در ماهیت جامعه ما وجود دارد و یا دیده میشود، کمدی عاری از منطق و واقعیت که فقط با زرق و برق و رنگ و لعاب، قصدش تضمین فروش است، فروشی که خوشبختانه تب و تابش چند سالی است فرو کشیده و نموداری نزولی را برای این دسته از آثار طی میکند.
نقد و بررسی فیلم کلوپ همسران
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com