M O B I N A
سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
- عضویت
- 3/4/21
- ارسال ها
- 24,702
- امتیاز واکنش
- 63,858
- امتیاز
- 508
- سن
- 19
- محل سکونت
- BUSHEHR
- زمان حضور
- 273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
مراسم عروسى
پس از آنکه دخترى مورد پسند واقع مىشد مراسم خواستگارى انجام مىگرفت. نشانه ٔ قبول چاى شيرين بود. در اين مجلس مهريه و شرايط طرفين و تاريخ عقد معين مىشد . مراسم عقد پس از مراسم 'شال اوزوک' انجام مىگرفت. اوزوک بهمعنى انگشترى است .
دعوت براى عقد از مردان مسن و ميانسال صورت مىگرفت و عقدخوانى در خانه دختر بهعمل مىآمد، اما مخارج آنرا خانواده پسر برعهده داشت. پيش از بردن عروس به خانه بخت جشنى مختص زنها برپا مىشد که هدف از آن دوخت لباسهاى عروس بود، که نمايش لباسها و زينتآلات نيز در طى آن صورت مىگرفت. خوانندگان و نوازندگان زن در اين مجلس دعوت مىشدند و پذيرائى گرمى صورت مىگرفت . فرداى آن روز کسانى از خانواده داماد بههمراه خياط به خانه عروس رفته و قسمتى از پارچهها را بريده براى روز عروسى لباس مىدوختند. شبى که فرداى آن عروس به خانه داماد برده مىشد، حنا گجه گفته مىشد، که مخصوص دختران و زنان جوان بود، که دعوت مىشدند و با او به حمام مىرفتند و غروب برگشته در خانه عروس جشن مىگرفتند و به دستهاى عروس حنا مىبستند. جشن خانه داماد هم با شرکت پسران جوان برپا مىشد .
بردن عروس به خانه داماد بعد از غروب صورت مىگيرد. جهيزيه بعداظهر همان روز به خانه ٔ او برده مىشد و عروس را آرايش کرده و هنگام رفتن چادر به سرش مىکردند . يک نفر 'ينگه' همراه آنها مىشد تا آداب و مراسم حجله رفتن را به عروس بياموزد و از او مراقبت کند. در خانه داماد شام تهيه مىشد و از بستگان دعوت بهعمل مىآمد. داماد سه تا سيب به پشت عروس مىزد و به سر او نقل و نبات مىريخت و پول نثار مىکرد. در مدخل راهرو طشت مسين گذاشته تا عروس از روى آن بگذرد و مثل مس محکم بماند
فرداى شب عروسى مادر عروس براى ناهار 'قويماق' مىفرستاد و براى شام از خانه پدرش ترکپلو مىآوردند، که داراى تشريفاتى بود و دراين مراسم جمعى از نزديکان دعوت مىشدند .
عروس از ساعت ورود روى خود را از ديگران مىپوشانيد و روز اول هر يک از کسان داماد چيزى بهوى هديه مىدادند تا چادر از سر بردارند. آنرا 'وزآشدي' يعنى رونما مىگفتند. پس از پايان مراسم عروس و داماد بهقصد بازديد به خانههاى دوستان و کسان خود مىرفتند. و سپس نوبت اياغ آشوى بود که عبارت بود از مهمانىهائى که خويشان به افتخار آنها ترتيب داده و از خانوادههاى طرفين نيز دعوت مىکردند .
آئين نوروز
تشريفات جشنهاى نوروز در اين منطقه نسبت به مناطق ديگر ايران، تاحدى وسيع و مفصل بوده است .
تکم و تکمچى
تکم شيطانکى است بهشکل حيوان از تخته که با پارچههاى رنگين و تکههاى آينه آنرا زيبا مىکردند و از زير شکم بر انتهاى چوب نازکى متصل کرده و اين چوب را از سوراخى در وسط صفحه تختهاى عبور مىدادند و به آسانى در آن سوراخ بالا و پائين مىرفت .
تکمچى يعنى صاحب تکم آنرا بهحرکت درآورد. و در نتيجه صدائى بهوجود مىآورد که خوشآيند است و بههمراه آن تصانيفى نيز مىخواند که درباره عيد و بهار است . تکمچىها از حدود يک ماه به عيد مانده پيدا مىشوند و به در خانهها رفته و رسيدن بهار را مژده مىدادند .
پس از آنکه دخترى مورد پسند واقع مىشد مراسم خواستگارى انجام مىگرفت. نشانه ٔ قبول چاى شيرين بود. در اين مجلس مهريه و شرايط طرفين و تاريخ عقد معين مىشد . مراسم عقد پس از مراسم 'شال اوزوک' انجام مىگرفت. اوزوک بهمعنى انگشترى است .
دعوت براى عقد از مردان مسن و ميانسال صورت مىگرفت و عقدخوانى در خانه دختر بهعمل مىآمد، اما مخارج آنرا خانواده پسر برعهده داشت. پيش از بردن عروس به خانه بخت جشنى مختص زنها برپا مىشد که هدف از آن دوخت لباسهاى عروس بود، که نمايش لباسها و زينتآلات نيز در طى آن صورت مىگرفت. خوانندگان و نوازندگان زن در اين مجلس دعوت مىشدند و پذيرائى گرمى صورت مىگرفت . فرداى آن روز کسانى از خانواده داماد بههمراه خياط به خانه عروس رفته و قسمتى از پارچهها را بريده براى روز عروسى لباس مىدوختند. شبى که فرداى آن عروس به خانه داماد برده مىشد، حنا گجه گفته مىشد، که مخصوص دختران و زنان جوان بود، که دعوت مىشدند و با او به حمام مىرفتند و غروب برگشته در خانه عروس جشن مىگرفتند و به دستهاى عروس حنا مىبستند. جشن خانه داماد هم با شرکت پسران جوان برپا مىشد .
بردن عروس به خانه داماد بعد از غروب صورت مىگيرد. جهيزيه بعداظهر همان روز به خانه ٔ او برده مىشد و عروس را آرايش کرده و هنگام رفتن چادر به سرش مىکردند . يک نفر 'ينگه' همراه آنها مىشد تا آداب و مراسم حجله رفتن را به عروس بياموزد و از او مراقبت کند. در خانه داماد شام تهيه مىشد و از بستگان دعوت بهعمل مىآمد. داماد سه تا سيب به پشت عروس مىزد و به سر او نقل و نبات مىريخت و پول نثار مىکرد. در مدخل راهرو طشت مسين گذاشته تا عروس از روى آن بگذرد و مثل مس محکم بماند
فرداى شب عروسى مادر عروس براى ناهار 'قويماق' مىفرستاد و براى شام از خانه پدرش ترکپلو مىآوردند، که داراى تشريفاتى بود و دراين مراسم جمعى از نزديکان دعوت مىشدند .
عروس از ساعت ورود روى خود را از ديگران مىپوشانيد و روز اول هر يک از کسان داماد چيزى بهوى هديه مىدادند تا چادر از سر بردارند. آنرا 'وزآشدي' يعنى رونما مىگفتند. پس از پايان مراسم عروس و داماد بهقصد بازديد به خانههاى دوستان و کسان خود مىرفتند. و سپس نوبت اياغ آشوى بود که عبارت بود از مهمانىهائى که خويشان به افتخار آنها ترتيب داده و از خانوادههاى طرفين نيز دعوت مىکردند .
آئين نوروز
تشريفات جشنهاى نوروز در اين منطقه نسبت به مناطق ديگر ايران، تاحدى وسيع و مفصل بوده است .
تکم و تکمچى
تکم شيطانکى است بهشکل حيوان از تخته که با پارچههاى رنگين و تکههاى آينه آنرا زيبا مىکردند و از زير شکم بر انتهاى چوب نازکى متصل کرده و اين چوب را از سوراخى در وسط صفحه تختهاى عبور مىدادند و به آسانى در آن سوراخ بالا و پائين مىرفت .
تکمچى يعنى صاحب تکم آنرا بهحرکت درآورد. و در نتيجه صدائى بهوجود مىآورد که خوشآيند است و بههمراه آن تصانيفى نيز مىخواند که درباره عيد و بهار است . تکمچىها از حدود يک ماه به عيد مانده پيدا مىشوند و به در خانهها رفته و رسيدن بهار را مژده مىدادند .
آداب و رسوم مردم اردبیل
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: