M O B I N A
سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
- عضویت
- 3/4/21
- ارسال ها
- 24,702
- امتیاز واکنش
- 63,861
- امتیاز
- 508
- سن
- 19
- محل سکونت
- BUSHEHR
- زمان حضور
- 273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
حجاب" برای اسلامگرایان با شعار "برگشت به شریعت"، یکی از مظاهر اسلامیت جوامع مسلمان پنداشته شده و سمبلی از آموزههای اسلامی و تکلیفی برای مسلمانان، بویژه زنان است. حجاب اما در نزد بعضی از فمینیستها نمادی است از ستم، عقبماندگی و بالاخره مانعی است برای پیشرفت زنان در عصر حاضر. اما، آیا واقعاً حجاب، اجبار دینی است یا زنان اختیاری در گزینش آن دارند؟
مفهوم نظری و پدیداری "حجاب"
حجاب از نظر لغوی به معنی "پرده یا پوشش" است. فاطمه مرنسی در کتاب "زنان پرده نشین، نخبگان جوشنپوش" در مورد مفهوم حجاب و پدیداری آن چنین مینویسد: حجاب به تعبیر تفسیر طبری دارالمعرفه، به منظور به میان آوردن سدی میان دو مرد "نازل" شده است. کلمه "حجاب" مفهومی سه بُعدی دارد. مفهوم اول، بُعد "بینایی" است به معنای خارج کردن چیزی از مقابل دید افراد. مفهوم دوم، بُعد "فضا" یا "مکان" است، یعنی مرز گذاشتن و بالاخره بُعد سوم، "اخلاقی" است که به قلمرو محرمات اختصاص دارد.
او میافزاید که در واژهشناسی عرفانی، فرد "محجبه" کسی است که در چنبره مادیات گرفتار شده و قادر نیست مراحل عرفان را تجربه کند. و در کالبدشناسی واژه حجاب به معنی "مرز" و "حفاظ" است. اگر به زبان شناسی قرآن مراجعه کنیم، در قرآن هفت بار به حجاب اشاره شده است که به طور کلی به معنای "جدایی" آمده نه به مفهوم مشهور به حجاب اسلامی.
حالا باید پرسید که چه رویدادی سبب پدیدار شدن "حجاب" در اسلام و نزول آیاتی در قران شده است؟
در تاریخ طبری آمده است که حجاب مربوط به رویدادی است که در سال های پنجم و ششم هجری موجب نزول آیه ۵۳ سوره اجزاب شد.
در کتاب خانم مرنسی آمده است: فقها علت نزول این آیه را یک شی عینی میدانند: پردهای که پیامبر میان خود و مردی که کنار درِ ورودی اتاقش ایستاده بود؛ کشید. این فرد انس بن مالک، یکی از اصحاب پیامبر بود.
"از آنجا که این رویداد بر زندگی زنان مسلمان تاثیر گستردهای گذاشته، توضیحات انس بن مالک بعنوان شاهد رویداد بسیار اهمیت دارد. در تفسیر طبری توضیحات انس را اینگونه ذکر کرده است: "پیامبر با زینب، دختر جحش، عقد کرده بود. قرار شده بود من عدهای را برای شام دعوت کنم. عدهی زیادی آمدند. شام خوردند و آنجا را ترک کردند. پاسی از شب گذشته بود و همهٔ مهمانان به جز سه نفر که هنوز نشسته و مشغول گفتگو بودند، آنجا را ترک کرده بودند. پیامبر که ناراحت شده بود اتاق را ترک کرد. وقتی برگشت، دید که هنوز مشغول صحبت هستند. سرانجام، آن سه نفر آنجا را ترک کردند. آن حضرت به اتاق زینب رفت و پردهای میان خود و من کشید." آیه حجاب در این زمان نازل شد."
او میافزاید که در تصحیح بخاری، مانند طبری، حجاب به معنا تقسیم کردن مکان به دو بخش آمده که دو مرد را از هم جدا میکند. بر این بُعد حجاب بعنوان جداکننده محدوده مکانی در بعضی روایتها بسیار تایید شده آن چنان که مکان مسلمانان را به دو دنیا تقسیم کرد: دنیای داخل (حوزه خصوصی) و دنیای خارج (حوزه عمومی). در حالیکه مردم بی هیچ تشریفاتی به دیدن پیامبر میرفتند و هیچگونه مرزی میان زندگی خصوصی او (خانه پیامبر و اتاق همسرش) و زندگی اجتماعی (مسجد که محل گردهمایی مردم و اجتماع نمازگزاران بود) وجود نداشت.
نکته مهمی دیگری که باید به آن توجه داشت وضعیت اجتماعی، اقتصادی و سـ*ـیاسی آن زمان است که سبب نزول آیات حجاب شده است. در صدر اسلام مسئله برهنگی مطرح بوده است. مردم حتی پارچه کافی برای پوشش بدن نداشتند. در صدر اسلام، کفاره برخی گناهان این بوده که تعدادی مسکین و گرسنه را سیر کنند یا تعدادی فقیر و بیلباس را لباس بپوشانند. قرآن در آیه ۸۹ سوره مائده، کفاره شکستن سوگند را اطعام ده مسکین یا پوشش ده مسکین یا آزادی یک برده میداند. اینگونه کفارهها که جنبه جبرانی داشته نمایانگر وضع اقتصادی و اجتماعی آن دوران است. آیات و روایاتی که به پوشش اشاره دارند، در مورد وضعیت و نوع پوششهای رایج آنزمان هستند.
اما تعدادی در عرف متشرعه، پوشش "مویسر" را به آن افزودند. امروز هم بیشتر استناد فقیهان درمورد پوشش موی سر بر مبنای عرف متشرعه است. یعنی عرف جامعه دینداران چنین چیزی را پذیرفته و چنین پوششی را به عنوان عرف متشرعه بر دینداران لازم میداند. چنانکه ملاحظه شد، این آیات برای منع از خودنمایی هستند و اشاره به پوشش مرسوم موی سر زنان ندارند. در قرآن و روایاتی که بخصوص از پیامبر اسلام نقل شده، در مورد پوشش موی سر تصریحی وجود ندارد. جمال البنا، در کتاب "زنان در بین آزادی قران و محدودیت فقها" مینویسد: "واژه حجاب و حجاب مشهور به حجاب اسلامی در قرآن نیامده است. قران از'خِمار' نام میبرد که تنها بر روی قفسه سـ*ـینه انداخته میشود".
حال این سوال مطرح میشود که آیا حجاب مشهور و مرسوم اسلامیِ امروز بیشتر از آنکه نتیجه وحی باشد، معلول آداب و رسوم بوده است؟ پاسخ افراد مختلف، مثل قاسم امین در کتاب "آزادی زن"، فاطمه مرنیسی در کتاب "حرمسرای سـ*ـیاسی پیامبر و زنان" و عبدالوهاب بوحدیبا نقل شده است، حاکی است که عدم آزادی و عدالتخواهی در مورد زن و مرد با روح اسلام ناسازگار و معلول تحریف تاریخی است که به اسلام نسبت داده شده از آنجا که احکام اسلامی با آداب و رسوم جاهلی آن دوره در تناقض بوده است. از اسلام به جای تفکر تکاملی جنسیتها، ایده سلسلهمراتبی جنسها را اتخاذ شده و همین رسم اسلام را تغییر داده و آن را تحریف کرده است.
در مقابل تفکرات ذکر شده در بالا، منصور فهمی، از نگاهی کاملاً جامعهشناسانه، احکام مربوط به اجبار به حجاب را بیشتر معلول آداب و رسوم و حجاب را ابزاری برای حمایت از چند همسری معرفی میکند؛ چرا که در صدر اسلام، زنان بادیهنشین عرب لازم نبوده حجاب زنانشهری را داشته باشند، آنها پوشش خودشان را داشتند. همچنین، بردهها و زنان مُسن مسلمان که از سن ازدواج گذشته بودند، مکلف به پوشش مشهور به پوشش اسلامی نبودند.
موضوع مهم دیگر در بحث حجاب، "عفاف" است. عفاف در معنای عام یعنی بد*کاره و بدنام نبودن. رایجترین بحث بین فقیهان، برابر دانستن حجاب و عفاف است و به این ترتیب، بیحجابی را برابر با بیعفافی میگیرند. این مقدمه نادرست است. حتی اگر در جوامعی حجاب مخصوص زنان عفیف باشد، بر عکسش قابل استناد نیست. یعنی هرگز نمیتوان گفت زنی که بیحجاب است بیعفاف است. باحجاب میتواند بیعفاف باشد و برعکس، بیعفاف میتواند حجاب داشته باشد یا نداشته باشد. بنابراین اجبار به حجاب را نمیتوان با عفاف توجیه کرد.
مفهوم نظری و پدیداری "حجاب"
حجاب از نظر لغوی به معنی "پرده یا پوشش" است. فاطمه مرنسی در کتاب "زنان پرده نشین، نخبگان جوشنپوش" در مورد مفهوم حجاب و پدیداری آن چنین مینویسد: حجاب به تعبیر تفسیر طبری دارالمعرفه، به منظور به میان آوردن سدی میان دو مرد "نازل" شده است. کلمه "حجاب" مفهومی سه بُعدی دارد. مفهوم اول، بُعد "بینایی" است به معنای خارج کردن چیزی از مقابل دید افراد. مفهوم دوم، بُعد "فضا" یا "مکان" است، یعنی مرز گذاشتن و بالاخره بُعد سوم، "اخلاقی" است که به قلمرو محرمات اختصاص دارد.
او میافزاید که در واژهشناسی عرفانی، فرد "محجبه" کسی است که در چنبره مادیات گرفتار شده و قادر نیست مراحل عرفان را تجربه کند. و در کالبدشناسی واژه حجاب به معنی "مرز" و "حفاظ" است. اگر به زبان شناسی قرآن مراجعه کنیم، در قرآن هفت بار به حجاب اشاره شده است که به طور کلی به معنای "جدایی" آمده نه به مفهوم مشهور به حجاب اسلامی.
حالا باید پرسید که چه رویدادی سبب پدیدار شدن "حجاب" در اسلام و نزول آیاتی در قران شده است؟
در تاریخ طبری آمده است که حجاب مربوط به رویدادی است که در سال های پنجم و ششم هجری موجب نزول آیه ۵۳ سوره اجزاب شد.
- زن در قرآن
در کتاب خانم مرنسی آمده است: فقها علت نزول این آیه را یک شی عینی میدانند: پردهای که پیامبر میان خود و مردی که کنار درِ ورودی اتاقش ایستاده بود؛ کشید. این فرد انس بن مالک، یکی از اصحاب پیامبر بود.
"از آنجا که این رویداد بر زندگی زنان مسلمان تاثیر گستردهای گذاشته، توضیحات انس بن مالک بعنوان شاهد رویداد بسیار اهمیت دارد. در تفسیر طبری توضیحات انس را اینگونه ذکر کرده است: "پیامبر با زینب، دختر جحش، عقد کرده بود. قرار شده بود من عدهای را برای شام دعوت کنم. عدهی زیادی آمدند. شام خوردند و آنجا را ترک کردند. پاسی از شب گذشته بود و همهٔ مهمانان به جز سه نفر که هنوز نشسته و مشغول گفتگو بودند، آنجا را ترک کرده بودند. پیامبر که ناراحت شده بود اتاق را ترک کرد. وقتی برگشت، دید که هنوز مشغول صحبت هستند. سرانجام، آن سه نفر آنجا را ترک کردند. آن حضرت به اتاق زینب رفت و پردهای میان خود و من کشید." آیه حجاب در این زمان نازل شد."
او میافزاید که در تصحیح بخاری، مانند طبری، حجاب به معنا تقسیم کردن مکان به دو بخش آمده که دو مرد را از هم جدا میکند. بر این بُعد حجاب بعنوان جداکننده محدوده مکانی در بعضی روایتها بسیار تایید شده آن چنان که مکان مسلمانان را به دو دنیا تقسیم کرد: دنیای داخل (حوزه خصوصی) و دنیای خارج (حوزه عمومی). در حالیکه مردم بی هیچ تشریفاتی به دیدن پیامبر میرفتند و هیچگونه مرزی میان زندگی خصوصی او (خانه پیامبر و اتاق همسرش) و زندگی اجتماعی (مسجد که محل گردهمایی مردم و اجتماع نمازگزاران بود) وجود نداشت.
نکته مهمی دیگری که باید به آن توجه داشت وضعیت اجتماعی، اقتصادی و سـ*ـیاسی آن زمان است که سبب نزول آیات حجاب شده است. در صدر اسلام مسئله برهنگی مطرح بوده است. مردم حتی پارچه کافی برای پوشش بدن نداشتند. در صدر اسلام، کفاره برخی گناهان این بوده که تعدادی مسکین و گرسنه را سیر کنند یا تعدادی فقیر و بیلباس را لباس بپوشانند. قرآن در آیه ۸۹ سوره مائده، کفاره شکستن سوگند را اطعام ده مسکین یا پوشش ده مسکین یا آزادی یک برده میداند. اینگونه کفارهها که جنبه جبرانی داشته نمایانگر وضع اقتصادی و اجتماعی آن دوران است. آیات و روایاتی که به پوشش اشاره دارند، در مورد وضعیت و نوع پوششهای رایج آنزمان هستند.
اما تعدادی در عرف متشرعه، پوشش "مویسر" را به آن افزودند. امروز هم بیشتر استناد فقیهان درمورد پوشش موی سر بر مبنای عرف متشرعه است. یعنی عرف جامعه دینداران چنین چیزی را پذیرفته و چنین پوششی را به عنوان عرف متشرعه بر دینداران لازم میداند. چنانکه ملاحظه شد، این آیات برای منع از خودنمایی هستند و اشاره به پوشش مرسوم موی سر زنان ندارند. در قرآن و روایاتی که بخصوص از پیامبر اسلام نقل شده، در مورد پوشش موی سر تصریحی وجود ندارد. جمال البنا، در کتاب "زنان در بین آزادی قران و محدودیت فقها" مینویسد: "واژه حجاب و حجاب مشهور به حجاب اسلامی در قرآن نیامده است. قران از'خِمار' نام میبرد که تنها بر روی قفسه سـ*ـینه انداخته میشود".
حال این سوال مطرح میشود که آیا حجاب مشهور و مرسوم اسلامیِ امروز بیشتر از آنکه نتیجه وحی باشد، معلول آداب و رسوم بوده است؟ پاسخ افراد مختلف، مثل قاسم امین در کتاب "آزادی زن"، فاطمه مرنیسی در کتاب "حرمسرای سـ*ـیاسی پیامبر و زنان" و عبدالوهاب بوحدیبا نقل شده است، حاکی است که عدم آزادی و عدالتخواهی در مورد زن و مرد با روح اسلام ناسازگار و معلول تحریف تاریخی است که به اسلام نسبت داده شده از آنجا که احکام اسلامی با آداب و رسوم جاهلی آن دوره در تناقض بوده است. از اسلام به جای تفکر تکاملی جنسیتها، ایده سلسلهمراتبی جنسها را اتخاذ شده و همین رسم اسلام را تغییر داده و آن را تحریف کرده است.
در مقابل تفکرات ذکر شده در بالا، منصور فهمی، از نگاهی کاملاً جامعهشناسانه، احکام مربوط به اجبار به حجاب را بیشتر معلول آداب و رسوم و حجاب را ابزاری برای حمایت از چند همسری معرفی میکند؛ چرا که در صدر اسلام، زنان بادیهنشین عرب لازم نبوده حجاب زنانشهری را داشته باشند، آنها پوشش خودشان را داشتند. همچنین، بردهها و زنان مُسن مسلمان که از سن ازدواج گذشته بودند، مکلف به پوشش مشهور به پوشش اسلامی نبودند.
موضوع مهم دیگر در بحث حجاب، "عفاف" است. عفاف در معنای عام یعنی بد*کاره و بدنام نبودن. رایجترین بحث بین فقیهان، برابر دانستن حجاب و عفاف است و به این ترتیب، بیحجابی را برابر با بیعفافی میگیرند. این مقدمه نادرست است. حتی اگر در جوامعی حجاب مخصوص زنان عفیف باشد، بر عکسش قابل استناد نیست. یعنی هرگز نمیتوان گفت زنی که بیحجاب است بیعفاف است. باحجاب میتواند بیعفاف باشد و برعکس، بیعفاف میتواند حجاب داشته باشد یا نداشته باشد. بنابراین اجبار به حجاب را نمیتوان با عفاف توجیه کرد.
حجاب درست چیست؟
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com